نام پژوهشگر: گلناز باقرپور
گلناز باقرپور خدیجه مرادی
چکیده وقف عبارت از آن است که مالی از سوی مالک برای هدف خیری اختصاص یابد و منافع آن به طور دائمی ، در جریان استفاده برای آن هدف ، مصرف شود . اختصاص مال علاوه بر این که آن را از دارایی مالک و واقف برای همیشه خارج می کند یک شخصیت حقوقی مستقل به وجود می آورد که مثل هر شخص دیگری از ویژگی استقلال دارایی و نام و سرمایه بهره مند می گردد . حقوق ( مالکیت ) معنوی یا فکری از سوی دیگر ، اموالی اعتباری و غیر مادی هستند که جامعه به دانشمندان صاحب اندیشه و ابتکار خود اعطاء کرده است . با توجه به گسترش این نوع اموال امروزه بحث قابلیت وقف این اموال مطرح می گردد . از نمای قانون مدنی در بخش قرارداد وقف این گونه برمی آید که منظور از عین ، مالی است که امکان بهره برداری از اصل آن بدون اینکه با بهره برداری از اصلش بکاهد ، ممکن است . با گشایش تنگنای موجود برای وقف این حقوق از دریچه موضوع آن درباره ی رکن قبض حقوق مالکیت فکری در راستای انعقاد قرارداد وقف نیز پیدایش قبض معنوی را درباره ی آن کافی بدانیم . غالب افراد با محدود کردن وقف به عین ، موقتی بودن حقوق مالکیت معنوی ، عدم قابلیت قبض این حقوق و ... پذیرش وقف آن را منطقی نمی دانند . اما در مقابل با بررسی تحلیلی موضوع می توان به این نتیجه رسید که عینیت مال موقوفه نه مبتنی بر کتاب یا سنت است نه ، حداقل در حال حاضر پایه های منطقی قابل توجیه دارد . حقوق ( مالکیت ) معنوی مثل هر مال دیگری به تناسب ویژگی های خود قابل قبض و اقباض هستند و می توانند برای تمام مدت خود ( به طور ابدی ) و با قطع ارتباط از سوی صاحب آن ها ، وقف شوند و این حقوق طبق کنوانسیون ها و قوانین دارای مالیت هستند همچنین قابلیت بقاء دربرابر انتفاع دارند .