نام پژوهشگر: لیدا بوچانی
لیدا بوچانی خلیل بیگ زاده
یکی از مسایلی که از دیرباز در ادیان آسمانی و به ویژه در دین اسلام مورد توجّه بوده، مفهوم قضا و قدر، سرنوشت و تقدیر است که می توان آن را یکی از مباحث پیچید? الهیّات به شمار آورد. مسأل? قضا و قدر یک بحث کلامی است و نگاهی گذرا به تاریخ، گویای اهمیت این بحث در میان متکلّمین و جنجال فرقه های کلامی در این مسئله می باشد، انسان می تواند به قضا و قدر معتقد باشد و در عین حال اراد? آزاد و نقش خویش را نیز در تعیین سرنوشتش بپذیرد. مولوی از شاعران قرن هفتم است که دیدگاه تقدیرگرایی در مولفه های گوناگون حیات بشری مرگ، زندگی، عقل و عشق، علم و جهل و... دارد، به طوری که تلاش و کوشش بشری را مرهون عنایت الهی می داند. پایان نامه حاضر شامل شش فصل است: فصل اول کلیات و تعاریف که شامل بیان مسأله، پرسش ها، اهمیت، هدف، ضرورت، پیشین? موضوع و روش کار می باشد. فصل دوم شامل: تقدیرگرایی در ادیان و مکاتب و تقدیرگرایی در ادب فارسی می باشد. فصل سوم مبانی نظری تقدیر و تقدیرگرایی در تمثیل های مثنوی معنوی را در حوز? جبر و اختیار بررسی، نقد و تحلیل کرده است. فصل چهارم مربوط به مولفه های عملی تقدیر و تقدیرگرایی در حوزه های تدبیر و تقدیر تمثیل های مثنوی است. فصل پنجم به ارتباط میان دو عنصر موثر جبر و اختیار در تقدیرگرایی از نگاه مولانا اختصاص یافته است. فصل ششم به کارآیی تدبیر در برابر تقدیر از نگاه مولانا پرداخته است. نگارنده در این پایان نامه دسته بندی موضوعی و تحلیلی تأثیر تقدیر بر کمال گرایی انسان را در تمثیل های مثنوی معنوی انجام داده و نشان داده است که مولوی چگونه و در چه حالی انسان را مرهون تقدیر می داند و در چه شرایط و مراحلی از جهات او را مرهون تلاش و کوشش بشری می شناسد. همچنین نشان داده است که جایگاه کوشش و کشش در نگاه مولوی چگونه است. چه چیزهایی در سیر حیات بشر و تکامل مادی و معنوی او تقدیر شناخته می شوند. تکلیف انسان به عنوان یک موجود مختار مجبور در روند تکاملی خویش چگونه و چیست؟