نام پژوهشگر: فواد عبدالله زاده
سید علی حسینی رودآب عبدالحمید احمدی
واقع گرایی سوسیالیستی شاخه ای از رئالیسم است، که اولین بار در ادبیات شوروی سابق ظهور کرد و طرح آن را ماکسیم گورکی همراه بوخارین و ژدانف در سال 1934 اعلام کردند، هدف آن توجه بیشتر به طبقه فرودست جامعه و تسریع آگاهی اجتماعی طبقه کارگر در مقابل بحران های سرمایه داری است. سوسیالیسم مدعی است که یکی از آزادترین نوع روابط اجتماعی انسان است، خواهان آزادی انسان به ویژه طبقات زحمتکش است و عامل اقتصادی را به عنوان منشأ مشکلات و درگیری در جهان می داند، ساختارهای زبرین جامعه همچون دین، اخلاق، اندیشه و ادبیات را تابع زیرساخت های مادی و ابزارهای تولید به شمار می آورد.
زهرا ترک زاده گروئیه فواد عبدالله زاده
چکیده: در بیان مفهوم غربت زدگی تعریف های مختلفی آورده شده است، به طور کلی می توان آن را به معنای داشتن احساس بیگانگی و ناهمگونی با جامعه پیرامون دانست. با اینکه غربت زدگی احساسی فطری است و از آغاز خلقت با بشر همراه بوده است، ولی در آثار متفکرین و ادیبان نمود بیشتری دارد و عوامل گوناگونی باعث ایجاد و رشد این احساس در افراد جامعه می شود. جامع گریزی در ادبیات عربی از زمان جاهلی تا معاصر به شکل های مختلف در شعر و نثر ظاهر شده است. از بارزترین شاعران معاصری که احساس غربت زدگی و ناهمگنی با جامعه در لابه لای شعرهایش به وضوح قابل مشاهده است، عبدالوهاب بیاتی می باشد؛ شاعری که بیش از نیمی از زندگی خود را در غربت و سفر گذرانده است. در این پژوهش با استفاده از شیوه ی توصیفی - تحلیلی به بررسی موضوع غربت زدگی در مجموعه شعرهای بیاتی پرداخته شد ، و به طور خلاصه سعی کردیم به بیان مفهوم غربت زدگی و عوامل مختلف شکل گیری آن در شعر بیاتی بپردازیم. انواع غربت زدگی در شعر بیاتی شامل غربت_زدگی ذاتی، سیاسی، اجتماعی می شود و از جمله عوامل غربت زدگی او را می توان ناراحتی روحی و درونی و دوری از وطنش به سبب اوضاع نامساعد سیاسی- اجتماعی عراق برشمرد. واژگان کلیدی: غربت زدگی، تبعید، عبدالوهاب بیاتی، غربت.