نام پژوهشگر: علیاصغر اصغرنژاد فرید
آزیتا اسدپور عباس نظیفی
خسارت معنوی یکی از مهمترین اقسام خسارت می باشد و مشمول این قاعده کلی است که « هر نوع خسارت نامشروع و نامتعارف باید توسط عامل ایجاد آن جبران گردد و هیچ ضرری بدون جبران باقی نمی ماند.»با توجه به اهمیّت و جایگاه خسارت معنوی ناشی از جرم ،می بینیم زمانی فرد زیاندیده از جرم متحمل خسارت مالی شده است به تبع آن جرم ،شخصیت روحی و روانی او نیز آسیب می بیند . این ضرر و خسارت ناشی از جرم، منحصر به ضررهای مادی و مالی نیست و انسان گاه در برابر لطمات روحی نیزآسیب پذیر است. اگر چه این آسیبهای روحی گاهی توسط آسیب دیده بروز نمی یابد و در نتیجه این آسیب روز به روز اثرات روانی جبران ناپذیری بر فرد به جای می گذارد، بنابراین لازم است علاوه بر ضررهای مادی، ضررهای معنوی وارده به اشخاص(که گاه از ضررهای مادی، تأثیر بیشتری دارد) نیز باید مورد حمایت قانون بوده و وارد کننده ضرر، ملزم به جبران آن شود. خسارت معنوی متوجه بعد معنوی شخصیت انسان از قبیل شرا فت، کرامت ،آزادی ،شهرت و ....می شود. در شرع مقدس اسلام با توجه به قاعده «لاضرر و لا ضرار فی السلام» ایراد هر گونه خسارت بطور مطلق نهی شده است و شرع مقدس امری را ممنوع نکرده است مگر آنکه برای آن ضمانت اجراء کیفری و یا مدنی منظور شده باشد.البته تعیین و ارزیابی خسارت معنوی به راحتی خسارت مادی نخواهد بودصدمه به حیثیت و اعتبار اجتماعی و عزت و احترام اشخاص از مصادیق خسارت معنوی محسوب می شود و برای رفع آثار این صدمات و جبران خسارت آن به گونه ای که رضایت زیان دیده را تا حدودی بر آورده سازد مجازات تعیین شده است و آن را به عنوان تعزیر در اختیار حاکم قرار داده است. بر این اساس در صورتی که تمام شرایط و ارکان جبران خسارت ناشی از جرم وجود داشته باشد ، زیان دیده حق خواهد داشت جبران تمام زیان های مالی یا معنوی خود را از عامل زیان بخواهد و او ملزم به جبران زیانی است که به آورده است. به دلیل ماهیت غیر مادی و نامحسوس این نوع خسارت و عدم ارزیابی و تعیین میزان دقیق آن و فقدان یک ملاک و ضابطه مشخص برای سنجش میزان خسارت و ارتباط مستقیم با شخصیت و جایگاه اجتماعی اشخاص وارزش اجتماعی و کم سابقه بودن جبران مادی این خسارت ها ، تمایل به مطالبه خسارت و جبران مالی این نوع خسارت ها کمتر وجود داشته است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ودر دهه های اخیر ، محاکم ایران از رسیدگی و صدور حکم در خصوص جبران خسارت معنوی ناشی از جرم ، علی الظاهر به جهت اینکه این موضوع در شریعت مقدس اسلام مبهم می باشد، خودداری می نمایند .سکوت گذاشتن موضوعی در اسلام ، نمی تواند بمعنای عدم جواز آن باشد. ما مسائل بسیاری را ملاحظه می نماییم که در جوامع اسلامی قانونگذار آن را تجویز نموده ، لیکن اسلام راجع به آن نظری نداشته است. می توان به استناد به قوانین موجود و یا احکام و نصوص شرعی و فقهی و نیز به حکم عقل تعیین خسارت معنوی ناشی از جرم، رابه دو صورت مادی و مالی یا غیر مادی و یا با استفاده از هر دو طریق جبران کرد.در تعیین خسارات معنوی ناشی از جرم همواره باید میزان خسارت وارده با توجه به اوضاع واحوال متضرر از جرم تعیین و تقویم گردد.دیه بعنوان پیش بینی برخی از منافع مادی و معنوی اعضای جسم در حقوق اسلامی پیش بینی شده و این خود مبین جبران خسارت از طریق مالی است. در حقوق اسلام خسارت معنوی قابل جبران است و در موارد زیادی هم برای جبران آن چاره اندیشی شده است و در مواردی که شارع یا قانونگذار ساکت است، دادگاه باید بر اساس شرایط و اوضاع و احوال حاکم و موقعیت زمان و مکان و استفاده از تجربه سیستم های حقوقی و دکترین حقوقی پاسخ مناسب را بدهد، در این میان نظرات و راهنمائیهای مراجع عالیقدر دینی نیز می تواند در تعیین خسارات معنوی ناشی از جرم ، مراجع قانونی را مساعدت کند تا در امکان جبران اینگونه خسارات دیگر تردیدی نداشته باشند. .
فاطمه زم ولی الله فرزاد
هدف از این تحقیق تحلیل کمی- کیفی نیازهای روانی ، فشارهای محیطی و همچنین بررسی اثربخشی مداخله گروهی مدیریت خشم بر صفت-حالت خشم و بهزیستی روان شناختی زنان مجرم در ندامتگاه ری بود. نمونه این پژوهش 40 نفر از مددجویان زندانی ندامتگاه ری بود که به صورت نمونه گیری غیر تصادفی و در دو گروه آزمایش(20 نفر) و گواه(20 نفر) گمارده شدند. پرسشنامه صفت-حالت خشم اشپیلبرگر و بهزیستی روان شناختی ریف به عنوان ابزار در این پژوهش انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی و از پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. پس از انتخاب گروه آزمایش از بند مشاوره و روان درمانی ندامتگاه ری و گروه گواه از سایر بندهای ندامتگاه، مداخله آموزشی مدیریت خشم صورت گرفت و پس از آن پس آزمون گروه کنترل و گواه گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها به روش واریانس چندمتغیره(مانوا) نشان داد که مداخله گروهی مدیریت خشم در صفت-حالت خشم و بهزیستی روان شناختی زنان مجرم اثر گذار بوده است. همچنین به منظور تحلیل کیفی نیازهای اساسی و فشارهای محیطی از آزمون تی.ای.تی استفاده شد که نتایج نشان داد نیازهای اعتبار،تملک و قدرت و همچنین محبت، تحسین، همدردی، عشق و وابستگی و فشارهای اجبار- محدودیت و همچنین فشار محیط تهی، طرد کننده و بیگانه دارای بیشترین فراوانی بوده است.