نام پژوهشگر: امیررضا جعفری هرندی
امیررضا جعفری هرندی ابوذر گوهری مقدم
بسیاری از اندیشمندان حوزه سیاسی و نظامی، خروج نظامی ایالات متحده آمریکا از عراق را یک شکست بزرگ برای این قدرت جهانی قلمداد می کنند. اما در این میان به باور بسیاری از این اندیشمندان با توجه به اهداف راهبردی آمریکا از ورود به عراق، این خروج نمیتواند پایان کار ایالات متحده در این کشور عربی باشد؛ به نحوی که به نظر می رسد آمریکا تلاش دارد با مدیریت هوشمند منابع قدرت، در فراز و فرود تحولات منطقه ای و جهانی اهداف خود را در عراق تأمین کند. از این رو با استفاده از نظریه قدرت هوشمند و با بهره گیری از منابع سخت و نرم قدرت، منافع و مصالح خود را در عراق پیگیری می کند. شواهد نشان میدهد، رویکرد ایالات متحده آمریکا در حمله دوم به عراق در سال 2003 میلادی به تدریج و در پی ایجاد تغییرات سیاسی در آمریکا و معضلات پیش روی این کشور در بعد داخلی و بین المللی در راستای حمله به عراق از منابع سخت فاصله گرفته و دارای دستمایههای عمیقی از مدیریت هوشمند (با تأکید بر قدرت نرم) به منظور دستیابی به اهداف ایالات متحده در عراق بوده است. به نحوی که در این میان آمریکا با بهره گیری از ظرفیت منابع سخت و نرم قدرت و استفاده از روش ها و ابزارهای متناسب با هر یک از این منابع، مصالح و منافع خود را در عراق دنبال نموده است. پژوهش حاضر در پاسخ به اینکه شیوه ها و ابزارهای نفوذ ایالات متحده در عراق پس از خروج نیروهای آمریکایی چگونه است، مدیریت هوشمند منابع قدرت را از طرف آمریکایی ها در صحنه عراق با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و رخدادهای میدانی و استفاده از نظرات کارشناسان میدانی که به صورت مصاحبه اخذ شده است پیگیری می نماید. بر اساس تحقیقات صورت گرفته آمریکا در بعد منابع سخت با استفاده از روش ها و ابزارهای متنوع، نفوذ در ساختار نظامی- امنیتی عراق را دنبال می کند. این در حالی است که از مهم ترین اهداف آمریکا در استفاده از منابع نرم قدرت، تلاش برای تغییر اذهان و افکار ملت عراق به نفع خود است.