نام پژوهشگر: مهدی یاراحمدیان

بررسی انتقادی مبانی انسان شناختی نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت براساس انسان شناسی اسلامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم سیاسی و اجتماعی 1392
  مهدی یاراحمدیان   نعمت الله کرم اللهی

موسسۀ تحقیقات اجتماعی وابسته به دانشگاه فرانکفورت، یکی¬ از دستاوردهای مهم مارکسیسم غربی پس از لوکاچ بود که در سال 1923 در شهر فرانکفورت آلمان تاسیس شد. میراث فکری و نظری این موسسه، بعدها با نام«مکتب فرانکفورت» یا «نظریه انتقادی» مشهور شد. نقد مدرنیسم، صنعت تکنولوژی، نقد فرهنگ و فرآیند عقلانیت جامعة مدرن از «عصر روشنگری» تاکنون، مهمترین محورهای اندیشه اصحاب مکتب فرانکفورت است. مکتب فرانکفورت با ارائۀ نظریۀ فرهنگ، در واقع به دنبال احیای آرمان¬های اومانیستی¬ای بود که در نظام سرمایه¬داری توسط صنعت فرهنگ مورد غفلت قرار گرفته بود. بر اساس مبانی انسان¬شناختی نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت، انسان به واسطه خرد خودبسنده خویش می¬تواند مسیر خود را بیابد و به سعادت برسد. در انتقاد از مبانی انسان¬شناختی نظریه فرهنگ مکتب فرانکفورت از منظر انسان¬شناسی اسلام باید گفت، به رغم خودبنیادی ذاتی انسان در اندیشه اصحاب فرانکفورت، در انسان¬شناسی اسلامی فردیت، خرد، استقلال ارادۀ انسان و خودمختاری او دارای «منشاء ماوراء طبیعی» است. دین اسلام انسان را در ارتباط با ماورای طبیعت تعریف و شأن و منزلت انسان را با بعد «متعالی» او و در نسبت با نظام هستی و خدا تبیین می¬کند.