نام پژوهشگر: هانیه عظیمی کلخورانی
هانیه عظیمی کلخورانی ابراهیم عباسی
هدف اصلی این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد مدل مبتنی بر منطق فازی و مارکویتز در مقایسه با مدل مارکویتز می باشد. در این پژوهش نخست پنج صنعت مورد مطالعه (مواد و محصولات دارویی، خودرو و ساخت قطعات، ماشین آلات و تجهیزات، محصولات غذایی و آشامیدنی و 5 محصولات شیمیایی) به وسیله منطق فازی و براساس پنج شاخص (نقدشوندگی سهام، بازده سهام، سود هر سهم، نسبت قیمت به سود هر سهم و ریسک سیستماتیک) رتبه بندی شده، سپس با توسعه مدل مارکویتز و حل آن با الگوریتم ژنتیک، سبد سهامی را انتخاب نموده که ریسک کم و بازده بالایی داشته است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در صنایع مواد و محصولات دارویی، خودرو و ساخت قطعات، ماشین آلات و تجهیزات، محصولات غذایی و آشامیدنی و محصولات شیمیایی طی سالهای 1385تا 1390 می باشد که براساس روش حذفی سیستماتیک حجم نمونه نهایی 69 شرکت می باشد که عملکرد مدل های مبتنی بر منطق فازی و مارکویتز در مقایسه با مدل مارکویتز عملکرد براساس سبدهای 5، 7، 10، 12، 15، 17و 20تایی از شرکت های مزبور مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است. نتایـج حاصل از آزمون مقایسه میانگیـن دو جامعه نشان می دهد تمامی سبدهای سهام تشکیل شده (با اندازه های مختلف) توسط مدل مبتنی بر منطق فازی نسبت به مدل مارکویتز از بازده بیشتر و ریسک (واریانس) کمتری برخوردارند که نشان دهنده عملکرد بهتز مدل پیشنهادی تحقیق حاضر نسبت به مدل مارکویتز می باشد.