نام پژوهشگر: مریم شریف‌نسب

نسبت مخاطب و زبان در شعر معاصر ایران (از مشروطه تا کودتای 28 مرداد، با تأکید بر شاعران برجسته ی این دوره بهار، نسیم شمال)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1391
  کتایون شارعی   عبدالحسین فرزاد

در تاریخ دوران مشروطه، شاعران و نویسندگان در آگاه سازی گستره ی وسیعی از جامعه نقش بسزایی داشتند. این اندیشمندان که رهایی ملت ایران را در آگاهی اقشار فرودست جامعه می دانستند، برای جذب مخاطبان خود به ساده نویسی روی آوردند و شعر را در راستای مبارزات اجتماعی کارکردی دیگرگونه بخشیدند. شعری که برای مردم سروده می شد، از ساز و کار مردمیِ زبان وام گرفت و رفته رفته توانست حصار تنگ شعر کهن را بشکند و در بازه ی وسیع تری از زبان به تجربه بپردازد. در دار و گیر مبارزات سیاسی، یگانه رسانه ای که صدای نویسندگان و روشنفکران را به گستره ی وسیع مخاطبان و یا مردم جامعه ی ایران می رساند، روزنامه بود. از این رو اندیشمندانی که در حوزه ی ادبیات به فعالیت می پرداختند، در راستای ارتباط با مخاطب، به ساده سازی زبان پرداختند و این ساده سازی، هم به سبب تأثیر روزنامه بر زبان شاعران بود و هم انتخاب خودآگاهانه ی نویسندگانی بود که در راستای مبارزات مردمی، زبان را در حدود فهم مردم عادی به کار می بستند. قالب های از یاد رفته ی زبان کهن، در جهت آشنایی زدایی ازشیوه های مألوف شعری، زایشی نوین یافته و زبان واپس مانده در قرون دور، خود را با عصر مشروطه هم آوا ساخت و شعر را قدمگاه خویش قرار داد. شعر خاصیتی شنودی داشت که مردم عادی (که توانش خواندن و نوشتن نداشتند) می توانستند آن را به حافظه بسپارند. به همین خاطر شعری که در روزنامه انتشار می یافت، هم مقاله بود و هم ویژگی های جذب مخاطب را داشت. عام فهمی و ساده نویسی روزنامه ها نیز در آن مشهود بود. این درست همان راهی بود که شعر می توانست فحوای خود را به جامعه، در راستای ارتقای سطح فرهنگی مردم منتقل کند. در این میان برخی از شاعران چنان بهار، بخت خویش را در ساحات مختلف ادبی آزمودند و آثاری هم در زمینه ی شعر کهن و هم شعر نوین اجتماعی به یادگار گذاردند و برخی همچون نسیم شمال، شعر را ساحت مبارزات اجتماعی قلمداد کرده و آن را جز برای مردم و جز در راستای انتقال اندیشه به کار نبستند.