نام پژوهشگر: اسلام مجیدی هروان
وحیده جهانشاهی خضرلو محمد طهماسب
چکیده گندم های تتراپلوئیدزراعی با ژنوم aabb بخشی از ژرم پلاسم گندم بومی کشور را تشکیل می دهند. گونه های , triticum isphahanicum heslot triticum turanicum jakubz.، triticum dicoccum (schrank) schübler از جمله گندم های تتراپلوئید زراعی کشور هستند که در سالیان گذشته به عنوان ارقام بومی کشت می شدند وهم اکنون زراعت آنها محدود شده است. در حالیکه این ارقام می توانند به عنوان منابع ژنی مفید برای بهبود ژنتیکی ارقام گندم ماکارونی که امروزه کشت می شوند، در نظر گرفته شوند. بنابراین مطالعه توانمندیهای آنها ضروری است و بررسی پروتئین های دخیره ای دانه در این گونه ها کمک موثری به شناخت وضعیت کیفیت ماکارونی در آنها خواهد بود .به منظور بررسی رابطه کیفیت ماکارونی با زیرواحدهای گلوتنین و گلیادین دانه، 11 نمونه از سه گونه تتراپلوئید زراعی انتخاب شد. پروتئین های گلیادین و گلوتنین دانه به کمک بافر مناسب استخراج و با دستگاه طیف سنج سنجش گردید. الکتروفورز پروتئین های گلیادین و گلوتنین به ترتیب به روش sds-page و acid-page صورت گرفت و در نهایت باندهای حاصل به منظور ارزیابی پلی مورفیسم و شناسایی آلل ها به کمک بذرهای استاندارد mexicali ، longdon و lira مورد مطالعه قرار گرفتند و جهت نشان دادن پلی مورفیسم dna ای مربوط به زیرواحدهای گلوتنینlmw ابتدا dna از دانه استخراج و سپس pcr ژن مربوط به زیرواحد lmw در جایگاه glu-b3، انجام گرفت. در نیمرخ الکتروفورزی پروتئین ها حضور lmw-2 و باند 45-? و 35-? گلیادین مشخص گردید و در بررسی پلی مورفیسم dna، قطعه 15/1 کیلوبازی در گونه های triticum dicoccum وtriticum isphahanicum تایید شد که نشان دهنده کیفیت مطلوب برای پخت ماکارونی در این گونه ها بود. در گونه ی t. turanicum حضور lmw-1 ، باند 42-? ، 38-35-33-? گلیادین در نیمرخ الکتروفورزی و حضور قطعه ی 12/1 کیلوبازی در الگوی pcr مشاهده شد که بیانگر کیفیت نامطلوب برای پخت ماکارونی در این گونه ها می باشد. این گونه ها همچنین از لحاظ سیتوژنتیکی نیز مورد مطالعه قرار گرفت که شمارش کروموزومی تتراپلوئید بودن (28 =n = 4x 2) این گونه ها را مورد تایید قرار داد.
بابک مطیع شرع اسلام مجیدی هروان
بیماری آتشک با عامل باکتریایی erwinia amylovora (burr). winslow et al. 1920 در ایران ابتدا از ناحیه برغان کرج و از روی درختان گلابی گزارش گردید. بیماری سپس از مناطق آذربایجان غربی و قزوین درختان سیب ، گلابی، به و نیز گلسرخ گزارش شده در حال حاضر بیماری در مناطق تبریز، شمیرانات و دماوند به طور محدود و عمدتا روی درختان گلابی وجود دارد. علاوه بر میزبانهای یاد شده عامل بیماری در منطقه کرج از روی درختان و درختچه های مبتلای زالزالک ، ازگیل و پیراکانتا نیز جدا شده است . علائم عمده بیماری شامل بلایت شکوفه ها، نکروز، سیاه شدگی و نیز سرعصائی شدن سر شاخه هاست . میوه های جوان چروکیده، سیاه و مومیایی شده، معمولا مدتها به درخت متصل باقی می مانند. در بخشهای آلوده ساقه، نکروز بافتهای چوب و آبکش نیز قابل روئیت است . در شرایط مرطوب تراوشات باکتریایی از سطوح آلوده میوه های نارس ، تنه و شاخه ها جریان می یابد. در بررسی اخیر ابتدا تعدادی جدایه باکتریایی از عامل بیماری از میزبانهای سیب و گلابی از مناطق مختلف قزوین و کرج جداسازی شده و با انجام یک سری آزمایشات اولیه بر روی آنها erwinia amylovora بودن و همچنین قدرت بیماری زایی آنها اثبات گردید و در مراحل بعدی تحقیق مخلوطی از چند جدایه دارای قدرت بیماریزایی مورد استفاده قرار گرفتند. این جدایه ها همگی لوان مثبت ، کاتالاز مثبت ، گرم منفی و قادر به تحریک فوق حساسیت در برگهای توتون و شمعدانی و تولید تراوشات باکتریایی بر روی میوه های نارس گلابی بودند. واکنشهای اکسیداز در آنها منفی، احیا نیترات منفی، اوره آز منفی بودند. همگی بی هوازی اختیاری بودند. تولید اندول منفی، هیدولیز ژلاتین مثبت ، هیدلیز آرژنین منفی بوده، قادر به استفاده از گلوکز، ساکارز، هالوز، فروکتوز، ریبوز، گلیسرول، گالکتوز، مانیتول و سالیسین به عنوان منبع کربن بودند ولی از لاکتوز، مالتوز و سوربوز استفاده نکردند. برای جداسازی عوامل ساپروفیت باکتریایی نیز از مناطق مختلف کشور اعم از کرج، قزوین، ارومیه، تبریز، شبستر، شهریار و غیره نمونه برداری و تعداد 113 جدایه باکتریایی جداسازی شد. جداسازی عوامل ساپروفیت بر روی محیط کشت آگار غذایی صورت گرفت . برای تعیین وجود خاصیت آنتاگونیستی در این استرینها در دو مرحله آزمایشگاهی (بر روی محیطهای کشت) و نیمه آزمایشگاهی (بر روی قطعات میوه نارس گلابی) آزمایشات آنتاگونیستی صورت گرفته و نهایتا از میان جدایه های مورد آزمایش تعداد 14 جدایه که قادر به بروز خاصیت آنتاگونیستی در هر دو مرحله بودند بعنوان جدایه های کاندید انتخاب شدند. با انجام آزمایشات مختلف بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی بر روی 14 جدایه مذکور نهایتا مشخص گردید که یکی از جدایه ها به گونه pseudomonas fluorescens، چهار جدایه به گونه (agglomerans pantoea) erwina herbicola و نه جدایه به جنس entrobacter spp. تعلق دارند. با توجه به نتایج بدست آمده، دو باکتری e. herbicola و p. fluorescens بعنوان عوامل آنتاگونیست مناسب برای طی مراحل تکمیلی جهت معرفی برای استفاده در مبارزه بیولوژیک پیشنهاد گردیدند. در مورد جدایه های آنتاگونیست entrobacter spp. نیز بدلیل وجود اختلافاتی مابین جدایه ها در واکنش به آزمایشات تشخیصی جهت بررسی بیشتر برای تعیین بهترین گونه در امر مبارزه بیولوژیک معرفی گردیدند.
مسعود ابرین نیا اسداله بابای اهر
بالابودن درصد جوانه زنی بذر و استقرار گیاه عامل مهمی در سبز کردن بهتر چغندر قند تلقی می شود. سبزی هرچه بهتر گیاهچه ها در اثر استفاده بهینه از فضا ، مواد غذایی و شرایط محیطی مانند رطوبت باعث رشد بهتر گیاه و استحصال هرچه بیشتر محصول می گردد. بیماریها از عوامل مهمی هستند که جوانه زنی و سبز کردن گیاهچه های چغندر قند را تحت تاثیر قرار می دهند. یکی از این بیماریها پوسیدگی بذر و مرگ گیاهچه است که p.ultimum از مهمترین عوامل ایجاد این بیماری به شمار می رود. این گونه قاچی تقریبا در خاک همه مزارع وجود داشته و گاها مشکلات مهمی را بوجود می آورد. گرچه قارچ کش ها مانند متالاکسیل و هایمکسازول در کنترل این بیماری مورد استفاده قرار می گیرند ولی بعضا آنها نیز کارایی لازم را از خود نشان نمی دهند به علاوه استفاده مداوم از قارچ کشها اثرات جنبی سوئی در پایداری تعادل اکولوژیک و بروز آلودگی در محیط زیست در پی دارد که در درازمدت موجب بروز آسیبهای جدی در انسان و احشام می گردد.یکی از مهمترین روش های کنترل بیماری گیاهی استفاده از ارقام مقاوم می باشند. ولی هنوز ارقام تجاری چغندر قند مقاوم به بیماری پوسیدگی بذر و مرگ گیاهچه ناشی از p,ultimum تولید نشده است. در پژوهش حاضر با توجه به هماهنگی هایی که با موسس تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندر قند کرج به عمل آمده سعی شده است که میزان مقاومت یا حساسیت 20 لاین از مجموعه لاین های که هم اکنون در آن مرکز تحت بررسی و مطالعه است در شرایط گلخانه ای نسبت به بیماری پوسیدگی بذر و مرگ گیاهچه که در اثر آلودگی به p.ultimum حادث می شود مورد ارزیابی قرار گیرد.