پژوهش حاضر به منظور بررسی و ارزیابی عوامل اصلی مدیریت کیفیت فراگیر در صنایع کوچک و متوسط انجام شده است که از هشت منظر تمرکز روی مشتریان، رهبری، مشارکت، رویکرد فرآیندی، رویکرد سیستمی، بهبود مستمر، تصمیم گیری بر مبنای آگاهی و ارتباط دو طرفه این موضوع را مورد بررسی قرار داده است. بعد از مرور ادبیات تحقیق داده ها از دو طریق کتابخانه ای و پیمایشی گرد آوری شده اند. جامعه آماری مدیران ارشد صنایع کوچک و متوسط شهر کرمان می باشند. پرسشنامه ی تحقیق بین افراد جامعه که 113 نفر از مدیران ارشد می باشند، توزیع شده است. داده های تحقیق با بهره گیری از فنون آماری(آزمون خی دو) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مطابق یافته های تحقیق،عوامل اصلی مدیریت کیفیت فراگیر در صنایع کوچک و متوسط شهر کرمان تأثیر گذاشته است.

از آنجا که نیروی انسانی کارآمد، با ارزشترین منبع هر سازمانی به حساب می آید قسمت اعظم سرمایه گذاری ها، معطوف به نیروی انسانی گردیده است. مهمترین ابزاری که در این منظور مورد استفاده قرار می گیرد "آموزش" است که با هدف ارتقاء کیفی سطح مهارت، دانش و نگرش موجب توانمندی افراد در ایفای وظایف خود و کامیابی سازمان مورد استفاده می گردد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی سطح اثربخشی دوره های آموزشی ضمن خدمت کارکنان شرکت گاز سیستان و بلوچستان با رویکردآسیب شناسی و معرفی راهبردهای مناسب می باشد. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق تعداد 80 نفر از استفاده کنندگان از دوره های آموزشی در سال 90 و 91 میباشند و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. و در تجزیه و تحلیل اطلاعات از دو نرم افزارspss و lisrel استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بین دوره های آموزشی و متغییرهای کارایی سازمانی ، یادگیری سازمانی ، تعلق سازمانی ،رضایت شغلی ، مهارت شغلی و توانمندی شغلی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد همچنین مهم ترین آسیب های شناسایی شده در این دوره ها شامل عدم تشویق و ترغیب کارکنان ، اعمال تبعیض در اجرای دوره ها و فشردگی کارهای روزانه کارکنان می باشد.