نام پژوهشگر: روشنک قاسمی
روشنک قاسمی فاطمه شاهرودی
در این پژوهش تلاش شد تا با بررسی نقوش، مضامین و محل قرارگیری کتیبه های باقی مانده از دوره ی ایلخانی به تاثیر لایه های آشکار و پنهان سیاست و مذهب در این دوره پرداخته شود. به این منظور سه نمونه ی موردی شامل تخت سلیمان، محراب اولجایتو و مقبره ی پیربکران مربوط به دو دوره ی تاریخی( قبل و بعد از اسلام آوردن ایلخانان)، مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفته است نشان می دهد که اولین ایلخانان از کتیبه ها به عنوان وسیله ای برای بیان مسلک شاهی، ترویج فرهنگ خود و کسب مشروعیت استفاده می کردند، اما پس از پذیرش اسلام از کتیبه ها به منظور ترویج مفاهیم و شعائر اسلام بهره بردند. در عین حال، این آثار بازتاب تمایلات زیبایی شناسانه ی ایلخانان در هنرو مذهب نیز بود. آن ها نوعی پیوند مستقیم میان هنرو اعتبار سیاسی خود به وجود آوردند که به آن ها این امکان را داد تا بتوانند یکی از فرهیخته ترین و مذهبی ترین دربارها را در تاریخ جهان اسلام بگسترانند.