نام پژوهشگر: جواد غلامنژاد
علی نظام الحسینی جواد غلام نژاد
طی دهه های متمادی روش های زمین آماری برای تخمین ذخیره کانسار ها مورد استفاده بسیار قرار گرفته اند. پیشرفت های اخیر در شبکه های عصبی باعث شده است تا این روش به عنوان یک ابزار قدرتمند در تخمین ذخیره کانسار ها مطرح باشد. این پایان نامه به مدل سازی شبکه عصبی برای تخمین ذخیره کانسار آهن چغارت پرداخته است. با توجه به تغییرات فضایی، ورودی های چند بعدی و داده های گمانه ها با نوفه زیاد، طراحی شبکه عصبی چند لایه، برای کشف رابطه غیر خطی حاکم، ضروری به نظر می رسید. ساختار های گوناگونی از شبکه عصبی بررسی و درنهایت ساختار پس انتشار، برای مسئله مدل سازی عیاری و تخمین ذخیره کانسار برگزیده شد. آنالیز حساسیت برای نوع ساختار شبکه، تعداد لایه های مخفی و نرون های مخفی، نوع توابع فعال سازی، نرخ یادگیری و فاکتور مومنتوم، انجام گرفت. تاثیر پارامتر های ذکر شده روی تخمین ها به تفصیل بررسی شده و در نهایت مقادیر بهینه برای این پارامتر ها مشخص شدند. برای ارزیابی نتایج شبکه-عصبی به عنوان ابزاری برای تخمین ذخیره کانسار، ذخیره و تناژهای تخمینی در افق های مختلف با مقادیر تخمین حاصل از روش زمین آمار مقایسه شدند. در نهایت ساختار بهینه برای تخمین آهن دارای توپولوژی 1-10-20-3 با مقادیر 0/71= r و 47/6= mse بدست آمد. برای عنصر فسفر نیز شبکه ای با ساختار 1-4-8-3 با مقادیر 0/60= r و 0/43= mse به عنوان شبکه بهینه انتخاب شد. به عنوان آخرین مرحله این مطالعه، شبکه عصبی بهینه طراحی شده، برای تخمین عیار و تناژ آهن و فسفر در افق های مختلف کانسار آهن چغارت، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج در نهایت به صورت یک گزارش افق به افق تناژ و عیار میانگین ارائه شده و پلان های کانسنگ در هر افق به صورت بلوکی ترسیم شدند. در نهایت بوسیله شبکه عصبی، ذخیره معدن چغارت از افق 800 تا 1100 متری، حدود 135/8 میلیون تن با عیار متوسط آهن 56/14 و فسفر 0/707 درصد برآورد شد.
محسن پرچی جواد غلام نژاد
در دنیای امروز با پیشرفت تکنولوژی و افزایش تأثیر پارامتر های اقتصادی بر کیفیت و اجرایی شدن پروژه ها، نیاز به یافتن بهترین راه حل مسائل و مشکلات به شدت قابل لمس بوده و مطالعات بیشتری را طلب می کند. یک دسته از این مسائل مربوط به پروژه های پایداری و افزایش مقاومت دیواره ها، شیروانی ها و دیگر قسمت های معادن، تونل ها و سدهاست. راه حل های مختلفی برای این موضوع از جمله شمع کوبی، راک بولت، تغییر شیب دیواره، تزریق دوغاب و غیره وجود دارد که هرکدام با توجه به شرایط اجرا کاربرد مختص به خود را دارند. در این پروژه به بررسی تزریق، شرایط آن و تأثیرش بر پارامتر های مقاومتی سنگ پرداخته شده است، که در ابتدا به بیان مفهوم و معرفی تزریق پرداخته شده واز کاربرد ها و اهداف تزریق سخن به میان آمده است تا در ادامه مروری بر مطالعات انجام شده در این زمینه صورت گیرد و روش ها، پارامتر ها و قوانین حاکم بر تزریق بیان گردد و ترکیب مواد تشکیل دهنده تزریق و خصوصیات آن ذکر شود. در ادامهروند ساخت دستگاه تزریق تشریح می شود و اجزای سازنده، ویژگی ها، کاربرد و نحوه کار این دستگاه توضیح داده می شود. تست ها و آزمایش های انجام شده به وسیله این دستگاه حاکی از کیفیت و دقت عملکرد آن بوده و داده های برداشت شده از موفقیت ساخت آن سخن می گوید. کاربرد های این دستگاه شامل تزریق نمونه های خاکی، ماسه ای، درزه های سنگی و غیره است. با کمک دستگاه مذکور و قالب های مکعبی، ساختنمونه های بتنی درزه دار (تک درزه) با زبری های 0، 10 و 20 براساس جدول بارتن صورت پذیرفت و پارامتر های مقاومتی سطوح درزه مورد بررسی قرار گرفته است. این پارامتر ها شامل تنش برشی، سختی برشی، چسبندگی و زاویه اصطکاک داخلی می باشند. با انجام عملیات تزریق بر روی نمونه ها و ترسیم نمودار ها و جداول نتایج حاصل از تست برشی جانبی نمونه های تزریق شده و تزریق نشده، نتایج جالب و در خور توجهی بدست آمد. این نتایج دال بر موفقیت آمیز بودن فرآیند تزریق بر افزایش پارامتر های مقاومتی سطوح درزه نمونه ها می باشد. با انجام تزریق در نمونه ها با زبری 0، 10 و 20 چسبندگی به ترتیب تا حدود 100، 80 و 50 درصد افزایش داشته و زاویه اصطکاک داخلی نیز پس از تزریق در این سطوح به ترتیب 5، 4 و 13 درجه افزایش داشته اند، که جالب توجه است. مقاومت برشی درزه ها با توجه به زبری و تنش قائم، بین 50 تا 80 درصد افزایش یافته اند. سختی برشی نیز رشد مناسبی داشته که به طور کامل شرح داده شده است. بدین ترتیب می توان این عملکرد این دستگاه و فرآیند را موفق ارزیابی نمود و از آن برای اجرای پروژه هایی در مقیاس بزرگ و فراتر از آزمایشگاه به کار گرفت.