نام پژوهشگر: سمیرا چوبانیشرجین
سمیرا چوبانی شرجین ابراهیم رضاپور
رساله حاضر به بررسی خطا¬های دستوری بیماران زبان پریش بروکا (دستورپریش) در تولید مقولات دستوری فعل (وجه، مطابقه، زمان، نمود و گذرایی) و مقولات دستوری اسم (شمار، معرفگی و حالت) می پردازد. به این منظور از آزمون گفتار خودانگیخته استفاده شده است. در این آزمون از بیماران خواسته شد تا در مورد کارهای روزمره، سفر، ترافیک و خاطراتشان صحبت کنند. داده¬های این پژوهش بصورت گفتاری جمع آوری شده اند و نمونه گفتار بیماران بصورت نوشتاری بازنویسی شده اند. از میان 100 بیمار دارای سکته مغزی مراجعه کننده به مرکز گفتار درمانی تبسم شهر تهران، تنها 8 بیمار دارای زبان پریشی بروکا واجد شرایط شرکت در پژوهش حاضر بودند. داده های بدست آمده از شرکت کنندگان با توجه به ملاحظات نظری موجود در این پژوهش بررسی و تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده های زبانی شرکت کنندگان مبتلا به زبان پریشی بروکا نشان می دهد که بیشترین آسیب به فعل وارد شده است. علاوه بر این، در میان مقولات مورد بررسی بیشترین اختلال مربوط به مقوله های مطابقه و زمان بوده است. از آنجایی که میان میزان خطاهای دستوری مقوله¬های زمان و مطابقه اختلاف معنادار آماری¬ای وجود نداشت، می توان نتیجه گرفت که این یافته ی پژوهش همسو با برنامه ی کمینه¬گرای چامسکی می باشد که در آن این دو مقوله زیر یک گره واحد قرار می گیرند. از طرفی می¬توان گفت، این یافته مغایر با فرضیه تصریف دوجزئی است که در آن مقوله های زمان و مطابقه در درخت نحوی در دو فرافکن بیشینه و مستقل از یکدیگر قرار دارند. به طور کلی می توان گفت که مقوله¬های نقشی مطابقه، زمان، حالت وجه و نمود به ترتیب بیشترین آسیب را دیده اند و در قالب فرضیه ی هرس درختی شاید بتوان جایگاه این مقولات را در نمودار درختی نحوی بالاتر از سایر فرافکن ها دانست. همچنین، زمان مضارع اخباری و گذشته ساده نسبت به زمان¬های دیگر کمتر دچار اختلال شده اند که به دلیل سهولت ساخت این دو زمان است. می توان نتیجه گرفت که زمان های فعلی که در محاوره و گفتگو بیشتر استفاده می شوند، کمتر دستخوش آسیب می-شوند. یافته مهم دیگر این پژوهش این است که بیماران زبان پریش در کاربرد حرف اضافه نیز دچار اختلال شده اند که بیانگر این مسئله است که دسترسی به این مقوله نقشی نیز برای دستورپریش ها مشکل است.