نام پژوهشگر: اصغر میرفردی
فاطمه جاویدی اصغر میرفردی
مد، زبانی از نشانهها و نمادهاست. یعنی شبکهای از روابط اجتماعی که متضمن ارزشها و هنجارهاست و نیازی را برآورده میسازد. جوانان بنا به مقتضیّات سنی و نیازهای گوناگونی که دارند، بیشتر از دیگران در معرض جریان مدگرایی قرار میگیرند. هدف تحقیق حاضر بررسی میزان سازگاری جوانان 18 تا 29 سالهی شهر اهواز و والدینشان در زمینهی مدگرایی و برخی از عوامل اجتماعی موثّر بر آن بوده است. روش تحقیق این پژوهش پیمایشی و شیوهی گردآوری دادهها، استفاده از پرسشنامه بوده است. جامعهی آماری جوانان 18 تا 29 سالهی شهر اهواز و والدینشان بوده است. با استفاده از فرمول حجم برآورد نمونه (لین)، برای جامعهی آماری این پژوهش، با سطح خطای 5 درصد و سطح اطمینان 95 درصد، حجم نمونه 384 نفر محاسبه شد، که جهت اطمینان بیشتر نتایج تحقیق، حجم نمونه به 400 نفر افزایش یافت. نمونهگیری به شیوهی تصادفی طبقهای چندمرحلهای بوده است. نتایج آزمون پیرسون نشان میدهد که بین متغیر وابستهی این پژوهش و برخی متغیرهای مستقل همبستگی وجود دارد. مقدار همبستگی پیرسون بین متغیر وابسته و متغیرهای میزان فشار هنجاری اطرافیان روی والدین، میزان تقیّد والدین به باورهای دینی، میزان تقیّد جوانان به باورهای دینی، سن جوانان، نگرش جوانان به سیاستهای فرهنگی، هویّت اجتماعی جوانان، هویت اجتماعی والدین، میزان استفادهی جوانان از ماهواره و اینترنت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، به ترتیب 86/0-، 71/0-، 31/0، 14/0، 32/0-، 37/0-، 73/0، 89/0-، 14/0- و 41/0 بوده است. بین متغیر وابسته و دیگر متغیرهای مستقل (میزان رابطهی جوانان با همسالانشان و میزان عزت نفس جوانان) همبستگی معناداری وجود نداشت. نتایج به دست آمده از انجام آزمون t مستقل نشان میدهد که میزان سازگاری پسران جوان (برابر با 96/36) یا دختران جوان (برابر با 08/40) با والدینشان در مورد مقولهی مد چندان متفاوت نیست. آزمون تحلیل واریانس نیز نشان داد جوانانی که شاغلاند در مقایسه با جوانان بیکار و جوانان دانشآموز یا دانشجو، از سازگاری بالاتری با والدین خود برخورداراند. در تحلیل رگرسیون گام به گام طی 7 مرحله به ترتیب متغیرهای میزان استفادهی جوانان از ماهواره، فشار هنجاری اطرافیان روی والدین، هویّت اجتماعی والدین، هویّت اجتماعی جوانان، تقیّد والدین به باورهای دینی، تقیّد جوانان به باورهای دینی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی وارد معادله شده و در مجموع 78/0 درصد واریانس کل را تبیین کردند. در انتها آزمون تحلیل مسیر نیز انجام شده است که نشان داد متغیرهای میزان تقیّد والدین به باورهای دینی، میزان تقیّد جوانان به باورهای دینی، سن جوانان، هویّت اجتماعی جوانان، نگرش جوانان به سیاستهای فرهنگی و میزان استفادهی جوانان از ماهواره علاوه بر تأثیر مستقیم، به صورت غیرمستقیم نیز بر متغیر وابسته تأثیر داشتهاند.
آسیه صادق نیا اصغر میرفردی
نزاع نوعی بی نظمی در روابط اجتماعی میان افراد و گروه ها می باشد، که به یکی از مهم-ترین مسائل اجتماعی حال حاضر استان کهگیلویه و بویراحمد تبدیل گشته است. این مسئله پیامد های اجتماعی گوناگونی را در بر داشته که از مهمترین آنها می توان به کاهش ابعاد گوناگون امنیت در جامعه یاد شده اشاره نمود. این مطالعه با استفاده از دو روش تحلیل محتوای کمی و پیمایش به بررسی این پدیده پرداخته است. در ابتدا با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی گونه شناسی نزاع های جمعی با توجه به مقوله هایی چون زمینه وقوع درگیری، تعداد افراد شرکت کننده در نزاع جمعی، محل و زمان وقوع درگیری، نوع صدمات وارد شده، سلاح مورد استفاده، نحوه پایان یافتن نزاع و متغیرهای جمعیتی مربوط به افراد شرکت کننده در نزاع جمعی انجام شده است. داده های این گونه شناسی با ابزار پرسشنامه معکوس و از بررسی 52 پرونده نزاع-جمعی و متن بازجویی های 417 نفر از شرکت کنندگان در نزاع جمعی که در حوزه اجرای احکام شماره 1 دادسرای عمومی و انقلاب استان کهگیلویه و بویراحمد موجود می باشد، استخراج شدند. نتایج تحلیل محتوی نشان داد: جوانان، مردان، مجردها، روستائیان و افراد دارای پایگاه اقتصادی پایین، به میزان بسیار بالایی در نزاع های دسته جمعی شرکت داشته اند؛ افراد دارای تحصیلات زیر دیپلم و بیسواد 64 درصد نزاع های جمعی را به خود اختصاص داده اند. بیشتر نزاع ها در روستاها و در شهرها نیز اکثر نزاع ها در معابر عمومی شهر رخ داده اند. در ارتباط با زمینه های بروز درگیری بین گروه ها، مسائل ملکی- زراعی بیشترین میزان را به خود اختصاص داده اند و بعد از آن نیز مزاح و بی احترامی های کلامی، مسائل مالی، اختلافات قدیمی، ناموسی، خانوادگی و... در رتبه های بعدی قرار داشته اند. همچنین اکثر سلا ح های مورد استفاده از نوع سرد بوده اند؛ از نظر حجم جمعیت شرکت کننده در نزاع، بیشترین نزاع ها مربوط به نزاع های با 3 تا 10 نفر شرکت کننده بوده است، در 3/42 درصد از پرونده ها سابقه درگیری وجود داشته است، که از این میزان تنها 9/40 درصد به مراجع قضایی و انتظامی مراجعه داشته اند و در 36/36 درصد نیز ریش سفیدان وساطت نموده اند. 75 درصد از طرفین درگیر هیچ گونه نسبت خویشاوندی اعم از سببی و نسبی نداشته اند، اما اکثریت آن ها (2/69 درصد) سابقه آشنایی با همدیگر را داشته اند. در ادامه این مطالعه به بررسی میزان گرایش به نزاع جمعی در میان مردان ساکن در شهرستان بویراحمد و عوامل اجتماعی – فرهنگی موثر بر آن پرداخته است. روش بکار رفته در این بخش از مطالعه، روش پیمایشی بوده است. جمعیت آماری کلیه مردان 15 تا 65 سال شهرستان بویراحمد هستند که 395 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای طبقه ای انتخاب شدند. جهت تعیین اعتبار پرسشنامه از روش اعتبار سازه به کمک تکنیک تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از شیوه هماهنگی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج پژوهش در راستای پاسخ به هدف اولیه پژوهشگر بیانگر آن هستند که میانگین نمره گرایش به نزاع جمعی، به طور معناداری بیشتر از نمره واقعی است. در راستای اهداف اختصاصی، نتایج پژوهش نشان می دهند اعتماد اجتماعی تأثیری بر گرایش به نزاع جمعی نداشته است اما فرهنگ شهروندی، خویشاوندگرایی، تجربه عینی نزاع و پایگاه اقتصادی- اجتماعی تأثیر معناداری بر گرایش به نزاع جمعی دارند. ضمن آن که روابط بین ابعاد هر یک از متغیرها با متغیر وابسته گرایش به نزاع جمعی بیانگر تعاملات معنادار و پیچیده ای بین آن هاست.
شهلا باقری اصغر میرفردی
در این مطالعه به بررسی تأثیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی بر روی میزان و نوع کاربری از تلفن همراه پرداخته شده است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی میزان و نوعِ کاربری تلفن همراه و رابطهی آن با وضعیت اجتماعی-اقتصادی کاربران 29-18 سالهی شهر شیراز میباشد. همچنین متغیرهای زمینهای و نگرش نسبت به عملکرد تلفن همراه و ارتباط آنها با میزان و نوع کاربری تلفن همراه بررسی شده است. دادهها از طریق پرسشنامهی محققساخته در میان 400 نفر از جوانان 29-18 سال که از طریق نمونهگیری طبقهای-چندمرحلهای در شهر شیراز انتخاب شدهاند، گردآوری شده است. در این مطالعه روایی پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و اعتبار سازه و پایایی آن به کمک تکنیک آماری آلفای کرونباخ سنجیده شده است. پس از جمعآوری پرسشنامهها، دادهها به وسیلهی نرمافزار آماری spss تجزیه و تحلیل شد. یافتهها نشان داد که، بین سن و میزان و نوع کاربری تلفن همراه رابطه معکوس وجود دارد. رابطه مستقیم بین منزلت شغلی پدر، درآمد خانوار، میزان رضایتمندی از تلفن همراه و نگرش نسبت به عملکرد تلفن همراه با میزان و نوع کاربری تلفن همراه وجود دارد، همچنین بین منزلت شغلی مادر با میزان کاربری تلفن همراه رابطهی مستقیم وجود دارد. تفاوت معناداری بین جنسیت، تحصیلات پاسخگو، تحصیلات پدر و مادر و طبقه اجتماعی با میزان و نوع کاربری تلفن همراه وجود دارد، همچنین تفاوت معناداری بین وضعیت تأهل با میزان کاربری تلفن همراه وجود دارد. به علاوه نتایج نشان می دهد بین وضعیت تأهل با نوع کاربری، قومیت با میزان و نوع کاربری و منزلت شغلی مادر با نوع کاربری تلفن همراه، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره بین متغیرهای مستقل با میزان کاربری حاکی از آن است که متغیرهای میزان رضایتمندی از تلفن همراه، درآمد خانوار، سن و تحصیلات پاسخگو در مجموع 2/33 از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره بین متغیرهای مستقل با نوع کاربری تلفن همراه بیانگر آن است که متغیرهای مستقل نگرش به عملکرد تلفن همراه، سن و تحصیلات پدر در مجموع 3/11 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می نمایند.
ابراهیم محمودی مریم مختاری
بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موثّر بر میزان گرایش به طلاق در شهر یاسوج طلاق به عنوان یک مسئله اجتماعی که در برگیرنده انحلال قانونی ازدواج و جدایی زن و شوهر می باشد، به لحاظ تأثیرات گسترده بر جامعه و همچنین دگرگونی ساختار خانواده حائز اهمیت به سزایی می باشد. از این رو هدف از این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی موثّر بر میزان گرایش به طلاق در شهر یاسوج است. در این مطالعه، که به روش پیمایشی انجام گرفته است، 384 نفر از افراد متأهل شهر یاسوج از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند که پاسخگویان شامل 203 زن و 181 مرد بودند. ابزار گردآوری اطّلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است که با استفاده از روش اعتبار صوری و تحلیل عاملی تعیین اعتبار شده و با استفاده از سنجش همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ، پایایی آن تعیین شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که بین متغیّرهای اختلاف تحصیلی زوجین، مراوده با خویشاوندان، فردگرایی در خانواده، رضایت جنسی و عاطفی از همسر، اختلاف طبقاتی خانواده زوجین، میزان شناخت از همسر قبل از ازدواج، احساس وفاداری همسر، دخالت اطرافیان در زندگی زوجین، سطح انرژی عاطفی در خانواده و معیار انتخاب همسر بر حسب اولویت ازدواج، با میزان گرایش به طلاق ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که مجموع این عوامل می توانند 48 درصد از واریانس متغیّر وابسته (میزان گرایش به طلاق) را تبیین نمایند.
سید مصطفی حسینی علیرضا سمیعی اصفهانی
ترور در لغت به معنی ترس و وحشت است. تروریسم اقدام سازمان یافته ی گروهی از افراد برای ایجاد رعب و وحشت در بین مردم و اقدامی ترس آفرین، وحشت انگیز، غیر قانونی، غافلگیرانه و پنهانی است که با کشتن مخالفان سیاسی و تخریب فیزیکی آن ها از راه و روش های خشن انجام می گیرد.جامعه ی ایران همواره در تاریخ معاصر خود با پدیده ی شوم ترور، خشونت و تروریسم دست و پنجه نرم کرده است. انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، یکی از نقاط عطف مهمّ تاریخی ایران است که شاهد کشمکش های سیاسی و اقدامات تروریستی گروه های معارض و تندرو بوده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد، که انقلاب اسلامی ایران متشکّل از گروه ها، سازمان ها و افراد مختلفی بوده که علیرغم منافع متفاوت و ایدئولوژی و آرمان های بعضاً متعارض به منظور نابودی نظام مستقر، و ایجاد نظام سیاسی و اجتماعی جدید به یکدیگر پیوستند. امّا با فروپاشی قدرت قدیم و انتقال قدرت به نیروهای جدید و با اشکار شدن تعارضات بالقوّه ی موجود در حرکت انقلابی، این پیوند دچار گسست شد و ائتلاف موقّتی گروه های آن از بین رفت. بدین ترتیب جنبش مزبور به نیروها و گروه های تشکیل دهنده اش تجزیه شده و مرزبندی جدیدی شکل گرفت. سوال اصلی ما در این پژوهش این است که چندپارگی های فرهنگی-ایدئولوژیکی چه تأثیری در شکل گیری و گسترش پدیده ی ترور در سال ها ی اوّلیّه پس از انقلاب داشته است؟ به نظر می رسد فرضیه ی ما در این پژوهش می تواند این باشد که بین چندپاره گی ایدئولوژی فرهنگ های سیاسی رقیب و پدیده ی ترور و خشونت بین سال های1362-1357، رابطه ی معناداری وجود دارد. با این وصف هدف اصلی این رساله بررسی و مطالعه ی ریشه های اجتماعی- ساختاری واگرایی نیروها و گروه های سیاسی و شکل گیری پدیده ی خشونت و ترور در سال های اولیّه پس از انقلاب اسلامی ایران می باشد. بنابراین تلاش می گردد از منظر جامعه شناسی سیاسی و تاریخی و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی این موضوع مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
جعفر رستمی زیلایی اصغر میرفردی
چکیده توجّه به ابعاد تقویت و توسعه تعاونی ها کشاورزی و صنعتی به خصوص راهکارهای بهبود عملکرد آنها، علاوه بر توجیه پذیری اقتصادی- اجتماعی آن ها، باعث پایه گذاری منسجم و مکمل در دیگر برنامه های ترویج کشاورزی و صنعتی خواهد شد. در همین راستا، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر مولّفه های سرمایه اجتماعی و فرهنگی بر عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی و صنعتی شهرستان بویراحمد انجام شده است. در این پژوهش از دو روش پیمایشی و اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه 210 نفر از اعضاء ارکان تعاونی های کشاورزی و صنعتی شهرستان بویراحمد بوده که از بین آنها 136 نفر بر اساس جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب مورد مطالعه قرار گرفته اند. جهت جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در این پژوهش سرمایه اجتماعی با مولّفه های آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی سنجیده شده است. سرمایه فرهنگی با مولّفه های مصرف کالاهای فرهنگی، رفتار و رویه های فرهنگی سنجیده شده است. عملکرد شرکت های تعاونی در دو بعد عملکرد مالی و عملکرد غیرمالی سنجیده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزار کامپیوتری spss و آزمون های آماری ضرایب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، آزمون تحلیل پراکنش(anova)، رگرسیون خطی ساده، رگرسیون چندمتغیّره، روش آلفای کرونباخ برای محاسبه پایایی و تحلیل عاملی تأییدی جهت تعیین اعتبار سازه استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر تأیید ارتباط مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، آگاهی اجتماعی، رفتار و رویه های فرهنگی، مجموع مولّفه های سرمایه اجتماعی و مجموع مولّفه های سرمایه فرهنگی با عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی و صنعتی بود، ولی فرضیه های ارتباط اعتماد اجتماعی، مصرف کالاهای فرهنگی، سن، جنس، وضعیت تأهل، قومیت، سطح تحصیلات، سابقه فعّالیّت و سابقه عضویت اعضاء ارکان تعاونی در شرکت های تعاونی با عملکرد شرکت های تعاونی رد گردیده است. همچنین نتایج حاصل از پژوهش نشان داده که از میان انواع متغیّرهای وارد شده در تحلیل رگرسیون جهت تبیین متغیّرهای اثرگذار بر عملکرد شرکت های تعاونی، متغیّرهای مستقل مشارکت اجتماعی، رفتار و رویه های فرهنگی، سابقه فعّالیّت و سن اعضاء ارکان تعاونی ها، توانسته اند 3/36 درصد از کل عوامل تأثیرگذار بر عملکرد شرکت های تعاونی را تبیین نمایند. قوی ترین متغیّر پیش بینی کننده در عملکرد شرکت های تعاونی، متغیّر مشارکت اجتماعی بوده است. این متغیّر به تنهایی 9/27 درصد از واریانس عملکرد شرکت های تعاونی را تبیین نموده است.
سعیده پورزارع مریم مختاری
امروزه صنعت نوشیدنی های الکلی یکی از سودآورترین صنایع دنیا است که سالانه میلیاردها دلار سود عاید کشورهای تولیدکننده این محصولات می کند. علیرغم هشدار تمامی نهادهای بهداشتی و حقوق بشری مبنی بر مضر بودن این نوشیدنی ها، تولید و توزیع این نوشیدنی ها در تمامی کشورهای غربی آزاد است و به دنبال آن کشورهای اسلامی نیز از تأثیرات سوء این پدیده مستثنی نیستند. پژوهش حاضر به دنبال این است که عوامل اجتماعی- فرهنگی تأثیرگذار بر نگرش جوانان شهر بهبهان نسبت به مصرف مشروبات الکلی را مورد آزمون قرار دهد. روش انجام این پژوهش پیمایش بود. جامعه آماری جوانان 29-18 ساله شهر بهبهان بود که 400 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای- چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه ی محقق ساخته بود که جهت تعیین اعتبار آن از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی(فراوانی و درصد معتبر) و آمار استنباطی( ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل، تحلیل رگرسیون دو متغیره و چند متغیره) با کاربرد نرم افزار spss استفاده گردید. نتایج نشان داد که متغیرهای مستقل(پایگاه اقتصادی- اجتماعی، فشار هنجاری اطرافیان، استفاده از ماهواره، الگوی کنترل در خانواده، تعهد به دلبستگی های خانوادگی، میزان مشغله کاری، دین باوری، مراوده با دوستان مصرف کننده مشروبات الکلی و متغیرهای زمینه ای( جنسیّت و وضعیّت تأهّل) با متغیر وابسته رابطه معناداری را داشته اند. در مجموع متغیرهای مستقل 64.7 درصد توان تبیین داشتند.
فروغ فرجی اصغر میرفردی
محور استحکام و انسجام هر جامعه ای، توجه به قانون و رعایت آن است. قوانین که از طریق مجاری رسمی به تصویب می رسد، از سوی برخی از افراد جامعه نادیده گرفته می شود؛ در این شرایط است که مسئله ای به نام قانون گریزی در جامعه ایجاد می شود. در کشور ایران مشکلات فرهنگی و اجتماعی بی شماری در مقابل پذیرش عمومی قانون وجود دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که عواملی مانند پایگاه اقتصادی- اجتماعی، احساس آنومی، فرهنگ شهروندی، دین باوری، جامعه پذیری، کنترل اجتماعی ،آگاهی از قانون و متغیرهای زمینه ای (سن، جنسیّت و وضعیّت تأهل) تا چه اندازه در میزان گرایش به قانون گریزی موثرند. روش انجام پژوهش پیمایش بوده است. جامعه ی آماری، ساکنان 45-18 ساله ی شهر یاسوج بود که با استفاده از جدول لین تعداد 381 نفر به عنوان نمونه، تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای- چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته بود که جهت تعیین اعتبار آن از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی( فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل رگرسیون دو متغیره و چند متغیره و همچنین تحلیل مسیر) با کاربرد نرم افراز spss استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین فرهنگ شهروندی، دین باوری، فرآیند جامعه پذیری و آگاهی از قانون پاسخگویان و میزان گرایش به قانون گریزی رابطه ی معکوس و معنادار و بین احساس آنومی و میزان گرایش به قانون گریزی رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین بین جنسیّت و وضعیّت تأهل افراد و میزان گرایش به قانون گریزی تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین سن، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و کنترل اجتماعی پاسخگویان و میزان گرایش به قانون گریزی رابطه ی معناداری وجود ندارد.
آرش موسوی اصغر میرفردی
این پژوهش، تحلیل گفتمانی نظریه ی برخورد تمدن هاست ، که نظریه ی مهمی در گفتمان حاضر در روابط بین الملل محسوب می شود. طبق نظریه ی هانتینگتون، جهان را می توان به تمدن های متمایز تقسیم کرد و ارزش های تمدنی تعیین کننده ی نوع برخورد کشورها با یکدیگر است. با انتخاب تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان رویکرد نظری و روش شناختی، متن نظریه ی هانتینگتون با توجه به مفهوم سازی عبارات کلیدی همچون برخورد تمدنی به عنوان دال مرکزی و دال های شناوری مانند بنیادگرایی، مهاجران، کشورهای از درون گسیخته و غیره... به عنوان دال های شناورتجزیه و تحلیل شد. در حالی که هدف از این پژوهش، شناسایی الگوهای گفتمانی خاص، نقد و تبیین وجودشان در متن نظریه است، در خصوص درک ماهیت، شکل و عملکرد گفتمان برخورد تمدن ها نیز بحث می کند. در این نظریه، ایدئولوژی جوهرگرایی و جبرگرایی فرهنگی به سه شکل قرار دارد: اول، مجموعه ای از ارزش های بنیادی وجود دارند که به طور تغییرناپذیری با گذشت زمان نیز حائز اهمیّت باقی می مانند. دوم، بسیاری از افراد با پیشینه ی نژادی مشترک حتی در صورت مهاجرت، به این ارزش ها متوسل شده و در مواقع بحران کشورهای خویشاوند و مهاجران با هم متحد می شوند. سوم، ارزش های فرهنگی تعیین کننده ی طریقه ی تعامل ملت ها هستند، بنابراین برخوردها اجتناب ناپذیر می شوند. پس، همه ی این فرضیات اشتباه هستند. ارزش های فرهنگی ثابت نمی مانند. ارزش های کنونی، انقلابی در مقابل ارزش های پیشین هستند. انسان ها به دلیل کوته بینی فکر می کنند همه ی ارزش ها، دنباله ی ارزش های پیشین هستند. یافته ها نشان می دهد آنچه اهمیّت دارد، رهبران و سیاست هایشان است نه باورهای فرهنگی نهان. اگر ارزش های فرهنگی تعیین کننده ی کنش های رهبران سیاسی تلقی شود، اهمّیت رهبری و قدرت نظارتی ملت ها نادیده و کم اهمیّت انگاشته می شود. واژگان کلیدی: برخورد تمدن ها، تحلیل گفتمان، جوهرگرایی فرهنگی، جبرگرایی فرهنگی،ارزش های فرهنگی
اسماعیل بوستانی احمد بخارایی
چکیده هدف اصلی این تحقیق بررسی عوامل اجتماعی موثر بر تکرار جرم مردان و بازگشت مجدد به زندان با تأکید بر اثر زندان است و از رهیافت های عمده و نظریه های جامعه شناسی و آسیب شناختی از جمله نظریاتِ پیوند افتراقی(یادگیری ساترلند)، کنترل اجتماعی، برچسب زنی، تئوری برآیند کلارک و فرصتهای مشروع(مرتن)استفاده شده است. برای رسیدن به اهداف این تحقیق از دو روش اسنادی و (پیمایشی)استفاده شده است. جامعه آماری در این تحقیق تمام زندانیانِ مرد، در زندان مرکزی شهر یاسوج در زمان انجام تحقیق وتکمیل پرسشنامه(تابستان 1391) به تعداد 1200 نفر بوده است. حجم نمونه نیز384 نفر بوده که به روش تصادفی طبقه بندی انتخاب شده اند. در این تحقیق اطلاعات و داده های میدانی با استفاده از پرسشنامه به دست آمده که بعد از پردازش داده ها به کمک نرم افزار و به کارگیری آزمونهای آماری مناسب، یافته ها و نتایج به دست آمده به شرح ذیل می باشد: متغیرهایِ وضعیت اقتصادی زندانی قبل از زندان، پیوند فرد با دیگران، احساس کنترل و نظارت و اولین سن ورود به زندان با متغیر تکرار جرم رابطه معکوس معناداری دارد. ولی متغیر های تبادل تجربه ها در زندان(یادگیری) و طرد اجتماعی با متغیر تکرار جرم رابطه معنادارِ مستقیم(مثبتی)دارند. همچنین تفاوت معناداری در تکرار جرم بین سطوح مختلف تحصیلی وجود دارد. بر اساس نتایج این پژوهش می توان برای پیشگیری و کاهش تکرار جرم (و بازگشت مجدد افراد آزاد شده به زندان) اقدامات موثری انجام داد مانند حذف برچسب رسمی و غیر رسمی از زندانیان آزاد شده، پذیرش و رفتار مناسب با زندانیان آزاد شده از طرف خانواده، دوستان و به طور کل دیگران و جلوگیری از طرد آنان. تفکیک زندانیان بر حسب سن وسال، دفعات تکرار جرم و نوع جرم. توزیع عادلانه فرصتهای اقتصادی، اجتماعی، تحصیلی و غیره برای افراد جامعه به ویژه زندانیان آزاد شده. آموزش به خانواده ها و دیگر نهاد ها جهت برقراری پیوند با افراد و اعضای خود و بیشتر کردن کنترل و نظارت رسمی و غیر رسمی. کلید واژه: زندان، زندانیان، جرم، تکرار جرم، اثر زندان.
زهرا شایانی اصغر میرفردی
یکی از موضوعاتی که باعث ایجاد اختلال در کارکردهای خانواده می شود، بحث خشونت های خانوادگی است. درچهارچوب خانواده، گاه روابط بین دو جنس از حالت عادی خارج شده و صورتی نامتعارف به خود می گیرد، غیر عادی بودن روابط بین دو جنس هم به لحاظ ارزش های فرهنگی و هم به لحاظ قوانین و مقررات موجود، مسئله ای است که حیات خانواده و جامعه را تهدید می کند. این تحقیق به بررسی میزان خشونت خانگی مردان علیه زنان متأهل 54-15 ساله شهر یاسوج و عوامل اجتماعی- اقتصادی مرتبط با آن پرداخته است که با استفاده از روش تحقیق پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه زنان متأهل 54-15 ساله شهر یاسوج تشکیل داده است که با استفاده از جدول لین حجم نمونه شامل 377 نفر محاسبه شد که جهت اطمینان بیشتر نتایج تحقیق به 400 مورد افزایش یافت داده های تحقیق از طریق پرسشنام? ساختار یافته و با شیو? نمونه گیری چند مرحله ای طبقه بندی شد? تصادفی به دست آمده است. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار سازه به روش تحلیل عاملی و جهت سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی( آزمون همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون دو متغیره و چند متغیره، تی مستقل و آزمون تعقیبی) با کاربرد نرم افزار spss استفاده گردید. چارچوب مفهومی و نظری این تحقیق، چارچوبی است که متغیرها و فرضیات مرتبط با خشونت علیه زنان را از سه دیدگاه نظری عمده یعنی نظریات منایع در سطح خرد، نظریه خرده فرهنگ خشونت و نظریه های فمینیستی در سطح کلان و هم چنین مطالعات و تحقیقات پیشین مورد ملاحظه قرار داده است. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان ویژگی های مردسالارانه شوهر، تعداد فرزندان، سن زوجین در زمان ازدواج، وضعیت شغلی مردان و تحصیلات مردان با میزان خشونت علیه زنان و ابعاد آن رابطه ای معنادار و معکوس وجود دارد، بین متغیر تقید شوهر به باورهای دینی و خشونت علیه زنان و ابعاد آن به جز بعد عاطفی دینداری رابطه معنادار می باشد اما بین وضعیت شغلی پاسخگویان، اختلاف سن زوجین، تحصیلات پاسخگویان، درآمد زوجین، مالکیت منزل، امکانات رفاهی از یک سو و میزان خشونت علیه زنان از سوی دیگر، رابطه ای معنادار وجود ندارد. در مجموع متغیرهای مستقل 3/35 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
خسرو عبدالهی مهدی نوری پور
پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی و مقایسه تعاونی های فعال و غیر فعال بخش کشاورزی شهرستان بویراحمد انجام شد. در انجام این پژوهش، از ترکیب روش های دلفی و پیمایش در دو مرحله استفاده شده است. در مرحله اول یا مطالعه دلفی، در ابتدا با سوالات باز و غیر رسمی از کارشناسان ادارات جهاد کشاورزی و تعاون خواسته شد تا مهمترین عوامل درون سازمانی و برون سازمانی تأثیرگذار در فعال و غیر فعال بودن تعاونی های بخش کشاورزی شهرستان بویراحمد را ذکر نمایند. با توجه به ماهیت کار، هم زمان فرآیند تحلیل داده ها نیز آغاز شد و این عمل تا زمانی که عوامل جدیدی به دست نیامدند، ادامه پیدا کرد. از نتایج این مرحله، پرسشنامه ای تهیه شد و سپس پرسشنامه تهیه شده مجددا در اختیار کارشناسان قرار داده شد تا با نظر خواهی از آنها و بر اساس طیف لیکرت، عوامل مهم تر شناسایی شده و عوامل کم اهمیّت حذف شوند. در مرحله دوم پژوهش، از روش تحقیق پیمایش برای جمع آوری نظرات پاسخگویان که عبارت بودند از اعضای هیأت مدیره، مدیران عامل و بازرسان تعاونی های بخش کشاورزی شهرستان بویراحمد استفاده شد. برای این منظور، در ابتدا به کمک مرور ادبیات، عوامل برون سازمانی و درون سازمانی تأثیر گذار بر موفقیت تعاونی ها مشخص گردید. سپس برای حصول نتیجه بهتر و تهیه پرسش نامه جامع تر، نتایج آن با نتایج مرحله دلفی مقایسه شد و پرسش نامه نهایی تهیه گردید. این پرسش نامه، پس از تائید روایی (صوری) و پایایی (آلفای کرونباخ از 726/0 تا 942/0) در اختیار پاسخگویان قرار داده شد. همان طور که اشاره شد، جامعه آماری پژوهش اعضای هیأت مدیره، مدیران عامل و بازرسان تعاونی های بخش کشاورزی شهرستان بویراحمد بودند (2436=n) که از این میان، تعداد 385 نفر با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل های مربوطه از نرم افزارهایی از جمله spss و excel استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از میان عوامل درون سازمانی تأثیرگذار بر فعال و غیر فعال بودن تعاونی های مورد مطالعه، عوامل اجتماعی از اهمیّت بیشتری برخوردار بوده و همچنین در بین این عوامل، اعتماد اعضاء نسبت به مدیرعامل، اعتماد مدیرعامل نسبت به اعضاء و اعتماد اعضاء به قول و وعده های مسئولین از اهمیّت بیشتری برخوردار بودند. در میان عوامل برون سازمانی، عوامل اجتماعی از اهمیّت بیشتری برخوردار بوده که در میان این عوامل، مشارکت و انسجام اجتماعی مردم، همکاری نهاد های دولتی و غیر دولتی با تعاونی و استفاده از نظرات دیگر افراد در تعاونی ها نسبت به سایر عوامل از اهمیت بیشتری برخوردار بودند؛ بنابراین، نبود عوامل نامبرده تأثیر به سزایی در غیر فعال و راکد شدن تعاونی های مورد مطالعه داشته و به همین دلیل، باید در بحث آسیب شناسی مورد توجه جدی قرار گیرند. نتایج حاصل از رگرسیون لجستیک نیز تائید کننده این موضوع بود. همچنین نتایج مطالعه، مهمترین مانع فعال شدن تعاونی ها را، عدم اعتماد و نبود مشارکت، وجود اختلاف نظر و سلیقه در اعضاء و ضعف تجربه و تخصص اعضاء هیأت مدیره و مدیران عامل تعاونی ها مشخص نموده است؛ بنابراین پیشنهاد می گردد در زمینه تقویت روحیه کار گروهی، توجه به سرمایه اجتماعی اعضاء و همچنین آموزش و توانمند سازی مدیران عامل و اعضاء هیأت مدیره توجه بیشتری معطوف گردد.
راضیه امیری اصغر میرفردی
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی و روانی مرتبط با تخلفات ترافیکی رانندگان و عابران پیاده در شهر یاسوج، انجام شده است. روش به کار گرفته شده در این تحقیق که در سال 1392 انجام شد، پیمایش و ابزار آن پرسشنامه بوده است که در قالب دو پرسشنامه شماره یک (مخصوص رانندگان)، و پرسشنامه شماره دو(مخصوص عابران)، طراحی گردید. پرسشنامه های مذکور در تمامی متغیرها به جز متغیر های وابسته (تخلف ترافیکی رانندگان و تخلف ترافیکی عابران)، کاملاً یکسان بودند؛ که به وسیله ی تحلیل عاملی، تعیین اعتبار سازه ای گردیده و روایی آنها با محاسبه ی آلفای کرونباخ و ضریب کودر و ریچاردسون سنجش شده است. جامعه آماری کلیه شهروندان 60- 18 ساله شهر یاسوج بودند که طی بازه زمانی دو ماه قبل از انجام پژوهش به عنوان راننده یا عابر پیاده در ترافیک شرکت داشته اند. در مجموع 479 نفر به عنوان حجم نمونه عابران و 367 نفر به عنوان حجم نمونه رانندگان تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج توصیفی داداه ها حاکی از آن است که تخلف ترافیکی هم در بین رانندگان و هم در بین عابرین در سطح بسیار بالایی قرار دارد. بر اساس نتایج تحلیلی، متغیرهای سرمایه اجتماعی، آگاهی و هوش اخلاقی با هر دو متغیر تخلفات ترافیکی رانندگان و تخلفات ترافیکی عابران رابطه معنادار و معکوسی دارند؛ و بنابراین قادرند به طور معنا داری واریانس این دو متغیر وابسته را تبیین کنند. بر اساس نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام، سرمایه اجتماعی قوی ترین متغییر پیش بینی کننده تخلفات ترافیکی عابران و رانندگان می باشد. همچنین یافته ها نشان دهنده ی آن است بین متغیرهای جمعیتی با تخلف رانندگان ارتباط معنا داری وجود ندارد. این در حالی است که متغیر سن بر تخلفات ترافیکی عابران تأثیر معنا داری دارد. در مجموع، متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش قادرند به ترتیب 5/26 و 27 درصد از واریانس تخلفات ترافیکی رانندگان و عابران را تبیین کنند. واژگان کلیدی: تخلفات ترافیکی، سرمایه اجتماعی، آگاهی ترافیکی، هوش اخلاقی، رانندگان، عابران پیاده
کوروش عیسایی خوش مریم مختاری
امروزه سبک زندگی از مفاهیم مهم جامعه شناسی معاصر و موضوعی است شناخته شده که اصلاح آن دغدغه اکثر جوامع می باشد. چرا که نه صرفاً زیستن، بلکه چگونه زیستن نیز دارای اهمیّت است. بر این اساس هدف اصلی این مطالعه، تبیین و پیش بینی عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موثر بر گرایش دانش آموزان مقاطع متوسطه عمومی به سبک زندگی از نوع اسلامی در دبیرستان های دولتی شهر شیراز در سال تحصیلی92-1391 است. روش انجام پژوهش، پیمایش بود. جامعه آماری شامل تعداد 50980 نفر از کلیه دانش آموزان پسر و دختر پایه های اول تا چهارم دبیرستان های دولتی در شهر شیراز بوده که از این میان بر اساس جدول لین تعداد 381 نفر بعنوان نمونه تعیین شد که به منظور افزایش دقت حجم نمونه به تعداد 400 نفر افزایش یافت. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده که به شکل محقق ساخته و با بهره گیری از پرسشنامه ی هنجاریابی شده توسط کاویانی (1391) تدوین شده است. جهت تعیین اعتبار از اعتبار صوری و همچنین اعتبار سازه به کمک تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. در این تحقیق هفت فرضیه مورد مطالعه قرار گرفت. متغیرهای مستقل شامل پایگاه اقتصادی- اجتماعی، میزان استفاده از رسانه ها، تقید دینی والدین، تأثیر الگوهای مهم، بهره گیری از منابع و مراجع دینی و متغیرهای زمینه ای، بوده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از همسانی درونی، آمار توصیفی " فراوانی، درصد و میانگین" و آمار استنباطی " ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چند متغیره" استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان د اد که میزان گرایش دانش آموزان مورد مطالعه به سبک زندگی اسلامی درحدّ متوسط بوده است. یافته ها بیانگر وجود رابطه معنادار میان متغیرهای دسترسی پاسخگویان به منابع دینی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی خانواده، به عنوان متغیر های مستقل، و گرایش به سبک زندگی اسلامی، به عنوان متغیر وابسته، است. در مجموع متغیرهای مستقل 42 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کردند.
شقایق سلیمانی بابادی مریم مختاری
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه¬ بین سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی با احساس امنیت اجتماعی است. روش انجام این پژوهش از نوع پیمایش و جامعه آماری زنان بالای 18سال شهر اهواز بوده¬است، داده های پژوهش با روش نمونه-گیری طبقه¬بندی ساده و خوشه¬ای چند¬مرحله¬ای از385 نفرزن گردآوری شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ساختاریابی شده و محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن از طریق اعتبار محتوا و ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد. تحلیل داده¬ها با استفاده از آزمون¬های آماری همبستگی پیرسون، آزمون تی، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون چند متغیره انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین سرمایه¬های اجتماعی و اقتصادی بااحساس امنیت رابطه¬ی مستقیم و معنادار بوده و بین سرمایه فرهنگی با احساس امنیت رابطه معنادار وجود نداشت و متغیرهای زمینه¬ای وضعیت تأهل و قومیت، رابطه معناداری با احساس امنیت داشته¬اند. طبق تحلیل رگرسیون چندگانه به ترتیب متغیرسرمایه اجتماعی و وضعیت تأهل مجموعا 6/19درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کردند.
حکیم احمدی قارنایی اصغر میرفردی
محور اساسی و تکیه¬گاه روابط اجتماعی به طور عام، اعتماد اجتماعی است. اعتماد از پیش¬شرط¬های اساسی برای توسعه¬ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر جامعه¬ای محسوب می¬شود. هدف اصلی پژوهش، بررسی و شناخت میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی و عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با آن؛ مورد مطالعه ساکنان 18 سال به بالای شهر یاسوج بوده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی است. ابزار تحقیق در این پژوهش، پرسشنامه است. جمعیّت آماری پژوهش برابر با سرشماری سال 1390 کل کشور، 88278 نفر است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از جدول لین(1976)، تعداد 384 نفر است که برای افزایش دقّت به 400 نفر ارتقاء یافته است. در این پژوهش برای شناخت میزان انسجام درونی(پایایی) گویه¬های متغیّر وابسته و متغیّرهای مستقل، از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می¬دهد که به طور کلی 9/9 درصد از پاسخگویان میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی بالا، 5/61 درصد از پاسخگویان میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی متوسّط و 6/28 درصد از پاسخگویان میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی پایین دارند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیّرهای میزان معاشرت و تعامل اجتماعی، گرایش¬های دیگرخواهانه و سنّ از یک سو، و اعتماد اجتماعی در روابط شخصی، از سوی دیگر، رابطه¬ی معنا¬داری، و همچنین بین میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی با توجه به جنسیّت پاسخگویان و سطح تحصیلات پاسخگویان، تفاوت معنا¬داری وجود دارد. برعکس، نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیّرهای میزان تقیّد به باورهای دینی، قانون¬گریزی، دسترسی به خدمات و امکانات رفاهی و درآمد ماهیانه¬ی خانوار از یک سو، و اعتماد اجتماعی در روابط شخصی از سوی دیگر، رابطه¬ی معناداری، و همچنین بین میزان اعتماد اجتماعی در روابط شخصی با توجّه به متغیر وضعیّت تأهّل پاسخگویان، تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه¬¬ی نهایی نشانگر آن است که میزان اعتماد اجتماعی پاسخگویان در روابط شخصی پایین¬تر از حدّ متوسّط بوده به گونه¬ای که میانگین نمره¬ی بدست آمده از پاسخگویان در خصوص میزان اعتماد اجتماعی آنان در روابط شخصی برابر با 46/25 درصد است. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیّره نشان داده که با ورود متغیّر جنسیّت(زنان)، 4/1 درصد به قدرت پیش¬بینی مدل افزوده شده و همچنین به صورت کلی متغیّرهای مستقل معاشرت و تعامل اجتماعی و جنسیّت(زنان)، حدود 12 درصد تغییرات متغیّر وابسته را تبیین می¬کنند. واژگان کلیدی: اعتماد اجتماعی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، یاسوج.
عبدالله ولی نژاد اصغر میرفردی
مسئله ی هویّت جوانان، با توجّه به این که درصد بالایی از جمعیّت را تشکیل می دهند؛ و هم چنین، این نکته که سرنوشت آینده ی کشور را همین جوانان رقم خواهند زد، اهمیّت بالایی دارد. هویّت دینی نیز به عنوان یکی از لایه های مهمّ هویّت، همواره راهنمای مسیر زندگی افراد دین دار بوده است. این نوع هویّت، از دیرباز نقشی پر رنگ در زندگی افراد داشته و به نظر می رسد با عوامل اجتماعی زیادی مرتبط باشد. این پژوهش در پی آن بود تا به بررسی رابطه ی هویّت دینی دانشجویان دانشگاه یاسوج با برخی عوامل اجتماعی از جمله شبکه های اجتماعی اینترنتی، سرمایه ی اجتماعی و هویّت ملّی بپردازد. روش تحقیق، پیمایش، و حجم نمونه بر اساس فرمول لین (1976)، 400 نفر محاسبه، که با روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ای 93 سوالی، ترکیبی محقّق ساخته و دیگران ساخته بوده که پس از تأیید اعتبار آن با استفاده از اعتبار سازه و هم چنین اعتبار صوری، با استفاده از ارزیابی صاحب نظران؛ پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (هویّت ملّی=888/0، سرمایه ی اجتماعی=953/0، و هویّت دینی=939/0)، محاسبه و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد رابطه ی معناداری بین هویّت دینی دانشجویان دانشگاه یاسوج و هویّت ملّی و هم چنین سرمایه ی اجتماعی آن ها وجود داشته، ولی هیچ رابطه ی معناداری بین هویّت دینی دانشجویان دانشگاه یاسوج و میزان استفاده ی آن ها از شبکه های اجتماعی اینترنتی، و هم چنین، پایگاه اجتماعی-اقتصادی آن ها وجود نداشته است. هم چنین، نتایج نشان داد تفاوتی معنادار در هویّت دینی دانشجویان دانشگاه یاسوج، با توجّه به وضعیّت عضویّت آن ها در شبکه های اجتماعی اینترنتی، نوع استفاده ی آن ها از شبکه های اجتماعی اینترنتی، جنسیّت، و گروه تحصیلی آن ها وجود داشته؛ ولی هیچ تفاوت معناداری در هویّت دینی دانشجویان دانشگاه یاسوج با توجّه به قومیّت، مقطع تحصیلی، و محلّ سکونت آن ها وجود نداشته است. در نهایت، مجموع متغیرهای پژوهش توانستند 36 درصد از درصد از عوامل تأثیرگذار بر هویّت دینی دانشجویان دانشگاه یاسوج را تبیین کنند.
اصغر میرفردی اسکندر امان اللهی بهاروند
فرآیند نوسازی در مدتی کمتر از یک قرن جامعه سنتی ایران را به شدت دگرگون ساخته است . شناخت چگونگی پیامدهای فرایند نوسازی در ایران مستلزم بررسی جنبه های نختلف این پدیده در تقاط مختلف این سرزمین و در برهه های مختلف می باشد زیرا نوسازی نه تنها در مناطق و ایالات ایران به طور یکنواخت صورت نگرفته بلکه در بره های مختلف نیز یکسان نبوده است . از این رو، رساله حاضر به بررسی دگرگ .نیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در یکی از مناطق ایران یعنی شهرستان ممسنی در دوره زمانی از 1300 تا 1378 خورشیدی و در چهار برهه (1320-1300، 1340-1321، 1357-1341 و 1378-1357) پرداخته است . در این رساله، تحولات در ممسنی بر اساس دیدگاههای نوسازی به ویژه نظریه نیل اسملسر (eil j. smelser) تحت عنوان "به سوی یک نظریه نوسازی" مورد کنکاش و تحلیل قرار گرفت است . ایلات ممسنی تا پیش از فرایند نوسازی دارای ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سنتی بودند. روند نوسازی موجب تغییر در شیوه معیشت ، مالکیت ارضی و نیز تغییر در ساختار ایلات گردید به طوری که اقتدار ایلی شده است . یاختار اجتماعی افزایش پیدا کرده و پایگاه اجتماعی افراد از حالت تقریبا ارثی به اکتسابی تغییر یافته است . افزون بر این، انتخاب نورآباد مقر کلانتر ایل بکش به عنوان مرکز شهرستان ممسنی و کسترش آن باعث مهاجرت اعضاء ایلات جاوید و رستم به سرزمین ایل بکش گردیده است . تجمع اعضای ایلات سه گانه (بکش ، رستم، جاوید) در شهر نورآباد همبستگی ایلی و رقابت بین ایلات را در پی داشته است هر چند پس از این تحولات تمایزات (تفکیک های) ساختی در جامعه سنتی ممسنی پدیدار شده، با این وجود در مواردی قبیله گرائی شدت گرفته است .