هدف این پژوهش بررسی رابطه بین انعطاف پذیری استراتژیک با هوش استراتژیک می باشد که شامل یک فرضیه اصلی و شش فرضیه فرعیست . جامعه اماری این پژوهش تمامی کارکنان بانک مسکن ( شعبه مستقل مرکزی ) می باشند که جامعه آماری آن 250 نفر و نمونه آماری انتخاب شده 180 نفر می باشد و برای تقسیم پرسشنامه از نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است . روایی پرسشنامه از روایی محتوا بدست آمده است .همچنین برای سنجش پایایی از ضریب الفای کرونباخ استفاده شده است . یافته ها حاکی از آن است که بین انعطاف پذیری استراتژیک و هوش استراتژیک رابطه مستقیم و معنا داری وجود دارد و همچنین بین ابعاد انعطاف پذیری استراتژیک ( رهبری استراتژیک ، پویایی در شایستگی های اصلی، توسعه سرمایه انسانی ، ساخت و فن آوری اطلاعات ، استراتژی های ارزشمند ،یادگیری و فرهنگ سازمانی ) با هوش استراتژیک رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد .