نام پژوهشگر: خدیجه اولادی قادیکلایی
خدیجه اولادی قادیکلایی رضا فرصتی جویباری
تراژدی دری است برای نبرد، ایستادگی، چگونه زیستن و چگونه مردن. تراژدی روش بینی و شناخت را رشد و پرورش می دهد. تفاوت نگاه انسان ها به جهان، ضرورت مطالعه در آثار بزرگان ادبی را دوچندان می کند و با یافتن وجوه مشترک و متمایز دیدگاه، تفکّر و اندیشه ی انسان ها می توان همبستگی بین فرهنگ ها و ملل را رقم زد و ادبیّات تطبیقی راهی علمی برای این شناخت و تاثیر گذاری است. فردوسی و سوفوکل سرآمد بزرگانِ ادب مردمانِ پیش ازاین در خاستگاه تفکّر و اندیشه ی شرق و غرب یعنی دو سرزمین کهن ایران و یونان بوده اند. در این پایان نامه با روش تحلیلی- تطبیقی، مضامین سه تراژدی سوفوکل- اودیپ شهریار، اودیپ در کولونوس، آنتی گون- وچهار تراژدی فردوسی- ایرج، رستم و سهراب، سیاوش، رستم و اسفندیار- بررسی شده و ضمن واکاوی داستان ها، به شباهت ها و تفاوت های قابل اعتنای آن ها پرداخته شده است. یافته های تحقیق بیانگر است که دو شاعر اساس تراژدی ها را بر مبارزه با سرنوشت وتقدیر محتوم بنا نهاده اند و برای رسیدن به هدف راهی متفاوت برگزیده اند.