نام پژوهشگر: پوراندخت گلکار

تجزیه ژنتیکی کمیت و کیفیت روغن، عملکرد و اجزای آن با استفاده از تلاقی های دای آلل در گلرنگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1388
  پوراندخت گلکار   احمد ارزانی

به منظور برآورد پارامترهای ژنتیکی برای خصوصیات مرفوفنولوژیک، عملکرد، اجزاء عملکرد و خصوصیات مرتبط با کیفیت شامل درصد روغن، پروتئین دانه و اسیدهای چرب (اسید لینولئیک، اسید اولئیک، اسید پالمتیک و اسید استئاریک) نتاج حاصل از تلاقیهای دای آلل 8 رقم گلرنگ در نسل f1 به روش یک گریفینگ، مدل مختلط bو در نسل f2به روش دو گریفینگ، مدل مختلط bو همچنین در هر دو نسل ارزیابی f1 و f2 با مدل هیمن و جینکز مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور تلاقی های دای آلل کامل ژنوتیپ های مزبور در نسلf1 شامل 64 ژنوتیپ در قالب طرح لاتیس سه گانه و تلاقی های دای آلل یکطرفه آنهادر نسلf2 (36 ژنوتیپ) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد، کاشت و مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین ژنوتیپ های مورد بررسی در هر دو نسل مورد ارزیابی بود. نتایج تجزیه واریانس ژنتیکی صفات بر مبنای روش تجزیه و تحلیل گریفینگ حاکی از معنی دار بودن میانگین مربعات قابلیت ترکیب پذیری عمومی ((gca برای کلیه صفات و قابلیت ترکیب پذیری خصوصی (sca) (به جز برای روز تا تکمه دهی)، در نسل های ارزیابی f1 و f2بود، که مبین اهمیت توأم اثرات افزایشی و غیرافزایشی ژن ها در کنترل ژنتیکی این صفات بود. وراثت پذیری خصوصی بالا و درجه غالبیت کمتر از یک برای صفات ارتفاع، تعداد دانه در طبق و لینولئیک اسید در هر دو نسل ارزیابی حاکی از نقش بیشتر اثرات افزایشی ژن ها و کارائی بالای انتخاب برای بهبود آنها بود. وراثت پذیری خصوصی پائین برای صفات تعداد طبق در بوته، روز تا گلدهی، درصد روغن و پروتئین دانه بیانگر اهمیت بیشتر اثرات غالبیت در کنترل ژنتیکی این صفات بود. لذا به منظور بهبود این صفات می توان از روش های مبتنی بر تولید هیبرید بهره جست. برآورد میانگین مربعات اثرات تلاقی های متقابل و اثرات مادری (c) معنی دار برای روز تا سبز شدن، روز تا تکمه دهی، روز تا گلدهی، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه، قطر طبق اصلی و اسید لینولئیک در نسلf1 حاکی از اهمیت توارث سیتوپلاسمی در کنترل صفات ذکر شده می باشد. پارامتر d برای کلیه صفات مورد بررسی در هر دو نسل و پارامترهای h1 و h2 نیز برای کلیه خصوصیات(به جز روز تا تکمه دهی درهر دو نسل و پارامتر h1 برای تعداد شاخه اصلی در بوته در نسلf1) معنی دار بودند. در بین اجزای اصلی عملکرد دانه، تعداد دانه در طبق در هر دو نسل ارزیابی، بیشترین همبستگی مثبت و معنی دار را با عملکرد دانه داشت. صفات کیفی درصد روغن و اولئیک اسید نیز، همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه در هر دو نسل f1و f2داشتند. تجزیه و تحلیل نسل های f1، f2و f2:3 حاصل از تلاقی ژنوتیپ گل سفید بدون خار(اصفهان) با ژنوتیپ گل زرد 191-22 خاردار (مکزیکی) بیانگر توارث تک ژنی برای خارداری و اپیستازی مغلوب (9:3:4) برای رنگ گل بود. اندازه گیری آنتی اکسیدانهای برگی شامل گلوتاتیون ردوکتاز (gr)، سوپر اکسید دیسموتاز (sod)، آسکوربات پراکسیداز ((apx، کاروتنوئید و لیپید پراکسیداسیون ((lp و اجزاء کلروفیل (a،b ، (a+b در ژنوتیپ های والدی و 12 دورگ حاصل از تلاقی 4 ژنوتیپ انتخاب شده از بین 8 والد، انجام شد. نتایج تجزیه واریانس تفاوت معنی داری از نظر محتوای آنتی اکسیدانها و کلروفیل نشان داد. تفاوت معنی داری بین تلاقی های متقابل از نظر سطح آنتی اکسیدانها به جز گلوتاتیون ردوکتاز مشاهده شد که این نتیجه می تواند بیانگر وجود اثرات سیتوپلاسمی معنی دار بر فعالیت آنتی اکسیدانهای برگی باشد. تنوع ژنتیکی 16 ژنوتیپ والدی درشروع آزمایش با استفاده از نشانگر مولکولی issr بررسی شد. از بین 27 آغازگر، 20 آغازگر در بین ژنوتیپها چند شکلی نشان دادند که درصد چندشکلی از 25 تا 91 درصد متغیر بود. در مجموع 204 باند تکثیر شد که از این تعداد 149 باند (13/9 درصد) بین ژنوتیپها چند شکلی نشان دادند. در تجزیه خوشه ای بر اساس نشانگر مولکولیissr و با قطع دندروگرام در ضریب تشابه 57 درصد، ژنوتیپ ها به 4 گروه دسته بندی شدند. ژنوتیپ ac-sunset در گروه اول، ژنوتیپ های ایرانی انتخاب شده از مناطق مختلف جغرافیائی ازجمله اصفهان، اراک، ارومیه و آذربایجان در گروه دوم، ژنوتیپ های مکزیکی 38-7، 138-2 و 191-22 در گروه سوم و ژنوتیپ آلمانی ge62918 با دو ژنوتیپ مکزیکی 216-13 و 45-17 در گروه چهارم قرار گرفتند.

مطالعه ژنتیکی و شناسایی qtlهای کنترل کننده عملکرد و اجزای تحت تنش خشکی در گلرنگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1390
  منظر میرزاهاشمی   پوراندخت گلکار

به منظور تعیین کنترل ژنتیکی صفات کمی مرتبط با تحمل به خشکی در گلرنگ، نسل های f1، f2 و f3 حاصل از تلاقی 111il- (حساس) × 191-22.mex (مقاوم) تهیه و به همراه والدین به طور جداگانه در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با دو تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شهید باهنر کرمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه اصلی، تعداد غوزه در بوته، وزن خشک کل بوته، عملکرد بوته، تعداد دانه در هر بوته، تعداد دانه در هر غوزه و وزن هزار دانه در نسل های مختلف اندازه گیری شد. تجزیه میانگین نسل ها با استفاده از100خانواده f3 و نسل های p1،p2 ،f2 و1f برای هریک از صفات صورت گرفت و نتایج نشان داد که اثرات غالبیت و افزایشی ژن ها تاٌثیر متفاوتی در کنترل ژنتیکی صفات مختلف دارند. می توان برای صفات وزن خشک بوته، عملکرد بوته، وزن هزار دانه، تعداد بذر در بوته و تعداد بذر درغوزه که بیشتر تحت تاثیر اثرات افزایشی می باشند از انتخاب در نسل های اولیه استفاده کرد و برای صفات ارتفاع بوته،تعداد شاخه اصلی و تعداد غوزه در بوته که اثر غالبیت نقش عمده را برعهده دارد از دورگ گیری و ادامه جامعه بعد از آن با روش های مختلف بهره-گرفت. از طرفی با توجه به پیچیدگی اصلاح برای تحمل به خشکی با استفاده از روش های کلاسیک و نظر به پتانسیل روش های اصلاح ملکولی، بدین منظور با استفاده از نشانگرهای ملکولی ssr و issr مکان یابی qtl انجام گرفت، تا با تشخیص تعداد، مکان و میزان اثر qtl های مورد بررسی بتوان قدم اول را برای تحقیقات بعدی جهت توسعه اصلاح به کمک نشانگر برداشت. در این راستا 66 خانواده f3 با 96 نشانگر ssr و 23 نشانگر issr ارزیابی شد و نقشه لینکاژی جمعیت ترسیم گردید. این نقشه 24 گروه لینکاژی مستقل برابر با 646 سانتی مورگان را نشان داد. با توجه به تجزیه qtl به روش مکان یابی فاصله ای مرکب برای صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه اصلی، تعداد غوزه در بوته، وزن خشک کل بوته، عملکرد بوته، تعداد دانه در هر بوته و وزن هزار دانه به ترتیب 2، 3، 1، 4، 2، 6 و 1 qtl شناسایی شد. بیشترین تعداد qtl های بزرگ اثر بر روی گروه های لینکاژی2،4و6 به تعداد 4 qtl شناسایی شد. که نشان دهنده اهمیت بالای این مناطق ژنومی برای کنترل تحمل به خشکی است. بنابراین با اشباع بیشتر ملکولی نواحی qtl یافت شده و براساس میزان مطابقت پارامترهای ژنتیکی بیومتریک و ارزش های افزایشی و غالبیت qtl ها می توان جهت استفاده از نشانگرهای یافت شده برای اصلاح ملکولی تحمل به خشکی گلرنگ برنامه ریزی دقیق نمود.

بررسی خصوصیات کمی و کیفی علوفه و سیلاژ درکشت مخلوط یولاف و ماشک گل خوشه ای پاییزه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1392
  حسین جهانگیری   مسعود ترابی

کشت مخلوط به عنوان راهکاری جهت افزایش عملکرد و پایداری تولید در واحد سطح مطرح می باشد. این مطالعه به منظور بررسی اثر نسبت های مختلف بذری بر روی عملکردکمی وکیفی علوفه و سیلاژ درکشت مخلوط یولاف (avena sativa l.) و ماشک گل خوشه ای (vicia sativa l.) به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 91-90 در مزرعه تحقیقاتی وابسته به مرکز تخقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل نسبت های کاشت 100 : 0، 80 : 20، 60 : 40، 50 :50، 40 :60، 20 :80، 0 : 100 (ماشک – یولاف) به روش جایگزینی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان دادکه تمام صفات اندازه-گیری شده به جز اتانول و نیتروژن آمونیاکی تحت تأثیر نسبت های مختلف بذری قرارگرفتند، به طوری که بیشترین میزان عملکرد علوفه تر و خشک به ترتیب (88/62 تن در هکتار) و (72/15 تن در هکتار) از نسبت های 40 :60 ماشک و یولاف بدست آمد. از لحاظ پروتئین خام، اسید بوتیریک و اسید لاکتیک تک کشتی ماشک، دارای بالاترین حجم بود، هم چنین نسبت بذری 20 : 80 ماشک و یولاف بالاترین حجم اسید استیک را دارا بود. بیشترین میزان الیاف نامحلول در شوینده خنثی "ndf" و هم چنین بیشترین میزان الیاف نامحلول در شوینده اسیدی "adf" از نسبت بذری 60 :40 ماشک و یولاف و بالاترین حجم اسید پروپیونیک نیز در تک-کشتی یولاف مشاهده شد. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که بهترین نسبت بذری نسبت 40 :60 ماشک- یولاف می باشد، که دارای بیشترین عملکرد و از لحاظ کیفی در سطح قابل قبولی بود.

تولید گلوکزآمین هیدروکلرید با استفاده از قارچ های زایگومایست
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی شیمی 1393
  مهران سلطانی تجف آبادی   اکرم زمانی

گلوکزآمین هیدروکلرید منوساکاریدی آمین دار است که در بدن انسان نقش مهمی در ساخت مایع مفصلی و سلامت غضروف ها دارد. با افزایش سن، سنتز این ماده در بدن کاهش می یابد و برای جلوگیری از سایش غضروف ها و ورم مفاصل، این ماده باید از خارج از بدن تأمین شود. این ماده در حال حاضر از کیتین موجود در پوست سخت پوستان دریایی به مانند میگو تولید می شود. این منبع تولید معایبی ازجمله آلرژی داشتن برخی افراد به فرآورده های دریایی، سمیت محصول با فلزات سنگین، یکدست نبودن ترکیب ماده ی اولیه و تهدید منابع آبزی دارد؛ از طرفی دیواره سلولی قارچ های زایگومایست حاوی مقادیر قابل توجهی از کیتین و کیتوزان است که می تواند به گلوکزآمین تبدیل شود، ولی تاکنون تولید و خالص سازی گلوکزآمین از قارچ های زایگومایست انجام نشده است. در این پژوهش، گلوکزآمین با استفاده از زیست توده پیش فرآوری شده قارچ رایزوپوس اورایزه تولید شد. در پیش فرآوری انجام گرفته ابتدا پروتئین و پلی فسفات های دیواره سلولی جدا شد. بازده پروتئین زدایی 15% و بازده فسفات زدایی 79% بود. سهم کیتین و کیتوزان زیست توده پیش فرآوری شده به ترتیب 33 و 8/24 درصد اندازه گیری شد. برای تولید گلوکزآمین از زیست توده پیش فرآوری شده، از اسید هیدروکلرید استفاده شد. در این پژوهش برای بازیابی گلوکزآمین پس از اتمام واکنش، ابتدا محلول اسیدی فیلتر شد و محلول اسیدی شفاف عاری از ترکیبات واکنش نداده و ناخالصی ها به مدت 1 روز زیر هود با جریان ملایم هوا قرار داده شد. پس از تبخیر اسید، رسوب تشکیل شده با استفاده از اتانول از سطح ظرف، و با استفاده از کاغذ صافی از اتانول جدا شد. رسوب به دست آمده پس از خشک شدن در آون، با آب مقطر مخلوط و با کربن فعال با نسبت 1:1 در آون 55 درجه سانتی گراد به مدت 2 ساعت تماس داده شد؛ سپس دوباره آمیزه فیلتر شد و آب محلول گلوکزآمین تبخیر و گلوکزآمین به دست آمده توزین شد. کیفیت گلوکزآمین تولیدی با آنالیزهای ftir و dta بررسی شد و نتیجه گیری شد که پیک های گروه عاملی در نمونه به دست آمده با پیک های به دست آمده برای گلوکزآمین استاندارد همخوانی دارند و همچنین نقطه ذوب گلوکزآمین تولیدی 187 درجه سانتی گراد است که با میزان 190-192 درجه سانتی گراد برای گلوکزآمین خالص هم خوانی دارد. مدلی سه متغیره با متغیر بودن غلظت اسید هیدروکلرید در 6 تا 12 مولار، دما در 70 تا 110 درجه سانتی گراد و زمان بین 1 تا 5 ساعت با نسبت ثابت 150 میلی لیتر بر گرم زیست توده عاری از پروتئین و فسفات طراحی شد و نتیجه گیری شد که علاوه بر زمان و دما، غلظت و دما نیز بر بازده تولید گلوکزآمین برهم کنش دارند و غلظت و دما به ترتیب از مهم ترین عوامل در هیدرولیز اسیدی هستند. همچنین نتایج نشان داد که برای کاهش تخریب گلوکزآمین تولیدی، متغیرهای دما و غلظت نباید همزمان در حداکثر مقدار خود باشند.