نام پژوهشگر: الهام امینی
الهام امینی عفت السادات مرقاتی خویی
تمایلات جنسی را می توانیم سازه ای چند بعدی بدانیم که ابعاد اصلی آن را فرهنگ و جامعه می سازد. فرهنگ و جامعه در حوزه وسیعی از زندگی فرد وارد می شود و رابطه بین انسان و واقعیت است. هیچ محرکی به طور مستقیم بر روی فرد عمل نمی کند، مگر از فراسوی معانی که عوامل اجتماعی و فرهنگی آن را تبیین می کنند. تمایلات و رفتارهای جنسی از این اصل مجزا نیستند و بر همین اساس می توانیم ادعا کنیم که تمایلات و رفتارهای جنسی اگرچه دارای مبنایی بیولوژیک نیز هستند؛ اما بیش از آن، فراگردی اجتماعی، فرهنگی و آموختی اند. طرح دیدگاه اخیر به منزله طرح موضوع رفتار جنسی به عنوان یک بر ساخته اجتماعی، فرهنگی و به مثابه یک واقعیت اجتماعی است که نیاز به بررسی و کاوش بیشتر در این زمینه دارد. اختلالات جنسی و رفتارهای همواره بخش تاریک و مورد اغماض زندگی زنان کشور ما را تشکیل میدهد این در حالی است که در سومین کنگره سلامتجنسی و خانواده در سال 84 اعلام شد که علت بیش از 60% طلاقها در کشور اختلالات جنسی می باشد. در این پژوهش با شیوه نمونه گیری داوطلبانه هدفمند از نظر نسلی و تعیین حجم نمونه به شیوه ایده ال نمونه گیری به چگونگی تاثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی بر اختلالات جنسی و چگونگی تغییر هنجارهای جنسی با تغییر نسل پرداختیم. یافته های این پژوهش با توجه به رویکرد کیفی ( مصاحبه های متمرکز گروهی و فردی ) نشان می دهد سناریوی مسلط مرد محور با استفاده از قوانین نوشته شده و نا نوشته در بستر جامعه سنتی نمایشنامه جنسی زنان را ترسیم می کند و زنان نیز با باز تولید آن سبب گسترش می گردند تنها استراتژی که در قبال این سناریو می گیرند اغماض و سکوت است یعنی بر خلاف نظریات فمینیستی که بیشتر مردان را مورد انتقاد قرار می دهند پژوهش ما می گوید که زنان نیز در کنار مردان در ساختن ساختارهای مرد محور جامعه شریک می باشند یعنی زنان هم متاثر از ساختارها هستند و هم با باز تولید آن در تحکیم همان ساختارها موثرند.
مریم برومند الهام امینی
زلزله صرف نظر از آنکه یک پدیده طبیعی تلقی می شود، در طول تاریخ همواره روی دیگری نیز داشته است: فاجعه. پایان نامه حاضر می کوشد تلاشی باشد در پاسخ به این سوال که دانش شهرسازی به عنوان یک دانش میان رشته ای چگونه می تواند آسیب های کالبدی ناشی از زلزله در شهرها را کاهش دهد؟ پاسخ به این سوال با تاکید بر بافت شهر و فرضیه قرار دادن موارد زیر مورد کنکاش گرفته است: فرضیه 1: به نظر می رسد الگوی بافت شهری در کاهش یا افزایش آسیب های کالبدی ناشی از زلزله موثر است. فرضیه 2: انتظار می رود بافت منظم (شطرنجی) نسبت به بافت ارگانیک آسیب پذیری کمتری در برابر زلزله را متحمل شود. پس از بررسی منابع علمی و تجربیات جهانی و انتخاب شاخص های پژوهش یعنی ویژگی های ساختمانی (تعداد طبقات، کیفیت بنا، کیفیت مصالح و سازه)، قطعه بندی اراضی (انتظام بافت، نسبت اعیان به عرصه، مساحت قطعه)، کیفیت شبکه راه (انتظام شبکه راه و عرض راه)، فاصله از گسل و فاصله از فضاهای باز، نتایح حاصل از تهیه پرسش نامه به کمک نرم افزار spss برای آزمون فرضیه اول و مقایسه نتایج حاصل از مدل تحلیلی پژوهش در دو محدوده با بافت شطرنجی (شهرک غرب) و بافت ارگانیک (درکه) با استفاده تلفیقی از تکنیک ahp و نرم افزار gis با مطالعات گروه جایکا (jica) برای آزمون فرضیه دوم مورد استفاده گرفت. نتیجه نهایی گویای آن است که بافت شهر به عنوان شالوده و استخوان-بندی شهر تاثیر قابل توجهی در میزان آسیب پذیری شهر از زلزله دارد. صرف نظر از نقش ویژگی های ساختمانی هرچه قطعه بندی اراضی منظم تر، دسترسی به فضاهای باز و معابر با عرض بالای 6 متر بیشتر، فاصله از گسل بیشتر و نسبت اعیان به عرصه در قطعات کمتر باشد، می توان گفت که آسیب پذیری قطعات در برابر زلزله کمتر خواهد بود.
آیدین ترکمه الهام امینی
مسئله ی تحقیق، عدم تکوین برنامه ریزی در ایران، و به بیان دقیق تر، کاوش در پیوند برنامه ریزی و دموکراسی در ایران و کوشش در تشریح و تبیین چنین پیوندی است. تحقیق حاضر دارای سه هدف اصلی است. این تحلیل در پی آن است تا اولاً، به طور عام به چیستیِ معنا و مفهومِ گفتمان برنامه ریزی در دوران کنونی بپردازد، ثانیاً، نشان دهد در حال حاضر در ایران، بین برنامه ریزی و دموکراسی ارتباطی ناگسستنی وجود دارد و با نادیده گرفتن پیوند برنامه ریزی و دموکراسی در ایران در واقع هر دو را انکار کرده ایم، و ثالثاً برخی روایت ها که به مسائل ساختاری جامعه ی ایران می پردازند و نیز قوانینی که در حوزه ی مسائل مربوط به برنامه ریزی شهری و منطقه ای تصویب و اجرا می شوند را بررسی نماید تا از این طریق، عدم تکوین گفتمان برنامه ریزی و لزوم تاکید بر پیوند برنامه ریزی و دموکراسی را در ایران به طور عینی تری نمایان سازد. سوالات تحقیق را می توان در دو سطح بیان کرد. در سطح تحلیل نظری، سوالات معطوف به مسائل ساختاری هستند و در سطح تحلیل موردی که به بررسی قوانین می پردازد، سوالات معطوف به موارد عینی تر هستند. دو سوال اصلی و همبسته ای که تحقیق حاضر در سطح تحلیل نظری در پی پاسخ به آن ها است عبارتند از : 1. ابعاد، ویژگی ها و مولفه های گفتمان برنامه ریزی چیستند؟ 2. در دوره ی زمانی کنونی ارتباط بین برنامه ریزی و دموکراسی در ایران چیست؟ و در سطح تحلیل موردی، سوالی که این تحقیق در پی پاسخ به آن است این است که بر مبنای مولفه های گفتمان برنامه ریزی، قوانینی که بر حوزه ی برنامه ریزی شهری و منطقه ای ایران اثر گذارند چه وضعیتی دارند؟ تحقیق حاضر، تحقیقی کیفی است. اطلاعات به وسیله ی فیش گردآوری می شود. روش تحلیل اصلی به کار رفته در این تحقیق، روش تحلیل ثانوی است. برای تحلیل از رویکرد (هایی) فلسفی، از جمله اقتصاد سیاسی فضا و پراگماتیسم استفاده شده است. تحقیق حاضر نوعی تحقیق بنیادی و در عین حال کاربردی است. نه تنها از لحاظ تاریخی با حداقلی از دموکراسی عجین بوده است، بلکه بر مبنای تحلیلی که در این تحقیق ارائه می شود، برنامه ریزی و دموکراسی دو پدیده و مفهوم همبسته اند که حرکت در راستای تحول و ارتقای یکی به تحول و ارتقای دیگری منجر می گردد و فقدان یکی، بیانگر فقدان دیگری است. برنامه ریزی، بستر شکل گیری دموکراسی است. در واقع با بررسی وقایع تاریخی در اروپای غربی که محمل ظهور شهر سرمایه داری و برنامه ریزی بوده اند، تقدم کنش انسانی بر شکل گیری نهادهای دموکراتیک به وضوح به چشم می خورد. مردم با حضور در فرایندهای تصمیم گیری جمعی، اشکال اولیه ی برنامه ریزی را پدید آوردند و با ایفای نقش شهروندان صاحب حقوق سلب ناشدنی و منافع مشخص، و با درک تعارض میان منافع، در پروسه ای عملی و البته تدریجی، نه تنها فرایند برنامه ریزی را شکل دادند، بلکه با پیگیری چنین رویه ای، دست به خلق نهادهای دموکراتیک شهری زدند. به این معناست که برنامه ریزی، بستری برای دموکراسی تعریف می شود.
عاطفه فریدنژاد لعلا جهانشاهلو
عمده طرح هایی که به منظور حل معضلات بافت های فرسوده شهری در ایران تهیه شده اند به دلیل عدم توجه کافی به ظرفیت ها و نقاط قوت این بافت ها و ساکنان آن ها به تمام اهداف مورد نظر دست نیافته اند. نگاه صرفا کالبدی این طرح ها در گذشته باعث شد که سازمان اجتماعی موجود نادیده گرفته شده و در مرحله اجرا به دلیل عدم استقبال ساکنین با توفیق چندانی روبرو نشود. توسعه دارایی مبنا اجتماع محلی، رهیافتی کار آمد در حل مسائل پیش گفته محسوب می شود. براساس این رویکرد بافت های فرسوده علاوه بر نیاز ها واجد ظرفیت هایی هستند که زمینه را برای پیشرفت فراهم می کند. با توجه به این که این بافت ها محله های قدیمی شهر ها را تشکیل می دهند، سرمایه اجتماعی موجود در آن ها مهمترین ظرفیت برای توسعه محسوب می شود. هدف از این پژوهش بررسی نقش رویکرد دارایی مبنا در بهسازی محله های دارای بافت فرسوده می باشد. این پژوهش یک «تحقیق نظری، همبستگی و کمی» است. داده های اولیه از طریق مشاهده میدانی و پرسشنامه و جلسه های بحث گروهی حاصل شدند. داده های ثانویه با مطالعه کتابخانه ای و متون موجود و پژوهش های گذشته در مورد محله شهید خوببخت و طرح تفضیلی منطقه 15 شهر تهران به دست آمدند. اعتبار این پژوهش بر اساس اعتبار محتوایی است. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده خواهد شد. برای تحلیل توصیفی داده ها از آماره های میانگین و درصد فراوانی و نمودار ستونی توزیع فراوانی استفاده می شود. روش های آماری برای آزمون فرضیه ها و پایایی ابزار تحقیق، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیونی چندگانه و آزمون آلفای کرونباخ می باشد. از آن جا که یکی از مهم ترین ظرفیت های هر محله سرمایه اجتماعی آن است لذا در این نوشتار به مطالعه سه شاخص از سرمایه اجتماعی (پیوند های همسایگی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی) به منظور استفاده از این ظرفیت ها در بهسازی محله خوببخت در منطقه 15 تهران پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که سرمایه اجتماعی در محله خوب بخت در سطح پایینی قرار دارد و علاوه بر آن بر بهسازی محله خوب بخت تاثیر مستقیم دارند. لذا لازم است تا برنامه ریز با توجه به حوزه تصمیم سازی خود در جهت اتخاذ راهکار ها و ارائه پیشنهادات در مواردی که اختیارات لازم را ندارد، در جهت ارتقای سرمایه اجتماعی در محله خوب بخت تلاش کند.
فاطمه روح افزا علیرضا بندرآباد
در دنیای امروز که بیش از 75 درصد مردم جهان در شهرها زندگی می کنند، شهرهای جدید نقش عمده ای در برنامه ریزی شهری جهت اسکان شهرنشینان ایفا می کنند. شهرهای جدیدی که وقتی صحبت از آن ها به میان می آید، ذهن انسان به سمت آرمان شهرهایی مطابق با تفکرات بدیع شهرسازی- شهرهایی با فضاهای امن، با کانون های قوی اجتماعی و ... سوق پیدا می کند. ولی در واقعیت چنین شهرهایی وجود ندارد. برنامه ریزان و طراحان شهری توجه خود را صرفا جهت رسیدن به اهداف و مقاصد کمی اولیه در پروسه برنامه ریزی شهرهای جدید معطوف داشته اند و برنامه ریزی جهت ارتقا کیفیت فضاها و توجه به مسائل کیفی در این شهرها در زیر سایه سنگین برنامه ریزی کمی قرار گرفته است. از جمله فضاهای مهم موجود در شهرهای جدید، فضاهای عمومی است، فضاهایی که در اطراف ما وجود دارند و بخش اعظمی از زندگی روزمره شهری ما را تشکیل می دهند، فضایی که کودکان ما در آن مشغول به بازی و تفریح اند و ما هر روز برای رفتن به محل کار، منزل، مدرسه، دانشگاه و ... از آن عبور می کنیم. با توجه به اینکه فضاهای عمومی ما را کاملا در بر گرفته اند و می تواند نقش مهمی را در ایجاد حس تعلق مردم نسبت به محیط زندگی خود ایجاد کند. توجه به کیفیت این فضاها می تواند تاثیر به سزایی بر جنبه های مختلف زندگی ما از جمله حیات مدنی، تعاملات اجتماعی، سلامت روانی و فیزیکی و ... داشته باشد. در این تحقیق، با هدف ارزیابی عوامل موثر بر کیفیت فضاهای عمومی شهرهای جدید، سعی بر آن است که با شناخت مفهوم کیفیت فضاهای عمومی، بررسی و مطالعه ادبیات و تجربه های جهانی مربوطه، معیارها و زیرمعیارهای موثر بر کیفیت فضاهای عمومی شهرهای جدید شناسایی شده تا بتوان با سنجش و ارزیابی آن ها در محدوده مورد مطالعه به هدف تحقیق دست یافت. روش انجام این تحقیق، بر مبنای استفاده از آزمون های آماری اسمیرنوف کولموگروف، t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن و تحلیل عاملی می باشد. در نهایت پس از انجام تحلیل های آماری، سطح کیفی فضاهای عمومی شهر جدید پرند، پایین تر از حد متوسط ارزیابی گردید و وجود رابطه معنادار بین معیارهای مورد استفاده در تحقیق و متغیر وابسته کیفیت فضاهای عمومی تایید گردید.
ندا اصل فلاح الهام امینی
روال رایج شهرسازی ایران دچار سرسپردگی به حرکت سواره شده است، در واقع در سنت شهرسازی رایج، برنامه ریزی برای ماشین همواره مقدم بر برنامه ریزی برای انسان است. کاهش کیفیت محیط شهری از پیامدهای این امر می باشد. حاد شدن مشکلات شهری مانند آلودگی محیط، دشواری رفت و آمد، نا امنی راه ها، انحطاط مراکز تاریخی شهرها، افت کیفیت فضاهای شهری، مشکلات خرید و دسترسی به خدمات، مشکلات رفت و آمد ناتوانان، افزایش فشارهای روانی، افول ارزش های بصری و ... مسئولین شهری را بر آن داشته تا واکنش گسترده ای علیه سلطه حرکت موتوری از خود نشان دهند. به کار گیری دوچرخه در سیستم حمل و نقل غیر موتوری به عنوان بخشی از سیستم حمل و نقل شهری و ایجاد تسهیلات لازم برای استفاده ایمن از دوچرخه، از جمله تغییرات نوین بوده است. البته استفاده از دوچرخه نیازمند وجود امکانات و شرایط مناسب می باشد و عوامل مختلفی در میزان استفاده از این وسیله موثر می باشند، در این پایان نامه ما به بررسی این عوامل پرداخته ایم، در واقع هدف این پایان نامه عبارت است از "بررسی عوامل موثر بر میزان استفاده از دوچرخه به عنوان سیستم حمل ونقل درون شهری". در این پژوهش که از نوع کاربردی می باشد، از روش تحقیق توصیفی و موردی زمینه ای استفاده شده است. برای بررسی مبانی نظری موجود در این زمینه و نیز تجارب دیگر کشورهای جهان و استخراج شاخص ها از ابزار مطالعات کتابخانه ای و برای شناخت وضع موجود در محدوده مورد مطالعه از اسناد و مشاهدات میدانی، استفاده گردیده است. شاخص های استخراج شده از مبانی نظری و تجربیات موفق جهانی به سه دسته کالبدی، مدیریتی و فرهنگی تقسیم شده و فرضیات مطرح شده مورد آزمون قرار گرفتند. برای آزمون فرضیه اول آزمون دوجمله ای و برای آزمون فرضیات دوم، سوم و چهارم آزمونt تک نمونه ای به کار برده شده است. طبق نتایج به دست آمده هر چهار فرضیه اثبات شده که نشان گر وجود مشکلات کالبدی، مدیریتی و فرهنگی و در نتیجه شرایط نامناسب موجود در محدوده مورد مطالعه می باشد. در انتها برای رتبه بندی وضعیت شرایط حاکم بر منطقه از آزمون فریدمن استفاده کرده ایم که طبق نتایج به دست آمده بیشترین مشکلات موجود به ترتیب مربوط به شرایط فرهنگی، کالبدی و مدیریتی می باشد.
الهه صادق مقدسی واراز مرادی مسیحی
جهت شناسایی مولفه های کیفیت محیط زندگی موثر بر میزان رضایتمندی شهروندان «تئوری رضایت شهروندان» و «رویکرد سنجش میزان رضایتمندی سکونتی» به عنوان رویکرد نظری پژوهش برگزیده شدند. سپس با تشریح روش شناسی بررسی کیفیت محیط زندگی روش های آماری مانند آزمون همبستگی،ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کولموگروف- اسمیرنوف،آزمون فریدمن و تحلیل مسیر(رگرسیون چندگانه) به منظور تحلیل داده های گردآوری شده به وسیله ی پرسشنامه انتخاب شدند. معیارهای دسترسی، تسهیلات کالبدی- خدماتی، تعاملات اجتماعی و تعلق مکانی، ایمنی و امنیت، متغیرهای محیطی، بناها و فضاها در این راستا شناسایی و انتخاب شدند تا تأثیرشان بر رضایتمندی از کیفیت محیط زندگی مورد تحلیل قرار گیرد. برای سازمان دهی به معیارها و زیر معیارها، مدل تجربی بررسی کیفیت محیط زندگی بر اساس معیارهای اثر- محور مبتنی بر رضایتمندی شهروندان جهت رسیدن به هدف پژوهش مورد استفاده قرارگرفته است، در نهایت پس از به کارگیری آزمون های آماری، اولویت بندی معیارهای کیفیت محیط زندگی درمحدوده مورد مطالعه (محله سعادت آباد) انجام شده، نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن است که در بین متغیرهای مستقل یا به عبارت کلی تر مولفه های کیفیت محیط زندگی، متغیر تسهیلات کالبدی- خدماتی در اولویت اول، فاکتورهای محیطی در اولویت دوم و متغیر دسترسی از دیدگاه پاسخ دهندگان در اولویت آخر می باشد. همچنین با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون وجود رابطه مستقیم بین همه مولفه های کیفیت محیط زندگی و متغیر وابسته رضایتمندی شهروندان تأیید گردید.
الهام امینی حمایت شکاری
آشکارسازهای فرابنفش کاربردهای صنعتی و محیطی زیادی از قبیل مونیتورینگ لایه ازن، پرتودرمانی، تشخیص شعله، سنسورهای زیستی و شیمیایی دارند. در سال های اخیر، آشکارسازهای فرابنفش با استفاده از مواد با گاف انرژی پهن ساخته شده اند. اکسید روی یک ماده نیمه هادی با گاف انرژی مستقیم و پهن (ev3/3) با انرژی اکسیتونی زیادی حدود mev60 می باشد. ساختار این ماده هگزاگونال ورتزیت است که قابلیت کاربرد برای سنسورهای گازی، دیودهای گسیل نور، لیزرهای فرابنفش و به خصوص آشکارسازهای فرابنفش را دارد. در این پایان نامه، نانوذرات zno با چهار روش شیمیایی محلول ( سونوشیمی، هیدروترمال، سل- ژل و حمام شیمیایی) سنتز و با تغییر شرایط سنتز مانند زمان و دمای واکنش نانوذراتی با اندازه و مورفولوژی های مختلف بدست آمده است. نانوذرات با آنالیز xrd، طیف سنجی uv و اسپکتروسکوپی ft-ir مشخصه یابی شدند. و مورفولوژی آنها، توسط تصاویر sem تعیین شده و مورفولوژی نانوذرات سنتز شده با روش سونوشیمی صفحه ای شکل بوده درحالیکه با روش هیدروترمال و سل-ژل به ترتیب نانوذرات میله ای و کروی حاصل شده است. نانوذرات حاصله در ناحیه فرابنفش جذب و در ناحیه مرئی عبور خوبی نشان می دهند. نانوذرات تهیه شده به روش سل- ژل، بسیار ریز بوده و خلوص بالایی نشان می دهند. همچنین استفاده از امواج فراصوت در طی فرایند سنتز، نانوذرات یکنواختی ایجاد می کند. از نانوذرات سنتز شده، آشکارساز فرابنفش تهیه شد و اثر تغییر شرایط واکنش، روی پارامترهای آشکارسازی آنها بررسی گردید. آشکارسازهای فرابنفش ساخته شده در این پروژه، با یک روش ساده و اقتصادی ساخته شده اند که ساختار آنها فلز-نیمه هادی– فلز بوده و در آن از الکترودهای مس لایه نشانی شده روی زیرلایه فایبرگلاس استفاده شده است و نانوذرات سنتز شده، روی این زیرلایه قرار می گیرند. با اعمال بایاس خارجی به آشکارسازهای ساخته شده، جریان تاریکی و جریان تحت تابش نور فرابنفش اندازه گیری شد. مشخصه جریان – ولتاژ این آشکارسازها، خطی بوده و جریان تاریکی کمی دارند. سایر پارامترهای آشکارساز این نمونه ها مانند پاسخ دهی، دتکتیویته، بهره و حساسیت نیز محاسبه شده است. اشکارسازهای ساخته شده با نانوذرات سنتز شده به روش سل- ژل نتایج آشکارسازی بهتری نشان می دهند به عنوان مثال، پاسخ دهی (a/w)467/31، بهره 806/177 و حساسیت 94400 برای یکی از نمونه ها مشاهده شده است. سریعترین پاسخ دهی برای دتکتورهای ساخته شده از نانوذراتی که به روش هیدروترمال سنتز شده بودند، مشاهده شده است که این پاسخ حدود ms100 (زمان رسیدن به جریان اشباع) برای تعدادی از نمونه ها ثبت شده است.
علی رحیمی الهام امینی
از نحــوه استقرار مکان ها (عملکردها)، کانون ها و مــحورهایی تشکیل می شود که در یک ارتباط درونی با همدیگر، شـبکه ای از مراکز و محـورها یا به عبارتی درست تر “ساختار فضایی“ شهر را پدید می آورند. عدم توجه به سامان دهی ساختار فضایی یک شهر منجر به بروز مشکلاتی از قبیل از دست رفتن انسجام فضایی، کاهش کارایی در سطح شهر و در نهایت کاهش مطلوبیت محیط زندگی شهروندان خـواهد شد. بر این اساس می توان ارتباط قوی میان ساختار فضایی و کیفیت زندگی در شهری قائل بود. پژوهش پیش رو با هدف شناسایی و تدوین راهبردهای مناسب برای بهبود ساختار فضایی شهر کاشان با بهره گرفتن از اصول رویکرد رشد هوشمند شکل گرفته است. به منظور دستیابی به این هدف پس از تبیین مفهوم ساختار فضایی شهر و مولفه های آن و شناسایی اصول رویــکرد رشد هوشمند، به تحلیل راهــبردی (swot) مولفه های این ساختار در شهر کاشان پرداخته و اقدام به تدوین راهبـردهایی برای هر یک از مولفه های تشکیل دهنده ساختار فضایی با استفاده از اصول رویکــرد رشد هوشمند مرتبط با ساختار فضایی نموده ایم. در این راستا از روش هایی از قبیل مشاهده، پیمایش، و مراجعه به صاحب نظران برای شناخت ساختار فضایی شهر استفاده شده است. در این پژوهش کاربردی با استفاده از تحلیل راهبردی، نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصت های اجزای ساختار فضایی شهر کاشان براساس اصول رویکرد رشد هوشمند را مشخــص شده و با تقابل آن ها راهبردهای مناسب برای بهبود ساختار فضایی شـهر کاشان تدوین گردیده است. بهره گیری از این راهبردها و راهـکارهای اجرایی مشتق از آن، باعـث ساماندهی و انسجام فـضایی شـهر کاشان براساس اصول رویکرد رشد هوشمند شـده و در نتیجه کیفیت زنـدگی شهروندان را در پهنه های شهری افزایش خواهد داد.
توحید صفرلو الهام امینی
افزایش مشکلات شهری و هرچه گسترده تر و پیچید تر شدن ماهیت مشکلات شهری در سکونتگاه های جوامع مختلف شهری در جهان، اهمیت پرداختن به چگونگی یافتن و چگونگی گشودن آن مشکلات را در تدوین فرایند برنامه ریزی شهری روشن می سازد. در این میان به کارگیری "تفکر خلاق "، ابزاری نیرومند برای برنامه ریزان شهری در جهت مقابل? مثبت با تغییرات سریع و پیچید? مشکلات شهری فراهم آورده است که ضرورت بهره گیری از شیوه های جدید تفکر پیرامون برنامه ریزی با محوریت زندگی مردم و گشودن مشکلات با اختیار شیو? تدبیرشد? "مشکل ـ یابی " و "مشکل ـ گشایی خلاق " به عنوان فرایند ذهنی خلق راه حل برای مشکلات، در اجتماع محلی را آشکارتر می سازد. در کشور ما نیز ناکارآمدی برنامه های شهری مبتنی بر رهیافت های سنتی و عدم توجه و بهره گیری از شیوه ها و فنون مشکل ـ یابی و مشکل ـ گشایی در فرایند برنامه ریزی نتیجه ای متفاوت با دستاوردهای نظری و تجربی جهان به همراه داشته است که از جمله آن می توان به عدم به کارگیری در سطح اجتماع اشاره نمود. به این ترتیب می توان به ضرورت به کارگیری شیوه ای مبتنی بر اختیار یک "فرایند مشکل ـ یابی ـ مشکل ـ گشایی" و معرفی روشی برای برنامه ریزی که بتواند مشکل ـ یاب و مشکل ـ گشا بوده و بتواند در سطح اجتماع کار کند پی برد. حال می توان به عنوان یک سوال کلی این گونه بازگو نمود که : آیا می توان بین "برنامه ریزی توسعه اجتماع" و "فرایند مشکل ـ گشایی خلاق" ارتباط برقرار نمود؟ چگونه و به چه ترتیب این ارتباط برقرار می گردد؟ شهر قزوین بعنوان یکی از بزرگترین مراکز فعالیت های اداری، اقتصادی و سکونتگاهی کشور به واسطه موقعیت و شرایط خاص خود با مشکلات فراوانی (چون ازدحام، آلودگی هوا، مسکن، نرخ بالای بیکاری، خدمات عمومی ناکافی، فقر و توزیع درآمدی نابرابر) مواجه می باشد، بر این مبنا شهر قزوین بعنوان نمونه موردی در سطح کلان، این پایان نامه انتخاب می گردد و فرایند برنامه ریزی مبتنی بر اختیار فرایند مشکل ـ یابی ـ مشکل ـ گشایی در محل? آخوند این شهر به منظور پرداختن به چگونگی یافتن و گشودن مشکلات آن، بکار برده می شود. محله ای که به لحاظ داشتن پیچیدگی در ماهیت مشکلات شهری و مشکلات برنامه ریزی شهری و تداوم شیوه هایی که اهمیت "مشکل ـ یابی" را نادیده گرفته اند، نه فقط مشکلاتی جدید در آن بروز نموده، بلکه مشکلات موجود نیز پابرجا مانده، تشدید شده و پیامدهایی به بار آورده است، پیامدهایی که نه تنها ساکنین منطقه را به تنگنا کشانده بلکه موجبات مشکلات متعدد برای ساکنان شهر را نیز فراهم آورده است. 2) اهمیت موضوع تحقیق و دلایل انتخاب آن: با وجود ناکارآمدی برنامه ریزی جامع و مبتنی بر رهیافت های سنتی، این نوع برنامه ریزی از سوی متخصصان برنامه ریزی شهری به نقد کشانده شده است. از سویی افزایش مشکلات شهری و هرچه گسترده تر و پیچید تر شدن ماهیت مشکلات شهری در سکونتگاه های جوامع مختلف شهری در جهان، اهمیت پرداختن به چگونگی یافتن و چگونگی گشودن آن مشکلات را در تدوین فرایند برنامه ریزی شهری روشن می سازد. از آن جایی که در شرایط جدید شیوه ها و رهیافت های سنتی برنامه ریزی مناسبت خود را از دست داده اند، بسیاری از سازمان ها و نهادهای مدیریت و برنامه ریزی، بر بکارگیری برنامه ریزی "از بالا به پایین " مبتنی بر " اجتماعات محلی " و "توسعه اجتماع " و "برنامه ریزی توسعه اجتماع " تاکید دارند. رهیافت برنامه ریزی توسعه اجتماع بر ظرفیت های موجود در اجتماع، توجه به سرمایه های اجتماعی، حضور نهادهای مدنی در فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری و مشارکت مردم در فعالیت های شهری و ارائه مسیری کارآمد و خلاق برای حل مشکلات برنامه ریزی تاکید دارد. این رهیافت در جستجوی تعامل اجتماعی بوده و کمتر به مداخلات کالبدی می پردازد و با نگاه فرایندگرا به پایداری تصمیمات در سطوح مختلف خواهد انجامید. این رهیافت جدید به عنوان برنامه ریزی غیرمتمرکز و غیرجامع برپای? برنامه ریزی دموکراتیک در مقابل برنامه ریزی ناکارآمد جامع و رسمی است و بر قلمرو اجتماع محلی یعنی جایی که زندگی واقعی و روزمره مردم جریان دارد و رفتارهای جمعی ظهور پیدا می کند در مقیاس خرد شهری تاکید دارد. از این روی فرایند برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر اختیار فرایند مشکل ـ یابی ـ مشکل ـ گشایی در محله آخوند قزوین که به لحاظ کارکردی و با توجه به معیارهای یک اجتماع، مطابق با انگاشت اجتماع محلی است، به منظور پرداختن به چگونگی یافتن و گشودن مشکلات آن، به کار برده می شود تا زمینه لازم برای به کارگیری شیوه های موثرتر در فرآیند برنامه ریزی را فراهم آورده و عملکرد برنامه ریزی در سطوح خرد شهری را اصلاح نماید. 3) هدف های تحقیق: بر مبنای موضوع پژوهش و در راستای پاسخگویی به پرسش ها، اهداف پایان نامه در دو دسته اهداف کلی و موردی تقسیم بندی می شوند. هدف کلی این پایان نامه به شرح زیر است: • ایجاد ارتباط بین برنامه ریزی توسعه اجتماع و فرایند مشکل ـ یابی ـمشکل ـگشایی خلاق. اهداف موردی این پایان نامه که در ارتباط با پدیده مورد برنامه ریزی است. به شرح زیر است: • اصلاح عملکرد برنامه ریزی در سطوح خرد شهری با آزمون به کارگیری برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند. • یافتن مشکلات محله آخوند از طریق آزمون به کارگیری فنون مشکل ـ یابی ـ گشایی خلاق در برنامه ریزی توسعه اجتماع. • تعیین قیود و محدودیت های برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند. • تعیین فرصت های برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند. 4) سوالات یا فرضیه های تحقیق (بیان بین متغیر های مورد مطالعه): برنامه ریزی شهری به طور کلی برای تدوین برنامه و ارائه سیاست ها در جهت رفع و کاهش مشکلات موجود فعالیت می کند. رهیافت مبتنی بر توسعه اجتماع نیز به عنوان رهیافتی از پایین به بالا توجه به مشکلات را در سطح اجتماع محلی در بر می گیرد. در واقع از آن جا که تاکنون تدوین برنامه های شهری اهداف توسعه را مبتنی بر شناخت و تحلیل مشکلات واقعی عرصه مورد برنامه ریزی قرار نداده اند یکی از موارد ناکارآمدی آن ها پاسخگو نبودن در رفع و یا کاهش مشکلات افرا ساکن در اجتماع است، بنابراین پرسش اساسی این پایان نامه در زمینه توجه به فرایند شناخت مشکل و ارائ? چارچوبی برای خلق راه حلی خلاق در فرایند برنامه ریزی توسعه اجتماعات چون "برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق " قرار دارد. در این پایان نامه سعی شده است پرسش ها ساختار سلسله مراتبی داشته باشند تا درنهایت امکان پاسخگویی به آن ها وجود داشته باشد. بدین منظور پرسش ها در دو دسته پرسش های کلی و موردی دسته بندی شده اند: پرسش کلی این پایان نامه عبارتست از: ? فرآیند برنامه ریزی مشکل گشایی خلاق چیست و چگونه می توان از آن در فرآیند توسعه اجتماع استفاده نمود؟ پرسش های موردی این پایان نامه که در ارتباط با پدیده مورد برنامه ریزی است به شرح زیر است: ? آیا با به کار گیری فرایند برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند شهر قزوین می توان عملکرد برنامه ریزی در سطوح خرد شهری را اصلاح نمود؟ ? قیود و محدودیت های به کارگیری برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند شهر قزوین کدامند؟ ? فرصت های به کارگیری برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق در محله آخوند شهر قزوین کدامند؟ 5) چهار چوب نظری تحقیق : رشد فزایند? ابعاد شهرنشینی و شکل گیری مقیاس های جدیدی از رشد شهری در طی چند ده? اخیر موجب شده است که شهرها با چالش های جدیدی مواجه گردند. وجود مشکلات پیچید? شهری و توجه به ابعاد و جنبه های گوناگون آن ها جامع نگری و توجه به ابعاد و جنبه های مختلف مشکلات به منظور حل پایدار آن ها را اجتناب ناپذیر نموده است. در این میان لزوم توجه و تأکید برنامه ریزی و مدیریت شهرها بیش از هر زمان دیگری بر تشخیص مشکلات شهری، چگونگی یافتن و چگونگی گشودن آن ها است و تدوین برنامه های شهری در سطوح پایین تر و ابعاد ملموس زندگی شهری مبتنی بر به کارگیری اصول برنامه ریزی در جهت رویارویی با مشکلات شهری از طریق درک فرصت ها، امکانات، تهدیدات و تشخیص و تخصیص منابع و جز آن است. بر این مبنا با توجه به ناکارآمدی برنامه ریزی های مبتنی بر رهیافت های جامع و سنتی که در مقابل نیازهای ساکنان شهری پاسخگو نیستند می توان با معرفی و به کارگیری رهیافت های جدید که در جهت پاسخگویی به نیازهای مردم و پاسخگویی به مشکلات برنامه ریزی شهری و با رویکردی از پایین به بالا مبتنی بر توانمندسازی، نگرشی دارای مبنا، تاکید بر منابع انسانی و سرمایه های اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنان محلات است از بوجود آمدن مشکلات جدید شهری و تشدید مشکلات موجود در برنامه های شهری با اختیار شیو? تدبیر شد? مشکل ـ یابی و مشکل ـ گشایی، جلوگیری نمود. برنامه ریزی شهری در جوامع گوناگون نقش و دستورکار متفاوتی دارد. با هرچه پیچیده تر و احتمالاتی تر شدن سیستم های مورد برنامه ریزی، رهیافت های سنتی و شیوه های رایج برنامه ریزی کارآمدی خود را از دست داده و نیاز به رهیافت های جایگزین بیشتر شده و می شود. در جوامعی که برنامه های شهری با منابع زیادی تولید می گردند و رابط? اندک، سستی بین مشکلات شهری و راه حل ها، بین اجرای آن و نیز بین مشکلات و نیازها و خواست مردم وجود دارد، رهیافت های سنتی در رویارویی با مشکلات ناگشوده در سطوح کلان شهری کارآیی لازم را ندارد. بر این مبنا نیاز به تدبیر و به کارگیری شیوه های گزینه ای مبتنی بر برنامه ریزی در سطوح خرد شهری برای پاسخگویی به نیاز مردم و در جهت پرداختن به چگونگی یافتن و گشودن مشکلات است. معرفی و تشریح پایه و چارچوب های نظری به منظور شناخت و درک مفاهیم اصلی موضوع مورد پژوهش یعنی "به کارگیری فرایند مشکل ـ گشایی خلاق در برنامه ریزی توسعه اجتماع" و بهره گیری از آن ها در مراحل تحلیل و تجویز است. بر این مبنا اهداف معرفی پایه و چارچوب نظری دو انگاشت "مشکل ـ گشایی" و "توسعه اجتماع" که هر دو توان بهره گیری از "تفکر راهبردی" را دارند، می توان در چهار زمینه به صورت زیر معرفی نمود: الف) معرفی انگاشت های "مشکل ـ گشایی"، "مشکل ـ گشایی خلاق" و "توسعه اجتماع". ب) معرفی " تفکر خلاق" و "تفکر راهبردی". ج) معرفی فرایند "مشکل ـ گشایی"، "مشکل ـ گشایی خلاق"، "برنامه ریزی توسعه اجتماع" و "برنامه ریزی راهبردی". د) معرفی اصول قابل به کارگیری در برنامه ریزی توسعه اجتماع مبتنی بر مشکل ـ گشایی خلاق مبتنی بر اصول برنامه ریزی راهبردی و برای ایجاد ارتباط بین "مشکل ـ گشایی" و "توسعه اجتماع". از آنجایی که شیوه های گزینه ی رهیافتهای عقلانی- جامع که دیدگاه مشکل گشایانه را در برنامه ریزی شهری اختیار می کنند در شدیدترین شکل خود عنوانهای اندک افزایی و اندک افزایی گسسته به خود گرفته اند، این دسته رهیافتها در مخالفت با رهیافتهای عقلانی – جامع برنامه ریزی شهری آنها را ناتوان از دستیابی به اهداف اجتماعی که مدعی آن هستند، می دانند. از جمله طرفداران و نظریه پردازان رهیافتهای مذکور می توان به افراد زیر اشاره نمود: alexander, mee kam, dyckman, bracken, kleindorfer, edmund, davidson از نمونه های تجربی پایان نامه در کشورهای توسعه یافته نیز می توان به تجربیات کشورهای بریتانیا، آمریکا، کانادا، استرالیا و آفریقای جنوبی اشاره نمود که تجربیات مذکور در پایان نامه در دو بخش کلی شامل: تجربه برنامه ریزی مبتنی بر توسعه اجتماع و تشریح چگونگی پرداختن برنامه های مبتنی بر توسعه اجتماع به فرایند مشکل ـ یابی ـ مشکل ـ گشایی مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
سارا غلامعلی پور الهام امینی
پیاده روی قدیمی ترین شکل جابه جایی انسان در فضاست که می توان آن را حق طبیعی استفاده کنندگان از فضای شهری دانست. تا چند قرن پیش اکثر شهرها در مقیاس حرکت عابر پیاده بوده اند، ولی اکنون محورهای پیاده به علت تسخیر شهر توسط وسایل نقلیه و چیرگی آن بر انسان، مورد کم توجهی جدی قرار گرفته اند، تا آنجایی که قابلیت پیاده مداری در محیط های مسکونی و تجاری نیز به شدت مورد تهدید واقع شده است و در نتیجه استقبال افراد از پیاده مداری در این گونه محیط ها چندان خوشایند نمی باشد. این در حالی است که امروزه با استفاده از تکنولوژی پیشرفته حمل و نقل، جابه جایی به صورت پیاده بایستی ایمن و راحت صورت پذیرد، در صورتی که حق تقدم عابر پیاده در استفاده از فضا همیشه با تهدید از طرف وسایل نقلیه موتوری روبرو بوده و نادیده گرفته شده است. در نتیجه می توان با شناسایی شاخص ها قابلیت پیاده مداری در محیط های مسکونی – تجاری را افزایش بخشید، که همان هدف اصلی پژوهش می باشد. در این پژوهش که از نوع کاربردی است، برای اثبات فرضیات از روش تحقیق توصیفی و موردی- زمینه ای استفاده شده است. برای مبانی نظری موجود در این زمینه و نیز تجارب دیگر کشورهای جهان و استخراج شاخص ها، از ابزار مطالعات کتابخانه ای و برای شناخت وضع موجود محله یوسف آباد از اسناد و مشاهدات عینی، استفاده گردیده است. شاخص های استخراج شده به دو مولفه کلی فرهنگی و کالبدی تقسیم شده اند و سپس به چهار شاخص کیفیت سفر، فرم شهری، زیر ساخت ها و سیاست ها و برنامه ها تقسیم شده است. برای آزمون فرضیه اصلی با عنوان "به نظر می رسد شاخص های فرهنگی و کالبدی به عنوان شاخص های موثر در جهت افزایش پیاده روی و برقراری ارتباط میان محیط های مسکونی و تجاری می باشند." ، از روش تحلیل عاملی و برای آزمون فرضیات فرعی از روش رگرسیون تک متغیره و در نتیجه برای رتبه بندی شاخص ها از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. طبق نتایج به دست آمده مابین دو مولفه کلی فرهنگی و کالبدی، جایگاه مولفه فرهنگی بالاتر از کالبدی می باشد و شاخص امنیت نسبت به شاخص سلامت به عنوان شاخص های فرهنگی، در ارتقاء قابلیت پیاده مداری ارجحیت دارد. هم چنین مابین دو شاخص دسترسی و پیوستگی شبکه، شاخص دسترسی در رتبه بالاتری قرار گرفته است.
امیر عطایی فر الهام امینی
گسترش حمل و نقل عمومی به عنوان یکی از مهم ترین راهبردها در دستیابی به پایداری شهرها محسوب می گردد. سیستم حمل و نقل سریع اتوبوسرانی (brt) یک سیستم حمل و نقلی با کیفیت بالاست که امکان جا به جایی سریع، راحت و ایمن مسافران را با درنظرگرفتن حقّ تقدّم اتوبوس به سایر وسایل نقلیه، سرعت بالای بهره برداری و خدمات رسانی مناسب به مسافران را فراهم می نماید. هدف این پژوهش بررسی کارآیی سیستم حمل و نقل سریع اتوبوسرانی (brt) چهارراه تهرانپارس- پایانه آزادی در پایداری شهر تهران و از سه بعد محیط زیست سالم و مطلوب، استفاده بهینه از منابع و رضایت مندی مردم می باشد. در این پژوهش از روش ahp برای وزن دهی به شاخص های مطرح شده و از روش swot برای تعیین نقاط قوت و ضعف درونی و فرصت ها و تهدید های بیرونی و در نهایت استخراج راهبردهایی در جهت بهبود و توسعه ی سیستم حمل و نقل سریع اتوبوسرانی ((brt چهارراه تهرانپارس- پایانه آزادی بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش حاکی از کارآیی این سیستم در پایداری شهر تهران می باشد؛ به گونه ای که باعث کاهش بیش از 15 تن آلودگی هوا در کلّ طول مسیر می گردد که این باعث کاهش بیماری های بیماری های قلبی-عروقی، تنفسی و سکته ی مغزی که با آلودگی هوا در ارتباط هستند، می گردد؛ علاوه بر آن رضایت مندی مردم را در سطح بالائی تأمین نموده است. سیستم حمل و نقل سریع اتوبوسرانی ((brt با افزایش سرعت حرکت منجر به مصرف سوخت کمتر و در نتیجه آلودگی کمتری می گردد؛ که این باعث کاهش بیماری های مرتبط با آلودگی هوا می گردد؛ مسیرهای حرکتی اکثراً مجزا، ایستگاه های راحت، اتوبوس های مدرن، سرویس دهی سریع و... باعث رضایت مندی مردم از سیستم حمل و نقل سریع اتوبوسرانی ( (brtمی گردد؛ بدین ترتیب سیستم حمل و نقل سریع اتوبوسرانی (brt) باعث پایداری شهرها می گردد.
محمد جواد گودزی واراز مرادی مسیحی
توجه به مسأله پیچیدگی شهرها همواره از جمله دغدغه های اصلی نظریه پردازان برنامه ریزی و مدیریت شهری برای دستیابی به کارایی و اثر بخشی اهدافشان بوده است. در این راستا جهت رویارویی با مسأله پیچیدگی شهر، تلاش در جهت ایجاد سیستمی برای برنامه ریزی و مدیریت شهر برای هدایت توسعه یکپارچه و منسجم مد نظر قرار گرفت. واکنش کار آمد در برابر مشکلات و مسائل شهر ها با رویکردی فعال نه منفعل ، چالش اصلی مدیریت شهری است. از سوی دیگردر شروع هزاره سوم می توان فناوری اطلاعات و ارتباطات رابه عنوان اصلی ترین محور تحول و توسعه بیان کرد که دستاوردهای ناشی از آن نیز در زندگی مردم اثرگذار است. پدیده شهر الکترونیک اگرچه در جهان پدیده ای نو و جدید است اما به دلیل قابلیت ها و مزایای فراوانی که دارد مورد توجه بسیاری از کارشناسان و متخصصان itو شهری شده است. در این راستا و در جهت توسعه شهر الکترونیک (ict) در تهران از مهر ماه 1387 تصمیم به راه اندازی دفاتر خدمات الکترونیک شهر گرفته شد. شهرداری تهران با هدف ایجاد شهر الکترونیک و خدمات دهی الکترونیکی به شهروندان اقدام به ایجاد این دفاتر نمود. در این مورد نقش فناوری اطلاعات و به خصوص نقش دفاتر خدمات الکترونیک در توسعه مدیریت شهری در شهر تهران و در محله سعادت آباد (منطقه 2 شهرداری تهران) مورد بررسی می باشد.در بررسی نقش دفاتر خدمات الکترونیک در مدیریت واحد شهر تهران، سه فرضیه مورد تحلیل قرار گرفت: مشارکت و رضایت شهروندان، توسعه زیر ساخت های مدیریت واحد شهر، تقلیل دادن فعالیت های موازی. فرضیات به وسیله پرسشنامه به دو صورت تخصصی و عمومی مورد تحلیل قرار گرفت و به وسیله آزمون همبستگی پیرسون و آزمون کای دو، فرضیه اول با 73 درصد، فرضیه دوم با 70 درصد، و فرضیه سوم با 68 درصد اطمینان مورد اثبات واقع شد که نشان از موثر بودن دفاتر خدمات الکترونیک در مدیریت واحد شهر تهران دارد. واژگان کلیدی: مدیریت شهری، فناوری اطلاعات، شهر الکترونیک، دفاتر خدمات الکترونیک، شهر تهران.
ادیسون خنانیشوبابرودی واراز مرادی
پارک ها و فضاهای سبز شهری عناصر جدایی ناپذیر شهرهای امروزی هستند زیرا از طرفی ریه های تنفسی شهر به حساب آمده و در تلطیف هوا نقش موثری دارند و از طرفی دیگر باعت افزایش جذابیت فضاهای سبز شهری شده و آن را تبدیل به مکانی برای تجدید قوای روحی کرده و بنیه گردشگری شهر را تقویت می بخشد. امرزوه پژوهشگران شهری به دلیل خصایص مذکور فضاهای شهر، این عامل را به عنوان یکی از معیارهای توسعه پایدار شهری تلقی نموده اند. در همین راستا در این تحقیق نیز سعی بر آن است که سهم فضاهای سبز شهری در شهر ارومیه در دستیابی این شهر به توسعه پایدار از طریق بررسی میزان پوشش شعاع عملکردی این پارک ها در مقیاس های مختلف شهری و میزان برخورداری و یا عدم برخورداری شهروندان از این فضاها تعیین گردد. جهت دستیابی به این هدف از سیستم اطلاعت جغرافیایی و اکستنشنnetwork analysis موجود در این برنامه استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که در اکثر سطوح شهر، پهنه خارج از شعاع عملکردی سهم بیشتری دارند به غیر از شعاع عملکردی پارک های منطقه ای که 51 درصد می باشد. کمترین پهنه عملکردی مربوط به پارک های همسایگی می باشد که این پهنه تنها 16 درصد از سطح کل شهر را در بر گرفته است. بر این اساس می توان گفت که شهر ارومیه از نظر معیار عملکردی پارک و فضای سبز شهری جهت دستیابی به توسعه پایدار شهری نسبتا ضعیف بوده است.
غزل رضاییان زاده کیانوش ذاکر حقیقی
این پژوهش به منظور جلوگیری از اتلاف سرمایه در مسیرهای فاقد پتانسیل و تخصیص امکانات و تسهیلات به مسیرهای دارای پتانسیل جهت ترغیب مردم به حرکت پیاده در سفرهای کوتاه به دنبال پاسخ این پرسش است که از طریق چه معیارها و شاخص هایی می توان پتانسیل موجود راه ها را (در سطح محدوده مورد مطالعه محله یوسف آباد) سنجید و در نتیجه با یافتن مسیرهای مطلوب جهت تردد پیاده یکی از مهم ترین معضلات عدم استقبال عموم از حمل و نقل غیرموتوری را مرتفع نمود. در ابتدا با استفاده از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از طریق مطالعات کتابخانه ای به بررسی ادبیات موجود در این زمینه و نیز تجارب دیگر کشورهای جهان و ایران پرداخته شده و به این ترتیب چارچوب نظری پژوهش شکل گرفته و معیارها و شاخص های موثر در پتانسیل سنجی راه ها جهت حرکت پیاده استخراج شده، که بدین ترتیب چهار معیار کاربری زمین، ایمنی ترافیکی، امنیت و جاذبه و راحتی تعریف شده است. سپس با استفاده از مطالعات اسناد فرادست محدوده مورد مطالعه به طور کلی معرفی می گردد. و بعد از طریق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و روش دلفی معیارها و زیرمعیارهای استخراج شده ارزش گذاری می شود. در مرحله بعد با استفاده از روش پژوهش موردی- زمینه ای داده های مربوط به زیر معیارها در سطح معابر محدوده مورد مطالعه از طریق مشاهده و مصاحبه جمع آوری شده و وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی می گردد و در نهایت تحلیل توسط سیستم اطلاعات جغرافیایی و در مواردی چیدمان فضا (جهت سنجش پیوستگی شبکه) انجام می گردد و مسیرهای دارای پتانسیل جهت حرکت پیاده استخراج می گردد. در نهایت از جمع بندی ارزش های وزنی به دست آمده برای هر یک از معابر در ارتباط با معیارهای کاربری زمین، ایمنی ترافیکی، امنیت و جاذبه و راحتی امتیاز نهایی هر یک از معابر محدوده مورد مطالعه (جامعه آماری مورد نظر) در ارتباط با پتانسیل معابر جهت ایجاد مسیرهای مناسب تردد پیاده به دست می آید. باید گفت با توجه به ارزیابی های انجام شده خیابان اسدآبادی، حد فاصل میدان اسدآبادی تا میدان فرهنگ بیشترین امتیاز و در نتیجه بیشترین پتانسیل جهت حرکت پیاده را دارا است. و پس از آن خیابان اسدآبادی حد فاصل میدان فرهنگ تا خیابان پانزدهم در جایگاه دوم قرار گرفته است. در نتیجه با شناسایی معابر دارای پتانسیل جهت حرکت پیاده مسئله اصلی پژوهش که جلوگیری از ایجاد مسیرهای پیاده بدون برنامه ریزی علمی و با صرف هزینه بسیار که از بازدهی و استقبال پایینی برخوردار است مرتفع شده و مسیرهای مناسب جهت تردد پیاده که می بایست به آن ها توجه خاص مبذول شود و تسهیلات و امکانات لازم به آن ها تخصیص داده شود مشخص شده است.
مهدی شفیعی فروتقه اتوسا مدیری
امروزه فضاهای شهری جایگاه ویژه ای در برنامه ریزی و طراحی شهری وتوسعه درونی شهرها یافته اند، این امر بیش از هرچیز ناشی از تأثیر این فضاها در تقویت وجهه فرهنگی-اجتماعی شهر و درنتیجه تولید سرمایه های اجتماعی است. فضای شهری که در این پایان نامه مورد بررسی قرار میگرید ، محله شهری میباشد.امروزه اکثر فضاهای شهری ما ماهیتی جنسی شده یافته اند ،هدف دراین پایان نامه بررسی دو محله بهار بعنوان محله مرکزی شهر و محله کن بعنوان محله پیرامونی از دیدگاههای فضای جنسیتی و بررسی رابطه فضای جنسی شده با عدالت جنسیتی میباشد.در این راستادو سوال رامطرح کردیم، اول:چه تفاوتی میان فضای شهری محله مرکزی بهار و محله پیرامونی کن از دیدگاههای فضای جنسیتی وجود دارد؟و سوال دومرابطه فضای جنسیتی در محدوده های مورد مطالعه با عدالت جنسیتی چیست؟ فرضیات مورد پژوهش عبارتنداز: فرضیه 1: بنظر میرسد بین فضای شهری محله مرکزی بهار و محله پیرامونی کن از دیدگاههای فضای جنسیتی تفاوتی وجود ندارد. فرضیه 2: بنظر میرسد در فضاهای جنسیتی ، عدالت جنسیتی وجود ندارد. جهت پاسخ به سوالات و آزمون فرضیات از روش تهیه پرسش نامه در دو محله و تحلیل نتایج با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس انجام میشود.ابتدا با استفاده از روش آزمون کلموگرف – اسمیرنوف نرمال بودن داده ها را بررسی می کنیم . به منظور پاسخگویی به سوال و فرضیه اول و توصیف مشاهدات و داده ها و آماره ها از آزمون تی دو نمونه ای مستقل استفاده می کنیم ، از آزمون لون برای مقایسه مساوی بودن واریانس شاخص ها و همزمان از آزمون فیشر وp-value واز آزمون تی تست برای مقایسه میانگین های آماره ها است.به منظور پاسخگویی به سوال و فرضیه دوم از آزمون تی استیودنت تک نمونه ای ستفاده می کنیم و تحلیل و توصیف داده ها می پردازیم.لازم بذکر است بررسی وضعیت متغیرهای فضای جنیستی و زیرشاخص ها را در دو قسمت انجام می دهیم ،بخش اول شاخص های فضای جنسیتی و زیر شاخص ها ودر قسمت دوم شاخص های عدالت جنسیتی – فضای جنسیتی و زیر شاخص ها رو بررسی می کنیم.
سعید اردلان جهانشاه پاکزاد
بحران هزار توی چالش ها و تردیدهای مواجهه با تعاملات گوناگون ونحوه برخورد با آن در دنیای شتابان امروز از یکسو، گسست فرهنگی با گذشته تاریخی خود از دیگر سو همه وهمه بر دوش ایرانی معاصرسنگینی می کند. در این بین معماران و طراحان شهری به عنوان طبقه پاسخگوی چهره شهر وخانه ایرانی، سردرگران تجربه نسخه های گوناگون برجسم بیمار این روح متلاطم است.از جمله این تجارب، طراحی شهرهای جدید به عنوان راه حلی برای برون رفت از بن بست همه مشکلات گذشته در نگاه اول امیدوار کننده است. اما با گذشت چند دهه از ساخت و ساز ها و سکونت شهروندان و یا تجربه بزرگترین پروژه عمرانی کشور در شهر جدید پرند این سوال را به ذهن متبادر میکند که آیا کیفیت فضاهای شهری در مواجهه با قبل ارتقا یافته است؟ آیا نیازهای گوناگون شهروندان از زیباشناختی تا داشتن سرپناه امن برآورده شده است یا شهر جدید تنها فرصتی برای بازار گرمی بساز و بفروشها در مقیاس کلان شده است. تاکنون پژوهشگران بسیاری به مسائل مربوط به شهرهای جدید خصوصا مسأله کیفیت، هویت و شخصیت این شهرها پرداخته اند. همچنان که به غیر از کتب و مقالاتی که تا کنون در این ارتباط به چاپ رسیده است، همایشی در این ارتباط نیز در سال 1384 برگزار شد که محصول آن به طور مفصل در اختیار سایر پژوهشگران حوزه شهری خصوصاً شهرهای جدید قرار دارد.اما آنچه موضوع هدف این پایان نامه است و به نظر می رسد از نظر پژوهشگران قبلی به دور مانده، آن است که در شرایط فعلی و با محدودیت های موجود، در شهرهای جدید چه می توان کرد که کیفیت از دست رفته تا حدودی به فضاهای شهری آن بازگردد. این پژوهش برآن است در حد توان ضمن درک درست از فضای شهری ،مفهوم کیفیت محیطی ،عناصر و اجزای کالبدی فضای شهری سابقه وعلل شکل گیری شهرهای جدید ودر سه مقیاس، طرز تلقی شهروندان از خیابان مسکونی،نحوه مشارکت ایشان با متخصصان حرفه و دیدگاه کارشناسانه رابا الوویت اجزای کالبدی شناسایی، بررسی وتحلیل نماید.درپایان با آگاهی ازکاربرد اسناد هدایت طراحی شهری برای فازدوشهر جدید پرند به عنوان نمونه موردی راهنما ارائه نماید.به دلیل فراگیر بودن خیابان های مسکونی در فاز دو این شهر که مهمترین فضای شهری است، مورد مداقه، بررسی و تحلیل قرارمی گیرد.
الهام امینی آرمان صدقی
اگر چه پیشرفت های بشر در زمینه تجهیزات الکترونیکی در فرکانس های گیگا هرتز برای زندگی بشر فواید فراوانی را در بر داشته، امّا از یک سوی، مشکلات خاص خود را نیز به همراه داشته است. به عنوان مثال یکی از این مشکلات تداخل های الکترومغناطیس (emi) است که از تجهیزات الکترونیکی ساطع می شود. برای مقابله با emi از موادی که قابلیت جذب امواج الکترومغناطیس را داشته باشند استفاده می کنند. فریت ها به دلیل خواص دی الکتریکی و مغناطیسی ای که دارند در این زمینه مورد توجه فراوانی قرار گرفته اند. فریت های مغناطیسی به دلیل تنوّع و هم چنین امکان تغییر ترکیب شیمیایی علاوه بر کاربردهای جذب امواج ماکروویو، کاربردهای گسترده ای در مهندسی ماکروویو، صنایع نظامی و صنایع الکترونیک دارند. از طرف دیگر امروزه توسعه و گسترش نانو ذرات به شدّت مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است که نه تنها به دلیل جاذبه های علمی این ذرات، بلکه به دلیل کاربردهای تکنولوژیکی فراوانشان می باشند. در نانو تکنولوژی پیچیده ترین تأثیر اندازه ذرات، تأثیر بر خواص مغناطیسی ماده است. یک ماده توده ای فرومغناطیس با حوزه های مغناطیسی که هر کدام حاوی هزاران اتم هستند، شناخته می شود. در یک حوزه مغناطیسی جهت چرخش الکترون ها یکسان است، اما حوزه های مغناطیسی متفاوت، جهات چرخش متفاوتی دارند. تغییر فاز مغناطیسی وقتی رخ می دهد که یک میدان مغناطیسی بزرگ، تمام حوزه های مغناطیسی را یک جهت کند. به عنوان مثال در مورد نانو ذرات ، حوزه های مغناطیسی مشخصی دیده نمی شود. بنابراین تصور می شود که در این موادسیستم های ساده تری وجود خواهد داشت اما در حقیقت چیزی برعکس این موضوع وجود دارد. ذرات مغناطیسی کوچک و حتی جامدات غیر مغناطیسی با اندازه دانه کوچک، نوع جدیدی از خواص مغناطیسی را نشان می دهند. این خواص متأثر از خاصیت کوانتومی اندازه ذرات است که برای فهمیدن آن، نیاز به مطالعه بسیار است. اندازه ذرات مورد بحث ما، معمولاً کمتر از اندازه حوزه های مغناطیسی در جامدات است بنابراین یک ذره مثل یک اتم مجزا رفتار می کند که گشتاور مغناطیسی بزرگی دارد. در کاربرد فریت های مغناطیسی به عنوان مواد جاذب امواج الکترومغناطیس و اثر نانو ذرات بر روی این خواص را می توان این گونه بیان کرد که مواد نانو کریستالیت به علت دارا بودن سطح به حجم بالا، انرژی سطحی بالایی دارند به عبارت دیگر انرژی الکترون ها بر روی سطح با درون کریستالیت متفاوت است و بر روی سطح نیز ترازهای انرژی متفاوتی در نظر گرفته می شود. این تفاوت انرژی در مقیاس انرژی امواج ماکروویو است از این رو زمانی که موج ماکروویو به ماده مورد نظر برخورد می کند الکترون های در موقعیّت انرژی مناسب می توانند امواج ماکروویو را جذب کرده و خود را به تراز بالاتر انرژی انتقال دهند از این رو جذب امواج ماکروویو افزایش پیدا می کند. در تمامی کاربردهای پیش بینی شده برای این نانو ذرات مغناطیسی، روش سنتز آن ها تعیین کننده مرغوبیت و نحوه کارکردشان است. لازم به ذکر است که مشابه حالت بالک، خواص نانو ذرات را باید متناسب با نیازهای کاربردی تنظیم کرد و همین ویژگی هاست که روش سنتز و عملیات بعدی روی پودر را تعیین می کند. هگزا فریت باریم نوع w از جمله سرامیک های مغناطیسی نرم به شمار می آید که به دلیل دارا بودن ناهمسان گردی صفحه ایی قوی، مغناطش بالا، میدان پسماند کم، دمای کوری نسبتاً بالا، مقاومت الکتریکی بالا، پایداری شیمیایی بالا و هم چنین قیمت مناسب در کاربردهای متنوع از جمله محیط های ثبت مغناطیس، مغناطونوری و ابزارهای مورد استفاده در گستره فرکانس های بالاتر از چند گیگا هرتز به عنوان جاذب امواج ماکروویو استفاده می شود. با توجه به این که کاربرد و کارایی این ماده در زمینه های مغناطیسی و جاذب امواج ماکروویو، به شدّت تحت تأثیر شکل و اندازه کریستالی آن می باشد و روش تولید هگزا فریت باریم نیز تأثیر زیادی بر روی خواص نهایی آن دارد. روش مناسب جهت تولید، روشی ساده، با بکار گیری تجهیزات ساده، بدون استفاده از مواد اولیه گران و بدون مراحل پیچیده می باشد که از جمله این روش ها می توان به روش سل – ژل احتراقی اشاره نمود. از جمله مزایایی این روش، نیاز به انرژی کم، تجهیزات ساده و زمان عملکرد کوتاه می باشد. ازآن جا که با ترکیب دو روش سل – ژل و احتراقی می توان به خواص مناسب تری در پودر سنتز شده از جمله یکنواختی و کاهش ابعاد ذرات دست یافت و از آن جایی که گزارش هایی مبتنی بر خواص مناسب جذب هگزا فریت باریم نوع w وجود دارد، تصمیم گرفته شد خواص ساختاری، مغناطیسی و جذب امواج ماکروویو مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد. بدین صورت هدف انجام این تحقیق را می توان به صورت زیر خلاصه نمود: ? سنتز نانو پودر هگزا فریت باریم نوع w به روش سل – ژل احتراقی و بررسی خواص ساختاری، مغناطیسی و جذب امواج ماکروویو ? بررسی بهبود خواص مغناطیسی و جذب امواج ماکروویو در فرکانس های بالا با جانشینی یون کبالت ? بررسی پارامتر های دمای کلسیناسیون، ph محلول اولیه، نوع سوخت و نسبت عوامل کاهنده به اکسنده (?) بر روی خواص ساختاری، مغناطیسی و جذب امواج ماکروویو نانو پودر هگزا فریت باریم نوع w لازم به ذکراست که در این تحقیق برای اوّلین بار اثر سه نوع سوخت اسید سیتریک، گلایسین و اوره بر روی خواص ساختاری، مغناطیسی و جذب امواج ماکروویو پودر هگزا فریت باریم نوع w و بررسی ترمودینامیکی آن ها مورد بررسی قرار گرفته شد. در زمینه تغییر ph و اثر آن بر خواص ساختاری و مغناطیسی و جذبی پودر هگزا فریت باریم نوع w به روش سل – ژل احتراقی تاکنون فعّالیتی گزارش نشده است، و همین طور در مورد تغییر نسبت عوامل کاهنده به اکسنده (?) و بررسی ترمودینامیکی آن نیز فعّالیتی گزارش نشده است. پایان نامه حاضر در چهار فصل آماده شده است. در فصل اوّل به صورت مقدماتی، کلیات کار و هدف از انجام این رساله بیان شده است. فصل دوّم مروری بر منابع مطالعاتی است، در مورد خواص و ویژگی ها و کاربردهای هگزا فریت باریم و معرفی روش های سنتز این نانو پودر بررسی های گسترده ای صورت گرفته است و فعالیت های سایر محققان گزارش شده است. در فصل سوم به معرفی مواد اولیه، تجهیزات مورد نیاز و فرآیند کار پرداخته شده است و در فصل چهارم نیز نتایج و بحث و بررسی آن ها ارائه شده است و در نهایت نتیجه گیری نهایی صورت پذیرفته است.
مهدی فرنگ الهام امینی
امروزه در طراحی بسیاری از فضاهای شهری گویی بر یک جنبه ی خاص تمرکز گردیده و از سایر عوامل و عناصری که تجربیاتی غنی، منحصربه فرد و چندوجهی را برای کاربرانِ این فضاها فراهم می کنند غفلت شده است. بطور قطع بخشی از این اتفاق، از تفاوتِ در ادراک و اولویت ها میان دو گروهِ دانش آموختگان شهرسازی (طراحان این فضاها) و شهروندان عادی (استفاده کنندگان از این فضاها) ناشی می گردد. در این جا می توان به نقش آموزش های صورت پذیرفته به دانش آموختگان شهرسازی در ایجاد تفاوت های فوق الذکر اشاره کرد و این همان چیزی ست که پژوهش حاضر به کنکاش آن می پردازد. پژوهش پیش رو از طریق شناختِ توجهات فضاییِ دو گروه شهروندان (هدف اول) و دانش آموختگان شهرسازی (هدف دوم) و نیز انجام مقایسه ای تطبیقی مابینِ توجهات فضاییِ این دو گروه، به تبیین و تحلیل تفاوت های مذکور پرداخته (هدف سوم) تا از این رهگذر مشخص سازد آموزش های صورت گرفته در دانشگاه ها چه تاثیری بر درک و توجهات فضاییِ دانش آموختگان رشته شهرسازی داشته است. در پژوهش حاضر به منظور تحلیل داده های گردآوری شده از روش تحلیل محتوا استفاده شده و نتایج تحقیق حاکی از اثر گذاریِ نامتقارن و در برخی مصادیق (افراد) کاریکاتورگونه ی این آموزش ها ست که به طور مشخص می توان بر پُررنگ بودنِ دو گونه از توجهاتْ -دیداری و کالبدی- در ذهن و ادراک دانش جویان، بالاخص دانش جویان درحالِ تحصیل در مقطع کارشناسی اشاره کرد.
شیرین جهانبخش الهام امینی
ایستگاه های مترو به عنوان یکی از عناصر اصلی در سامانه های قطار شهری می باشند که در نقش نقاط تلاقی و گره های شبکه خطوط، به عنوان مبادی ورودی و خروجی به شبکه ایفای نقش می نمایند. باتوجه به حجم بالای استفاده کنندگان از مترو و مدت زمان توقف مسافران، ایستگاه ها به کانون هایی موثر در فعالیت های روزانه ی شهری تبدیل شده اند و با در نظر گرفتن روند رو به رشد گسترش شبکه مترو در کلان شهر تهران و نیاز روز افزون به آن، بر اهمیت کیفیت محیط ایستگاه های مترو به عنوان یک محیط پرتردد شهری، افزوده خواهد شد. هدف این پایان نامه یافتن معیارهای کالبدی، عملکردی و روانشناختی کیفیت محیط ایستگاه ها و سپس سنجش کیفیت فعلی ایستگاه های خط4 مترو تهران بر مبنای این مولفه های بدست آمده می باشد. روش انجام این تحقیق بر مبنای مدل انتخاب تجربی(choice experiment)، و استفاده از تکنیک تحلیل رگرسیونی چندمتغیره می باشد. این مدل دارای ساختاری سلسله مراتبی و متشکل از معیارها و زیرمعیارهایی در سطوح مختلف بوده که در این میان، زیرمعیارهای سطح آخر مدل به عنوان متغیرهای مستقل در تعیین میزان کیفیت محیط ایستگاه ها در قالب پرسشنامه در اختیار شهروندان استفاده کننده از شبکه مترو در محدوده مورد مطالعه قرار گرفته و سپس نتایج آن بعد از انجام تحلیل های آماری مناسب، مورد بررسی واقع شده است. محدوده مورد مطالعه این تحقیق 12 ایستگاه بهره برداری شده خط 4 مترو تهران تا تاریخ انجام تحقیق می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در نگاه استفاده کنندگان از ایستگاه های مترو عواملی همچون بهداشت محیط، مبلمان، حس امنیت و آسایش اقلیمی نقش اساسی در تعیین کیفیت کلی ایستگاه دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در خط 4 مترو تهران ایستگاه های چهارراه ولیعصر و توحید دارای بالاترین سطح کیفیت در میان ایستگاه ها بوده و راهکارهایی به منظور ارتقاء کیفیت در سایر ایستگاه ها ارائه گشته است.
مرجان حیدری شهیندخت برق جلوه
رشد و توسعه ی شهری بر روند تغییر عناصر ساخت سرزمین از جمله لکه ها و دالان های طبیعی اثر بسزایی دارد. یافتن اصول و معیارهای رویکرد توسعه ی شهری در پیوند با تخصیص اکولوژیکی منابع طبیعی شهر به منظور تبیین چگونگی گسترش فیزیکی شهر در راستای حفظ روندهای اکولوژیکی آن بسیار مهم می باشد. همچنین رابطه بین ساخت و عملکرد عناصر فیزیکی-زیستی سرزمین در روند تغییر سیمای سرزمین، رابطه ی بین ساخت لکه ای و دالانی بستر سرزمین، طرح ریزی محتوای زیستی وچیدمان فضایی ساخت لکه ای و دالانی سبز و برنامه ریزی "وسعت"، "موقعیت" و "ارتباطات" ساخت لکه ای و دالانی سبز، از عوامل مهم در رابطه با عناصر سبز شهری و فراشهری می باشد. برای حفظ منابع محیط زیستی و کیفیت عملکرد اکولوژیکی محدوده های سبز شهر ملایر، از سویی هرگز نمی توان از رشد و توسعه ی شهری ممانعت نمود و از سویی لازم است از منابع سبز طبیعی آن به بهترین شکل ممکن محافظت نمود. از جمله راهکار های تصحیح و تعدیل اثرات زیانبار توسعه ی لجام گسیخته ی شهری، برنامه ریزی مدون و مبتنی بر اطلاعات مکانی صحیح، با دیدگاه هدایت توسعه ی شهری به سویی است که کم ترین میزان تخریب به منابع طبیعی شهر وارد آید و در عین حال جهت بازیافت و جایگزینی منابع طبیعی از بین رفته آن نیز همت گمارده شود. با استفاده از تکنیک تجزیه و تحلیلswot وضعیت موجود شهر ملایر مورد نظر بررسی قرار گرفت و راهکارها و اقدامات نیز در قالب جدول بیان گردید. آن چه از اصول بوم شناسی سیمای سرزمین شهر ملایر استنباط می گردد، اهمیت عناصر تشکیل دهنده ی ساختار سیمای سرزمین و نیاز مبرم به ساماندهی آن هادر قالب طرح ها و گزینه های مختلف برنامه ریزی سیمای سرزمین می باشد.
الهام امینی امیرمحمد ناجی
عوامل نامساعد محیطی شامل انواع تنش های زیستی و غیرزیستی می باشند که رشد و باروری گیاهان را تحت تأثیر قرار می دهند و باعث کاهش عملکرد می شوند. با توجه به اینکه گندم سطح زیادی از اراضی کشور را به کشت خود اختصاص داده است و نیز ارزش اقتصادی این گیاه سعی بر آن شد که به شناخت عوامل ژنتیکی آن در مقابله با تنش شوری پرداخته شود. در این تحقیق با استفاده از تکنیک cdna–aflp سطح رونویسی مورد بررسی قرار گرفته است. در طی این فرآیند ابتدا rna کلی این گیاه استخراج شد و به dna دو رشته ای تبدیل و در ادامه مراحل aflp روی آن انجام شد. تکنیکcdna-aflp جهت تجزیه و تحلیل اختلاف بیان ژن ها در ارقام گندم کویر، کارچیا و روشن (ژنوتیپ های متحمل به شوری) و تایفون (ژنوتیپ حساس به شوری) در شرایط بدون تنش و تنش شوری مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد برخی ژن ها افزایش یا کاهش بیان در الگوی یک ژن خاص در پاسخ به شوری نشان دادند. تحت شرایط تنش شوری 250 قطعه در کویر، 216 قطعه در کارچیا، 252 قطعه در روشن و 258 قطعه در تایفون بیان شدند. قطعاتی که الگوی بیان متفاوتی داشتند از روی ژل آکریل آمید جداسازی و توالی یابی شدند. در این تحقیق 17 قطعه توالی یابی شدند. در ادامه با استفاده از پایگاه های اطلاعاتی بیوانفورماتیکی مورد بررسی تکمیلی قرار گرفت. تعدادی از این قطعات ناشناخته و تعدادی نیز شناخته شده بودند. یافته های حاصل از این تحقیق نشان داد که قطعات شناخته شده در فرآیندهای مختلف گیاه دخالت دارند. پنج tdf مرتبط با فاکتورهای رونویسی، پنج tdf مرتبط با انتقال پیام، سه tdf مرتبط با متابولیسم، دو tdf ناشناس، یک tdf پروتئین فرضی و یک tdf مرتبط با پروتئین تنظیمی در سرما شناسایی شدند.
محمد مجیدی بیتا جمالی
امروزه استفاده از مدیریت کیفیت به عنوان سازوکاری برای دستیابی به اهدافی مانند مشتری محوری و سودآوری و کاهش هزینه ها به شدت مرسوم شده است. هر چند که در زمینه tqm مطالعات و تحقیقات زیادی انجام شده و در سایر رشته ها خصوصا مهندسی صنایع و مدیریت کاربرد زیادی دارد ولی در شهرسازی و برنامه ریزی شهری موضوعی تازه است. مدیریت کیفیت جامعبه طور خلاصه روش و سیستمی برای بهبود عملکرد فرآیند با تکیه بر رضایت مشتری است. از سوی دیگر کیفیت مسکن و برنامه ریزی جهت ارتقای کیفیت آن با هدف رضایت شهروندان، همواره یکی از دغدغه های برنامه ریزان شهری است. در این تحقیق، سعی شده ضمن بررسی دقیق اصول مدیریت کیفیت جامع، مرور مسکن و روش های ارتقای آن، شناخت و پایه ریزی الزامات و ابعاد برنامه ریزی به منظور ارتقای کیفیت سکونت، خصوصاً در مناطق مسکونی فقیر شهری با استفاده از اصول tqm و اعمال آن در ابعاد مختلف برنامه ریزی شهری، اثرات مربوطه مورد بررسی قرار می گیرد. در این پایان نامه همچنین یک نمونه موردی که مربوط به محله علی آباد جنوبی واقع در منطقه 16 تهران می باشد، مورد مطالعه قرار گرفته است و نتایج حاصل از آن مورد استفاده به منظور نتیجه گیری واقع شده است. کلمات کلیدی: tqm، برنامه ریزی شهری، ارتقاء کیفیت سکونت، محله علی آباد جنوبی
الهام امینی شهریار پروانه
مقدمه خستگی یکی از علائم شایع در ام اس است که بین 50 تا 90 درصد افراد مبتلا به ام اس آن را تجربه می کنند. همچنین بین 40- 15 درصد مبتلایان آن را به عنوان ناتوان کننده ترین علامت ام اس گزارش می کنند. خستگی علامتی است که بیشترین تأثیر را روی دیگر علائم بیماری دارد و تأثیر معنی داری بر کیفیت زندگی افراد مبتلا دارد. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر برنامه خودمدیریتی خستگی بر خستگی افراد مبتلا به ام اس م باشد. روش در ابتدا 35 فرد مبتلا به ام اس به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. قبل از شروع مداخله شرکت کنندگان بوسیله مقیاس اصلاح شده تاثیر خستگی (mfis) و مقیاس کیفیت زندگی (sf-12) مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از آن افراد شرکت کننده در گروه های 8-6 نفره در شش جلسه برنامه شرکت می کنند. پس از آن مجددا بوسیله آزمون های فوق الذکر مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها در مطالعه ی حاضر از آزمون مقایسه زوجی به منظور ارزیابی تاثیر خستگی و کیفیت زندگی قبل و بعد از مداخله استفاده شد. با در نظر گرفتن سطح معنی داری، نتایج نشان می دهند برنامه خودمدیریتی خستگی باعث کاهش در سطح خستگی افراد مبتلا به ام اس و بهبود سطح کیفیت زندگی افراد مبتلا به ام اس می شود. نتیجه گیری برنامه خودمدیریتی خستگی، روش درمانی موثر به منظور کاهش خستگی و افزایش کیفیت زندگی افراد مبتلا به ام اس می باشد.
الهام امینی حسین کمال الدینی
باسیلوس سرئوس باسیل گرم مثبت و اسپور دار بی هوازی است. این باکتری مولد انتروتوکسین های مولد اسهال و تهوع می باشد. از آنجا که این باکتری به تغییرات دمایی مقاومت بالایی نشان می دهد روش های معمول استرلیزه نمودن و پخت برای کنترل آن کافی نمی باشند، لذا لزوم تشخیص دقیق و سریع آن در مراکز کنترل کیفی مواد غذایی احساس می شود. در این مطالعه برای شناسایی گونه باسیلوس سرئوس، از ژن های nhebو hbld جهت طراحی پرایمر استفاده گردید. نتایج pcr برای دو ژن nhebو hbld تکثیر دو قطعه موردانتظار 842 و 396 جفت بازی را نشان داد. میزان حساسیت و اختصاصیت پرایمرهای طراحی شده در باکتری باسیلوس سرئوس و 9 نمونه کنترل منفی ارزیابی شد.
علیرضا افشون الهام امینی
با توجه به آسیب پذیری شهرهای ما در برابر زلزله امروز یکی از رویکردهای مورد توجه مدیریت بحران در برخورد با این پدیده مخرب پرداختن به مسئله ایمن سازی شهرها و انجام اقدامات پیشگیرانه به منظوره کاهش آسیبهای ناشی از زلزله میباشد. در این میان نقش برنامه ریزی و تدوین تراکم های ساختمانی مناسب یکی از رویکردهای پیشگیرانه در زمینه کاهش آسیبهای ناشی از زلزله در شهرها میباشد که توجه به همین امر سبب افزایش ابتکارات در طراحی وبرنامه ریزی و یافتن بهترین و کاربردی ترین سیاستها در کنار رویکرد بیشتر به این مسئله در تهیه طرح های توسعه شهری با هدف کاهش آسیب های ناشی از زلزله شده است.
محبوبه مصلحی مجتبی رفیعیان
خنثی بودن فضاهای زیستی در محیط شهری ، نشان از این امر دارد که انسان معاصر از بی هویتی و بی خانمانی رنج می برد. رسالت شهرسازی نیز در این است که فضاهای شهری را ارتقا دهد تا در بستر این محلات معنادار، ارزش های انسانی و اجتماعی امکان بروز یابند. از سویی دیگر، روش پدیدار شناسی این توان را دارد تا به ایجاد محیط های واجد معنا به فراخوانی حس وروح و معنای پدیده بپردازد که مولفه های اساسی در هویت محله ای به شمار می روند. بر این اساس هدف این مقاله این است که در رویکردی پدیدار شناسانه، به بررسی عوامل موثر در پدیده محله بپردازد تا امکان احراز و بازخوانی هویت محله های شهری ممکن شود.روش تحقیق ، در مطالعه حاضر ،توصیفی-تحلیلی می باشد. با توجه به بافت نابسامان و ناهماهنگ محله زرگنده و نقاط ضعف و تهدید موجود که باعث کاهش کیفیت محیط و پایین آمدن سطح رضایت ساکنان میشود؛ مولفه های موثر در بر هویت محله ای معرفی شده است .این شاخص ها در ابعاد گوناگون محیطی،کالبدی، تاریخی، اجتماعی ، عملکردی،روانشناختی و میزان تاثیرشان بر مبنای مطالعات میدانی و مصاحبه از مخاطبان بوده است.علاوه بر این فرایند پدیدار شناسی و مولفه های محله شهری در رویکرد ون منن مورد بازخوانی و بازبینی قرار می گیرد و در پایان به راهکارهایی چند در موردارتقای عوامل هویت بخش اشاره می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زرگنده دارای هویتی اقتصادی و مذهبی است با توجه به این که عوامل گوناگونی در ارتقای هویت محله زرگنده موثر هستند اما همه این عوامل باید در راستا و همگام با یکدیگر پیش روند تا بتوان محله را با هویت قلمداد کرد، اگر چه در بعضی از زیر مضمونهای کالبدی واجتماعی و عملکردی و...دارای هویت است اما چون در کل مضمون از هویت برخوردار نیست نمی توان آن را هویتمند قلمداد کرد.
ستاره یغمایی آتوسا مدیری
کیفیت زندگی ، سلامت کودکان ، محیطی که کودکان در آن پرورش می یابند و تاثیر طیف وسیع توسعه های اجتماعی و نیز تکنولوزی در زندگی آن ها ، مورد بحث بسیاری از تحقیقات بوده است. این بررسی پیرامون عاملی است که تحت تاثیر این مباحث قرار گرفته و بر آن اثر گذار نیز می باشد- حرکت مستقلانه کودکان که اغلب به صورت توانایی کودکان برای گردش کردن به صورت پیاده یا دوچرخه سواری در محله خود بدون همراهی بزرگسالان آشنا تعریف می شود - علی رغم بررسی تحقیقات پیشین در مورد عوامل تاثیر گذار بر حضور پذیری کودکان در فضاهای شهری ، در نظر نگرفتن درک کودکان و والدین آن ها از محیط زندگی خود به طور همزمان و نیز در نظر نگرفتن نقش عوامل محیطی ، اجتماعی و... به طور همزمان ، و در برخی موارد تکیه محض بر مشاهدات ، موجب کاسته شدن از ارزش کاربردی بسیاری از این پژوهش ها شده ، در صورتی که حضور پذیری کودکان در فضای شهری در عمل تنها زمانی صورت می پذیرد که نیاز های آن ها به درستی شناسایی شده و آن ها خود را جزئی از جامعه حس کنند . زیرا اغلب آن ها می خواهند بخشی از جامعه باشند و مکان های امن اجازه مشارکت آن ها را در فعالیت ها با یک استقلال نسبی بدهند که این امر مستلزم مشارکت دادن آن ها در پروژه های شهری می باشد.
الهام امینی مسعود حسینی
چکیده ندارد.