نام پژوهشگر: حسین بنیطبا
حسین بنی طبا محمدمهدی زارعی
یکی از مخاطراتی که بشر سبب وجودی آن بوده، تحت عنوان جرم مطرح و واکنش واضعین قوانین در برابر آن کیفر نامیده می¬شود. به این معنی که واضع قانون با جرم انگاری بعضی اعمال مخاطره آمیز، فرد عامل را در شرایطی مسئول دانسته و برای وی کیفر معین می¬نماید. اما برای مجازات عامل، قانون از رعایت عدالت که عقلاً حسن است، غافل نشده و شرایطی را برای آن تعیین نموده است. چرا که وجود جرم عقلاً به تنهایی نمی¬تواند موجب کیفر باشد و تا یک عمل مجرمانه واجد مسئولیت کیفری شناخته نشود، کیفر عادلانه نخواهد بود. در نتیجه ضروری است که با نگاه دقیق، به بررسی این پل ارتباطی پرداخته شود تا با عمل در راستای آن به تحقق هدف بشری که رشد و پیشرفت همراه با عدالت است کمک گردد. یکی از مؤلفه¬های مهم در مسئول شناختن عامل جرم که مورد اتفاق فقها و حقوق دانان می¬باشد «عقل» است. فقها با توجه به آیات قرآن و روایات واصله از ائمه علیهم السلام، عقل را یکی از شرایط و مناط تکالیف بر انسان بیان می¬کنند و معتقدند که با زوال عقل، قابلیت مکلف شدن بالفعل نیز زائل می¬گردد. حقوق دانان نیز بر عدم مسئولیت فرد فاقد عقل مانند مجنون عقیده دارند. در واقع در چنین شخصی پل ارتباطی میان جرم و کیفر نمی¬تواند متصور باشد، فلذا مجازات و کیفر وی از عدالت به دور است. به عبارت دیگر خالی بودن از عقل، مسئولیت مرتکب را رفع و در واقع امکان مسئول شناختن وی را منتفی می¬سازد. در این تحقیق نگارنده به بررسی این موضوع می¬پردازد که در صورت وقوع جنایت در حال مستی، رافعیت عدم عقل چه وضعیتی پیدا می¬کند و در نهایت به این یافته می¬رسد که با توجه به اینکه خلو ذاتی از عقل مانند مجنون که منجر به قاصد نبودن قهری وی می¬گردد، علت رفع مسئولیت وی می¬باشد، اصح این است که زوال ارادی عقل نیز به دلیل منتفی گشتن قصد؛ یکی از علل رافع مسئولیت کیفری باشد.