نام پژوهشگر: خلیل بیگزاده
مصطفی کیانی خلیل بیگ زاده
جنگ تحمیلی علیرغم فراز و فرودهای گوناگون، تاثیری مثبت و سازنده بر ادبیّات معاصر داشت، اگر چه ادبیّات هم در بازتاب رویدادهای جنگ با خوانشی دیگرگون تأثیر قابل توجهی داشته و به خوبی ایفای نقش کرده است. یکی از ژانرهای جریان ادبی نوپای دفاع مقدس، ادبیات داستانی است؛ چون داستان متشکل از عناصری است که در شگردهای داستان نویسی پرورده شده و از تأثیر شگرفی در انتقال موضوع برخوردار می باشد. احمد دهقان از نویسندگان ادبیّات داستانی دفاع مقدس است که جنگ، دفاع مقدس، اثرگذاری، اثرپذیری و رویدادهای آن را با تلفیقی از واقعیت و تخیل با تکیه بر ژانر مستند داستانی کودک و نوجوان، در آثارش به تصویر کشیده است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، عناصر داستانی را در چهار اثر احمد دهقان که مخاطب آن ها کودک و نوجوان می باشد، بررسی کرده و علاوه بر این به دلیل اهمیت موضوع، تلفیق واقعیت و تخیل را با تبیین سهم هر یک در آثار مورد مطالعه، مشخص کرده است که دستاوردهای پژوهش نشان می دهد؛ رمان «بچه های کارون» و «دشت بان» بیشترین توفیق را در کارکرد شگردهای متنوع عناصر داستانی و تلفیق واقعیت و تخیل در بهره گیری از این عناصر برای معرفی خود، به عنوان رمانی موفّق به دست آورده اند و رمان «سفر به گرای 270درجه» و رمان «گردان چهار نفره» از این منظر به ترتیب در رتبه بعدی معرفی می شوند.
زهره تیژه ابراهیم رحیمی زنگنه
عشق وجودی است حقیقی که یک نظام عرفانی را تشکیل می دهد، وجودی پرتحرک و تأثیرگذار که قادر است جهان را به جنبش درآورد و وجود جهان را به اثبات برساند. عشق از منظر غزالی یک وجود کاملاً حقیقی و شاید بالاتر از یک حقیقت است. عشق در سوانح یک نظام عرفانی است که در آن همه وجود معشوق متصل به عاشق واقعی و معبود واقعی یعنی خداوند است. در اندیشه حافظ هم رگه هایی از عشق مجازی و هم رشحاتی از عشق حقیقی دیده می شود. عشق آسمانی و ماورائی که حافظ آن را رندانه به مخاطب ارائه کرده و او را به اوج ملکوت آسمان ها می برد. از دیدگاه او عشق روح و حقیقت عالم هستی است. عشق انگیزه آفرینش است. در اندیشه غزالی و حافظ، موضوع عشق و عرفان از مهم ترین مضامین است که حافظ و احمد غزالی در اندیشه خود علیه دنیاطلبی مدعیان دین و زاهدان ریاکار شوریده اند و پرداختن به دنیا را دوری از دین و فراموشی خدا دانسته اند اما در این میان غزالی این اندیشه را متصوفانه و اندکی عبوسانه بیان کرده است اما حافظ زیرکانه و رندانه این اندیشه را بیان فرموده است. غزالی در عرفان نیز فردی کاملاً خائف با اندیشه ای سرشار از تقوا نمود پیدا می کند و حافظ عارف عاشقی است که تجربه های عشقی، معرفتی غزالی را کاملاً در اختیار داشته و از آنها به خوبی بهره برداری کرده است.