نام پژوهشگر: غضنفر تبریزنیا تبریزی
غضنفر تبریزنیا تبریزی سید حسین اطهری
پس از ظهور و حاکمیت طالبان در 1996 و ایجاد "امارت اسلامی"، شاهد تحولات مهم سیاسی، فرهنگی و... در افغانستان بودهایم. عوامل و متغیرهای متعدد تاریخی، فرهنگی، سیاسی و... در روند حیات طالبان از 1994 تاکنون نقش ایفاء نمودهاند که دو عامل اسلام گرایی و قومیت بیشترین تاثیر و نقش را داشتهاند. در این تحقیق دو متغیر قومیت و اسلام گرایی در روندشکل گیری طالبان طی مقطع 1994 تا 2014 مورد بررسی قرار میگیرد. فرضیه تحقیق این است که در روند تکوین و تداوم حیات طالبان، عنصر قومیت به منظور استیلای قوم پشتون در افغانستان بکارگیری شده و عنصر اسلام گرایی نقش ثانوی در راستای احیای هویت و سلطه این قوم ایفاء نموده است. از ابتدای ایجاد کشور افغانستان در 1747 توسط احمدشاه ابدالی تاکنون اندیشه تفوق قوم پشتون برسایر اقوام، نقش اصلی را در فراز و فرود تاریخ این کشور ایفاء نموده است. این قوم با اقداماتی از جمله حذف سایر اقوام از قدرت سیاسی، تغییر ترکیب جمعیتی مناطق مختلف و کوچ اجباری اقوام غیر پشتون، جعل تاریخ، ایجاد جنگهای داخلی و... توانسته است نقش محوری دراستیلای این قوم بر تحولات افغانستان داشته باشد. باتوجه به بررسیهای به عمل آمده عامل قومیت بیشترین تاثیر را برجنبش طالبان داشته است. حکومت طالبان در واقع نمادی از استیلای قوم پشتون در تاریخ معاصر این کشور و بخشی از استراتژی قوم پشتون برای احیای هویت، سلطه و تداوم حاکمیت خویش در افغانستان است.