نام پژوهشگر: راضیه کشوری کامران
راضیه کشوری کامران بهنام جلالی جعفری
مدرنیسم در دنیای غرب می تواند به فلسفه و فرهنگ دوره ی مدرن اطلاق شود. این دوره شاهد تجربیات بی سابقه در هنر بود؛ که در نقاشی از رئالیسم به امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم انتزاعی کشیده شد. این تحولات هم سو و هماهنگ با فرهنگ و هنر غرب شکل گرفت و مراحل تکامل خود را طی کرد. امّا این هماهنگی فرهنگی در هنر ایران شکل نگرفت. با وجود این، از اهداف این پژوهش آن است که مدرنیسم در سنت ایرانی جایگاهی دارد یا خیر؟ باید افزود که در هنرِ معاصر ایران، سنت و مدرنیسم در تقابل با یکدیگر است. زیرا که نمی توان به حفظ سنت ها و هویت فرهنگی معتقد بود، امّا به دیانتی که مأخذ و مبنای آن سنت و فرهنگ است، بی اعتقاد بود. پس نمی توانیم فلسف? مدرنیسم را بپذیریم؛ چرا که بدون قبول فلسف? مدرنیسم هم می توان زندگی کرد. به شرط آن که از فواید حاصل آن، در جهت رشد و بالندگی هنر و فرهنگ و هویت ملّی و ایرانی استفاده کرد. نوگرایان در جدالی که با سنت گرایان داشتند پس از سال ها تقلید از هنر کهنه و فرسود? غرب به این نتیجه رسیدند که باید هنری خاص و مختص ایران و متناسب با فرهنگ آن داشت، که در مکتب سقاخانه خود را نمایاند. پس به عنوان یک هنرمند ایرانی باید به خود و توانمندی های خود ایمان داشت، چرا که هنرمند همچون پیام آور است بر جامع?ی خویش.