نام پژوهشگر: مجیدرضا مقنی بور
فاطمه آقایی نصراله تسلیمی
بیان مساله شاهنامهی فردوسی گنجینهیی از اسطورهها، رمزها و نمادهای آیینی و باستانیاست و شاید ارزشمندترین بعد شاهکار فرزانهی توس در باورهای باستانی ایران، در پیکرهی داستانها باشد. داستان«گذرسیاوش از آتش» آمیختهیی از فرهنگ ایرانی و آیین ورجاوند مهریست که در این پژوهش بدان پرداخته شده است.این داستان، گونه ای از داوری است که در محاکمات پیچیده صورت می گرفت و آن جا که دلایل کم بودن قراین ومدارک ، قضاوت ناممکن بوده، از عناصر طبیعت استعانت جسته می شد . در طول تاریخ نگارگری ایران در کارگاهها ی سلطنتی ، شاهنامه بارها به تصویر در آمده است و هنرمندان بسیاری در به تصویر کشیدن صحنه های مختلف داستانهای شاهنامه با موضوع های واحد دست به قلم برده و هنرنمایی کرده اند.. در بررسی این نگاره ها، نگاهی هماهنگ و متقابل میان متون ادبی و نگاره ها شده است ، که از ویژگی های غیر قابل انکار نقاشی سنتی ایرانی بوده است. نگارگرایرانی با آگاهی کامل از جنبه نمادین نقش و رنگ ، آنها را در آثار خود به کار برده است