نام پژوهشگر: عباس دهقانی
عباس دهقانی علی کرمانشاهی
چکیده: تحقیق حاضر در راستای ارزیابی تاثیر فناوری اطلاعات بر کارایی شرکت تولیدی سازمایه پرداخته است . تحقیق حاضر تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. همچنین از آنجایی که نتایج این تحقیق می تواند به طورعملی مورد استفاده قرار گیرد، یک تحقیق پژوهشی کاربردی نیز می باشد. با توجه به قلمرو مکانی و زمانی، جامعه آماری پژوهش شامل" کارکنان شرکت تولیدی سازمایه " می باشد که تعداد کل این افراد، 200 نفر بوده است . نمونه آماری تحقیق حاضر 140 نفر از کارکنان شرکت تولیدی سازمایه می باشد که این تعداد با مراجعه به جدول جرسی و مورگان تعیین گردیده است. ضمنا نمونه مورد نظر به صورت تصادفی ساده انتخاب شده است. روایی این آزمون با نظرخواهی از اساتید راهنما و مشاور و خبرگان و مدیران شرکت تولیدی سازمایه مورد مطالعه مورد تأیید قرار گرفته است. در این تحقیق به منظور تعیین پایایی آزمون از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. بدین منظور ابتدا یک نمونه اولیه شامل 35 پرسشنامه پیش آزمون گردید. نتایج نشان می دهد آلفای خروجی از نرم افزار spss برای تحقیق حاضر برابر 0.779 می باشد، بنابراین آزمون از پایایی قابل قبولی برخوردار است. در این پژوهش از روش های موجود در آمار توصیفی (جداول توزیع فراوانی) و آمار استنباطی (آزمونt تک نمونه ای)؛ برای خلاصه و تجزیه و تحلیل داده های پژوهش استفاده گردید. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که فناوری اطلاعات باعث افزایش کارایی(شامل؛ منابع انسانی، فناوری اطلاعات، تامین منابع، زیرساخت موسسه، تولید و عملیات، تنوع و کیفیت محصول، بازاریابی و فروش، خدمات) در شرکت تولیدی سازمایه می شود. در پایان تحقیق، ضمن ارائه تفصیلی نتایج و یافته ها، موارد مذکور جمع بندی شده و پیشنهادات کاربردی مرتبط با آن برای مدیران و کارشناسان و نیز ادامه و پیگیری تحقیقات مشابه در آینده ارائه شده است. واژه های کلیدی: کارایی، فناوری اطلاعات، شرکت تولیدی سازمایه.
عباس دهقانی جواد شهرکی
ایران در یکی از خشک ترین مناطق جهان قرار گرفته است و کمبود آب در آن مهم ترین تنگنای توسعه به شمار می آید. با توجه به چالش های پیش روی آب در ایران، نیاز برای مشارکت کشاورزان برای بهبود کارایی و اثربخشی آبیاری، هسته اصلی سیاست آب کشاورزی کشور در فراهم کردن مشوق هایی از جمله رهیافت نوین مدیریت مشارکتی آبیاری است. در این تحقیق اثرات مدیریت مشارکتی آبیاری در شبکه آبیاری و زهکشی دشت لیشتر و خیرآباد به صورت مطالعه موردی مورد ارزیابی قرار گرفته است. این اثرات با استفاده از شاخص های عملکرد مدیریت آبیاری، مدل رگرسیون خطی و تابع تولید مرزی تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات مربوط به دو دوره زمانی پیش از انتقال مدیریت آبیاری(89-1388) و پس از انتقال مدیریت آبیاری(91-1390) با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای گردآوری گردید. نتایج حاصل از برآورد مدل رگرسیون نشان داد که درآمد و بهره وری محصولات عمده کشاورزی در منطقه(گندم و ذرت) افزایش یافته است و انتقال مدیریت آبیاری تأثیر مثبتی بر این متغیرها داشته است. مجموع مخارج آب بهاء از 46 به 61 درصد افزایش پیدا کرد و هزینه های احتیاطی و حقوق و دستمزد کارکنان کاهش یافته است. نسبت عملکرد تحویل آب در مزارع انتهای شبکه نسبت به مزارع ابتدای شبکه آبیاری دامنه تغییرات وسیعی داشته است. با این وجود، بعد از انتقال مدیریت آبیاری دامنه تغییرات این شاخص برای مزارع انتها و ابتدای شبکه کاهش یافته است. کشاورزان رضایت و اعتماد بیشتری به سیستم مدیریت جدید پیدا کردند و مشکلات اجتماعی مرتبط با آبیاری تا حدی کاهش یافته است. نتایج حاصل از برآورد تابع مرزی نشان داد که میزان کارایی فنی کشاورزان در دوره بعد از انتقال مدیریت آبیاری افزایش یافته است. میانگین کارایی فنی محصول گندم از 82/0 به 86/0 و میانگین کارایی فنی محصول ذرت از 95/0 به 98/0 در دوره بعد از انتقال مدیریت افزایش پیدا کرد.
عباس دهقانی کمال جمشیدی
چکیده ندارد.