نام پژوهشگر: مریم محمدشریفی
مریم محمدشریفی باب اله حیاتی
با رشد روزافزون جمعیت و صنعتی شدن جوامع بشری، امروزه تغییرات چشمگیری در کاربری اراضی کشاورزی مشاهده میگردد. تغییر کاربری اراضی کشاورزی موجب مرگ تدریجی کشاورزی، کاهش تولید محصولات کشاورزی، تهدید امنیت غذایی و وابستگی به بیگانگان، گسترش بیابان ها و تخریب محیط زیست و افزایش مهاجرت روستائیان به شهر میگردد. از سوی دیگر تشدید استفاده از زمین ممکن است نیاز به سرمایه گذاری های زیاد در بهبود آن برای بازگرداندن حاصلخیزی به زمین داشته باشد. بنابراین جلوگیری از تغییر کاربری اراضی کشاورزی امری مهم و ضروری می باشد؛ فلذا انجام تحقیقاتی پیرامون عوامل موثر بر تغییر کاربری زمین بسیار لازم به نظر میرسد. در این راستا مطالعه حاضر به بررسی عوامل موثر بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در شهرستان دزفول پرداخته است. داده های این مطالعه از طریق پژوهش های میدانی و با طراحی و تکمیل 205 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب از بهرهبرداران کشاورزی شهرستان دزفول در سال 1393 و 1394 جمع آوری گردید. از آنجا که متغیر وابسته در این مطالعه از نوع گسسته و به حالت غیر ترتیبی می باشد، جهت رسیدن به هدف از مدل لاجیت ساده و چندگانه استفاده شد و براساس روش حداکثر راستنمایی، برآورد پارامترهای مدل انجام گردید. همچنین برای اولویت بندی عوامل ایجاد کننده تغییر کاربری از دیدگاه کشاورزان از ضریب تغییرات استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل گویه های مورد بررسی نشان می دهد که از دیدگاه کشاورزان اصلاح نشدن مجدد قانون حفظ کاربری اراضی زراعی و باغ ها، سود بیشتر سایر بخش ها نسبت به بخش کشاورزی، عدم برنامه ریزی مناسب دولت برای حفظ اراضی کشاورزی از مهم ترین عوامل ایجاد کننده تغییر کاربری اراضی کشاورزی محسوب می شوند. نتایج حاصل از تخمین مدل لاجیت ساده نشان داد که متغیرهای سن، بعد خانوار، مساحت اراضی دارای تاثیر معنی دار و مثبت و متغیرهای تعداد افراد شاغل خانواده در بخش کشاورزی، فاصله اراضی تا مرکز شهر، اجاره بهای زمین، نگرش کشاورزان نسبت به حفظ کاربری اراضی کشاورزی، داشتن شغل اصلی کشاورزی و مرغوبیت و حاصلخیزی اراضی دارای تاثیر معنی دار و منفی بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی می باشند. نتایج برآورد مدل لاجیت چندگانه نشان داد که متغیرهای سن و مساحت اراضی دارای تاثیر مثبت و معنی دار در دو گروه مسکونی و دیوارکشی و تخریب باغات، متغیر تحصیلات دارای تاثیر معنیدار مثبت در گروه تجاری، متغیر درآمد کل سالانه دارای تاثیر معنی دار و مثبت در گروه ویلا، متغیر نگرش کشاورزان نسبت به حفظ کاربری اراضی کشاورزی دارای تاثیر معنی دار و منفی در گروه های مسکونی، ویلا و دیوارکشی و تخریب باغات، متغیر تمایل به مهاجرت دارای تاثیر معنی دار و منفی در گروه مسکونی و تاثیر معنی دار و مثبت در گروه ویلا، متغیر مرغوبیت و حاصلخیزی اراضی دارای تاثیر معنی دار منفی در گروه های تجاری و دیوارکشی و تخریب باغات، متغیر بعد خانوار دارای تاثیر معنی دار و مثبت در تمامی گروه ها و متغیرهای تعداد شاغلین خانوار در بخش کشاورزی، فاصله اراضی تا مرکز شهر ، داشتن شغل اصلی کشاورزی دارای تاثیر معنی دار و منفی در تمامی گروه های تغییر کاربری می باشند. در این راستا اقدامات لازم برای بالا بردن سود بخش کشاورزی، نظارت بیشتر بر اراضی کشاورزی نزدیک به شهر و جلوگیری از گسترش پدیده ی زمین خواری می تواند در کاهش تغییر کاربری اراضی کشاورزی موثر باشد.