نام پژوهشگر: ابوالفضل کزازی
آزیتا تقوایی ابوالفضل کزازی
صنعت تایر یک صنعت واسط بین صنایع پتروشیمی و خودرو می باشد. وجود دوصنعت مذکور به صورت نسبتاً فعال در کشور، توجیه مناسبی برای فعالیت صنعت تایر می باشد. حمل و نقل جاده ای بالا در ایران و وسعت کشور، دلیل دیگری بر اهمیت این صنعت در کشور ما است. بنابراین تاکید بر سرمایه گذاری جهت توسعه، بازسازی و تامین نیازمندی های خدماتی و تجهیزاتی در این صنعت امری ضروری به نظر می رسد. قابل ذکر است که صنعت تایر با وجود قدمت و سابقه طولانی فعالیت در کشور، اما همچنان با مشکلات دیده ای رو به روست که بخش عمده ای از آن مشکلات را می توان به ضعف هایی که در امر انتقال تکنولوژی به این صنعت وجود دارد، نسبت داد. هدف این پژوهش، آسیب شناسی انتقال تکنولوژی در صنعت تایر کشور و یافتن چالش ها و ارائه راهکارهای مرتبط با آن می باشد. تا کنون انتقال تکنولوژی در صنعت تایر کشور در قالب قراردادهای مشارکت در سرمایه گذاری و انتقال دانش فنی صورت گرفته است. به همین دلیل در این پژوهش با نگاهی دقیقتر و موشکافانه تر از دیدگاه انتقال تکنولوژی به بررسی نقاط قوت و ضعف هر یک از این قراردادها خواهیم پرداخت. قابل ذکر است که در پژوهش های پیشین اکثرا ماهیت حقوقی قراردادها مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش از نظر بررسی مباحث انتقال تکنولوژی و بومی سازی آن، طرح بدیع در این زمینه می باشد. از این رو یافته های این پژوهش می تواند در تحقیقات بعدی در این زمینه به کار گرفته شود.
سیدمهدی سیدزاده ابوالفضل کزازی
عصر پرتکاپو و به شدت رقابتی همواره مسبب نوآوری هایی در راستای استقامت در میدان رقابت می باشد. حدود دو دهه ی پیش نورتون و کاپلان اقدام به معرفی روشی برای پیاده سازی استراتژی نمودند تا از اتلاف انرژی ای که در نتیجه ترجمه ی نه چندان دقیقِ استراتژی در سطوح عملیاتی صورت می گرفت بکاهند. آنها در مرحله دوم نقشه ای که نشان دهنده روابط بود، ساختند و در مرحله بعد مقصد و برآیندی برای نقشه تعریف کردند تا کارت امتیازی متوازن را کاراتر سازند. سازمان های مختلفِ انتفاعی و غیر انتفاعی از این مدل برای نشان دادن فعالیت هر بخش در راستای تحقق استراتژی بهره بردند تا هم استراتژی محقق شود و هم افراد پی به اهمیت کار خود ببرند. در این بین علامت سوالی در رابطه با کمی سازی روابط بین اهداف به وجود آمد؛ که در جواب آن، در تحقیق حاضر با استفاده از روش مدیریت عملکرد تحلیلی(apm)، روابط کیفی، کمی می شوند تا آن برآیند و مقصد را واقع بینانه تر بیان کند؛ لذا در این تحقیق به تبیین و کمی سازی این روابط تحت سه متغیر احتمال تاثیر، شدت تاثیر و مدت زمان لازم جهت القای تاثیر پرداخته شده است. در ادامه با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو به شبیه سازی این روابط درbsc پرداخته شده تا بتوان نگاهی به عملکرد مالی آتی شرکت انداخت. خروجی این تحقیق برای شرکت نفت و گاز پارس، نشان دهنده عملکرد متوازن این شرکت می باشد بعلاوه معادله ای که ارزش خالص فعلیِ تصمیمات استراتژیک شرکت را براساس چهار منظرbsc ارائه می نماید تا تصمیمی به مراتب مناسب تر ونیز متوازن انتخاب شود.
روح اله سهرابی ابوالفضل کزازی
با و جود آنکه ضرورت و اهمیت چابکی زنجیره تامین در بسیاری از صنایع چه از نظر علمی و چه از بعد تجربی بر کسی پوشیده نیست و همچنین لزوم سرعت عمل، پاسخگویی به مشتریان، تغییرات روز افزون بازار و نیازهای مصرف کنندگان، لزوم انعطاف هر چه بیشتر در سازمانها و تولید، حرکت به سمت ایجاد شبکه در حوزه فیزیکی، مجازی، حذف اتلاف ها در سازمان امروزه از بدیهی ترین واقعیت های حاکم بر کسب و کار و عرصه مدیریت وسازمان محسوب می شوند، شرکتهای نفتی در ایران توجه چندانی به این مسائل و ترسیم و توسعه زنجیره تامین خود ندارند. مفهوم سازی چابکی در کل زنجیره تامین شرکت ملی نفت ایران، تعیین مولفه ها و شاخصهای ارزیابی چابکی زنجیره تامین و طراحی ارتباطات بین مولفه ها از مواردی است که در مقاله حاضر با استفاده از روشهای کیفی مانند موردپژوهی، دلفی و روشهای کمی آماری و مدلیابی معادلات ساختاری مد نظر قرار گرفته است. به طور کلی این تحقیق در صدد ارائه یک مدل جامع، تلفیقی و نو در خصوص ارزیابی چابکی زنجیره تامین می باشد. شاخصهای سه مولفه اصلی ارزیابی چابکی شامل محرکها، توانمندسازها و تواناییها در سه فرایند اصلی زنجیره تامین شامل تدارکات، تولید و اکتشاف و انتقال و تحویل نفت و گاز طراحی و اعتبارسنجی شده اند. با ارزیابی محرکهای چابکی میزان نیاز به چابکی در زنجیره تامین، با ارزیابی توانمندسازهای چابکی وضعیت زیرساختهای چابکی و در نهایت با ارزیابی تواناییهای چابکی میزان چابکی در زنجیره تامین مشخص خواهد شد. در تحقیق حاضر شاخصهای ارزیابی هریک از مولفه ها در هر فرایند به صورت جزئی و همراه با میزان اهمیت و وزن شاخصها با رویکرد شرکتهای نفتی بالادستی در ایران ارائه شده است. بکارگیری نتایج تحقیق می تواند در ارتقاء چابکی زنجیره تامین شرکتهای نفتی در ایران بسیار موثر باشد.
اسماعیل مزروعی ابوالفضل کزازی
صنعت فرش یکی از صنایع قدیمی ایران می باشد و مانند سایر صنایع توجه به خواسته های مشتریان دارای اهمیت زیادی در آن می باشد. از اینرو همواره راهکارهای مختلفی برای شنیدن صدای مشتریان ارائه شده است و افراد سعی در بهبود آن را داشته اند. یکی از این روش ها گسترش کیفی عملکرد می-باشد. برای بهبود این روش از راهکارهای مختلفی بهره گرفته شده است که یکی از آنها تلفیق آن با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی می باشد. در این تحقیق از روش گسترش کیفی عملکرد و رویکرد تحلیل سلسله مراتبی برای شنیدن خواسته-های مشتریان فرش استفاده شده است. هدف این تحقیق رفع مشکلی است که در استفاده از رویکرد تحلیل سلسله مراتبی در ماتریس های روش گسترش کیفی عملکرد موجود است و همچنین طراحی محصول و طراحی فرآیندی مطابق با خواسته های مشتریان می باشد. در این پژوهش از رویکرد 4 ماتریسی گسترش کیفی عملکرد استفاده شده است. در مرحله اول خواسته های مشتریان را در سطر قرار داده و الزامات فنی محصول را در ستون ها قرار داده ایم. برای ماتریس های بعدی، ستون های ماتریس قبلی سطرهای آنرا تشکیل می دهند و برای تعیین ستون ها از خبرگان و استانداردها بهره میگیریم. نتایج بیانگر این است که باید به مواردی مثل طراحی رنگ، قراردادن نقشه و تنظیم دهنه خاب فرش توجه زیادی شود. و ارتباط بهتر با تامین کنندگان، آموزش کارگران و ارتقاء سطح کیفی تجهیزات لازم می باشد.
صنم السادات فرنودی ابوالفضل کزازی
داشتن سلامتی از حقوق اساسی و ابتدایی هر انسانی است. با توجه به اهمیت بسیار زیاد حوزه سلامت در سطح جامعه و همچنین توسعه روزافزون تکنولوژی های سلامت و مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی مرتبط با بکارگیری این فناوری ها، اتخاذ تصمیمات مرتبط با این حوزه را با حساسیت و پیچیدگی بیشتری همراه نموده است. از این رو ارائه چارچوبی جامع و فراگیر جهت ارزیابی فناوری های سلامت دارای اهمیت فراوان می باشد. بدین جهت در این تحقیق سعی گردیده است تا در راستای تحقق این هدف گامی هر چند مختصر برداشته شود. به همین منظور با شناسایی ابعاد مختلف مطرح در ارزیابی فناوری های سلامت از دیدگاه ذی نفعان گوناگون نظام بهداشت و درمان کشور و بررسی اهمیت هر یک از این ابعاد، چارچوبی را در این خصوص ارائه نموده است. در ابتدا پس از مطالعه مستندات موجود شش بعد اصلی جهت ارزیابی فناوری های سلامت به همراه پنج گروه ذی نفع در نظام بهداشت و درمان کشور شناسایی و استخراج گردید. پس از نظرسنجی از خبرگان و انجام تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی داده ها، میزان اهمیت هر یک از ابعاد به طور کلی و همچنین از دید هر یک از گروه های ذی نفع تعیین شد. همچنین جهت بررسی دیدگاه بازیگران مختلف در نظام بهداشت و درمان کشور پیرامون ابعاد مهم در ارزیابی فناوری های سلامت، رابطه میان جایگاه شغلی هر یک از این بازیگران اصلی با اولویت های انتخابی آنها از میان ابعاد ششگانه پیشنهادی مورد بررسی قرار گرفت و همبستگی نسبتا بالایی میان این دو متغیر مشاهده گردید. نکته قابل توجه در این چارچوب، در نظر گرفتن ابعاد بیشتری نسبت به تحقیقات مشابه و نیز پارامترهای مطرح برای دو گروه تصمیم گیرندگان سطح خرد و کلان حوزه سلامت و همچنین بررسی نظرات بازیگران و ذی نفعان مختلف این حوزه پیرامون ابعاد مهم در ارزیابی فناوری های سلامت می باشد. در انتها و پس از مشخص گردیدن چارچوب پیشنهادی، روش جراحی لاپراسکوپی با فناوری روبولنز و جراحی لاپراسکوپی بدون فناوری روبولنز بر پایه چارچوب ارائه شده با یکدیگر مقایسه گردیده که جراحی با فناوری مذکور ترجیح داده شد.
خدیجه عسکرزاده ابوالفضل کزازی
چکیده: الف:موضوع و طرح مسئله : رشد سیستم بانکداری به موازات وسیع شدن بازارها افزایش می یابد و در محیطی که بازارهای مالی آن وارد یک فرایند بی ثبات و متغییر می شوند و تغیرات سریع و اساسی به واسطه پیشرفتهای تکنولوژیکی رخ می دهد تضمین و حفظ کارایی عملکردی مهم است . مهمترین برنامه کنترل مدیریت ، اندازه گیری عملکرد است . بانکها که موسسات مهم گروه خدمات مالی هستند درارزیابی عملکرد خود باید انواع شاخصهای مالی و غیر مالی را مد نظر قرار دهند. سیستمی مثل بانکداری که واحدهای تصمیم چند ورودی و خروجی دارند ، همه ضوابطی که ممکن است روی عملکرد تأثیر بگذارند باید تلفیق و همزمان دریک سیستم بررسی شوند . این پژوهش بر این است که تحت یک مدل مفهومی وعملیاتی بارویکردbsc و به کار گیری روش های تصمیم گیری چند شاخصه فازی در شعب منطقه 3 شهر تهران در بانک سپه با استفاده از شاخص های کمی و غیر کمی به رتبه بندی شعب پرداخته و نهایتا آن ها را درجه بندی نماید . ب: مبانی نظری: منشا هر پروژه ای می تواند طرح سوال یا مشکل باشد که نتایج ان به رفع آن سوال یا مشکل کمک نماید . سوال 1: با توجه به اهداف استراتژیک بانک ها از جمله بانک سپه اهداف عملیاتی و عملکردی شعب در قالب 4 منظر مذکور bsc چیست ؟ سوال 2: با توجه به اهداف عملکردی شعب سنجه های عملکرد مربوط به هرمنظر کدامند ؟ سوال 3: با توجه به شاخص ها و معیار های مطرح شده امتیازات متعلق یه شعبات چگونه محاسبه می شوند؟ سوال 4 : تعیین عواملی که علاوه بر در نظر گرفتن امتیازات شعب می تواند دردرجه بندی شعب موثر باشد ؟ سوال 5: با توجه به نتایج bsc و madm رتبه بندی شعب چگونه خواهد بود؟ به طور کلی بانکها در هر سال درجه بندی خود را بررسی و تجدید نظر می کنند . این درجه بندی معمولا بر مبنای حجم فعالیت و عملیات در ارائه خدمات به مشتریان است و بر اساس آن از درجه 1 الی 5 درجه بندی می شوند،در این راستا در هر سال ارزیابی عملکرد فعلی شعب در مقایسه با دوره قبل انجام و منجر به ارتقا و یا تنزل درجه قبلی شعبه می شود . حال چنانچه معیارهای به کار رفته در ارزیابی شعب نامناسب باشند، موجبات نارضایتی کارکنان را فراهم خواهد ساخت.در این راستا بهره گیری از روشهای علمی ،منطقی مشکل فوق الذکر را مرتفع ساخته و برخی ابهامات را پاسخ می دهد. روش ارزیابی متوازن به عنوان ابزار موثرو تأیید شده در پاسخ به نیاز ما پا به عرصه گذاشت تا با ترجمه دارایی های نا مشهود به ازرش واقعی برای همه ذینفعان یک سازمان به سازمان ها اجازه دهد تا استراتژی های متمایز کننده خود را با موفقیت پیاده سازند . این متدولوژی استراتژی یک سازمان را به اهداف عملکردی ، سنجه ها و اهداف کمی و برنامه و ابتکارات اجرایی در چهار منظرمتوازن : مالی ، مشتری ، فرایند های داخلی ، و یاد گیری و رشد ترجمه می کند.پس (bsc) به عنوان چهارچوبی برای ایجاد شاخصهای ارزیابی برای عملکرد شعب بانکها مورد استفاده قرار می گیرد. انتخاب یک روش مناسب برای اندازه گیری معیارها می تواند به ارزیابان و تحلیل گران در پردازش موارد مورد ارزیابی کمک کند مانند بیشتر موارد ارزیابی ، برای بررسی عملکرد به چندین ضابطه باید توجه داشت. در نتیجه ارزیابی عملکرد بانکداری می تواند یک مساله mcdm تلقی شود. و ازآنجا که اهمیت نسبی تعیین شده توسط ارزیابان درفرآیند ahp بصورت زبانی انجام می شود . لذا مبهم می باشد و با توجه به اینکه یک مدل خوب تصمیم گیری نیاز به تحمل ابهام وسربستگی دارد و فازی بودن وابهام ویژگی های مشترکی هستند که دربسیاری ازتصمیم گیری ها وجود دارند ، درنتیجه ahp فازی وقتی که محیط مقایسات زوجی دقیق نیست که طبق نظر محققان دقیق نبودن وتوجه گزینشی ازویژگیهای bsc میباشد ، برای مسائل واقعی نسبت به ahp سنتی مناسب تر و اثربخش تر به نظرمی رسد. در این تحقیق یک روشfmcdm) ) بر اساس چهار منظر bsc ، برای استقرار یک مدل ارزیابی عملکرد برای شعب بانکها ارائه می شود. پ:روش تحقیق : تحقیق انجام شده از نوع توصیفی به روش مقطعی می باشد . در روش مقطعی به منظور گردآوری داده ها درباره یک یا چند صفت در یک مقطع از زمان از طریق نمونه گیری از جامعه انجام می شود . این گونه پژوهش به توصیف جامعه براساس یک یا چند متغییر می پردازد. در این پژوهش جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است . بدین منظور سه 3 پرسشنامه طراحی شده است که پرسشنامه اول حاوی اطلاعات جمعیت شناختی و مشتمل بر 56 سوال است که 10سوال به سنجش بعد مالی و29 سوال به بعد مشتری و 7 سوال به بعد یادگیری و رشد و 10 سوال به بعد فرایندهای داخلی اختصاص دارد. این پرسشنامه در مرحله پیش آزمون به صورت پایلوت بوده است و پس از اخذ نظرات کارشناسان بانکی و استادان مربوطه به صورت پرسشنامه تعین اهداف و سنجه های عملکرد درامده است. پرسشنامه دوم مربوط به مقایسات زوجی منظرها و اهداف و سنجه های عملکرد جهت تعیین اوزان می باشد . این پرسشنامه حاوی 15 جدول جهت گرد آوری اطلاعات مورد نیاز برای ahp فازی است. در این تحقیق پس از طراحی اولیه پرسشنامه جهت افزایش روایی از نظرات استاد راهنما و مشاور و چند تن از اساتید استراتژی و مدیریت مالی و کارشناسان بانک بهره گرفته شده است و پایایی دو پرسشنامه اول و سوم این تحقیق توسط ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است. دراین پژوهش برای اندازه گیری رضایت شغلی کارکنان و تعیین اهداف و شاخص ها در پرسشنامه اول و دوم از مقیاس هفت قسمتی استفاده شده است. در پرسشنامه مقایسات زوجی مقیلس 9/1 تا 9 ساعتی اعمال شده است. در این تحقیق به منظور پاسخگویی به دو سوال اصلی از آمار توصیفی میانگین بهره گرفته شده است . در انجام آزمونهای آماری از نرم افزار spss استفاده گردید. به منظور آزمون فرضیه ها و پاسخ به سوالات فرعی از آزمون ،t تک نمونه ای استفاده شد. در این تحقیق جهت تعیین وزن شاخصها از fahp و برای رتبه بندی نهایی شعب از topsis استفاده شده است . جامعه آماری این تحقیق شامل 40 شعبه منطقه 3 بانک سپه می باشد و با توجه به موضوع این تحقیق ، کاربرد این مدل نیاز مند جمع آوری اطلاعات مربوط به کلیه عناصر جامعه آماری می باشد و لذا در این تحفیق از نمونه گیری استفاده نخواهد شد و نیاز به تعیین روش نمونه گیری و حجم نمونه نمی باشد و نیاز به آزمون فرض جهت تأیید یا رد فرضیه نمی باشد . جامعه آماری مورد نظر جهت جمع آوری اطلاعات پرسشنامه تعیین شاخصها و مقایسات زوجی ، مدیران ادارات و مناطق و روسای شعب و کارشناسان اداره تشکیلات و روشها می باشند . ت: یافته های تحقیق: با توجه به درخت تصمیم وزن هریک از منظر ها و اهداف و سنجه های عملکردی و نیز وزن نهایی سنجه های عملکردی که از حاصلضرب این 3 سطح به دست می آید محاسبه و رتبه بندی شعب با استفاده از ماتریس اطلاعات شعب که در واقع وضعیت شعب را در هر شاخص نشان می دهد و نیز نرم افزار topsis 2005 انجام گردید . ث: نتیجه گیری و پیشنهادات: در طرح پیشنهادی شاخصهای سودآوری و رشد درآمد و توسعه منابع و مخارج و نیز شاخص تعداد حسابهای افتتاح شده طی دوره به تعداد پرسنل و بخش رهبری محصول همگی نشان دهنده کارایی می باشند و لذا این شاخصها می تواند مبنای تخصیص پاداشها و مزایا قرار گیرد. با در نظر قرار دادن سنجه های عملکردی فوق ، می توان کارایی شعب را مشخص و براساس آن تصمیم گیری نمودو یا بر اساس آن سیستم جبران خدمت را سازماندهی کرد. دیدگاه دوم محاسبه اندازه اقتصادی شعب است که در این خصوص می توان شاخصهای سرامدی عملیات را مد نظر قرار داد و شعبی را که در این شاخصها رتبه بالایی دارند را به عنوان شعب با پتانسیل بالای سپرده خیزی ارزیابی نمود . لازم به ذکر است که اگر اندازه اقتصادی و کارایی شعب به درستی محاسبه شوند از تلفیق این دو امتیاز نتایج مدیریتی ارزشمندی قابل استخراج خواهد بود. پیشنهاداتی برای تحقیقات آتی انجام مدل تحقیق ارائه شده جهت رتبه بندی مناطق ارزیابی عملکرد بخش ستادی بانک با استفاده از کارت امتیازی متوازن ارزیابی عملکرد کلی بانک با استفاده از مدل ارائه شده در تحقیق رتبه بندی بانکهای تجاری و تخصصی با استفاده از مدل ارائه شده در تحقیق . رتبه بندی شعب مختلف بانک های مختلف در یک محدوده جغرافیایی خاص با استفاده از مدل .
اسما سلطانی نژاد ابوالفضل کزازی
بسیاری از بنگاه های کوچک و متوسط زیرساخت های لازم برای حرکت به سوی سرآمدی را ندارند و لازم است قبل از ایجاد هر تغییر یا حرکت به سوی تعالی به شناخت وضعیت موجود و شکاف ها تا وضعیت مطلوب بپردازند. عارضه یابی سازمانی با شناخت و بازبینی جامع و نظام مند فعالیت های سازمان، به شناسایی تنگناها و مشکلات سازمان ها می پردازد و با ارائه راهکارهایی به سازمان ها کمک می کند تا در جهت ارتقای اثربخشی سازمانی گام بردارند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مشکلات و نقاط ضعف بنگاه های کوچک و متوسط به منظور ارائه راهکارهایی جهت کاهش فاصله تا وضعیت مطلوب است. در این راستا پس از بررسی الگوهای مختلف عارضهیابی سازمانی، الگوی efqm انتخاب شد و در راستای پاسخ به دو سوال اصلی تحقیق یعنی: مشکلات پیش روی بنگاه های کوچک و متوسط قطعه ساز کدامند؟، حوزه های نیازمند بهبود عملکرد کدامند؟. از بین شرکت های تحت پوشش ساپکو 31 شرکت مورد بررسی قرار گرفتند. از تحلیل های آماری مانند آلفای کرونباخ جهت بررسی پایایی پرسشنامه و از آزمون آماری میانگین و تحلیل های توصیفی-استنباطی جهت شناسایی نقاظ ضعف بنگاه ها استفاده شد. سپس با استفاده از روش آنتروپی شانون وزن هر یک از معیارهای مدل efqm محاسبه گردید و اولویت حوزه ها به منظور بهبود عملکرد تعیین شد. در آخر نیز راهکارهایی به منظور بهبود عملکرد ارائه شد. از نظر کارشناسان کیفیت، این بنگاه ها در معیارهای رهبری، خط مشی و استراتژی، منابع انسانی، نتایج کارکنان و نتایج کلیدی عملکرد ضعیف هستند. در معیار نتایج مشتری وظعیت مطلوبی دارند. در معیارهای شراکت ها و منابع، فرآیندها و نتایج جامعه وضعیت شرکتها متوسط ارزیابی شده است. در پاسخ به سوال دوم تحقیق نیز حوزه های خط مشی و استراتژی، نتایج کلیدی عملکرد، منابع انسانی، نتایج کارکنان و رهبری در اولویت های اول تا پنجم بهبود قرار گرفتند. به این ترتیب با توجه به تحلیل های انجام شده مهم ترین راهکارهای ارائه شده عبارتست از: سرمایهگذاری در بخش تحقیق و توسعه، افزایش سطح همکاری با سازمان های هم تراز، مدیریت و توسعه منابع انسانی، گذراندن دوره های مدیریتی توسط مدیران ارشد .
رضا قرایی پور جهانیار بامداد صوفی
صحنه گردان و پیروز صحنه رقابت جهانی در عرصه کسب و کار بی شک سازمانهایی هستند که بتوانند با استفاده بهینه از منابع و با بالاترین کارایی، ارزش را برای ذینفعان خود خلق کنند. آرمانی که با تحقق مفهوم سازمان ناب محقق می شود. تعیین اجزاء و مولفه های تشکیل دهنده سازمان ناب و تبیین نوع روابط حاکم بین مولفه ها با یکدیگر به عنوان هدف اصلی این تحقیق، در قالب مدل معماری سازمان ناب صورت پذیرفته است. بدین منظور مدل پیشنهادی تحقیق با بهره گیری از ابزار پرسشنامه و گردآوری نظرات خبرگان شاغل در شرکت های خودروسازی در قالب مدلیابی معادلات ساختاری اعتبارسنجی شد. هم چنین برای تبیین روابط بین اجزاء و مولفه های مدل با یکدیگر نیز از ضرایب همبستگی، تجزیه و تحلیل واریانس، آزمون h و تحلیل مسیر استفاده شد. از آنتروپی شانون نیز جهت تعیین وزن اجزاء و مولفه های مدل و از تحلیل محتوای پاسخ های نوشتاری به سوالات باز پرسشنامه جهت شناسایی موانع ناب سازی شرکت های مورد مطالعه بهره گرفته شد. یافته اصلی تحقیق، ارائه مدل معتبر سازمان ناب در 3 بعد توانمندسازها، فرایندها و نتایج کسب و کار و شامل 16 مولفه بوده است که ضمن شناسایی موانع، پرسشنامه معتبر و جامع نیز جهت ارزیابی آن ارائه شده است. یافته های دیگر تحقیق مبین این موضوع بوده است که توانمندسازها از طریق فرایندها بر نتایج کسب و کار تاثیرگذار هستند و روابط معناداری نه تنها بین سه بعد مدل با یکدیگر وجود دارد، بلکه مولفه های ابعاد نیز با یکدیگر ارتباط معناداری داشته اند. به عبارت دیگر، دستیابی به مدل سازمان ناب در گرو اتصالات قوی بین اجزاء و مولفه های آن به صورت یکپارچه است.
غلامعلی رحیمی وحید ناصحی فر
کسب و کارهای کوچک نقشی مهم در رشد اقتصادی کشورها دارند. توجه به رشد این کسب و کارها، مستلزم بررسی و شناسایی عوامل موفقیت زا در آنهاست به خصوص با توجه به نرخ بالای شکستی که در ابتدای عمر این شرکت ها وجود دارد. یکی از عوامل حیاتی در عملکرد موفق این کسب و کارها، مهارت های مدیران است. این تحقیق، مهارت های مدیران را برحسب میزان استفاده و میزان اهمیت اولویت بندی می کند تا از دیدگاه مدیران، الگوی مهارتی موفقیت زا را ارایه دهد ضمن اینکه به بررسی تأثیر مهارت های سه گانه تصمیم گیری، خلاقیت، و ارتباطی بر عملکرد این کسب و کارها پرداخته است. این مطالعه به جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته، تکمیل شده توسط مدیران شرکتهای فعال در شهرک صنعتی شکوهیه قم پرداخته است. در اولویت بندی مهارت ها از تکنیک ahp استفاده شده است. بررسی تأثیر مهارت های سه گانه بر عملکرد این کسب و کارها از طریق آزمون t استیودنت، و تأثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر اولویت بندی مهارت ها از طریق تحلیل واریانس انجام شده است. نتایج حاصل از مطالعه، از نظر میزان استفاده توسط مدیران، به ترتیب مهارت تصمیم-گیری، خلاقیت، و ارتباطی را در اولویت اول، دوم، و سوم قرار داده است. هم چنین این اولویت بندی از نظر میزان اهمیت تکرار شده است. با مبنا قرار گرفتن بقا به عنوان معیار عملکرد، تأثیرگذاری استفاده از مهارت های سه گانه بر عملکرد مورد تأیید قرار گرفت.
رضا انصاری ابوالفضل کزازی
نظام ملی نوآوری در برگیرنده نهادهایی است که در فرایندی تعاملی عملکرد نوآورانه یک کشور را تعیین می کنند. در این نظام سازمانهای پژوهش و فنّاوری نقش قابل توجّهی در ایجاد و حمایت از توسعه فنّاوری را بر عهده دارند. نقش این سازمانها حلقه واسط بین دانشگاه،صنعت و دولت و بخش مهمی از زیر ساخت های توسعه علم?فناوری و نوآوری را هستند. اغلب کشورها دارای چنین سازمانهایی هستند که مستقل،عمومی یا نیمه دولتی،ماموریت گرا(به شکل شفاف و یا تلویحی) و غیرشرکتی بوده و از حمایت مالی دولت برخوردارند و در عین حال به دنبال جذب مشتریان دیگر نیز هستند.این تحقیق به دنبال طراحی الگوی عوامل موثر بر موفقیت در جهاد دانشگاهی به مثابه یک سازمان پژوهش و فناوری ملی می باشد. به همین منظور پس از مرور ادبیات تحقیق و مصاحبه با خبرگان، الگوی مورد نظر با 22 سازه و 166نشانگر سنجش تدوین شد. با تهیه ابزار سنجش و بررسی روایی و پایایی آن، پرسشنامه، میان نمونه آماری که حجم آن 252 نفر برآورد شد، توزیع گردید. در ادامه با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری، مدل مذکور، نهایی شد. بر اساس نتایج مشخص شد، اثر عوامل تعاملی و برون سازمانی بر موفقیت جهاد دانشگاهی به صورت مستقیم و عوامل درون سازمانی به صورت غیر مستقیم واز طریق عوامل تعاملی می باشد. ضریب تاثیر عوامل تعاملی بر موفقیت 73/0، عوامل برون سازمانی 16/0 و عوامل دررون سازمانی 7/0می باشد. پیشنهادات این تحقیق را در قالب سه دسته به شرح زیر بیان کرد: الف) مرتبط با نظام نوآوری • پذیرش جهاد دانشگاهی به عنوان یکی از نهادهای سیاست ساز توسعه فناوری • ایفای نقش در ارزیابی سیاستهای توسعه فناوری • ایفای نقش کانونی در شکل گیری همکاریهای تکنولوژیک برای توسعه تکنولوژیهای پر ارزش و اولویت دار ملی ب)مرتبط با گستره فعالیتها ساماندهی فعالیتهای تحقیقاتی و تکنولوژیکی موسسات پژوهش و فناوری جهاد دانشگاهی به عنوان مکمل دانشگاه و پاسخگوی انتظارات ذینفعان و نیازهای واقعی و بر اساس مقتضیات اقتصادی و تکنولوژیک و گستره جغرافیایی جهاد دانشگاهی در تمام استانهای کشور و پر کننده شکافهای چرخه نوآوری بر اساس یک نظام سیاستگذاری هوشمند. همچنین جهاد دانشگاهی باید تلاش نماید، برخی فعالیتهای خود که مرتبط با یک سازمان پژوهش و فناوری نمی باشد را اصلاح نماید( به عنوان نمونه می توان به فعالیتهای سازمانهای وابسته به این نهاد مانند ایسنا و ایسپا اشاره کرد که بار سیاسی زیادی با خود حمل کرده است). ج)مرتبط با سازمان ? غنی سازی فرهنگ سازمانی و حفظ فرهنگ و روحیه جهادی ? توجه به نظام مدیریت مالکیت فکری ? توجه به نظام مدیریت تکنولوژی با در نظر گرفتن کارکردهای شناسایی و انتخاب، اکتساب، بهره برداری، محافظت و یادگیری موضوعات تکنولوژیک در موسسات پژوهش و فناوری. ? درک مناسب و یکسان از ذینفعان و مشتریان خود در تمام سطوح سازمان ? پیاده سازی نظام مدیریتی هوشمند جهت مستندسازی و تجزیه و تحلیل موفقیتها و شکستهای خود و سایرین ? توجه رهبران جهاد دانشگاهی به ارائه تصویر مناسب از سازمان ? توسعه قابلیتهای محوری سازمان ? توجه به استقرار نظامهای مدیریت پروژه و مدیریت کیفیت و ارتباطات درون سازمانی
بهزاد ناصری حجت اله صیدی
در تمام دنیا، صنعت خودروسازی به عنوان یکی از صنایع مادر شناخته شده است؛ تا جایی که میزان پیشرفته بودن این صنعت به عنوان شاخصی جهت تعیین میزان توسعه یافتگی کشورها به شمار می رود و لذا تعیین راهبردهای مالی (به خصوص راهبرد سرمایه گذاری) این صنعت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این میان عدم قطعیت های پیش رو نسبت به هر زمان دیگر پیچیده تر، حساس تر و به طور بالقوه مخرب تر می باشند. با افزایش عدم قطعیت و پیچیدگی آینده های محتمل الوقوع، پیش بینی و تحلیل روندهای گذشته جای خود را به تمرکز بر آینده نگری داده است؛ برنامه ریزی سناریو یکی از برجسته ترین روش های آینده نگری محسوب می شود که در این تحقیق به کار گرفته شده است. در این تحقیق بر اساس روش برنامه ریزی سناریو، در ابتدا عدم قطعیت های بحرانی با استفاده از روش دلفی فازی، شناسایی شده و سپس با استفاده از سناریوسازی و غربال منطقی آنها به پنج سناریو نهایی (که بخش اعظم آینده را پوشش می دهند) دست می یابیم. سپس بر اساس دیدگاه نقاط مرجع راهبردی، راهبردهای مالی چهارگانه در بستر هر سناریو و با استفاده از روش دلفی فازی تعیین می گردند. در پایان با استفاده از نقاط مشترک و تحلیل آنها راهبرد مالی تعیین می گردد. این راهبرد قابلیت آن را دارد که با وجود وقوع سناریوهای مختلف در آینده، شرکت های مادر-تخصصی صنایع خودروسازی ایران را در جایگاه برتر قرار دهد.
ایمان اولاد ابوالفضل کزازی
فنآوری های تشخیصی و درمانی از عناصر جدایی ناپذیر طبابت امروزی هستند. گسترش روزافزون پژوهش و توسعه در مراکز دانشگاهی و صنعتی جهان مسبب اصلی پیدایش و تکثیر این فن آوری ها بوده است. با این حال، رشد انواع و تعداد این فنآوری ها بعضاً متناسب با رشد ظرفیت جوامع برای خرید و کاربرد تمام این فنآوری ها نبوده و نخواهد بود. تصمیم گیران و سیاست گذاران نظام های سلامت در همه جوامع نیاز به اتخاذ تصمیم هایی آگا هانه برای گزینش فن آوری های نوین، خرید آن ها و چگونگی کاربرد آن ها دارند. ارزیابی فن آوری ها نیاز به دسترسی به توصیه های مبتنی بر اطلاعات را از طریق برقراری پل ارتباطی میان حوزه های بالینی، اقتصادی و سیاست گذ اری پاسخ می دهد. این روش با انجام تحلیل اقتصادی و استفاده از شواهد موجود در مورد هزینه ها و فواید مداخلات مختلف توانسته است راهکارهای علمی و عملی در مورد تخصیص منابع در نظام سلامت ارائه نماید . ارزیابی فن آوری های سلامت به دنبال توجیه این اصل است که دقیق تر یا مدرن تر بودن ابزار و تجهیزات پزشکی صرفاً معیار صحیحی برای ورود آن به نظام سلامت نیست و لازم است پس از بررسی اثربخشی و به خصوص هزینه-اثربخشی آن در مورد استفاده از آن در نظام سلامت تصمیم گیری شود.ارزیابی تکنولوژی سلامت به تحقیق درباره ایمنی ، اثربخشی ، اثرات کوتاه مدت و بلند مدت استفاده از فناوری ، تاثیرات اقتصادی ، اجتماعی و اخلاقی می پردازد .هدف ارزیابی فن آوری ، ارائه اطلاعات به سیاست گزاران برای انتخاب گزینه های جایگزین است . در این تحقیق بمنظور ارزیابی آیووس ، مطابق چارچوب ارزیابی فناوری سلامت منطقه ای ارائه شده توسط انجمن کانادائی اعتباردهی خدمات سلامت عمل شد . نوع تحلیل بکارگرفته شده در این تحقیق،تحلیل هزینه – اثربخشی بوده که دو مرحله اصلی ارزیابی اثربخشی و هزینه یابی را شامل می شود. بمنظور ارزیابی اثربخشی دستگاه آیووس نسبت به آنژیوگرافی تنها که به عنوان مداخله جایگزین یا به عبارت صحیح تر مکمل آن بشمار می رود از مرور نظام مند مطالعات پیشین در این زمینه استفاده شد. در این ارتباط شواهد موجود با استفاده از روش متاآنالیز مورد سنتز قرار گرفت و رتبه اثربخشی هر تکنولوژی با کمک روش های تصمیم گیری چند شاخصه ساو،تاپسیس،ویکور و تئوری خاکستری تعیین شد. نتیجه این سنتز اثربخشی مناسب تر آیووس را نشان داد. در مرحله هزینه یابی نیز ، میزان هزینه های احتمالی تحمیل شده بر جامعه در صورت بکارگیری آیووس در نظام سلامت کشور محاسبه و نسبت هزینه-اثربخشی دو تکنولوژی مورد مقایسه قرار گرفت. نتیجه این تحقیق گویای هزینه-اثربخشی نسبی آیووس در برابر آنژیوگرافی تنها می باشد.
هومن فرزامی جهانیار بامداد صوفی
امروزه فهم و ارزیابی مسائلی که در کاهش و یا افزایش بهره وری در سازمان تاثیرگذار هستند بسیار مورد توجه است. در ادبیات مدیریت و سازمان، جَوّ سازمانی از جمله مسائل مهم تاثیرگذار بر بهره وری در نظر گرفته شده است. همچنین اشاره شده است که جَوّ سازمانی در بقا و ادامه حیات سازمان در جهان بیش ازپیش دگرگون شونده مهم بوده و شایسته است مدیران برای شناخت، درک و ارزیابی آن تدبیر هایی بیاندیشند. برای ارزیابی و درک هر مسئله ای باید آن را شناخت و ره یافتی برای ارزیابی آن جستجو نمود. در پژوهش پیش رو، با استفاده از روش مطالعه مهندسی ارزش، "شاخص" تحلیل کارکردی و همچنین تعریف شده است و مدلی با استفاده از فاز جمع آوری اطلاعات، خلاقیت و ارزیابی برای جَوّ سازمانی ارائه شده است. در این مدل نمودها و یا شاخص هایی که بازتاب دهنده جَوّ سازمانی در سازمان مورد مطالعه هستند به صورت سلسله مراتبی ارائه شده اند. موسسه مطالعات بین المللی انرژی بدین منظور مورد مطالعه قرار گرفت. با استفاده از مقایسات زوجی با اعداد فازی و در نظر گرفتن تحلیل وابستگی، نمره اهمیت نسبی شاخص ها در مدل محاسبه شده اند. همچنین در دو فاز نهایی روش مطالعه؛ فاز توسعه و ارئه، شناسنامه شاخص ارائه و تکمیل شده است. شایان ذکر است علاوه بر نمره اهمیت نسبی، از جمله خروجی ها و نتایج این پژوهش، تعریف شاخص و ارائه شناسنامه شاخص است.
مهدی الیاسی ابوالفضل کزازی
هدف اصلی این تحقیق، ارائه مدلی برای نقش نهادهای میانجی در توسعه همکاری فناورانه بین بنگا ها است و در آن بخش هوافضایی کشور به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است.از نظر روش ،در این تحقیق از رویکرد ترکیبی کمی و کیفی استفاده شده است. بر این اساس، با بررسی ادبیات علمی موضوع و همچنین مطالعات اکتشافی گسترده برای عارضه یابی وضعیت موجود همکاری های فناورانه در این بخش، مدل مفهومی تحقیق طراحی شد که در آن دو متغیر نقش نهادهای میانجی و اثربخشی فرایند همکاری به ترتیب به عنوان متغیر مستقل و وابسته انتخاب شده است. متغیر نقش نهادهای میانجی شامل سه سازه اصلی "تنظیم محیط نهادی"، "تسهیل گری و اشاعه" و "قابلیت سازی " است و متغیر اثربخشی فرایند همکاری شامل پنج سازه "تحلیل استراتژیک و تصمیم به همکاری"، "جستجو و انتخاب همکار"،"طراحی همکاری"، "جاری سازی همکاری" و "خاتمه همکاری" است.در ادامه براساس طرح تحقیق و با استفاده از نمونه گیری طبقه ای تصادفی، 220 پرسش نامه از دو طبقه اصلی خبرگان فعال در نهادهای میانجی و خبرگان فعال در بنگاه که تجربه مشارکت در همکاری های فناورانه را داشته اند، جمع آوری شد.سپس از ابزارهای تحلیل آماری شامل تحلیل عاملی تائیدی برای سنجش روایی ابزار تحقیق و مدل معادلات ساختاری برای سنجش مدل تحقیق و همچنین آزمون فرضیه های 15 گانه در مورد ارتباط بین سازه های تحقیق، استفاده شد. در نتیجه این تحلیل ها مشخص شد که اولا مدل مفهومی پیشنهادشده و فرضیه اصلی تحقیق در مورد موثر بودن نقش نهادهای میانجی بر اثربخشی فرایند همکاری مورد تائید قرار گرفت و همچنین در مدل کلی، هر سه سازه متغیر نقش نهادهای میانجی رابطه معنی داری با متغیر اثربخشی فرایند همکاری دارند. همچنین مشخص شد که نقش های تسهیل گری و اشاعه، تنظیم محیط نهادی و قابلیت سازی نهادهای میانجی به ترتیب تاثیرگذاری بیشتری بر اثربخشی فرایند همکاری دارند. در بررسی فرضیه های تحقیق نیز مشخص شد که فرضیه های متناظر با تاثیر نقش تسهیل گری و اشاعه بر چهار سازه "تحلیل استراتژیک و تصمیم به همکاری"، "جستجو و انتخاب همکار"،"جاری سازی همکاری" و "خاتمه همکاری" مورد تائید قرار گرفته است. اما در مورد نقش های تنظیم محیط نهادی و قابلیت سازی، تنها ارتباط آن ها با سازه طراحی همکاری مورد تائید قرار گرفته است. در پایان براساس تحلیل های فوق، پیشنهاداتی برای رفع عارضه های شناسایی شده در مورد وضعیت همکاری فناورانه بنگاه ها در بخش هوافضایی کشور ارائه شد.
سمیه سلمانی ابوالفضل کزازی
در این تحقیق، بر آن شدیم که با توجه به اهمیت موضوع، به بررسی رابطه ی هماهنگی استراتژی سطح کسب و کار و استراتژی تولید که در زمره مهم ترین استراتژی های کارکردی قرار دارد، بپردازیم. آنچه که در این مقوله حائز اهمیت است سنجش تأثیر این هماهنگی بر عملکرد سازمانی است که در این تحقیق، برای این منظور از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق مشخص کرد که بنگاه ها به منظور دستیابی به عملکرد بالاتر باید به رابطه و هماهنگی دو سطح استراتژی کسب و کار و تولید توجه نمایند. و مشخص گردید که انتخاب استراتژی های متناسب و هماهنگ با هم می تواند به سازمان ها در دست یابی به معیارهای عملکردی بالاتر کمک بسیاری نموده و عدم توجه به این مسئله می تواند زیان هایی را برای سازمان ها منتج گردد که به وضوح قابل ردیابی نمی باشند.
مهدی سعیدپور ابوالفضل کزازی
با توجه به پویایی محیط کسب و کار رقابتی اتخاذ استراتژی های مناسب جهت بقا، سود آوری و رشد سازمان در این محیط پویای رقابتی امری ضروری بنظر می رسد. از طرف دیگر قابل اجرا بودن استراتژی های تدوینی نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. استراتژی هایی که به کمک نقاط قوت و ضعف سازمان قادر به شکار فرصتها و پرهیز از تهدیدها باشند. با توجه به آنکه اجرای هر استراتژی مستلزم تخصیص منابع لازم و کافی می باشد و با توجه به محدودیت منابع در اختیار سازمان، آگاهی از اولویت استراتژی های سازمانی می تواند دیدی روشن تر در حیطه تخصیص منابع به مدیران و تصمیم گیرندگان بدهد. از سوی دیگر شناسایی اولویت ها بعنوان یک مسئله تصمیم گیری چند معیاره با توجه به معیارهای گوناگون و وابسته و همچنین وجود عدم قطعیت ها در قضاوت های تصمیم گیرندگان، امری دشوار بنظر میرسد؛ لذاپژوهش حاضر سعی بر آن داشته تا با پیشنهاد یک مدل تلفیقی به سازمان ها در شناخت اولویت استراتژی هایشان در شرایط عدم قطعیت کمک بنماید. پژوهش حاضر کاربرد روشهای تصمیم گیری چند معیاره بهمراه تلفیق آن با مباحث تئوری خاکستری در اولویت بندی استراتژی های شرکت بیمه ملت را مورد ملاحظه قرار میدهد. لازم به ذکر می باشد که مدل ارائه شده یک مدل کلی میباشد و کاربرد آن تنها محدود به شرکتهای بیمه ای نمی باشد. بدین منظور در مرحله ی اول نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدهای شرکت مورد مطالعه شناسایی گردیده و سپس در قالب ماتریس نقاط قوت و ضعف و فرصت ها و تهدیدها(swot) و بوسیله تکنیکdematel با استفاده از اعداد خاکستری به کمی سازی این ماتریس پرداخته شده و در نتیجه عناصر اصلی این ماتریس در حوزه فرصت ها و تهدیدها و نقاط قوت و ضعف رتبه بندی گردیده و ماهیت علت و معلول بودن آنها در سیستم شرکت مورد مطالعه شناسایی گردید؛ با در نظر گرفته شدن رتبه بندی مذکور و ماهیت علی و معلولی، معیارهای مهم شناسایی شده شامل چهارده معیار می باشد.در ادامه بر اساس معیارهای مهم شناسایی شده و در نظر گرفتن علت و معلول بودن آنها در سیستم به تدوین استراتژی پرداخته شده است. در پایان استراتژی های تدوینی بر اساس معیارهای مهم شناسایی شده در حوزه ی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدها،که بر اساس مدل ارائه شده به یکدیگر وابسته می باشند توسط فرآیند تحلیل شبکه ای(anp) با استفاده از مفاهیم تئوری خاکستری اولویت بندی شده اند.
امیر ناظمی ابوالفضل کزازی
رشد برنامه ریزی های بلندمدت در فناوری های پیشرفته به عنوان یک روند جهانی، مواجهه با عدم قطعیت های آینده را بسیار پراهمیت می سازد. پسابرنامه ریزی به عنوان نوعی از ارزیابی پیشینی سیاست گذاری این اطمینان که سیاست ها در شرایط متنوع آینده کارآمد هستند را ایجاد می کند. در این پژوهش از سه ابزار سیاست گذاری: 1) برنامه ریزی پابرجا، 2)برنامه ریزی فرض بنیاد (برفاد) و 3)خوشه بندی خبرگان به عنوان روش های پسابرنامه ریزی بهره گرفته شده است. این مطالعه بر ارتباط و ارزش هر یک از سیاست ها در هر یک از سناریوها تمرکز شده است. حوزه های فناوری اطلاعات، فناوری هوافضا و زیست فناوری نمونه های مورد مطالعه بوده اند. سندهای توسعه ای سیاست گذاری در این 3 حوزه مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج مطالعه نشان می دهد که روش های برفاد و پابرجا می توانند در یک فرآیند مشارکتی و نظام مند سیاست گذاری استفاده شوند، که این امر به سیاست گذاران کمک می کند تا اجماع و تعهد به خروجی ها تحقق یابد. افزون بر این حوزه فناوری اطلاعات دربردارنده بیشترین سیاست های پابرجا و حوزه زیست فناوری دربردارنده کمترین میزان پابرجایی و بیشترین سیاست های شکست پذیر بوده اند. نتایج خوشه بندی خبرگان نیز مشخص کرده است که در هر یک از حوزه های هوافضا و فناوری اطلاعات 4 خوشه مختلف از دیدگاه ها وجود دارند، هر چند این خوشه ها مشابه نیستند. همچنین رقابت میان دیدگاه ها می تواند از غلبه یک دیدگاه بر سایر دیدگاه بکاهد، اما می تواند منجر به ناسازگاری سیاست ها نیز بشود.
مهدی محمدی محمدتقی تقوی فرد
هدف اصلی این تحقیق ارایه مدلی برای شکلگیری نظام های نوآوری نوظهور در ایران می باشد که سه حوزه فناوری نوظهور نانوفناوری، زیست فناوری و فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان محدوده مطالعه مورد بررسی قرار گرفته اند. در واقع این تحقیق به دنبال شناسایی اجزاء تاثیرگذار بر فاز شکلگیری یک نظام نوآوری نوظهور در ایران و شناسایی میزان تاثیر این ابعاد بر یکدیگر در مسیر شکل گیری یک نظام نوآوری نوظهور می باشد. در این تحقیق سعی شده است که نحوه شکلگیری و رشد بخشهای نوظهور در ایران با بهره گیری از مفهوم نظام نوآوری فناورانه و با استفاده از رویکردی کارکردی، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. برای این منظور در این تحقیق دو مسیر کیفی و کمی برای تحلیل نحوه شکل گیری کارکردهای نظام نوآوری فناورانه طی شده است. از یک سو با مصاحبه با فعالان 3 بخش نوظهور فناوری مورد مطالعه در کشور و بررسی و تحلیل محتوای اسناد و فعالیت های انجام شده در این بخشها، یک تحلیل کیفی از نحوه شکل گیری این بخشها در کشور ارایه شده است و با تکنیک "نگاشت تاریخی داده ها" اقدام به ترسیم مسیر شکل گیری آنها در ایران شده است. بر اساس نتایج این تحلیل کیفی و مبانی نظری تحقیق، مسیرهای احتمالی تاثیرگذاری کارکردها بر یکدیگر شناسایی شده اند. در گام بعد با بهره گیری از یک پیمایش مبتنی بر پرسشنامه و تحلیل کمی نتایج حاصل از آن، ابتدا ابعاد و مولفه های مدل مفهومی با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی مورد تایید قرار گرفتند و سپس، مسیر و نحوه تاثیرگذاری کارکردهای مختلف بر یکدیگر با استفاده از مدل معادلات ساختاری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و مسیرهای تاثیرگذاری نهایی به تایید رسیدند. نتایج این تحقیق، نشان میدهد که مسیرهای شکل گیری کارکردهای نظامهای نوآوری فناورانه نوظهور با وجود شباهتهایی که دارند، دارای شرایط خاص و ویژه هر بخش فناوری نوظهور بوده و با توجه به شرایط تاریخی شکلگیری و زمینههای فناوری، بازیگران و مسیرهای شکلگیری با یکدیگر متفاوت هستند. بررسی مسیرهای شکلگیری کارکردهای نظام های نوآوری نوظهور نشان دهنده وجود نقش کلیدی دولت در شکلگیری هر سه بخش می باشد. به علت وجود شکستهای بازاری در این حوزه های نوظهور، مطمئنا بدون وجود نقش فعال دولت، نمیتوان زمینه های ظهور و شکلگیری این بخشها را فراهم نمود. بر اساس، تحلیل های کیفی و کمی انجام شده در این تحقیق می توان دریافت که نقش دولت در شکلگیری کارکردهای نهادینهسازی و قانونمندسازی، هدایت تحقیقات و نوآوری و تامین و تخصیصمنابع نقشی کلیدی بوده است، به طوری که شکل گیری این سه کارکرد، باعث شکل گیری بقیه کارکردهای نظامهای نوآوری نوظهور در ایران شده است.
سارا سادات مرتضوی راوری ابوالفضل کزازی
یکی از منابع عمده تامین انرژی جهان، منابع زغالسنگ است. محدود بودن این منابع و نیز تلاشهای صورت گرفته در زمینه حفظ محیط زیست، منجر به توسعه فناوریهایی تحت عنوان «فناوریهای پاک زغالسنگ » (که دارای دو ویژگی کاهش آلایندگی و نیز افزایش بهرهوری در صنعت زغالسنگ هستند)، گردید. در ایران نیز با توجه به وجود منابع عظیم زغالسنگ، استفاده از این فناوریها مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش پس از بررسی مدلهای تدوین استراتژی تکنولوژی، مدلهای اولویتبندی و نیز مدلهای اکتساب تکنولوژی، با در نظر گرفتن شرایط صنعت زغالسنگ، چارچوبی به منظور اولویتبندی و در نهایت انتخاب روش اکتساب «فناوریهای پاک زغالسنگ» ارائه میگردد. سپس بر اساس چارچوب ارائه شده (روش تکنولوژیهای کلیدی و نیز با بکارگیری تکنیکهای دلفی و پانل خبرگان)، «فناوریهای پاک زغالسنگ» طی دو مرحله اولویتبندی شده و در نهایت با توجه به جایگاه فناوریها در ماتریس جذابیت- امکانپذیری و نیز عوامل تاثیرگذار بر اکتساب فناوریها، یکی از سه راه اکتساب «توسعه درونزای»، «انتقال» و یا «خرید» برای اکتساب فناوریهای منتخب پاک زغالسنگ پیشنهاد میگردد.
شادی صیاد منش محمد تقی تقوی فرد
کارخانه و تجهیزات برای انجام آنچه که کاربرانشان از آنها انتظار دارند، راه اندازی و بکار گرفته می شوند. نگهداری و تعمیرات به شکل های مختلفی به منظور اطمینان از اینکه کارخانه و تجهیزات به انجام آنچه که کاربرانش از آن انتظار دارند، انجام می گیرد. همچنین کاهش هزینه های نگهداری و تعمیرات می تواند باعث افزایش سود شرکت گردد. نگهداری و تعمیرات مبتنی بر قابلیت اطمینان فرآیندی است که الزامات نگهداری و تعمیرات هر دارایی فیزیکی را در شرایط عملیاتی اش تعیین می کند. rcm همچنین تعیین می کند که چه نوع نگهداری و تعمیراتی مورد نیاز است و چه آزمایش ها و بازرسی هایی باید انجام گیرد تا از استراتژی نگهداری و تعمیرات پشتیبانی شود. این تحقیق با شناسایی کارکردها، شکست های کارکردی، حالات و اثرات شکست در شرکت سایپا دیزل آغاز می شود و سپس از دو سند به نام های کاربرگ اطلاعات و کاربرگ تصمیم گیری rcm برای انتخاب فعالیت نگهداری و تعمیرات مناسب برای هر یک از حالات خرابی تجهیز مورد نظر استفاده می کند. در نهایت، استفاده از یک سیستم پشتیبان تصمیم نشان می دهد که فرآیند انتخاب فعالیت های نگهداری و تعمیرات، بطور صحیح انجام گرفته است.
زهرا صادقی محمد تقی تقوی فرد
عملکرد، موضوع اصلی در تمام تجزیه و تحلیل های سازمانی بوده و ارزیابی عملکرد یکی از مقوله های مهم در تمام حوزه های علوم می باشد. به همین دلیل تحقیقات زیادی در رابطه با ارزیابی عملکرد انجام گرفته است. همچنین فرآیند شناسایی نیازهای مشتری، جزئی ضروری از فرآیند کلی طراحی و تولید محصول بوده که خود بخشی از فرآیند گسترش عملکرد کیفیت است. از آنجایی که طبیعت اطراف ما، نه پر از اطلاعات واضح و نه خالی از اطلاعات است، لذا خاکستری بودن یک حقیقت محض بوده که برای مواجه با آن بایستی ابزار مناسب در دست داشته باشیم. تئوری خاکستری به دنبال یافتن الگوهای واقعی مدل سازی بر مبنای اطلاعات ضعیف موجود می باشد. رسالت این پایان نامه، استفاده از تئوری خاکستری در ارزیابی عملکرد طراحی محصولات و به کارگیری آن در گسترش عملکرد کیفیت بود تا بدینوسیله عدم اطمینان و ابهام موجود را کاهش و منجر به افزایش انعطاف پذیری و کارایی و رضایت بیشتر مشتریان گردد.
نرگس نراقی محمد رضا تقوا
در این پژوهش ما برآنیم تا به بررسیِ این پرسش بپردازیم که آیا «فنآوری» که امروزه تبدیل به محور بیشتر تلاش ها و دغدغه های بشر شده است، براستی اسباب شادمانی و خشنودیِ انسان ها را برآورده می کند یا خیر؟ برای بررسیِ چنین چالشی، از شاخص زندگی بهتر oecd برای تبیین مفهوم خرسندی استفاده شده است؛ نوع پژوهش میدانی بوده و ابزار اندازه گیری در آن پرسشنامه می باشد. پرسشنامه از جنس نظر سنجی بوده و دارای دو هست? اصلی می باشد؛ در بخش نخست، دیدگاه افراد نمون? آماری در مورد اثرهای پیشرفت فنآوری بر خرسندیِ جامع? امروز ایران و در بخش دوم، نظر آنها در مورد اثر پیشرفت فنآوری بر خرسندیِ فردی شان مورد پرسش قرار گرفته است. دستیافته های پژوهش حاکی از آنست که پیشرفت فنآوری بر بهبود شرایط تحصیلات و مسکن در جامعه اثر مثبت، و در شرایط مشارکت مدنی، سلامتی، شغل، تعادل کار و زندگی، امنیت، درآمد، رضایت از زندگی، روابط اجتماعی و محیط اثر منفی داشته است. از زاوی? دیدی دیگر، بر اساس دیدگاه جامع? پژوهش، پیشرفت فنآوری بر بهبود شرایط مادی زندگی و کیفیت زندگی اثر منفی داشته است؛ اما اثر این اثر در کیفیت زندگی پررنگ تر از شرایط مادی می باشد. همچنین به عنوان دستیافت? بخش دوم پژوهش باید گفت که مخاطبان از اثر پیشرفت فنآوری بر تحصیلات، مسکن، شغل و سلامتی خود خشنود بوده و از اثر پیشرفت فنآوری بر مشارکت مدنی، جامعه و روابط اجتماعی، درآمد، امنیت، تعادل در کار و زندگی، رضایت از زندگی و محیط شان ناخشنود می باشند. همچنین با بیشتر شدن استفاد? فرد از فنآوری، میزان خرسندیِ وی از اثر پیشرفت فنآوری بر زندگیِ فردیش بیشتر می شود.
عیسی جبارزاده محمد تقی تقوی فرد
سیستم بانکداری الکترونیک در فضای سایبر با موانع و تهدید های گوناگونی مواجه است که یکی از مهمترین چالش های فراروی بانکداران، عدم قطعیت کامل در تضمین امنیت تراکنش انجام گرفته و همچنین وجود رفتار های غیر متعارف و مشکوک از سوی کاربران وهکرهای الکترونیکی در جهت سوء استفاده های مالی است.تا کنون سیستم ها، سخت افزار ها و نرم افزار های مختلفی جهت تأمین امنیت سیستم های بانکداری الکترونیک تهیه و طراحی و بکار گرفته شده اند اما هیچ گاه یک چارچوب امنیتی جهت ارتقاء امنیت سیستم های بانکی ترسیم نشده است. هدف از ارائه این پایان نامه تشخیص و شناسائی راه های نفوذ و تهدیدات امنیتی در تکنولوژی های بانکداری الکترونیک و ارائه تمهیدات امنیتی در آن سیستم و در نهایت ترسیم یک چارچوب امنیتی با توجه به مدل پذیرش تکنولوژی( tam) می باشد. قابل ذکر است شاخص امنیت یکی از مهمترین عوامل یاد شده در پذیرش تکنولوژی می باشد که در این پایان نامه بصورت اخص مورد بررسی قرار گرفته است. در این پایان نامه سعی شده که با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره ، و نظرات کارشناسان و خبرگان امنیت، تهدیدات، چالش ها و تمهیدات امنیتی شناسائی و رتبه بندی شوند و در پایان با مقایسه این تکنیک ها و ادغام نتایج حاصل از آن چارچوب امنیتی جهت ارتقاء سیستم بانکداری الکترونیک پیشنهاد شده تا هم میزان اعتماد و امنیت و پذیرش تکنولوژی یادشده از طرف مشتریان تسهیل یابد و هم امکان تصمیم گیری دقیق تری برای مدیران فراهم گردد.
سهراب سهرابی عراقی ابوالفضل کزازی
با توجه به وجود ذخایر بهره برداری نشده و عمده نفت و گاز در کشور و نقش کلیدی این حوزه در اقتصاد ملی مسلماً مدیریت و اجرای پروژه هایی با هدف توسعه میادین نفت و گاز در کشور از اهمیت بسزائی در راستای ارتقای صنعت نفت و گاز کشور و منافع ملی برخوردار است. بدون شک مهمترین حوزه گازی کشور هم اکنون میدان گازی پارس جنوبی است که نیمی از ذخایر گازی کشور را شامل می شود و هر روز تأخیر در اجرای هر فاز از فازهای پارس جنوبی هزینه سنگینی را به بدنه صنعت نفت و گاز کشور وارد می آورد. از طرفی مشترک بودن این میدان گازی با قطر بر اهمیت توسعه و مدیریت پروژه های توسعه این میدان می افزاید. مدیریت خرید و تدارکات بخش عمده و کلیدی را در این پروژه ها ایفا می نماید. لذا با توجه به این که تاکنون در ادبیات موضوع چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور مدل مناسبی برای مدیریت خرید در پروژه های توسعه ای و شناسائی عوامل موثر بر تبیین استراتژی خرید و تأمین، طراحی نشده است، و همچنین با عنایت به اهمیت موضوع، این پژوهش در پی ارائه مدل سبدی برای مدیریت خرید در پروژه های توسعه ای میادین گازی و همچنین شناسائی عوامل موثر بر تبیین استراتژی های خرید می باشد.
نگین سمایی مفرد ابوالفضل کزازی
دنیای امروز به منظور پیشرفت و توسعه نیازمند تکنولوژی و محصولات فکری است. از این رو، از بهترین راه های دستیابی به تکنولوژی، قرارداد لیسانس می باشد. این روش یکی از معدود روش های انتقال تکنولوژی بین شرکت ها و داخل شرکتی است و اهمیت این روش زمانی که به منظور مدیریت کردن دارایی های فکری شرکت هایی با صنایع پیشرفته، استفاده می شود، بیشتر می گردد. مدیریت قرارداد یک فرایند است که هر دو طرف درگیر در قرارداد را قادر می نماید تا قراردادی موفقیت آمیز داشته باشند. در این رساله 14 فاکتور مهم فرآیند مدیریت قرارداد لیسانس شناسایی گردیدند که با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، مهمترین آنها که منجر به موفقیت قرارداد می گردند، تعیین شدند. در این رساله با توجه به استخراج فاکتورهای کلیدی موفقیت در مدیریت قرارداد لیسانس، یک چارچوب مناسب ارائه می گردد که در نتیجه آن به اهداف مورد توافق قرارداد با بهره وری بالا دست یافت. متدولوژی مورد استفاده در این رساله با استفاده از مصاحبه با مدیران شرکت ها و خبرگان حوزه تدوین قرارداد لیسانس صنعت برق و پرسشنامه می باشد. این رساله به سازمان ها و شرکت های صنعت برق که دانش فنی خود را تحت لیسانس عرضه می کنند، راه کارهایی ارائه می کند که در نتیجه آن با بکارگیری این راهکارها ، شرکت ها می توانند قرارداد لیسانس موفقی را داشته باشند و مدیریت بهتری را بر روی قرارداد اعمال نمایند و در نتیجه آن، احتمال شکست قرارداد را کاهش دهند.
یوسف سلیمانی ابوالفضل کزازی
تصمیم درباره کانال توزیع و فروش کالا، از جمله مهمترین تصمیماتی است که فرا روی مدیران قرار دارد. تصمیم درباره توزیع کالا بر سایر تصمیمات بازاریابی تاثیر مستقیم می گذارد. نبض یک شرکت در دست شبکه توزیع و فروش آن است، اما با همه این شرایط اغلب شرکتها به کانال های توزیع کالاهای خود توجه کافی ندارند و این امر گاه عواقب زیانباری برای آنان به دنبال دارد و در مقابل، بسیاری از شرکتهای با استفاده از سیستم های توزیع خلاق، به مزیت رقابتی دست یافته اند. پایه و اساس این سیستم های توزیع خلاق نیز، استفاده مناسب و به جا از علم و دانش روزآمد در زمینه شرکت های بازاریابی و توزیع مدرن و موفق می باشد. در حقیقت امروزه، نیل به سود – که اصلی ترین هدف هر بنگاه اقتصادی است – در گروی استفاده مناسب و به جا از دانش مختص آن زمینه می باشد. استفاده از علم و دانش مربوط به مسائل بازاریابی و توزیع، علاوه بر اینکه باعث انجام شدن فعالیت های روزانه شرکت های فعال در این زمینه می شوند (و در واقع اثربخشی را به ارمغان می آورند)، باعث رسیدن به اهداف با صرف کمترین میزان ممکن از انرژی، زمان، پول و منابع انسانی می گردند (و در واقع کارآیی را به ارمغان می آورند). یکی از چالش هایی که امروزه شرکت های پخش و توزیع با آن دست به گریبان هستند، داشتن سبد کالاییِ کامل و در عین حال سودآور است، تا سازمان با صرف کمترین میزان ممکن از منابع، به حداکثر بهینگی در بهره برداری از آن ها نائل شود. پژوهش حاضر، با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره در دو حالت غیر فازی و فازی، در جهت آن برآمد تا در ابتدا با استفاده از آرای بازاریاب های شرکت پخش نینا – که بیشترین تعامل روزانه را بازار داشته و مطلع ترین افراد از وضعیت بازار هستند – به تعیین اولویت های کالاهای مورد نیاز برای ورود به سبد کالاییِ این شرکت بپردازد و در گام بعد نیز با استفاده از روش برنامه ریزی آرمانی، درصدی از سبد کالایی را که هر کدام از محصولات منتخب برای ورود به سبد انتخاب شده اند، تعیین نماید. تعداد خبرگانی که در این پژوهش شرکت نمودند، جمعاً 22 نفر بودند. معیارهای موثر در انتخاب محصولات، با توافق مدیران فروش شرکت و با استفاده از پژوهش های قبلی انجام گرفته در این زمینه انتخاب شدند و 7 گروه محصولی نیز به عنوان گزینه ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه حاصل از پژوهش بیانگر این بود که در حالت غیر فازی به ترتیب محصولات برنج و چای (هر کدام 15%)، ماکارانی (10%)، انواع نوشیدنی ها (3%) و رب گوجه فرنگی (7%) به سبد کالایی وارد شوند. در حالت فازی نیز ماکارانی (10%) و انواع نوشیدنی ها (3%)، وارد سبد کالایی شوند.
امیرحسین متولی ابوالفضل کزازی
هر پروژه بنا به ذات منحصربفرد بودنش، شیوه، فرآیندها، ابزارها و تکنیک های متفاوتی برای مدیریت شدن می طلبد. در این بین شرکت های کوچک و متوسط به عنوان موتور محرک اقتصادها، که عموما عهده دار پروژه های کوچک هستند تا کنون کمتر به ساختارهای مدیریت پروژه در سازمانهای خود توجه کرده اند. این پژوهش تلاشی است برای شناسایی فرآیندهای مورد نیاز در پروژه های کوچک نظارت تصویری و تعیین روابط، ابزارها و تکنیکهای مورد نیاز آنها بر اساس راهنمای pmbok. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش عمدتا بر اساس مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه و مصاحبه باز با خبرگان تحقیق بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تطبیق داده های بیانی با اعداد فازی استفاده شده است. از میان 42 فرآیند معرفی شده توسط راهنمای pmbok، 25 فرآیند برای مدیرت پروژه های کوچک نظارت تصویری انتخاب، و روابط آنها تعیین شد. عدم استفاده خبرگان از دانش مدیریت پروژه در عمل در این نوع از پروژه ها و موجود نبودن سوابق مورد نیاز پروژه ها در انجام مصاحبه ها از محدودیت های تحقیق بوده است.
هادی رضایی ابوالفضل کزازی
ایجاد بهبود در هر سازمانی نیازمند اندازهگیری عملکرد سازمان و برنامهریزی و هدف گذاری جهت بهبود عملکرد میباشد. لذا ضرورت ارزیابی عملکرد سازمان بر کسی پوشیده نیست. اما با وجود پیشرفت های قابل توجهای که در سال های اخیر در طراحی چارچوب ها و سیستم های ارزیابی عملکرد رخ داده است، بسیاری از سازمانها همچنان بر معیارهای سنتی متکی هستند. یکی از دلایل بروز این مشکل آنست که مدلهای جدید و پیشرفته در این زمینه تنها مباحث مفهومی و بنیادی را بیان میکنند و به ندرت عملیاتی شدهاند لذا چگونگی بکارگیری این چارچوبهای عملیاتی در یک سازمان خاص، به منظور ایجاد یک سیستم ارزیابی عملکرد منحصر به فرد و بنا به نیازهای آن سازمان موضوعی است که کار بیشتری را میطلبد. به بیان دیگر از مسائلی که سازمانها با توجه به شرایط کنونی محیط و رقابت شدید، با آن مواجه هستند این است که با توجه به استراتژیهایی که در سازمانشان تدوین شده است، بتوانند در هر زمانی که خواستند از جنبههای مختلف، خود را مورد ارزیابی قرار داده و با توجه به آن، نقاط ضعف و قوتهای خود را شناسایی کرده و در صورت نیاز بتوانند اقدامهای اصلاحی مورد نیاز را در جهت رسیدن به اهداف کلیدی خود برنامهریزی و انجام دهند. در این مورد سازمانها میخواهند بدانند که چه جنبهها یا نقاط کلیدی باید مورد ارزیابی قرار گیرد که کل سازمان مورد ارزیابی قرار گرفته و مدیریت شود. لذا در این مقاله چارچوبهای ارزیابی عملکرد بررسی شده و سعی گردیده تا یک الگوی مناسب، بومی و عملیاتی برای ارزیابی عملکرد واحدهای کسب و کار ( sbu :strategic business unit) زیرمجموعه شرکت هولدینگ مورد مطالعه ارائه گردد. انجام این تحقیق به روش پیمایشی و با بهرهگیری از مطالعات کتابخانهای میباشد. پس از گردآوری اطلاعات مورد نظر، از طریق بررسی و شناخت شرکت مورد مطالعه و اطلاعات مربوط به آن و همچنین استفاده از نظرات مدیران و مسئولین این شرکت، ابعاد مختلف ارزیابی عملکرد شرکتهای تابعه شرکت هولدینگ مورد مطالعه و همچنین شاخصها و معیارهای هر کدام مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در نهایت عوامل موثر در ارزیابی عملکرد شرکت هولدینگ با استفاده روش مناسب از بین روشهای موجود یا تلفیقی از آنها، تعیین میگردد.
فاطمه فراهانی محمد علی خاتمی فیروز آبادی
یکی از مهم ترین چالش های مدیران و تولیدکنندگان، انتقال کالاهای تولیدی خود به بازارهای هدف است. بر این اساس تصمیم گیری در خصوص شیوه انتقال کالا به محل خرید یا مصرف، از جمله تصمیمات مهمی است که مدیران با آن مواجه هستند. در این پژوهش به مطالعه و بررسی انتقال یکی از کالاهای تولیدی پرداختیم و مطالعات خود را بر روی شرکت سامان بارز انجام دادیم. از آنجا که شرکت سامان بارز به دلیل وجود مبادی و مقاصد مختلف شبکه حمل و نقل دچار مشکلاتی شده است، از این رو در پی یافتن مکانی مناسب برای احداث مرکز یک کاسه سازی کالاها در جهت کاهش مشکلات شرکت سامان بارز برآمدیم. در این تحقیق، برای تسهیل در امر انتقال کالا و کنترل بهتر شبکه توزیع، از ترکیب روش های تصمیم گیری چند معیاره و تصمیم گیری چند هدفه در پی انتخاب مکانی مناسب برای احداث مرکز یک کاسه سازی استفاده نمودیم، به گونه ای که هزینه های شبکه، کمینه و مطلوبیت شبکه، بیشینه گردد. با توجه به شاخص های در نظر گرفته شده، پس از حل مدل مسئله، آشتیان به عنوان مکان مناسب جهت احداث مرکز یک کاسه سازی انتخاب گردید.
هومن احتشام زاده ابوالفضل کزازی
در این پژوهش تلاش می شود تا با استفاده از رتبه بندی خوشه های صنعتی بر مبنای شاخص های توسعه خوشه، ضمن سنجش میزان توسعهیافتگی خوشه های موردنظر، تصویری از وضعیت کلی عملکردی خوشه ها از منظر توسعه، در مقایسه با یکدیگر به دست آورده شود. بدینمنظور، لازم است تا ابتدا شاخصهای مناسبی برای توسعه یافتگی خوشه ها در دست قرار گیرند. بنابراین ابتدا میبایست شاخص های مناسبی برای سنجش توسعهیافتگی خوشه ها، از ادبیات موضوع استخراج و با نظریات خبرگان تعدیل گردند و میزان اهمیت نسبی هر شاخص تعیین شود. جهت رتبه بندی خوشه ها تلاش میشود تا با استفاده از روشهای غیرقطعی تصمیمگیری چندمعیاره (mcdm)، الگویی مناسب تبیین گردد. روش های غیرقطعی مانند رویکرد فازی و فاصله ای ، به این دلیل مورد استفاده قرار می گیرند که برخی از متغیرهای کیفی جنبه کلامی داشته و به صورت غیردقیق و ابهام آمیز مطرح می گردند. هدف اصلی این پژوهش، رتبه بندی خوشه های صنعت سنگ بر مبنای شاخص های توسعه، با بهکارگیری روش های تخمین غیرقطعی تصمیم گیری چندمعیاره می باشد. در راستای هدف اصلی، اهداف فرعی بهشرح زیر تعیین می-شوند: شناسایی و تعیین شاخص های مناسب توسعه یافتگی خوشه های صنعتی در صنعت سنگ؛ تعیین میزان اهمیت نسبی هر کدام از شاخص ها؛ تعیین وزن هر یک از خوشههای مورد بررسی. الف) پرسش اصلی: خوشه های صنعت سنگ با استفاده از شاخص های توسعه ، و با به کارگیری روش های تخمین غیرقطعی تصمیم گیری چندمعیاره، چگونه رتبه بندی می شوند؟ ب) پرسش های فرعی: شاخص های توسعه خوشه های صنعتی کدام اند؟ اهمیت هر یک از شاخص ها به چه میزان است؟ وزن هر یک از خوشههای مورد بررسی به چه میزان است؟
محسن خدایاری ابوالفضل کزازی
با افزایش روزافزون دانش بشری و رشد تکنولوژی و وابستگی جامعه ی بشری به این تکنولوژیها، مقوله ی کیفیت و اقتصاد این تکنولوژیها و محصولات تولید شده توسط این تکنولوژیها از جایگاه بسیار والایی برخوردار شده است. بنابراین، تولید کالاها یا خدماتی با کیفیت بالا و هزینه ی پایین به عنوان رمز حیات سازمان ها مطرح است و در نتیجه، شرکت هایی می توانند در عصر جدید رقابت کرده و به حیات اقتصادی خود ادامه دهند که بهینه سازی مستمر فرآیندها و محصولات خود را به عنوان یک اصل اساسی پذیرفته باشند. (جعفری،1388) به عبارت دیگر، یکی از مهم ترین عوامل کلیدی بقای سازما ن های صنعتی در اقتصاد امروز، تولید محصولاتی با کیفیت بالا و قیمت پایین می باشد. احتیاج به رقابت در قیمت و کیفیت باعث شده است تا بسیاری از سازمان های آگاه از وضعیت رقابت، تمرکز بیشتر خود را بر بهینه سازی طراحی محصولات یعنی جایی که بیشترین تأثیر بر روی کیفیت و قیمت چرخه ی تحقق محصول دارد، معطوف نمایند و در نتیجه این امر باعث شده است که طراحی محصولات و فرآیندهایی با کیفیت بالا و قیمت پایین به یک رقابت اقتصادی و فنی در بین طراحان محصولات تبدیل شود (جعفری،1388).
میثم شهبازی محمدعلی خاتمی فیروزآبادی
در دهه¬های اخیر عرضه محصولات متنوع و سفارشی با قیمتهای مناسب و مقرون به صرفه به یک ویژگی ضروری برای بقا و موفقیت در شرایط رقابتی تبدیل شده است. اهمیت دستیابی به این ویژگی از یک سو، و پیچیدگی¬های مدیریتی و تعارض¬های تولیدی مربوطه، این موضوع را به یکی از سوژه¬های تحقیقاتی مهم و جذاب تبدیل نموده است. مهندسی همزمان، به معنی هماهنگی و همسویی تصمیمات و اقدامات مربوط به طراحی محصول و فرایند تولید داخلی شرکتها، یکی از رویکردهای مطالعه¬شده برای تحقق این هدف در سالهای اخیر بوده است. با این حال این رویکرد، موضوع برونگرایی در کسب و کارهای تولیدی و نقش زنجیره¬های تأمین را تا حدود زیادی نادیده می¬گیرد. ما در این تحقیق با انجام مطالعات موردی چندگانه و نیز پیمایش از خبرگان، الگویی عملیاتی مبتنی بر هماهنگی معماری محصول، فرایند تولید داخلی و اقدامات مرتبط با زنجیره تأمین، به منظور افزایش سطح تنوع و حفظ مزیتهای ناشی از مقیاس در صنعت پوشاک ارائه کرده¬ایم. نتایج این تحقیق بر اهمیت یکپارچگی اطلاعاتی، و همکاری با شرکای تجاری برای محصولات نوآورانه، و اهمیت ساختار و معماری محصول برای محصولات کارکردی تأکید می¬کند. همچنین در این تحقیق معیارهای چهارده¬گانه¬ای برای ارزیابی معماری محصولات پوشاک ارائه شده که از آن جمله می¬توان به انعطاف¬پذیری، قابلیت جایگزینی، درجه استانداردسازی، تناسب درونی و تناسب بیرونی اشاره کرد.
عطالله دوستی ابوالفضل کزازی
این پژوهش به عوامل شکست پروژه ای برنامه ریزی استراتژیک در حوزه قطعه سازی خودرو پرداخته است. پژوهش حاضر به ویژه به این پرسش پرداخته است که کدام یک از عوامل شکست پروژه های برنامه ریزی استراتژیک بیشترین تاثیر را بر دیگر عوامل شکست و شکست برنامه ریزی های استراتژیک داشته است. مطالعه حاضر با داده های به دست آمده از مدیران ارشد شرکت های قطعه ساز صنعت خودرو عوامل شکست پروژه های برنامه ریزی استراتژیک را در سه مرحله تدوین، پیاده سازی و اجرا و کنترل و ارزیابی استراتژی شناسایی و دسته بندی نموده است. سپس جهت کشف ارتباط میان عوامل شکست پروژه های برنامه ریزی استراتژیک از تکنیک دیمتل استفاده شد، در ادامه با توسعه روابط علی ومعلولی حاصل از تکنیک فوق، به رتبه بندی عوامل پرداخته شده است. نتایج حاصل از روابط علی و معلولی شناخته شده و رتبه بندی عوامل، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد ، عوامل عدم آگاهی مدیران از فرصت ها و تهدیدات سازمان و کوتاه بودن عمر مدیریت در سازمان ، در بالاترین سطح اهمیت نسبت به سایر عوامل قرار دارند . در نهایت توصیه هایی برای تحقیقات آتی در این زمینه ارائه شده است.
نرگس رهبری علی خاتمی فیروزآبادی
آنالیز حالت های شکست بالقوه و پیامدهای آن (fmea) به طور گسترده ای برای تجزیه و تحلیل شکست های بالقوه محصولات، فرایندها، طراحی ها و خدمات مورد استفاده قرار می گیرد. که یک بخش مهم از آن تعیین اولویت ریسک حالتهای شکست می باشد. fmea سنتی اولویت حالتهای شکست را با استفاده از آنچه که rpn نامیده می شود و به ابعاد: احتمال وقوع(o )، احتمال کشف( d) و شدت(s ) نیاز دارد، ارزیابی میکند. این روش در کاربرد واقعی ایراداتی دارد که منجر به اولویت بندی نادرست حالتهای شکست و در نتیجه تصمیمات ناصحیح میگردد. در این پایان نامه روش های بهبود منتقدین مختلف مورد بررسی قرار گرفته و پس از جمع بندی نهایی، ترکیبی از روش های بهبود یافته مورد استفاده قرار گرفته است. در روش ترکیبی حاضر پس از در نظر گرفتن اصل مهم سادگی، ابتدا سعی گردیده که با استفاده از روش fta نقص مربوط به درنظر گرفته نشدن حالتهای شکست چندگانه برطرف شود. پس از آن تعریف مشخصی از حالت شکست، بعد کشف و بعد شدت ارائه گردید. سپس معیارها به طور جزئی تری مورد ارزیابی قرار گرفته و ابعاد دیگری نیز اضافه شد. علاوه بر آن ابعاد به صورت های فازی ذوزنقه ای و مثلثی ارائه گردید. برای برطرف شدن ضعف عمده یکسان در نظر گرفته شدن معیارها، از ahp به صورت فازی استفاده شد. و در نهایت محاسبه عدد اولویت ریسک با استفاده از میانگین گیری و انجام محاسبات ریاضی محاسبه و اولویت بندی ریسک ها انجام شد. برای نشان دادن کاربرد روش پیشنهادی، روش منظور در تعدادی از تجهیزات صنعت نفت به طور واقعی مورد استفاد قرار گرفته و نتایج آن در پایان نامه پیش رو منعکس گردید.
امیر حاجی زاده ابوالفضل کزازی
چکیده ندارد.
ابوالفضل کزازی علی اکبر فرهنگی
چکیده ندارد.
فاطمه رهبر یعقوبی ابوالفضل کزازی
چکیده ندارد.
روزبه پورجم علی خاتمی فیروزآبادی
چکیده ندارد.
علی رضا نوربخش احمد جمالی
چکیده ندارد.
رزا مهدی پور ابوالفضل کزازی
چکیده ندارد.
ابوالفضل بهرامی ابوالفضل کزازی
امروزه رقابت بیش از حد در تامین کالاها وخدمات واقعیت انکارناپذیر دو دهه گذشته میلادی درسطح جهان بوده است. این واقعیت بر روی سایر فعالیت های معمولی بشر نیز اثر تشدید کننده داشته است. تامین کنندگان کالاها و خدمات خود را درشرایطی می بینند که دو اصل برای بقا در این صحنه رقابت به آنها تحمیل می شود، یکی سامان دادن به امور داخلی و ایجاد پتانسیل هایی که مستلزم توان رقابتی باشند، و دیگری ایجاد ارتباطی سازمان یافته، پویا و توانمند با سایر اعضای مرتبط با آنها که می توان به مشتریان و تامین کنندگانشان اشاره کرد. از آنجاییکه ما که در عصر برون سپاری زندگی می کنیم، همین امر به وضوح این مطلب را می رساند که برون سپاری هم اکنون یک استراتژی کسب و کاری پذیرفته شده می باشد. درفرایند برون سپاری، عموماً درابتدا موضوع انتخاب تامین کنندگان مطرح می شود، زیرا هر موسسه ای عموماً بخشی از اقلام خود را از بیرون تهیه می کند و بنابراین انتخاب تامین کنندگان بیرونی اجباراً مطرح است. از آنجا که در بسیاری از مسایل مدیریت زنجیره تامین، اهداف متعددی نظیر حداقل نمودن تعداد تامین کنندگان و هزینه خرید اقلام، افزایش کیفیت و غیره باید به صورت همزمان در نظر گرفته شوند، در این تحقیق با ملاک قرار دادن معیارها و شاخص ها در قالب مدل bocr در یک محیط صنعتی و با تکیه بر روش anp به عنوان روش تصمیم-گیری چندمعیاره در موضوع تحقیق مورد بررسی، به انتخاب تامین کننده مناسب جهت برون سپاری در محیط پویای رقابتی می پردازیم هدف اصلی از انجام این تحقیق، انتخاب تأمین کننده مناسب جهت برون سپاری بر مبنای مدل bocr برای تأمین اقلام انتخاب شده در شرکت آذین تنه، با توجه به معیارهای لحاظ شده می باشد. با این حال، در گام نخست، لازم بود تا با توجه به ماهیت چند معیاره بودن مسأله، مجموعه ای از شاخصهای تأثیرگذار بر انتخاب تأمین کننده شناسایی شود. از این رو، اولین سوال تحقیق در راستای شناسایی عوامل موثر بر انتخاب تأمین-کننده مطرح گردید. پس از شناسایی معیارها و شاخصهای مهم در انتخاب تأمین کننده لازم بود تا اهمیت نسبی معیارها محاسبه گردد. مطابق نتایج بدست آمده نرخ ناسازگاری تمامی ماتریسها از 1/0 کمتر می باشد که دلیل ثبات بسیار بالا و سازگاری مناسب نتایج حاصل از نظرات کارشناسان در خصوص هر یک از شاخصهای مربوط به معیارهای اصلی سودها، فرصتها، هزینه ها و ریسک ها می باشد. پس از محاسبه اوزان مربوط به اهمیت معیارها، الویت بندی bocr توسط نرم افزار super decision برای تمامی تامین کنندگان محاسبه گردید. برای مثال تأمین کننده شماره 1 از منظر سودها، هزینه ها، فرصتها و ریسکها دارای رتبه 1 می باشد در حالیکه تأمین کننده شماره 2 از منظر سودها، هزینه ها و ریسکها دارای رتبه 4 و از منظر فرصتها دارای رتبه 3 می باشد و الی آخر. سپس لازم بود تا امتیاز نهایی تأمین کنندگان با توجه به معیارهای لحاظ شده، محاسبه گردد. در این راستا با در نظر داشتن وابستگی داخلی در بین برخی از معیارها، از رویکرد تحلیل شبکه ای و نرم افزار super decision استفاده گردیده و در نهایت امتیازات تأمین کنندگان در قبال معیارهای شناسایی شده محاسبه گردید. در جدول زیر وزنهای کل و نرمال و رتبه بندی کلی و همچنین نمایش گرافیکی آلترناتیوها (شرکتهای تأمین-کننده) ارائه شده است. نتایج این جدول نشان می دهد که رتبه بندی (الویت بندی) کلی برای آلترناتیوهای (تأمین کنندگان) شماره 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7 به ترتیب به صورت 1، 4، 2، 6، 3،5 ،7 می باشند. و نشان می دهد که با در نظر گرفتن سودها، فرصتها، هزینه ها و ریسکها بهترین انتخاب، انتخاب تأمین کننده شماره 1 می باشد و پس از آن تأمین کننده شماره 4 و الی آخر. نمایش گرافیکی رتبه بندی آلترناتیوها(گزینه-ها) کل نرمال 1 1 0.6697 0.1880 4 2 0.4807 0.1349 2 3 0.5166 0.1450 6 4 0.4597 0.1291 3 5 0.5141 0.1443 5 6 0.4675 0.1312 7 7 0.4537 0.1274 جدول 5-1) رتبه بندی کلی آلترناتیوها (شرکتهای تأمین کننده) 5-3) پیشنهاداتی به شرکت آذین تنه 1. نتایج حاصل از انجام این تحقیق مبنایی را برای انتخاب تأمین کنندگان مناسب جهت برون سپاری در اختیار شرکت آذین تنه قرار می دهد. لذا پیشنهاد می شود، در صورت تمایل، این شرکت مدل فوق را مبنای انتخاب تأمین کنندگان قرار دهد. 2. به علاوه، به شرکت آذین تنه توصیه می شود، در هنگام انتخاب تأمین کنندگان و عقد قرارداد با آنها، تا حد امکان به عوامل شناسایی شده در این تحقیق و اوزان اهمیت آنها توجه نماید. 3. مدل ارائه شده در این تحقیق، قابلیت استفاده عمومی دارد. بدین ترتیب به شرکت آذین تنه پیشنها می شود از این مدل برای انتخاب تأمین کنندگان مختلف و برای سایر کالاها نیز استفاده نماید. واضح است که در این خصوص، بسته به کالای موردنظر، بازنگری در عوامل تدثیرگذار و محاسبه اهمیت نسبی این عوامل اجتناب ناپذیر خواهد بود.
محسن شفیعی نیک آبادی پیام حنفی زاده
لازمه بقا در اقتصاد رقابتی و محیط پویای امروز، عملکردی هوشمندانه و سریع نسبت به رقبا می باشد. اینترنت علاوه بر اینکه یک کانال ارتباطی برای دسترسی سریع و آسان است، به عنوان فناوری برای کسب مزیت رقابتی تلقی می شود. با وجود فناوری جدید اطلاعاتی و ارتباطی، مدلهای سنتی کسب و کار، متحول شده و به سمت کسب و کارهای الکترونیک و با هدف تصمیم گیری پویا در زمان واقعی، مشتری محوری و پاسخگویی سریع به تقاضا، میل می کنند. از طرفی دیگر شرکتهای مادر نمادی از منزلت و توان اقتصادی در عرصه اقتصاد جهانی است. مهمترین مشخصه این نوع شرکتها وجود هم افزایی در تمامی ابعاد عملیاتی، مدیریتی و سبد محصول – خدمت می باشد که حرکت اقتصادی هر ملت به سمت اقتصادهای آزاد در محیط های کاری پویا را فراهم می آورند. تحقیق حاضر به منظور تعیین مدل مناسب کسب وکار الکترونیک در شرکتهای مادر مدیریتی با ساختار زنجیره ای در صنعت خودرو (مطالعه موردی در شرکت ایران خودرو) صورت پدیرفته است. این تحقیق، یک تحقیق کاربردی است که با رویکردی قیاسی - استقرایی و از نوع پیمایشی و موردی و به صورت توصیفی انجام شده است. در قسمت مبانی نظری تحقیق با استفاده از مرور تحقیقات قبلی، مدلی به عنوان مبنا برگزیده شد و عوامل موجود در این مدل توسط مجموعه مولفه های مجزایی تعریف شده اند. جامعه اماری این تحقیق، کارشناسان شرکتهای مادر مدیریتی با ساختار زنجیره ای در صنعت خودرو می باشند. روش نمونه گیری در این تحقیق به روش قضاوتی است. با توجه به اینکه بیشتر سهم بازار خودرو ایران در اختیار دو شرکت معتبر خودرو سازی ایران خودرو و سایپا می باشد و سابقه فعالیت این دو شرکت از شرکتهای دیگر بیشتر بوده و دارای ساختار زنجیره ای و مادری هستند، لذا نمونه گیری از کارشناسان مرتبط با موضوع تحقیق در این دو شرکت صورت گرفته است. با استفاده از مرور ادبیات صورت گرفته، برای مدل مبنای تحقیق (مدل ارائه شده توسط هایس و فینگان)، 18 مولفه در نظر گرفته شد. سپس به صورت پیمایشی به بررسی این مولفه ها در دو شرکت ایران خودرو و سایپا پرداخته شد. از بین 18 عامل مطرح شده، سه عامل یکپارچگی خارجی و داخلی فعالیتهای منابع انسانی و انعطاف پذیری و تمرکز گرایی در وظایف از مولفه های مهم در تعیین مدل مناسب کسب و کار الکترونیک در شرکتهای مادر مدیریتی با ساختار زنجیره ای شناخته نشدند. سپس مولفه های مورد تایید در شرکت ایران خودرو مورد اندازه گیری قرار گرفت. طبق اندازه گیری هر مولفه، مدل مناسب کسب و کار الکترونیک برای شرکت ایران خودرو، مدل تدارکات الکترونیک شناخته شد. در نهایت به تشریح جزییات مدل تدارکات الکترونیک پرداخته شد و جهت مطابقت نتایج تحقیق، به الگوبرداری از دو شرکت فورد ولکس واگن مبادرت شده است.
اعظم جلیلی بوالحسنی پیام حنفی زاده
پویایی روزافزون محیط امروز و سرعت زیاد تغییرات، موجب بروز عدم قطعیت های بسیاری می شود. آینده همیشه نامعلوم و غیرقطعی است. اما به نظر می رسد، عدم قطعیت هایی که اکنون پیش روی ما هستند نسبت به هر زمان دیگری، محتمل تر و به طور بالقوه، مخرب تر هستند. عملکرد استراتژی پورتفولیوی (سبد سهام) شرکت نیز تحت تاثیر پویایی محیط قرار می گیرد. نظر به این که عدم قطعیت افزایش می یابد و پیش بینی دشوار می شود، تمرکز برنامه ریزان از پیش بینی به آینده نگری تغییر یافته است. برنامه ریزی سناریو، یکی از روش های آینده نگری است که برای مقابله با عدم قطعیت و تسهیل تصمیم گیری در شرایط غیرقطعی مورد استفاده قرار می گیرد. برنامه ریزی سناریو، روشی کیفی است و امری فوق العاده در زمینه مدیریت استراتژیک به شمار می رود. سوابق موفق برنامه ریزی سناریو در زمینه های گوناگون، انگیزه این تحقیق برای استفاده از آن، به عنوان ابزاری برای طراحی پورتفولیو شد. این تحقیق با تلفیق روش برنامه ریزی سناریو، روش تصمیم گیری چند معیاره پرامتی و روش دلفی فازی، روش شناسی برای تصمیم گیری استراتژیک در سرمایه گذاری پیشنهاد می دهد. روش شناسی پیشنهادی در مطالعه موردی تعیین پورتفوی مرجع شرکت سرمایه گذاری غدیر، مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیق حاضر شامل 5 فصل است. فصل اول به بیان کلیات تحقیق پرداخته و به موضوع تحقیق، اهمیت آن و سوالات تحقیق اشاره می نماید. در فصل دوم، مبانی نظری و پیشینه تحقیق در زمینه های مدیریت سرمایه گذاری و برنامه ریزی سناریو به رشته تحریر درآمده است. در فصل سوم، روش تحقیق و ابزارهای مورد استفاده در تحقیق تشریح شده است. تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق جهت پاسخ گویی به سوالات تحقیق، موضوع فصل چهار می باشد. فصل پنجم به نتیجه گیری هایی که از انجام تحقیق، حاصل محقق گردیده است اشاره دارد و در پایان نیز پیشنهادهای اجرایی و پیشنهاد برای محققین آتی ارائه شده است.