نام پژوهشگر: عباس گنجعلی
رضا محمدی حسین شمس آبادی
همچنان که به جایگاه قرآن کریم در محوریت برای تدوین علوم انسانی از منظر مقام معظّم رهبری اشاره گردید، بن¬مایه های این علوم را در قرآن باید جستجو و تبیین کرد. در این میان تبیین و بررسی مقوله ادبیات، در کتابی که با مفهوم (إقرأ) یعنی خواندن آغاز¬می شود، از جایگاه والایی برخوردار است. از این روی کوشش نگارنده بر این است تا با بررسی نظریه های غربی در حیطه ذهن و زبان به خاستگاه ناب ادبیات از منظر قرآن کریم بپردازد. مفاهیم ذهن و زبان در ادبیات بر مفهومی کلیدی به نام زمان در تلقّی فلسفی، سوارند. از طرفی دیگر، ادبیات در دوره روشنگری، محصول نگاه سوبژکتیویسمی به طبیعت است، در این تلقّی ذهن شاعر به مثابه کاتالیزور احساسی است که با بهره¬گیری از قوه خیال به آفرینش ادبی می پردازد. نگاه سوبژکتیویسمی در برابر نگاه ابژکتیویسمی، یک نتیجه بلا¬فصل داشته است که هنوز به¬قوت خود باقی است و آن نتیجه نامبارک، زدن مرکز و پرداختن¬به پیرامون، زدن مولّف و پرداختن¬به خواننده، زدنِ معنا و پرداختن¬به صورت بوده است. این تفکّر در تلقّی کسانی چون ژاک دریدا، گادامر، ویتگنشتاین، سوسور و مارتین هایدیگر نمود دارد. در مقابل این دیدگاه، منتقدانی مانند ادموند هوسرل و اصحاب مکتب نقد نو از جمله الیوت و أدونیس قرار دارند که به¬نوعی در پی مفهوم و آرخه ناب بودند ولی به¬نظر می رسد تحت تأثیر فضای روشنفکری و نوگرایی، از باور خود دور شده اند و گرفتار دور باطل هرمنوتیکی شده اند. این رساله بر آن است تا با مبنا قرار دادن قرآن کریم، در حد بضاعتِ نویسنده، به خاستگاهِ ناب ادبیات از منظر کلام وحی بپردازد.