نام پژوهشگر: مهشید جعفرپور
میترا ملایی نژاد مهشید جعفرپور
نتایج: تمام زنان نابارور مورد پژوهش از تنیدگی ناشی از ناباروری به درجات مختلف ، رنج برده و نزدیک به نیمی(46درصد) از آنان، از سازگاری زناشوئی برخوردار نبودند. نتایج نشان داد که این دو متغیر، همبستگی قوی با یکدیگر داشته و سازگاری زناشوئی نمونه ها بر حسب شدت تنیدگی که آنها در اثر ناباروری تجربه کرده اند، متغیر می باشد. در میان متغیرهای مختلف ، مشکلات اقتصادی، ترکیب خانواده، مدت درمان و امید به موفقیت درمان بیشترین همبستگی را با تنیدگی ناشی از ناباروری و مدت آگاهی از مشکل ناباروری و سابقه حاملگی ناموفق، بیشترین همبستگی را با سازگاری زناشویی نمونه های مورد پژوهش ، نشان دادند. بنابراین نتایج این مطالعه گویای آن است که افزایش تنیدگی ناشی از ناباروری موجب بروز اختلالاتی در روابط زناشوئی و کاهش رضایت از زندگی در زنان می گردد.
پروین خلج مهشید جعفرپور
این پژوهش تحقیقی است از نوع نیمه تجربی که به منظور بررسی تاثیر آموزش بر عملکرد مراقبت از خود در کودکان 12-6 ساله پسر مبتلا به فلج مغزی مراجعه کننده به مرکز خدمات کودکان و نوجوانان بهزیستی استان تهران در سال 1375 به انجام رسیده است. این پژوهش بر روی 35 نفر از کودکان فلج مغزی 12-96 ساله پسر مراجعه کننده به مرکز کودکان و نوجوانان بهزیستی استان تهران که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش شامل پرسشنامه و چک لیست بوده که پرسشنامه در ارتباط با مشخصات فردی واحدهای پژوهش و چک لیست، برای تعیین میزان مراقبت از خود در کودکان فلج مغزی در سه حیطه تغذیه، پوشیدن و درآوردن لباس وبهداشت فردی بوده است. همچنین برای آموزش به کودکان فلج مغزی از روش آموزش عملی بصورت گروهی استفاده شده است. بعد از جمع آوری داده های کمی و کیفی و نمایش آنها با جداول آماری از آزمون های ویل کاکسون، من ویتنی و کروس کال والیس برای نتیجه گیری استفاده شد. در مجموع با استفاده از آزمون ویل کاکسون ثابت شد آموزش به کودکان فلج مغزی بر عملکرد مراقبت از خود موثر بوده است (p<0/0001)، همچنینمعین گردید بین تاثیر آموزش و متغیرهای سن کودک رتبه تولد، رتبه تحصیلی، سن مادر، تعداد فرزندان خانواده با استفاده از آزمونه های من ویتنی و کروس کال والیس رابطه معنی دار وجود دارد. براساس یافته های پژوهش پیشنهاداتی جهت پژوهش های بعدی و کاربرد نتایج و یافته های این پژوهش در آموزش خدمات و مدیریت پرستاری ارائه شده است.
پروین عباسی مهشید جعفرپور
این پژوهش یک مطالعه زمینه ای بوده که به منظور (( بررسی میزان تنیدگی و شیوه های مقابله مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز توانبخشی سازمان بهزیستی شهرکرمانشاه)) انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که شیوه مقابله مشکل مدار بیشترین شیوه مقابله ای است که توسط نیمی از مادران جهت رویارویی با مشکلات بکار گرفته می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین میزان تنیدگی با شیوه های مقابله مشکل مدار و هیجان مدار ارتباط معنی داری وجود دارد (p<0/05) . یافته ها حاکی بر آن است که بین میزان تنیدگی و سن واحدهای مورد پژوهش، وضعیت تاهل، تعداد فرزندان خانواده و سن کودک ارتباط معنی داری وجود ندارد (p>0/05). در حالیکه بین سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال، جنس کودک، رتبه تولد کودک و وضعیت هوشی با میزان تنیدگی ارتباط معنی داری وجود دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بین کاربرد شیوه های مقابله و سن واحدهای مورد پژوهش، تعداد فرزندان خانواده، سن کودک، جنس و رتبه تولد کودک ارتباط معنی داری وجود ندارد. در حالیکه بین سطح تحصیلات و شیوه های مقابله افکار، عدم درگیری رفتاری و مقابله فعال ارتباط معنی داری وجود دارد (p<0/05)یافته ها همچنین نشان می دهد که بین وضعیت اشتغال و شیوه های مقابله تفسیر مجدد مثبت و رشد و پذیرش ارتباط معنی دار وجود دارد. نتایج حاکی بر آن است که بین وضعیت تاهل و کاربرد شیوه های مقابله پذیرش و تمرکز بر عواطف و ابزار آن ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین بین وضعیت هوشی و شیوه مقابله تمرکز بر عواطف و ابزار آن ارتباط معنی داری وجود دارد.