نام پژوهشگر: عطاالله رفیعیآتانی
مهرداد کیانپور کاظم قاضی زاده
موضوع اصلی این تحقیق نقد و ارزیابی مدل حکمرانی خوب است. این اصطلاح تعبیری جدید از مفاهیمی نظیر دموکراسی، حقوق بشر، پاسخگویی، مشارکت و حاکمیت قانون بوده که با ارایه قالبی جدید تلاش در جمع آوری این ارزش ها به طور یکجا دارد.و یکی از معروف ترین مدل های پیشنهادی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای توسعه کشورها بوده و مورد حمایت بزرگ ترین سهام دار و موثرترین عضو یعنی امریکا است. این دو نهاد به مرجعی برای تعیین میزان توسعه یافتگی کشورها تبدیل شده و بخش مهمی از اعتبارات و وام های خود را منوط به تحقق این مدل در کشور وام گیرنده نموده اند.درحالیکه مدل های پیشنهاد داده شده برای توسعه توسط این دو نهادپیش از این غالباً با شکست مواجه شده و خسارات عظیمی را متوجه کشورهای در حال توسعه نموده است، این تحقیق به ارزیابی این مدل از منظر کآرایی عملی و مفید بودن پرداخته و نظریه های پشتیبان آن مانند نظریه لیبرال دموکراسی، سکولاریسم، اومانیسم را توصیف و نقدکرده است و نتیجه گرفته که این مدل با مبانی، اصول و اقتضائات اسلامی در قرائت حداکثری از دین ناسازگار است و تنها می توان از برخی مولفه های آن به صورت منقطع از مدل و به عنوان یک گزاره ناقص استفاده نمود. مولفه های آن شامل قانون گرایی، شفافیت، حق اظهار نظر و پاسخگویی، ثبات سیاسی و عدم خشونت، اثربخشی، کیفیت مقررات، مبارزه با فساد است .از نظر این تحقیق اهداف مد نظر این مدل برای توسعه همه جانبه مادی و معنوی مورد نظر اسلام کافی نیست بر این اساس در فصل پایانی با چینش مبانی، اهداف و اصول ، ساختار ، محتوا، کارکرد حکمرانی در اسلام مدل اولیه حکمرانی اسلامی پیشنهاد داده شده است. اهم مبانی شامل واقع نمایی معرفت و ارزش حس ، خیال و وعقل و برتری وحی به عنوان منابع معرفت . توحید در ربوبیت و ولایت ، حاکمیت و مالکیت خداوند، نیازمندی وجودی انسان ،آزادی و عدم بندگی غیر خدا، مسئولیت و تربیت پذیری انسان.، مطلق و جاودانه و عقلانی بودن ارزش های اخلاقی. حاکمیت قوانین الهی در جامعه و ...اهداف کلان شامل پیشرفت و توسعه فکری و علمی، معنوی و اخلاقی، پیشرفت در سبک زندگی مومنانه، عادلانه و کریمانه در همه ساحت های زندگی جمعی و..اهم اصول شامل حفظ بیت المال ، مبارزه با فسادکارگزاران حکومتی، توجه به حال فقرا و فقرزدایی ، وحدت جامعه ، مقبولیت نظام و رضایت عمومی جامعه، بصیرت و هوشمندی راهبردی در عرصه بین الملل، تولید گرایی، گردش نخبگان و.. ؛ مدل حکمرانی اسلامی نیز شامل ساختار با مولفه های ولایت فقیه ، مردم ، قوای سه گانه ، مرجعیت و نهادها ،محتوای حکمرانی ؛ محتوا با مولفه های عقلانیت مهذّب، ایمان و اخلاق، عدالت و سبک زندگی مومنانه؛ کارکرد با مولفه های فرهنگی ، سیاسی ، اقتصادی، امنیتی و قضایی، محیط زیستی، می باشد . پنج متغیر اصلی و هشت شاخص کلان عناصر و مولفه های مدل را به یکدیگر پیوند داده قابلیت ارزیابی فعالیت ها را عینیت و تحقق می بخشد .متغیرهای اصلی شامل انسجام، هم گرایی و هم افزایی بین ارکان حکمرانی؛ اعتماد ارکان حکمرانی به یکدیگر؛ فرآیند انتخاب اصلاح و نظارت برحکومت ؛ توسعه ظرفیت ها، سیاست ها و اقدامات در راستای پیشرفت و تعالی همه جانبه؛ حاکمیت و توسعه ارزش های اسلامی در فرآیندها شاخصها نیز شامل : مشارکت؛ هم گرایی، قانون گرایی و عدالت محوری ؛علم و عقل گرایی ؛ شفافیت؛شایسته سالاری؛ امر به معروف و نهی از منکر؛کاهش فساد؛ پاسخگویی.؛ استقلال و عزّت اسلامی ؛رشد و تعالی مستمر؛اثربخشی ؛ اخلاق محوری و سلوک اسلامی، رعایت محرومین، کاهش و محو فقر می باشد. . جمع بندی و نتیجه گیری : الف : با توجه به مباحث بخش اول در خصوص بررسی مدل حکمرانی خوب پیشنهادی بانک جهانی نتایج زیر حاصل گردید. 1. مدل حکمرانی خوب نسبت به مدلهای قبلی بانک جهانی مانند تعدیل اقتصادی از معایب کمتری برخوردار بوده و جامعیت بیشتری دارد. 2. علی رغم مزایای این مدل ، کآرامدی این مدل اثبات نشده و تعارضات و ناهمگونی های زیادی بین نظریه های پشتیبان و اهداف مدل برای توسعه متوازن وجود دارد. 3. تجارب قبلی در تبعیت از پیشنهادات بانک جهانی تبعات نامطلوبی را برای حکومت ها و اقتصادهای در حال توسعه داشته است. 4. اهداف ، روش ها و سیاستهای پیشنهادی این مدل در پارادایم سرمایه داری و لیرال دموکراسی تعریف شده است و نظام هایی که با مبانی ، اصول و روشهای مطرح شده مخالفت و تعارض دارند نمی توانند از طریق اجرای سیاستهای آن به توسعه مطلوب خود نائل آیند. ب : در فصل پایانی این تحقیق مبانی و مولفه های حکمرانی اسلامی مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد: در این تحقیق با انتخاب روش استنتاجی به صورت قیاس عملی و قراردادن مقدمات هنجاری برگرفته از عقل عملی و مقدمات توصیفی برگرفته از عقل نظری به نتایج هنجاری و بایدی نائل گردید و از این طریق با تنظیم مبانی ، اصول ، اهداف ، ارکان ، ویژگی ها و متغیرهای مدل حکمرانی اسلامی را پیشنهاد نمود. توسعه و پیشرفت در حمهوری اسلامی توسعه و پیشرفت همه جانبه با محوریت حاکمیت قوانین و آموزه های الهی و اسلامی است و نقش حکمرانی صحیح وکآرامد در تحقق آن محوری و اجتناب ناپذیر است . حکمرانی اسلامی شیوه تدبیر ، تنظیم و اعمال قدرت مشروع بر اساس قوانین الهی بین ارکان پنج گانه حکمرانی اسلامی شناخته شده است که مبتنی بر عقلانیت مهذّب و آموزه های اسلامی ،اخلاق و ایمان ، عدالت و روشهای زیست مومنانه ، در ساحت های حیات جمعی عمل می نماید. حکمرانی اسلامی فراتر از فرد حاکم و حتی دولت است، ارکان در تعامل سازنده با یکدیگر حکمرانی مطلوب را تحقق می بخشند. و شامل ولی فقیه ، مرجعیت شیعه ، قوای سه گانه ، مردم و نهادها است. نتایج و پیامدهای حکمرانی اسلامی برای جامعه ، حرکت به سمت حداکثر سازی تحقق اهداف الهی ، پیشرفت و توسعه همه جانبه ، کاهش فقر و فساد ، همگرایی ، انسجام و وحدت جامعه ، اعتماد ارکان به یکدیگر است. اعمال قدرت و کسب اقتدار در حکمرانی اسلامی از طریق اقناع و مشارکت جویی همگانی ، سیاستگذاری و قانون گذاری معقول و صحیح ، تجهیز و تخصیص عادلانه منابع ، بکارگیری قدرت نرم و سخت ، و کنترل نظام های اقتصادی ، سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی ، امنیتی و مانند آن است. برای تشخیص و سنجش میزان صحت و کآرامدی تعامل ارکان بر اساس مولفه های محتوایی، متغیرها و شاخصهای زیر پیشنهاد شده است . ردیف متغیرها شاخصها 1 انسجام هم گرایی و هم افزایی بین ارکان حکمرانی. 1.1. مشارکت 1.2. هم گرایی 2 اعتماد ارکان حکمرانی به یکدیگر. 2.1. قانون گرایی و عدالت محوری 2.2. علم و عقل گرایی 2.3. شفافیت 3 فرآیند انتخاب اصلاح و نظارت برحکومت 3.1. شایسته سالاری 3.2. امر به معروف و نهی از منکر 3.3. کاهش فساد 3.4. پاسخگویی 4 توسعه ظرفیت ها، سیاست ها و اقدامات در راستای پیشرفت و تعالی همه جانبه 4.1. استقلال و عزّت اسلامی 4.2. رشد و تعالی مستمر 4.3. اثربخشی 5 حاکمیت و توسعه ارزش های اسلامی در فرآیندها 5.1. اخلاق محوری و سلوک اسلامی 5.2. رعایت محرومین، کاهش و محو فقر ?