نام پژوهشگر: سعید نیکورزم
سعید نیکورزم محمد رضا خاکی
رهیافت های فلسفی به سوی تئاتر نتیجه ی امکانات و ظرفیتی است که تئاتر به منظور توجیه زیبایی شناختی از هستی در اختیار ما می گذارد. تئاتر به عنوان یک پدیدارِ زیبایی شناختی به دلیل ظرفیت های اگزیستانسیال و اونتولوژیکالِ خود این امکان را برای ما فراهم می کند که در تبیین هستی به مثابه ی پدیداری زیبایی شناختی راهگشا باشد. رویکردی که می تواند ما را در نیل به سوی این هدف یاری دهد، پدیدارشناسیِ هرمنوتیکی هنر است. یعنی آن نوع پدیدارشناسی که هدف اش تبیین رابطه ی اثر هنری با هستی است. در نتیجه ی چنین رویکردی ما به بازخوانی نظریه ی میمسیس پرداخته و در خواهیم یافت که تئاتر از این منظر، به دلایل اِستتیکی ـ اونتولوژیکی بر سایر هنرها در شناخت هستی تفوق دارد. به طوری که پیش بینی می شود با شناخت قواعد ناظر بر آن، می توان به این ایده ی نیچه که «زندگی تنها به مثابه ی پدیداری زیبایی شناختی قابل توجیه است» صورتی عینی بخشید. ما در این مسیر با تکیه بر پدیدارشناسیِ هرمنوتیکی و به ویژه آرای مارتین هایدگر و گئورگ گادامر تلاش می کنیم تا مختصات زیبایی شناختی این پدیدار را تبیین نماییم. مسیری که در نهایت می تواند به تبیین هستی به مثابه ی «کنش» و متعاقبا به مثابه ی «میزانسن» منتهی شود و ایضا بر «فهم اگزیستانسیال ما از هستی» به مثابه ی «کاتارسیس» تاکید ورزد.