نام پژوهشگر: خدیجه عباسی
خدیجه عباسی خلیل بردی فتوحی فر
بیماری شانکر سیتوسپورایی که توسط گونه هایی از جنس cytospora ایجاد می شود، از شایع ترین بیماری های درختان گردو در بسیاری از نقاط کشور است. برای تعیین گونه ی غالب جنس cytospora روی درختان گردو، طی سال 1387 بیش از 200 نمونه شاخه آلوده دارای علائم شانکر سیتوسپورایی، از مناطق عمده پرورش گردو در 12 استان کشور شامل؛ همدان، کردستان، کرمانشاه، ایلام، آذربایجان غربی، زنجان، مرکزی، لرستان، چهارمحال و بختیاری، فارس، کهگیلویه و بویر احمد و اصفهان جمع آوری شد. بر اساس ویژگی های مورفولوژیکی اندام های باردهی غیرجنسی چهار گونه شامل؛ cytospora cincta، c. chrysosperma،c. leucostoma و c. schulzeri شناسایی گردید. گونه c. chrysosperma که در بیش از 80% نمونه ها شناسایی شد، به عنوان گونه ی غالب روی درختان گردو شناسایی گردید. به منظور بررسی تنوع ژنتیکی درجمعیت گونه c. chrysosperma، 58 جدایه از مجموع 147 جدایه به دست آمده بر اساس پراکنش جغرافیایی انتخاب شدند. تنوع ژنتیکی جدایه های منتخب با استفاده از دو نشانگر rapd و issr مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یک آزمایش اولیه تعداد ده آغازگر از مجموع 20 آغازگر rapd و 12 آغازگر از مجموع 20 آغازگر issr با چندشکلی و تکرارپذیری بالا جهت بررسی های بیشتر انتخاب شدند. میزان چندشکلی حاصل از نشانگرهای rapd و issr و ترکیب هر دو نشانگر به ترتیب برابر با 7/94%، 8/95% و8/95% بود. تجزیه و تحلیل خوشه ای داده های حاصل بر اساس روشcentroid و ضریب تشابه جاکارد انجام گرفت. تجزیه و تحلیل خوشه ای داده های حاصل از نشانگرهای rapd، issr و ترکیب دو نشانگر، جدایه ها را به ترتیب به شش، هفت و شش گروه در بهترین نقطه برش تقسیم بندی کرد که نشان دهنده ی تنوع ژنتیکی بالایی در بین جمعیت های c. chrysosperma است. اما ارتباط مشخصی بین گروه بندی جدایه ها و منشاء جغرافیایی آن ها مشاهده نشد. نتایج به دست آمده از این تحقیق بیانگر این است که نشانگرهای rapd و issr، نشانگرهای مناسبی جهت مطالعات تنوع ژنتیکی در جدایه های قارچ c. chrysosperma می باشند اما نشانگر issr به دلیل دمای اتصال بالا، تکرارپذیری قابل قبول و هزینه یکسان با نشانگر rapd از ارجحیت بیشتری برخوردار است. به منظور تعیین درجه بیماریزایی در بین جمعیت گونه c. chrysosperma، جدایه های منتخب در سه تکرار روی نهال های سه ساله ی درخت گردو مایه زنی شدند و یک شاخه نیز به عنوان شاهد با محیط کشت بدون میسیلیوم قارچ مایه زنی گردید. ابتدا محل مناسبی از شاخه به قطر cm 5/1-1 با اتانول 70% ضدعفونی گردید. سپس به کمک چوب پنبه سوراخ کن، پوست شاخه به صورت یک قرص پنج میلی متری برداشته شده و قرصی از حاشیه ی پرگنه قارچ در آن محل مایه زنی شده و محل مایه زنی با استفاده از پارافیلم و چسب کاغذی باندپیچی گردید. بعد از گذشت یک ماه شاخه های مایه زنی شده هرس گردیده، به آزمایشگاه منتقل شدند و مساحت زخم اندازه گیری گردید. سپس میانگین سه تکرار محاسبه و مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که تنوع قابل ملاحظه ای از لحاظ بیماریزایی در جدایه های c. chrysosperma وجود دارد. به منظور تعیین صحت ارزیابی مقاومت و یا بیماریزایی، آزمون بیماریزایی به کمک روش مایه زنی روی شاخه ی بریده عیناً در شرایط آزمایشگاهی به انجام رسید. بر اساس نتایج حاصل، همبستگی زیادی بین این دو روش وجود نداشت. لذا به نظر می رسد که ارزیابی درجه بیماریزایی و یا مقاومت با استفاده از روش مایه زنی روی شاخه ی بریده به اندازه کافی قابل اعتماد نیست.
خدیجه عباسی حسین سلیمی
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تجربه غرقه شدن بر اساس پایستگی و خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان دبیرستانی رشته علوم تجربی انجام شد. نمونه ای مشتمل بر 220 نفر از دانش آموزان دختر و پسر رشته علوم تجربی به شیوه ی نمونه برداری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های خودکارآمدی و پایستگی تحصیلی و تجربه غرقه شدن پاسخ دادند. داده ها با روش های آماری مدل یابی معادلات ساختاری و همبستگی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که بین خودکارآمدی و پایستگی تحصیلی رابطه مستقیم وجود دارد به این معنی که هر چه دانش آموزان از پایستگی و خودکارآمدی تحصیلی بالاتری برخوردار باشد تجربیات بهینه بیشتری را در مدرسه و فعالیتهای مربوط به تحصیل خواهند داشت. همچنین خودکارآمدی با تمام مولفه های تجربه غرقه شدن رابطه مثبت و معنادار دارد اما با یکی شدن عمل و آگاهی و دگرگونی زمانی رابطه ندارد. پایستگی تحصیلی نیز با تمام مولفه های تجربه غرقه شدن رابطه مثبت و معناداری دارد اما با دگرگونی زمانی رابطه ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بر اساس پایستگی تحصیلی و خودکارآمدی تحصیلی می توان تجربه غرقه شدن را پیش بینی کرد و پایستگی تحصیلی نسبت به خودکارامدی توان پیش بینی معنادارتری دارد.
خدیجه عباسی همایون حبیبی
معرفی بستر دریاها و اقیانوس ها و منابع موجود در آن فراتر از حوزه صلاحیت ملی (تحت عنوان «منطقه»)، به عنوان میراث مشترک بشریت در کنوانسیون حقوق دریاها 1982، و به تبع آن فراهم شدن امکان فعالیت اشخاص و نهادها در بستر دریاها در قالب نهاد حمایت، مباحثاتی را پیرامون مسئله تعهدات بین المللی دولت های حامی چنین فعالیت هایی به وجود آورده است. موضوعی که در نوشته حاضر پس از بررسی مفاهیم فعالیت در منطقه و حمایت، به آن توجه شده است، ماهیت این تعهدات، مکانیزم ایفاء و مسئولیت ناشی از نقض آن ها با تکیه بر مقررات کنوانسیون حقوق دریاها و سایر اسناد مرتبط است. شعبه بستر دیوان بین المللی دریاها نیز به درخواست مقام بین المللی بستر دریاها، اقدام به صدور نظریه مشورتی در این زمینه نموده است. در هریک از بخش های این نوشته به تناسب موضوع، ابعاد مختلف این نظریه مشورتی مورد بررسی قرار گرفته و اشاره شده است که گرچه این نظریه مشورتی در موارد بسیاری به روشنی مسئله مطروحه را تبیین کرده، اما در پاره ای مسائل از اظهار نظر خودداری نموده است. در نهایت این نکته مد نظر قرار گرفته است که علی رغم این که این نظریه مشورتی از برخی جهات مورد انتقاد قرار گرفته است، اما با اتخاذ استانداردهای بالا در خصوص تعهدات دولت حامی، گامی مهم در جهت حمایت از میراث مشترک بشریت، فرصتی جهت توسعه صحیح و بی خطر فعالیت ها در منطقه و راهنمایی مهم در راستای تصویب مقرراتی پیشرفته تر در این زمینه محسوب می شود.
خدیجه عباسی ابوتراب احمدپناه
ملکمحمد قزوینی یکی از هنرمندان دوره قاجار در شهر قزوین می باشد که وی را به عنوان خوشنویس معرفی کرده اند. همین امر سبب شده است که در کنار هنرمندان هم عصر خود، که بزرگانی در هنر خوشنویسی بوده اند دیده نشود. هدف اصلی این پژوهش معرفی این هنرمند خلاق به جامعه ی هنری است. با توجه به کمبود منابع مکتوب درباره این هنرمند، تحقیقات علاوه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی به صورت میدانی نیز انجام شده است. تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی است. و پژوهش انجام شده حول محور این پرسش صورت گرفته است: ابداعات و نوآوری های آثار ملکمحمد قزوینی دارای چه ویژگی هایی می باشند؟
خدیجه عباسی فاطمه سفیدکن
چکیده ندارد.