نام پژوهشگر: صحبت بهرامی نژاد
سید محمد حسین کشفی سیروس منصوری فر
به منظور بررسی تاثیر تنش خشکی و نیتروژن بر خصوصیات پروتئین های محلول و تعدادی از صفات فیزیولوژیک در دو رقم سورگوم علوفه ای، یک آزمایش به صورت گلدانی در فضای باز در بهار سال 1387 در دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی کرمانشاه به اجرا در آمد. این آزمایش بصورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار اجرا گردید. تیمارها در این آزمایش عبارت بودند از دو رقم سورگوم علوفه ای اسپیدفید و kfs2 و تنش خشکی شامل سه سطح تنش درهنگام چهار برگی (رویشی)، تنش در هشت برگی (ظهور پانیکول) و شاهد، و مقدار نیتروژن شامل دو سطح، همراه با کود نیتروژن کافی، و سطح دیگر کمبود نیتروژن می باشد. در این آزمایش، صفات: پتانسیل آب خاک، محتوی آب نسبی برگ (rwc)، مقدار کلروفیل برگها، میزان فلئورسانس کلروفیل برگها، مقدار کمی پروتئین های محلول، خصوصیات الکتروفورزی پروتئین های محلول و مقدار پرولین آزاد در مراحل رشد رویشی 4 و 8 برگی مورد اندازه گیری و ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تنش خشکی و کاهش نیتروژن خاک در مراحل رشدی مورد نظر موجب کاهش پتانسیل آب در برگ و نیز کاهش کلروفیل در برگ ها در ارقام سورگوم می گردد. همچنین تنش خشکی باعث افزایش اسید آمینه پرولین در برگ ها در مراحل تنشی گردید. نیتروژن قابل دسترس در خاک، نیز عامل تاثیر گذار دیگری بود که میزان این صفت را تحت تاثیر خود قرار داد چنانچه با کاهش یا همان ایجاد تنش در این تیمار میزان اسیدآمینه پرولین کاهش نشان داده و این کاهش در مقایسه با شرایط ایده آل دارای اختلاف معنی داری از لحاظ آماری بود. با توجه به وجود همبستگی مثبت میان محتوای نسبی آب برگ و فلئورسانس کلروفیل، پایین آمدن پتانسیل آب برگ بر اثر قطع آبیاری، در میزان فلورسانس کلروفیل برگ گیاه اختلال به وجود آورده و موجب کاهش حداکثر بازده کوانتمی فتوسیستم ii در فتوسنتز گردید که نتیجه آن کاهش رشد در گیاهان تنش دیده نسبت به گیاهان شاهد بود. در این میان کمبود نیتروژن قابل دسترس در خاک نیز به این تقاضا دامن زده و موجب نقصان بیشتر در فتوسنتز و کلروفیل سازی نسبت به تامین نیتروژن گردید. همچنین با گذشت زمان مشخص گردید که اثرات سوء این تنش ها افزون شده و باعث کاهش بیشتر میزان بازده کوانتمی فتوشیمیایی (fv/fm) می گردد. اعمال تنش خشکی، ارقام سورگوم علوفه ای را در مرحله رویشی نسبت به مرحله ظهور خوشه ها از لحاظ تغییرات کمی و کیفی پروتئین ها بیشتر تحت تاثیر قرار داده و عکس العمل بین ارقام نسبت به تنش رطوبتی در مراحل مختلف رشد می تواند متفاوت از یکدیگر باشد. همچنین تنش خشکی باعث کاهش پروتئین های محلول در برگ نسبت به گیاهان شاهد گردید، علاوه بر این کمبود نیتروژن مورد استفاده نیز تا اندازه ای بر روی تغییرات پروتئین برگ ها در طی دوره تنش تاثیر منفی گذاشته و مقاومت گیاهان را در برابر تنش کاهش داد. همچنین اثر تنش خشکی و کمبود نیتروژن بر کیفیت پروتئین برگ ها و وضعیت باندهای پروتئینی بیشتر در جهت حذف و یا تحلیل بعضی از باندها در تیمارهای تنشی و همچنین باعث ظهور دیگری از باندها در تیمارهای تنش دیده شده بود. در نتیجه با نتایج بدست آمده و مقایسات انجام گرفته رقم v1 (اسپیدفید) در شرایط اعمال شده نسبت به رقم v2 (kfs2) در اکثر صفات اندازه گیری شده دارای تغییرات کمتری بوده از این لحاظ این رقم را می توان به عنوان رقم برتر در این شرایط معرفی نمود.
سمیرا قاسمی صحبت بهرامی نژاد
امروزه به دلیل بروز برخی مشکلات ناشی از استفاده ی بی رویه از سموم شیمیایی در سامانه های کشاورزی، گرایش زیادی به استفاده از پتانسیل مواد بیولوژیکی نظیر متابولیت های گیاهی در راستای کنترل بیماری های گیاهی ایجاد شده است. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثر ضد قارچی عصاره های گیاهی به منظور مهار بیماری مرگ گیاهچه ی کدوییان به اجرا در آمد. به این منظور ابتدا اثرات ضد قارچی سه نوع عصاره ی اتانولی، متانولی و آبی حاصل از 37 گونه ی گیاهی علیه عوامل مرگ گیاهچه شامل گونه های pythium aphanidermatum، phytophthora drechsleri، rhizoctonia solani و macrophomina phaseolina بر اساس روش دیسک کاغذی به مقدار 5 میلی گرم بر هر دیسک بررسی شد. در مرحله ی بعد از بین گیاهان مورد مطالعه دو گیاه تلخه (acroptilon repens) و شیرین بیان (glycyrrhiza glabra) انتخاب گردیده و عصاره ی خام برگ، گل و ریشه ی این گیاهان به تفکیک با استفاده از پنج نوع حلال مختلف شامل آب مقطر استریل، اتانول، متانول، کلروفرم و استون استحصال گردید. سپس اثر ضد قارچی عصاره های حاصل به دو روش دیسک کاغذی و اختلاط با محیط کشت مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت عصاره ی اتانولی تلخه که در بین عصاره های مورد مطالعه بیشترین اثر بازدارندگی را علیه مهمترین عوامل مرگ گیاهچه؛گونه های p. aphanidermatum و p. drechsleri؛ نشان داده بود انتخاب گردیده و اجزای عصاره با استفاده از کروماتوگرافی لایه نازک جداسازی و اثرات بازدارندگی هر کروماتوگرام علیه قارچ های فوق بررسی گردید. بر اساس نتایج حاصل از کروماتوگرافی لایه نازک عصاره ی اتانولی برگ تلخه، ترکیبات موجود در 89/0= rfبا رنگ باند سیاه بیشترین اثر بازدارندگی را روی رشد دو قارچ فوق نشان دادند. در مطالعات گلخانه ای اثر عصاره ی اتانولی گیاه تلخه در مهار بیماری مرگ گیاهچه ی خیار ناشی از گونه های p. drechsleri و p. aphanidermatum به ترتیب در قالب طرح کاملاً تصادفی و آزمون t با هشت تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد اختلاط یک تا یک و نیم گرم عصاره ی خشک اتانولی تلخه با هزار گرم خاک می تواند مرگ گیاهچه ی ناشی از p. drechsleri در حدود60 درصد مهار کند. همچنین اندود نمودن بذر خیار با عصاره ی مذکور به نسبت حدود ده درصد بیماری مرگ گیاهچه ناشی از p. aphanidermatum را تقریباً 50 درصد مهار نمود. بنابراین می توان از پتانسیل اثرات ضد میکروبی گیاه شیرین بیان و تلخه برای پیشبرد اهداف کنترل زیستی در زمینه ی به حداقل رساندن مصرف سموم شیمیایی و استفاده ی هر چه بیشتر از ترکیبات طبیعی بهره برد.
سعید شیخه پور صحبت بهرامی نژاد
چکیده: یولاف از مهمترین غلات دانه ریز می باشد که سطح زیر کشت و تولید قابل توجهی در جهان دارد. یولاف گیاهی با سازگاری بالا است و از این نظر در زراعت از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. دو بخش اصلی برنامه های اصلاح این گیاه نظیر سایر گیاهان تنوع و انتخاب است. نشانگر های مولکولی و صفات مورفولوژیک دو روش متداول جهت بررسی تنوع ژنتیکی می باشند. هدف از این تحقیق مطالعه تنوع ژنتیکی از دیدگاه مولکولی و مورفولوژیکی و بررسی رابطه این دو باهم است. از این رو طرحی بصورت بلوک های حجیم شده (آگمنت) با سه بلوک در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی در سال زراعی 88-1387 به اجرا درآمد. تعداد 43ژنوتیپ (به علاوه چهار اکوتیپ بومی در بخش مولکولی) مورد بررسی قرار گرفت. در بخش زراعی، داده ها تنوع معنی داری را برای تمام صفات مورد ارزیابی نشان دادند. با استفاده از تجزیه کلاستر ژنوتیپ ها در چهار گروه تقسیم بندی شدند. ارقامی مانند گلایدر که زودرس بوده و شاخص برداشت مناسبی داشتند جهت کشت در شرایط دیم، ارقام علوفه ای دیم با عملکرد دانه پایین ولی زودرس، ارقام علوفه ای پابلند برای کشت علوفه ای در شرایط آبی و ارقام بینابین مانند رقم بروشر که از نظر تولید علوفه و دانه در سطح بالایی بودند، که بر اساس مشخصاتی که داشتند برای حالات ذکر شده پیشنهاد شدند. صفات مورد بررسی به هفت عامل گروه بندی شدند که به ترتیب عبارتند از تامین عملکرد، قامت گیاه، توان تولیدی، مورفولوژی خوشه، رقابت بین بوته ای، دانه بندی و رقابت درون بوته ای. تجزیه علیت نشان داد که عملکرد دانه یولاف به طورغیر مستقیم تحت تاثیر اندوخته های برگی و ساقه قرار می گیرد، این اندوخته ها (وزن کاه) نقش بسزایی در تامین وزن هزار دانه که اصلی ترین صفت در تعیین عملکرد دانه بود، نشان دادند. در بخش مولکولی تعداد 206 باند چند شکل از 34 آغازگر issr به دست آمد. براساس ماتریس تشابه جاکارد دامنه تشابهات بین ژنوتیپ ها از 66/0 الی 23/0 بود و تجزیه کلاستر بر اساس این ضرایب تشابه ژنوتیپ ها را به 7 گروه تفکیک کرد. در تجزیه رگرسیون بین نشانگر ها و داده های زارعی، نشانگر های وارد شده در مدل برای صفاتی که باهم رابطه فیزیولوژیک داشتند، دارای تشابهات زیادی بودند. هر چند گروه بندی نشانگرهای issr در آزمون مانتل ارتباط معنی داری با نتایج حاصل از مزرعه نداشت ولی در مجموع نشانگر مناسبی جهت شناسایی و تفکیک ژنوتیپ ها شناخته شد. با توجه به نتایج به دست آمده و مشاهدات، یولاف با توان تولید مناسب می تواند جایگاه ارزشمندی در بین محصولات منطقه داشته باشد.
نوش افرین حیدری فرخ کفیل زاده
چکیده ندارد.
آمنه اسدی سرداری صحبت بهرامی نژاد
چکیده: مهار نماتد های انگل گیاهی از طریق استفاده از نماتدکش ها، ارقام مقاوم، تناوب زراعی و اصلاح خاک با مواد آلی جستجو می شود. با این وجود مصرف نماتدکش ها برای محیط زیست، سلامتی انسان، حیات وحش و موجودات مفید خطرناک بوده و منجر به انتخاب ناخواسته ی آفات و بیمارگر های گیاهی می شود. در بررسی برای جایگزینی مهار شیمیایی نماتد های انگل گیاهی، تحقیقات زیادی در ارتباط با اثرات نماتد ایستایی و نماتدکشی عصاره های خام گیاهی روی برخی از نماتد های انگل گیاهی منجمله نماتد های ریشه گرهی (meloidogyne spp.) صورت می گیرد. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات بیست و یک عصاره ی گیاهی و کود مرغی در مقایسه با نماتدکش تمیک برای مهار نماتد ریشه گرهی ( meloidogyne javanica) در شرایط آزمایشگاهی می باشد. به همین جهت نماتد ریشه گرهی را روی گوجه فرنگی رقم بیل مک ((bilmak و یا خیار رقم سوپردومینانس (superdominance) با استفاده از توده تخم جدا شده از ریشه ی آلوده ی بادمجان از ناحیه ی بیستون خالص سازی نموده و سپس به تکثیر نماتد به صورت انبوه روی گوجه فرنگی و یا خیار در شرایط گلخانه اقدام شد. برای مطالعه ی اثرات عصاره های آبی گیاهان، کود مرغی و تمیک روی مرگ و میر نوزادان سن دوم نماتد، 6 میلی لیتر از غلظت های مختلف هر عصاره را به داخل ظروف پتری استریل انتقال و به هر ظرف پتری تعداد 4±54 نوزاد سن دوم نماتد اضافه شد. در این بررسی، آب مقطر استریل به عنوان تیمار شاهد بکار رفت. هر تیمار 4 بار تکرار گردید. مرگ و میر نوزادان سن دوم بعد از 24، 48 و 72 ساعت (بسته به مرگ و میر در دامنه ی 95-5 درصد جهت تعیین lc50) ارزیابی شد. نوزادان سن دوم مرده با زدن سوزنی نوک تیز مشخص گردیدند. در این بررسی همچنین اثرات عصاره ها روی تفریخ تخم های نماتد نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. در این ارتباط دو توده ی تخم متوسط (هریک حاوی 47±461) به 6 میلی لیتر از عصاره های مختلف با 8 غلظت (100، 50، 33/33، 25، 20، 66/16، 28/14 و 5/12 میلی گرم بر میلی لیتر) در یک پتری دیش با قطر 6 سانتی متر اضافه شد و آب مقطر استریل به عنوان کنترل بکار رفت. هر تیمار 4 بار تکرار شد و در شرایط 5/0±26 درجه ی سانتی گراد نگهداری گردید. تعداد نوزادان خارج شده بعد از 48 ساعت شمارش شدند. بعد از آن توده های تخم هر تیمار به آب مقطر استریل منتقل تا از اثرات موقت و یا دائمی عصاره ها اطمینان حاصل شود. سپس تعداد نوزادان سن دوم بعد از 48 ساعت شمارش و تعداد کلی آن ها بعد از دو 48 ساعت برای محاسبه ی lc50 و درصد بازدارندگی تخم ها ارزیابی گردیدند. در این بررسی از آزمایش فاکتوریل بر پایه ی طرح کاملاً تصادفی استفاده و مقایسه میانگین با استفاده از آزمون دانکن صورت گرفت. مقایسه ی lc50 عصاره ها نشان داد که دارچین (cinnamomum zeylanicum) و میخک هندی (eugenia caryophillata) در مرگ و میر نوزادان سن دوم نماتد ریشه گرهی بیشترین تاثیر (به ترتیب 38/15 و 91/17 میلی گرم بر میلی لیتر) را داشته اند. این معیار برای دارچین و طوق (بر روی تخم ها) حداقل بوده و نشان از اثرات زیاد این عصاره ها در بازدارندگی و ممانعت از تفریخ تخم های نماتد ریشه گرهی در مقایسه با تمیک و دیگر عصاره ها می باشد. ضمناً این نتایج توسط آزمون دانکن نیز مورد تأیید قرار گرفت. کلمات کلیدی: کود مرغی، عصاره ی آبی، تمیک، نوزادکشی، تفریخ تخم، lc50، meloidogyne javanica
حسین رستمی احمدوندی کیانوش چقامیرزا
زیره سبز گیاهی است بومی مدیترانه، جزء تیره چتریان که در زمان باستان توسط مردم کشورهای مصر و هند کشت گردیده است. تنوع مبنای همه گزینش ها در اصلاح نباتات است. انتخاب ژنوتیپی نیز نیازمند تنوع می باشد و با بالا رفتن تنوع ژنتیکی در یک جامعه حدود انتخاب وسیع تر می شود. در مطالعه حاضر تنوع ژنتیکی برخی توده های جمع آوری شده زیره سبز از نظر صفات مختلف زراعی و نشانگرهای مولکولی rapd و issr مورد بررسی قرار گرفت. قسمت مزرعه ای این آزمایش در زمینی واقع در 10کیلومتری غرب کرمانشاه و قسمت آزمایشگاهی آن در آزمایشگاه بیوتکنولوژی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی کرمانشاه انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسه میانگین ها اختلافات بین اکوتیپ ها را آشکار کرد به طوری که از لحاظ تمامی صفات در میان توده ها اختلاف معنی داری مشاهده شد. تجزیه همبستگی بین صفات مختلف نشان داد که ارتفاع گیاه با صفات تعداد چتر در گیاه (545/0)، تعداد چترک در چتر (344/0) و وزن هزار دانه (555/0) همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج بدست آمده از تجزیه خوشه ای بر اساس صفات زراعی نیز توده های مورد بررسی را در 3 گروه مجزا قرار داد. در بخش مولکولی آزمایش از 22 نشانگر issr (18 آغازگر به صورت انفرادی و 4 جفت آغازگر نیز به صورت ترکیبی) و 13 نشانگر rapd جهت بررسی میزان چندشکلی در سطح ژنوم استفاده شد. در مجموع در مورد نشانگر issr درصد چندشکلی کل برابر با 32/67% و این مقدار برای نشانگر rapd برابر با 26/55% بود. تجزیه خوشه ای بر اساس نشانگر های rapd و issrبه ترتیب توده ها را در 7 و 6 گروه مجزا قرار داد. شبیه ترین توده ها بر اساس ضریب تشابه جاکارد در مورد نشانگرهای rapd و issrبه ترتیب برابر با 946/0 (بین توده های مشهد و گرگان) و 921/0 (بین توده های بوشهر و گناباد) بود. آزمون همبستگی مانتل بین ماتریس های تشابه نشانگرهای مولکولی و همچنین این نشانگرها با صفات زراعی به غیر از نشانگر rapd با صفات زراعی همبستگی معنی داری را نشان داد.
سمیرا قاسمی صحبت بهرامی نژاد
امروزه به دلیل بروز برخی مشکلات ناشی از استفاده ی بی رویه از سموم شیمیایی در سامانه های کشاورزی، گرایش زیادی به استفاده از پتانسیل مواد بیولوژیکی نظیر متابولیت های گیاهی در راستای کنترل بیماری های گیاهی ایجاد شده است. مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثر ضد قارچی عصاره های گیاهی به منظور مهار بیماری مرگ گیاهچه ی کدوییان به اجرا در آمد. به این منظور ابتدا اثرات ضد قارچی سه نوع عصاره ی اتانولی، متانولی و آبی حاصل از 37 گونه ی گیاهی علیه عوامل مرگ گیاهچه شامل گونه های pythium aphanidermatum، phytophthora drechsleri، rhizoctonia solani و macrophomina phaseolina بر اساس روش دیسک کاغذی به مقدار 5 میلی گرم بر هر دیسک بررسی شد. در مرحله ی بعد از بین گیاهان مورد مطالعه دو گیاه تلخه (acroptilon repens) و شیرین بیان (glycyrrhiza glabra) انتخاب گردیده و عصاره ی خام برگ، گل و ریشه ی این گیاهان به تفکیک با استفاده از پنج نوع حلال مختلف شامل آب مقطر استریل، اتانول، متانول، کلروفرم و استون استحصال گردید. سپس اثر ضد قارچی عصاره های حاصل به دو روش دیسک کاغذی و اختلاط با محیط کشت مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت عصاره ی اتانولی تلخه که در بین عصاره های مورد مطالعه بیشترین اثر بازدارندگی را علیه مهمترین عوامل مرگ گیاهچه؛گونه های p. aphanidermatum و p. drechsleri؛ نشان داده بود انتخاب گردیده و اجزای عصاره با استفاده از کروماتوگرافی لایه نازک جداسازی و اثرات بازدارندگی هر کروماتوگرام علیه قارچ های فوق بررسی گردید. بر اساس نتایج حاصل از کروماتوگرافی لایه نازک عصاره ی اتانولی برگ تلخه، ترکیبات موجود در 89/0= rfبا رنگ باند سیاه بیشترین اثر بازدارندگی را روی رشد دو قارچ فوق نشان دادند. در مطالعات گلخانه ای اثر عصاره ی اتانولی گیاه تلخه در مهار بیماری مرگ گیاهچه ی خیار ناشی از گونه های p. drechsleri و p. aphanidermatum به ترتیب در قالب طرح کاملاً تصادفی و آزمون t با هشت تکرار مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد اختلاط یک تا یک و نیم گرم عصاره ی خشک اتانولی تلخه با هزار گرم خاک می تواند مرگ گیاهچه ی ناشی از p. drechsleri در حدود60 درصد مهار کند. همچنین اندود نمودن بذر خیار با عصاره ی مذکور به نسبت حدود ده درصد بیماری مرگ گیاهچه ناشی از p. aphanidermatum را تقریباً 50 درصد مهار نمود. بنابراین می توان از پتانسیل اثرات ضد میکروبی گیاه شیرین بیان و تلخه برای پیشبرد اهداف کنترل زیستی در زمینه ی به حداقل رساندن مصرف سموم شیمیایی و استفاده ی هر چه بیشتر از ترکیبات طبیعی بهره برد.
امیر علی مرادی علیرضا زبرجدی
این تحقیق طی سال های 1391-1390 در آزمایشگاه سیتو ژنتیک مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی کرمانشاه روی دو گونه یولاف شامل 30 ژنوتیپ از گونه sativa و 10 اکسشن از گونه sterilis انجام شد. طرح آزمایشی مورد استفاده برای مطالعه صفات کاریوتیپی طرح کاملاً تصادفی با پنج تکرار بود. تنوع ژنتیکی یولاف با استفاده از نشانگر بیوشیمیایی و صفات کاریوتیپی مورد ارزیابی قرار گرفت. تنوع موجود در ژنوتیپ ها با استفاده از صفات سیتوژنتیکی محاسبه گردید. تمام گونه های مورد بررسی هگزاپلوئید بودند و تعداد کروموزوم پایه در تمامی گونه های مورد مطالعه هفت بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که در بین ژنوتیپ ها از نظر تمامی صفات کروموزومی مورد اندازه گیری اختلاف در سطح احتمال 1% وجود دارد. بنابراین برای صفات اندازه گیری شده تنوع معنی داری بین ژرم پلاسم های مورد بررسی وجود دارد. تجزیه خوشه ای برای ژنوتیپ ها صورت گرفت که ژنوتیپ ها مورد مطالعه به 4 دسته تقسیم شدند بطوری که گروه اول شامل 14 ژنوتیپ، گروه دوم شامل هشت ژنوتیپ، گروه سوم شامل14 ژنوتیپ وگروه چهارم شامل چهار ژنوتیپ بودند. نتایج حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که سه مولفه استخراج شده به ترتیب 92/63، 50/18 و 54/16 درصد از کل واریانس بین ژنوتیپ ها را نشان می دهند. بررسی الگوی باندی پروتئین های برگ، تنوع قابل ملاحظه ای در میان ژنوتیپ ها نشان داد. باندهای پروتئینی نه تنها از نظر محل قرار گرفتن روی ژل و وزن مولکولی، بلکه از لحاظ تراکم و شدت نیز با یکدیگر اختلاف نشان دادند. در مجموع برای 40 ژنوتیپ مورد مطالعه 18 باند مشاهده گردید. بر اساس ماتریس تشابه جاکارد کمترین تشابه و بیشترین فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ islamabad با ژنوتیپ های brusher، euro و ga mitchell می باشد. همچنین بیشترین تشابه و کمترین فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ brusher باeuro ، ژنوتیپ tarahumara با ژنوتیپ های nz2102 و wandering ، ژنوتیپ nz2102 با wandering، ژنوتیپ il92-6745 با ravansar1 و ژنوتیپ ravansar2 با kermanshah2 می باشد. بر اساس تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها در فاصله 45/0 به 4 گروه تقسیم شدند بطوری که گروه اول و دوم هر کدام شامل 3 ژنوتیپ، گروه سوم شامل 27 ژنوتیپ و گروه چهارم شامل 7 ژنوتیپ بودند. نتایج این تحقیق به طور کلی نشان داد که بین ژنوتیپ ها تنوع سیتوژنتیکی و پروتئینی معنی داری وجود دارد.
پری مریخی صحبت بهرامی نژاد
در سال های اخیر بحث امکان کنترل زیستی بیمارگرهای خاکزاد مورد توجه جدی محققین قرار گرفته است که از آن جمله می-توان به باکتری های آنتاگونیست به خصوص سودومونادهای فلورسنت و باسیلوس ها در کنترل بیمارگر های قارچی و باکتریایی ریشه گیاهان زراعی اشاره کرد. میکروارگانیسم-هایی که در ناحیه فرا ریشه گیاهان زندگی می کنند گزینه مناسبی برای استفاده در روش های کنترل زیستی هستند زیرا فرا ریشه خط مقدم دفاعی ریشه ها علیه بیمارگر های خاکزاد می باشد. در این تحقیق 121 جدایه باکتری از خاک فرا ریشه گندم در مزارع شهرستان کرمانشاه جدا سازی گردید. قابلیت آنتاگونیستی باکتریایی علیه var. tritici gaeumannomyces graminis به روش کشت متقابل مورد ارزیابی قرار گرفت. 20 جدایه باکتریایی که هاله بازدارندگی بیش از 10 میلی متر ایجاد کردند به عنوان جدایه برتر برای مطالعات بعدی انتخاب شد. هیچ کدام از جدایه های سودوموناد فلورسنت تاثیر قابل قبولی روی کنترل بیماری نداشتند. مکانیسم آنتاگونیستی جدایه های باسیلوس از نظر تأثیر هاله بازدارندگی، عصاره خارج سلولی، ترکیبات فرار، تولید بیوفیلم و حلالیت فسفات مورد بررسی قرار گرفت. فعال ترین آن ها از نظر هاله بازدارندگی، عصاره خارج سلولی و ترکیبات فرار به ترتیب جدایه های 1، 2، 4، 6، 9، 11، 12، 15، 16، 17، 18 بودند، در حالی که جدایه 19 از لحاظ عصاره خارج سلولی و ترکیبات فرار به ترتیب تنها توانست 50 و 10 درصد رشد پرگنه ggt را کاهش دهد. با استفاده از خاک سترون در شرایط گلخانه تأثیر آغشته سازی بذور به جدایه های باکتریایی روی پوسیدگی ریشه ناشی از ggt و شاخص های رشدی مورد ارزیابی قرار گرفت. جدایه 9 در افزایش وزن خشک در حضور بیمارگر بیشترین تأثیر را داشت، اگرچه هیچ یک از جدایه های باکتری نتوانستند به طور کامل از بیماری تحت شرایط گلخانه ممانعت نمایند ولی جدایه 15 بیماری را بیش از 80% کنترل نمود. نتایج نشان می دهد که توانایی کنترل زیستی جدایه 15 نه تنها منجر به کاهش بیماری می شود بلکه رشد گیاه را نیز تحریک می کند. در مجموع بر اساس نتایج آزمایشگاهی و گلخانه ای، جدایه شماره 15 می تواند از تمام لحاظ به عنوان جدایه ای موفق در سیستم های تولید کشاورزی پایدار به کار گرفته شوند.
صدیقه محمدی کهنه شهری مهیار شیخ الاسلامی
بیماری پاخوره که عامل آن gaeumannomyces graminis (sacc.) arx & oliver می باشد، مخرب ترین بیماری ریشه ی غلات در سراسر جهان است. این بیماری از نقاط مختلف ایران از جمله کرمانشاه نیز گزارش شده است. در این تحقیق طی فصل زراعی 89-88 حدود 3426 نمونه ی آلوده که علائم خوشه سفیدی و سر سفیدی نشان می دادند از 307 مزرعه گندم و جو در نقاط مختلف استان کرمانشاه جمع آوری گردید. پس از کشت و جداسازی، قارچ بیمارگر در نمونه های جمع آوری شده از 139 مزرعه گندم و جو شناسایی گردیدند که بیانگر شیوع بیماری پاخوره گندم در حدود نیمی از مزارع بازدید شده می باشد. از بین جدایه های به دست آمده 97 جدایه g. graminis با توزیع جغرافیایی مناسب جهت مطالعات بعدی انتخاب گردید. آزمون بیماری زایی جدایه های مذکور روی گندم و یولاف در شرایط اتاقک رشد مورد ارزیابی قرار گرفت. به استناد نتایج حاصل تمامی جدایه ها روی گندم بیماری زا بوده ولی قادر به ایجاد بیماری در یولاف نبودند، از این رو، همه ی جدایه ها به عنوان واریته ی g. graminis. var. tritici شناخته شدند. به منظور ارزیابی مقاومت ارقام گندم، 63 رقم گندم با مخلوطی از چهار جدایه منتخب g. graminis. var. tritici مایه زنی شده و مقاومت آن ها در شرایط اتاقک رشد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین ارقام مختلف از لحاظ درصد کاهش صفات به علت آلودگی به قارچ مورد مطالعه اختلاف بسیار معنی دار وجود دارد. برای بررسی واکنش ارقام گندم نسبت به عامل بیماری پاخوره در شرایط مزرعه از 20 رقم رایج در استان کرمانشاه استفاده گردید. کاشت ارقام طی سال زراعی 91-90 در پلات هایی به ابعاد طول یک متر و عرض50 سانتی متر صورت گرفت. صفات مختلفی شامل عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیکی، وزن هزار دانه، وزن تر ریشه، وزن تر اندام هوایی، وزن تر کل، وزن خشک ریشه، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک کل، درصد آلودگی ریشه، تعداد پنجه در بوته و تعداد دانه درخوشه مورد بررسی قرار گرفت. از آنجایی که سه رقم از رقام مورد ارزیابی به خوشه نرفتند، ارزیابی نهایی برخی صفات برای 17 رقم صورت گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که رقم زرین، مرودشت، افلاک، پارسی، dn-11 و دنا متحمل و ارقام شهریار، توس، بهرنگ و سیوند حساس می باشند. در این مطالعه، شاخص های مختلف تنش شامل شاخص حساسیت به تنش ssi، شاخص تحمل تنش sti، شاخص عملکرد yiو میانگین هارمونیک ham محاسبه گردید. بر اساس شاخص های مذکور، ارقام مرودشت، پارسی، dn-11، افلاک و زرین را می توان به عنوان ارقام متحمل معرفی نمود. همچنین ارقام بهرنگ، آذر 2، شهریار و توس به عنوان ارقام حساس شناخته شدند.
مریم یوسفوند کیانوش چقامیرزا
بیماری پاخوره که عامل آن gaeumannomyces graminis (sacc.) arx & oliver می باشد، مخرب ترین بیماری ریشه ی غلات در سراسر جهان است. این بیماری از نقاط مختلف ایران از جمله کرمانشاه نیز گزارش شده است. در این تحقیق طی فصل زراعی 89-88 حدود 3426 نمونه ی آلوده که علائم خوشه سفیدی و سر سفیدی نشان می دادند از 307 مزرعه گندم و جو در نقاط مختلف استان کرمانشاه جمع آوری گردید. پس از کشت و خالص سازی، قارچ های بیمارگر در نمونه های جمع آوری شده از 139 مزرعه گندم و جو شناسایی گردیدند که بیانگر شیوع بیماری پاخوره گندم در حدود نیمی از مزارع بازدید شده می باشد. از بین جدایه های به دست آمده 97 جدایه g. graminis با توزیع جغرافیایی مناسب جهت مطالعات بعدی انتخاب گردید. آزمون بیماری زایی جدایه های مذکور روی گندم و یولاف در شرایط اتاقک رشد مورد ارزیابی قرار گرفت. به استناد نتایج حاصل تمامی جدایه ها روی گندم بیماری زا بوده ولی قادر به ایجاد بیماری در یولاف نبودند، از این رو، همه ی جدایه ها به عنوان g. graminis.var. tritici شناخته شدند. به منظور حصول اطمینان از تشخیص صحیح جدایه های به دست آمده از دو جفت آغازگر شامل ns5: gga-rp, ns5: ggt-rp برای شناسایی و تفکیک واریته های بیمارگر استفاده شد. از بین 97 جدایه ی مذکور، 84 جدایه با تولید یک باند bp400 برای آغازگرهای ns5: gga-rp و یک باند bp 410 برای آغازگرهای ns5: ggt-rp به عنوان g. graminis. var. tritici شناسایی شدند، اما 13 جدایه هیچگونه باندی تولید نکردند. به منظور مطالعه ی تنوع ژنتیکی جدایه های g. graminis.var. tritici ، 60 جدایه بر اساس موقعیت جغرافیایی انتخاب گردید و تنوع ژنتیکی آن ها با استفاده از نشانگرهای rapd و issr مورد بررسی قرار گرفت. از بین 20 آغازگر rapd و 20 آغازگر issr هر یک 15 آغازگر که چند شکلی بیش تری نشان دادند انتخاب گردیده و برای ارزیابی تنوع ژنتیکی مورد استفاده قرار گرفتند. میزان چند شکلی حاصل از آغازگرrapd, issr و ترکیب دو نشانگر 100% بود. تجزیه و تحلیل خوشه ای داده های حاصل برای نشانگر های rapd-issr, issr, rapd به ترتیب بر اساس روش هایmedian, wpgma , compelet با استفاده از ضریب تشابه جاکارد صورت گرفت. تجزیه و تحلیل خوشه ای داده های حاصل از نشانگرهای rapd، issr و ترکیب دو نشانگر، جدایه ها را به ترتیب به هشت، شش و پنج گروه در بهترین نقطه برش تقسیم بندی کرد، اما هیچ ارتباط روشن و واضحی بین گروه بندی خوشه ای و منشأ جغرافیایی وجود نداشت. نتایج نشان دادند که نشانگرهای rapd و issr نشانگرهای مناسبی برای بررسی مطالعات تنوع ژنتیکی در جدایه های g. graminis.var. tritici هستند، اما به دلیل ارتباط نزدیک تر نشانگر rapd با منشأ جغرافیایی نشانگر مناسب تری به نظر می رسد.
زینب دریس محسن سعیدی
در این بررسی اثر روش های مختلف پرایم بذر و تنش شوری بر جوانه زنی و فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان سوپر اکسید دیسموتاز و همچنین محتوای عناصر غذایی بافت های نخود زراعی (cicer ariteniuml.) رقم ilc482 در دو آزمایش مختلف مورد مطالعه قرار گرفت. مرحله اول شامل ارزیابی اثرات پرایمینگ بذر بر جوانه زنی نخود تحت تنش شوری بود. در مرحله دوم، اثرات پرایم بذر بر رشد رویشی نخود تحت سطوح مختلف تنش شوری در شرایط هیدروپونیک انجام گرفت. کلیه آزمایش ها به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی اجرا گردید. عامل اول پرایم بذر با سیلیکون درسه سطح 20، 40 و 60 میلی گرم در لیتر، اسپرمیدین در سه سطح 50، 100 و 150 میلی گرم در لیتر، کلرید سدیم در سه سطح 20، 40 و 60 میلی مولار، هیدروپرایمینگ و شاهد و عامل دوم شامل سطوح مختلف پتانسیل اسمزی که با استفاده از nacl (0، 40، 80 و 120 میلی مولار) در مرحله جوانه-زنی و رشد رویشی اعمال شد، بود. در طی این مراحل برخی از خصوصیات مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی در مرحله جوانه زنی و رویشی، اندازه گیری عناصر ماکرو ( na، k، p، mg) و عناصر میکرو (si وfe) در ریشه و اندام های هوایی و همچنین سنجش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (sod) در این اندام ها بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان داد به استثناء وزن خشک ساقه چه و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در اندام های هوایی و درصد سدیم و پتاسیم اندام ها، اثرات متقابل مشاهده گردید. در کل، با افزایش سطح شوری کاهش معنی داری در هرصفت به جز درصد سدیم و همچنین فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز که با افزایش شوری فعالیت آن نیز افزایش یافت، مشاهده گردید. با توجه به نتایج مرحله رویشی، بیشترین تأثیر را در کاهش اثرات منفی تنش شوری بر طول ریشه و بیوماس اندام های هوایی و ریشه و بیوماس کل، سطح دوم اسپرمیدین (100 میلی گرم در لیتر) و بر طول ریشه، سطح دوم سیلیکون (40 میلی گرم بر لیتر) داشت. همچنین پرایم بذر با سطح اول سیلیکون (20میلی گرم در لیتر)، بیشترین تأثیر را در بهبودی اثرات نامطلوب تنش شوری بر محتوای عناصر فسفر، سدیم و پتاسیم و پرایم با سطح دوم سیلیکون بر کاهش اثرات منفی شوری بر محتوای سیلیس اندام های هوایی بیشترین تأثیر را بر جای گذاشت. محتوای منیزیم و سیلیس ریشه و آهن اندام های هوایی نیز با اعمال سطح اول اسپرمیدین (50 میلی گرم در لیتر) افزایش یافت. در بین تیمارهای پرایم، بالاترین تأثیر را در افزایش فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در ریشه و همچنین در اندام های هوایی با افزایش تنش شوری، سطح اول سیلیکون (20میلی گرم در لیتر) نشان داد.
رضا امیری شهریار ساسانی
به منظور مطالعه ی تنوع ژنتیکی ارقام گندم نان از نظر صفات کمی و کیفی با تأکید بر میزان آهن و روی موجود در دانه و ارزیابی اثر تنش خشکی بر آن ها، مطالعه ای با 80 ژنوتیپ گنـدم نان آبی در سال زراعی 91-1390 در مزرعه ی تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط نرمال و تنش خشکی آخر فصل انجام شد. نتایج تجزیه واریانس ساده (در هر دو شرایط بدون تنش و تنش) و مرکب صفات نشان داد که ژنوتیپ ها از نظر اغلب صفات مورد مطالعه اختلاف معنی-داری با یکدیگر داشتند اما به طور مشترک در هر دو تجزیه، از نظر صفات محتوای کلروفیل و میزان آهن و روی دانه در هکتار اختلاف معنی دار نداشتند. محیط (تنش خشکی) باعث کاهش مقدار در اغلب صفات مورد مطالعه شد به طوری که بیشترین اثر را بر میزان روی دانه در هکتار و عملکرد دانه گذاشت و به ترتیب موجب کاهش 65/26 و 48/23 درصدی آن ها شد. در مقابل، محتوای آهن دانه در اثر تنش خشکی بیش از 14 درصد افزایش یافت. برای کلیه ی صفات مورد بررسی بجز پروتئین دانه، اثر متقابل ژنوتیپ×محیط در تجزیه مرکب معنی دار نشد. با توجه به نتایج مقایسه میانگین متوسط دو محیط، رقم های مارون و پارسی از نظر محتوای آهن و روی دانه از برترین ها بودند. بنابراین، به عنوان ارقام با ظرفیت ژنتیکی بالا در جذب و ذخیره سازی این ریزمغذی ها شناخته می شوند. همچنین در مقایسه میانگین متوسط دو محیط، بیشترین و کمترین عملکرد دانه به ترتیب متعلق در رقمهای قدس با 8185 و نورستار با 2310 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. بر اساس نتایج تجزیه همبستگی، میزان پروتیئن، آهن و روی دانه در هر دو شرایط با یکدیگر همبستگی مثبت و بسیار معنی دار و با عملکرد دانه همبستگی منفی و اغلب معنی داری نشان دادند. نتایج تجزیه مسیر نشان داد که تعداد سنبله در مترمربع و تعداد دانه در سنبله در هر دو شرایط بدون تنش و تنش خشکی از کارایی بیشتری در مقایسه با وزن هزار دانه برای افزایش عملکرد دانه برخوردار بودند. بر اساس نتایج تجزیه به عامل ها، در شرایط بدون تنش 9 عامل اول و در شرایط تنش خشکی هفت عامل اول که مقادیر ویژه ی بیشتر از یک داشتند، به ترتیب 24/83 و 94/78 درصد تنوع بین داده ها را توجیه نمودند. تجزیه خوشه ای با استفاده از روش وارد، ژنوتیپ ها را بر اساس صفاتی که در تجزیه واریانس معنی دار شده بودند، در شرایط بدون تنش و تنش خشکی به ترتیب در پنج و شش گروه قرار داد. بر اساس نتایج حاصل از محاسبه ی شاخص های مقاومت به خشکی، همبستگی های آن ها، مولفه های اصلی و بای پلات، رقم های قدس، dn-11، سپاهان و تجن به عنوان ارقام با عملکرد بالا و پایدار و رقم های نورستار و شاه پسند به عنوان ارقام با عملکرد پایین و حساس به خشکی شناسایی شدند.
بهاره محمودی صحبت بهرامی نژاد
با توجه به اهمیت کمبود آهن و روی در جوامع انسانی و تلاش برای یافتن راه حل های مناسب جهت مبارزه با آن، آزمایشی با هدف بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های یولاف از نظر صفات زراعی و مقادیر آهن و روی در دو شرایط نرمال و تنش رطوبتی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه ی تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه به اجرا درآمد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس در شرایط نرمال رطوبتی نشان داد که ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر اغلب صفات به جز صفات وزن هکتولیتر، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، مقدار روی و جذب آهن تفاوت معنی داری داشتند. و در شرایط تنش تفاوت معنی داری بین ژنوتیپ ها در اغلب صفات به جز صفات عملکرد کاه، کلروفیلa، کلروفیلb و کلروفیل کل، مقدار آهن و مقدار روی وجود داشت. نتایج حاصل از همبستگی بین صفات مختلف با ریزمغذی ها نشان داد که در شرایط نرمال رطوبتی صفت مقدار آهن با صفات تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک و جذب آهن همبستگی مثبت و معنی داری داشت و صفت مقدار روی نیز همبستگی مثبت و معنی داری با صفات عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و جذب روی نشان داد. در شرایط تنش صفت مقدار آهن با صفات تعداد خوشه در بوته و مقدار روی همبستگی مثبت و معنی داری داشت. همچنین صفت مقدار روی با صفت تعداد خوشه در بوته همبستگی مثبت و معنی داری نشان داد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که در شرایط بدون تنش ، ژنوتیپ های uc145وechidna به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار آهن را داشتند. و ژنوتیپ های ia910982 و potorooنیز به ترتیب بیشترین و کمترین مقدار روی را داشتند. در شرایط تنش اکوتیپ وحشی کنگاور دارای بیشترین و ژنوتیپ kingfisher کمترین مقدار آهن را داشت. از نظر مقدار روی نیز ژنوتیپ های mortlock و wallaroo به ترتیب بیشترین و کمترین مقادیر را دارا بودند. در نتیجه ژنوتیپ های uc145، ia910982 وmortlock و اکوتیپ وحشی کنگاور به عنوان ژنوتیپ های با ظرفیت ژنتیکی بالا در جذب و ذخیره سازی این ریزمغذی ها شناخته شدند. همچنین تنش رطوبتی به طور کلی باعث کاهش مقدار آهن شد ولی بر مقدار روی تأثیر قابل ملاحظه ای نداشت. با توجه به تنوع ژنتیکی که در ژنوتیپ های یولاف از نظر مقادیر آهن و روی وجود دارد لذا در انتخاب ژنوتیپ ها به منظور تغذیه ی انسان باید به مقادیر آهن و روی نیز توجه داشت.
رضوان کشوری صحبت بهرامی نژاد
یولاف گیاهی از خانواده پواسه و یکی از غلات مهم مناطق معتدل جهان می باشد. پژوهش حاضر به منظور بررسی تحمل به خشکی 25 ژنوتیپ یولاف زراعی تحت دو شرایط تنش و بدون تنش، در سه تکرار و در دو آزمایش جداگانه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه درسال زراعی 92-91 انجام شد. صفات اندازه گیری شده شامل عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت، عملکرد کاه، وزن هزار دانه، وزن دانه در خوشه، وزن سنبله، وزن هکتولیتر، محتوی آب نسبی برگ، تعداد سنبلچه، سطح برگ پرچم، تعداد دانه در خوشه، تعداد خوشه در متر مربع، روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی، روز تا خوشه دهی، روز تا گرده افشانی، طول خوشه، طول پدانکل، ارتفاع، نسبت پدانکل به ارتفاع و شاخص های حساسیت و تحمل به خشکی بود. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که ژنوتیپ های مورد بررسی از نظر اکثر صفات مورد بررسی در هر دو شرایط تنوع قابل ملاحظه ای را دارا بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مرکب، حاکی از عدم اثر متقابل ژنوتیپ × مکان صفات بود. نتایج تجزیه همبستگی بین شاخص ها و عملکرد دانه نشان داد که شاخص های mp، gmpو sti به دلیل همبستگی بالا با عملکرد دانه می توانند در گزینش ژنوتیپ ها استفاده شوند. نتایج حاصل از تجزیه مسیر، انتخاب صفات تعداد خوشه در مترمربع و تعداد دانه در خوشه را به دلیل داشتن اثر مستقیم بالا و مثبت بر عملکرد دانه، به عنوان یکی از راه های افزایش عملکرد معرفی نمود. بر طبق تجزیه خوشه ای ژنوتیپ ها در شرایط تنش در چهار گروه و در شرایط غیر تنش در شش گروه قرار گرفتند. بر اساس کلیه نتایج ژنوتیپ های شماره 17(ufrgs948886) و 7 (potoro)به عنوان ژنوتیپ های متحمل و ژنوتیپ های شماره 11 (ia91098-2(high oil- ? glucan) و 16 (c-1/130) به عنوان ژنوتیپ های حساس به خشکی شناسایی شدند.
سمیرا الفتی رضا حق پرست
کمبود آهن و روی در جیره غذایی بسیاری از کشورهای جهان موجب بروز مشکلاتی در سلامت مردم شده است. یکی از راهکارهای اساسی برای رفع این مشکل، استفاده از ارقامی از محصولات عمده غذایی مانند گندم در جیره غذایی است که حاوی مقدار بیشتری آهن و روی در دانه باشند. هدف از اجرای این پژوهش که در سال زراعی 91-1390 در مزرعه ی معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم در قالب طرح آماری بدون تکرار تجزیه فضایی اجرا گردید، بررسی تنوع ژنتیکی در 142 ژنوتیپ گندم نان از نظر میزان جذب آهن و روی در دانه و سایر صفات زراعی در شرایط دیم، و مقایسه آنها با دو رقم زراعی ریژاو و آذر2 به عنوان شاهد بود. نتایج نشان داد که دامنهی مقدار آهن و روی دانه به ترتیب از 70/29 تا 109/10 و 31/71 تا 61/05 میلی گرم در کیلو گرم متغیر بود. مقدار آهن دانه در 24 و 67 ژنوتیپ به ترتیب نسبت به رقم ریژاو و آذر2 بیشتر بود. از نظر میزان روی دانه رقم آذر2 برترین ژنوتیپ بود و 113 ژنوتیپ نیز از نظر این صفت نسبت به رقم ریژاو برتری نشان دادند. از نظر محتوای آهن پنج ژنوتیپ نسبت به رقم شاهد (ریژاو) و آذر2 برتر بودند و ژنوتیپ های مذکور همچنین از نظر محتوای روی دانه نسبت به ریژاو برتری نشان دادند که به عنوان ژنوتیپ های با ظرفیت ژنتیکی بالا در جذب و ذخیره سازی این ریزمغذی ها شناخته شدند. نتایج حاصل از همبستگی بین صفات نشان داد که همبستگی مثبت و بسیار معنی داری بین میزان آهن دانه در هکتار با میزان روی دانه در هکتار وجود داشت. با توجه به تنوع ژنتیکی که در ژنوتیپ های گندم نان از نظر مقادیر آهن و روی وجود دارد لذا در انتخاب ژنوتیپ ها به منظور تغذیه ی انسان باید به مقادیر آهن و روی نیز توجه داشت.
کژال حسنی صحبت بهرامی نژاد
از مهم ترین مشکلات انبار داری، خسارت بالایی است که آفات انباری وارد می کنند که از جمله ی کلیدی ترین آن ها می توان به سوسک چهار نقطه ای حبوبات callosobruchus maculatus (fabricius) اشاره کرد. مصرف بی رویه ی سموم شیمیایی در این آفت باعث بروز مقاومت نسبت به این سموم شده است، ضمن اینکه آلودگی محیط زیست، مسمومیت حشرات گرده افشان و پستانداران را نیز به دنبال خواهد داشت. به دلایلی که گفته شد کم کم، ترکیبات گیاهی توانسته اند به عنوان یک جانشین خوب برای سموم شیمیایی مطرح شوند. از جمله مزایای اسانس ها می توان به منشا طبیعی، داشتن مولکول های فعال بیولوژیک، سمیت کم برای پستانداران، هزینه ی کم تر در تولید، انباشته نشدن در محیط و گستره ی فعالیت وسیع آن ها اشاره کرد. هدف از این تحقیق تعیین اثر سمیت تنفسی اسانس های گیاهان مورد مطالعه روی حشرات کامل سوسک چهارنقطه ای حبوبات، مطالعه خاصیت بازدارندگی تخم ریزی اسانس ها و شناسایی ترکیبات موجود در یک اسانس مؤثر بود. لذا حشره ی مورد نظر در دمای2 ± 27 درجه ی سلسیوس و رطوبت نسبی5 ± 65 و شرایط تاریکی روی چندین ظرف نخود و لوبیای چشم بلبلی پرورش یافت. گیاهان مورد نظر در این تحقیق شامل بادرنجبویه melissa officinalis (linn) ، زوفا hyssopus officinalis (l.) از خانواده ی نعناعیان lammiaceae هستند، پنج انگشت hausskn vitex pseudonegundo از خانواده ی شاه پسند verbenaceae، شمعدانی عطری (ژرانیوم) pelargonum roseum ait. از خانواده ی geraniaceae، میخک dianthus caryophyllus (l.)از خانواده ی caryophyllaceae و بابونه ی آلمانی matricaria chamomilla (l.) از خانواده ی asteraceae است. گیاهان نام برده شده بعد از جمع آوری، در شرایط مناسب خشک شده و به سیله ی دستگاه اسانس گیر از آن ها اسانس گیری شد. برای شناسایی ترکیبات مؤثر ترین اسانس از دستگاه gc-ms استفاده شد. تجزیه ی داده ها با نرم افزار sas 9.1و مقایسه ی خطوط زیست سنجی با روش teta انجام شد. بعد از انجام آزمایش های زیست سنجی نتایج به دست آمده نشان داد، که درصد تلفات حشره ی کامل سوسک چهار نقطه ای حبوبات با افزایش غلظت اسانس و مدت اسانس دهی همبستگی مثبت و معنی داری داشت و همه ی اسانس ها اثر کشندگی روی آفت مورد نظر داشتند. lc50 گیاهان موردنظر به ترتیب زیر به دست آمد: گیاه زوفا 13/13، بادرنجبویه 95/48، پنج انگشت 59/78، ژرانیوم 21/213، میخک 74/222 و بابونه ی آلمانی 1129 میکرولیتربرلیتر هوا. درصد باز دارندگی تخم ریزی اسانس های گیاهی هم اندازه گیری شد و طبق آن میزان تخم ریزی سوسک چهارنقطه ای حبوبات در اثر اسانس های مختلف اختلاف معنی دار در سطح یک درصد نشان داد. مؤثر ترین اسانس زوفا بود و نتیجه ی تجزیه ی اسانس زوفا hyssopus officinalis (l.) با دستگاه gc-ms، 70 ترکیب بود. از بین این 70 ترکیب شش ترکیب بیش ترین درصد را به خود اختصاص دادند: 3-pinanone (33.57%)، phellandrene (11.25%) beta-، 2-beta-pinene (10.73%)، elemol (5.69%)، bicyclogermacrene (3.49%) و germacrene-d (2.07%).
لیلا صیدی کیانوش چقامیرزا
بیماری برق زدگی نخود با عامل .ascochyta rabiei (pass.) labr، مهم ترین بیماری نخود در تمام مناطق کشت این محصول در سطح جهان می باشد، که هر ساله خسارت هنگفتی به کشاورزان تحمیل می نماید. در استان کرمانشاه نیز این بیماری یکی از عوامل زیستی خسارت زا در مزارع نخود بوده و در صورت تداوم شرایط محیطی مساعد جهت توسعه ی بیماری، وقوع اپیدمی و نابودی محصول را می تواند به دنبال داشته باشد. در زمینه ی مهار بیماری استفاده از ارقام مقاوم به عنوان موثرترین راهکار مدیریتی، در راستای پیشگیری و مهار بیماری مورد توجه می باشد. در این مطالعه، طی بازدید از مزارع نخود استان کرمانشاه تعداد 23 نمونه ی گیاهی آلوده به بیماری برق زدگی جمع آوری گردید. پس از جداسازی بیمارگر از بافت های آلوده ی گیاهی، خالص سازی جدایه های قارچی به روش تک اسپور صورت گرفته و 23 جدایه ی خالص سازی شده از نظر شدت بیماریزایی روی رقم حساس بیونیج مورد ارزیابی قرار گرفتند. نهایتاً جدایه ی ar8 با اختصاص بالاترین درجه ی آلودگی به خود، به عنوان جدایه ی پرآزار شناسایی گردیده و در آزمون ارزیابی مقاومت مورد استفاده قرار گرفت. در این مطالعه تعداد 70 لاین نخود متشکل از دو تیپ بذری کابلی و دسی و دو رقم جم و ilc482 در شرایط گل خانه از نظر مقاومت به بیماری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان دهنده ی بروز صفت حساسیت بالا در اغلب لاین های مورد آزمون بوده به-طوری که تنها دو لاین 69 و 81 با تیپ بذری کابلی به عنوان لاین های مقاوم و نیز لاین های 1، 12، 20، 58، 83، 91، 92، 97 و f4 دارای مقاومت متوسط نسبت به بیمارگر شناسایی گردیدند. به منظور مقایسه ی روش های مختلف ارزیابی مقاومت و بررسی اعتبار روش ارزیابی مقاومت در شرایط آزمایشگاهی شش لاین با درجات مختلف مقاومت به ascochyta rabiei تحت شرایط آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرارگرفتند. سطوح مقاومت لاین های مذکور از طریق تعیین شدت آلودگی روی برگ های بریده در ظروف پیرکس به ابعاد 30×20 سانتی متر در سطح محیط کشت آب- آگار بررسی شد. در این ارزیابی دو صفت درصد برگچه های آلوده و تعداد لکه های آلوده در هر برگ مورد بررسی قرارگرفت. بر اساس نتایج حاصل، سطوح مقاومت لاین ها در این آزمایش همبستگی معنی داری با ارزیابی گل خانه ای داشت که نشانگر اعتبار این روش برای ارزیابی مقاومت نسبت به ascochyta rabiei می-باشد.
نگین صمدی عبد الحمید پاپ زن
هدف کلی پژوهش حاضر، واکاوی تاثیر تکنیک آموزشی نمایش طریقه¬ای¬ بر میزان دانش، بینش و مهارت کشاورزان و مروجان کشاورزی استان کرمانشاه در کشت یولاف زراعی بود. به منظور دستیابی به این هدف از طرح¬های آزمایشی مقدماتی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه آزمودنی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، 4839 نفر از کشاورزان و 600 نفر از مروجان کشاورزی استان کرمانشاه بودند، که با هماهنگی سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه تعداد 23 نفر از کشاورزان پیشرو و 18 نفر از کارشناسان به صورت هدفمند مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده¬ها، پرسشنامه محقق ساخته¬ای بود که روایی و پایایی آن از طریق پانل متخصصان و ضریب کوهن کاپا مورد تائید قرار گرفت که این ضریب در رابطه با کشاورزان در قسمت¬های مختلف پرسشنامه شامل دانش 76/0، بینش 75/0، مهارت کاشت 74/0، داشت 75/0 و برداشت 74/0 و در رابطه با کارشناسان قسمت¬های دانش 75/0، بینش 74/0، مهارت کاشت 72/0، داشت 74/0 و برداشت 72/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل یافته¬های پژوهش نشان داد در تمامی بخش¬های دانش، بینش و مهارت (کاشت، داشت و برداشت یولاف زراعی) بین میانگین نمرات کشاورزان و مروجان قبل و بعد از اجرای تکنیک نمایش طریقه¬ای اختلاف معناداری وجود دارد. مقدار سطح اثر محاسبه شده نیز اندازه این تفاوت را در تمامی موارد بسیار زیاد نشان داد. با توجه به یافته¬های استخراج شده توصیه می¬شود که برنامه¬ریزان و مسئولان جهاد کشاورزی توجه لازم به این تکنیک را به عمل آورده و از آن در جهت نشر و ترغیب واریته¬های جدید زراعی در بین کشاورزان و کارشناسان استفاده نمایند.
گیتی فرجی صحبت بهرامی نژاد
شپشه ی دندانه دار برنج oryzaephilus surinamensis l. یکی از مهمترین آفات برنج در طول دوره انبارداری این محصول می باشد. با توجه به ماهیت این آفت، کنترل آن همواره سخت بوده و بکارگیری حشره کش ها و اسانس های گیاهی از گیاهان دارویی با خاصیت دورکنندگی در منابع مختلف علیه این آفت گزارش شده است. ما خاصیت کشندگی و دورکنندگی به لیمو aloysia citriodora، زنیان carum copticum ،لعل کوهستان oliveria decumbens، میخک caryophillium aromaticus ، چویل ferulago angulata ،جوالدوزک catalpa bignonioides و رازیانه foeniculum vulgare را روی این آفت بررسی نمودیم. همه اسانس های گیاهی مورد استفاده در این تحقیق از نمونه خشک گیاهان مزبور با روش تقطیر از دستگاه کلونجر استخراج شدند. غلظت های متفاوت اسانس های گیاهی به شکل سمیت تنفسی و در قالب طرح کامل تصادفی با 5 تکرار روی حشرات یک تا سه روزه این آفت در یک ظرف شیشه ای 41 میلی لیتری آزمایش گردید. lc50 و lc90 تیمارها با استفاده نرم افزار پروبیت محاسبه شد. 24 ساعت بعد از بکارگیری تیمارها نتایج نشان داد که دو تیمار carum copticum و ferulago angulata به ترتیب با مقادیر (lc50= 2.37?l/l air و lc90=3.49 ?l/l air) و (lc50=2.91 ?l/l air و lc90=4.71 ?l/l air) دارای بیشترین سمیت در مقایسه با 5 تیمار دیگر بودند. همان طور که مورد انتظار بود مرگ و میر آفت در غلظت های بالا افزایش یافت. نتایج آزمایش دورکنندگی نشان داد که همه تیمارها دارای اثر معنی داری روی این آفت می باشند. همچنین مشخص شد که اسانس میخک با 5/2±5/76 درصد دورکنندگی دارای بالاترین خاصیت دورکنندگی نسبت به سایر تیمارها می باشد. براساس نتایج این تحقیق می توان گفت که دو اسانس carum copticum و ferulago angulata بهترین گزینه ها برای کنترل سالم آفت شپشه ی دندانه دار برنج می باشند. کلمات کلیدی: اسانس، سمیت تنفسی، دورکنندگی، گیاهان دارویی، l. oryzaephilus surinamensis
فخرالدین حیدری فرد صحبت بهرامی نژاد
جمعیت جهان با سرعت بالایی رو به افزایش است و تولید محصولات کشاورزی به دلیل مواجهه با تنش های مختلف محیطی دچار کاهش می شود. خشکی مهمترین تنش محیطی است که رشد و تولید گیاهان زراعی از جمله گندم را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین اصلاح گیاهان برای این شرایط ضروری است. در این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ارقام گندم نان و ارزیابی اثر تنش خشکی بر آن ها، مطالعه ای با 80 ژنوتیپ گندم نان آبی در سال زراعی 92-1391 در مزرعه ی تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو شرایط نرمال و تنش خشکی آخر فصل انجام شد. نتایج تجزیه واریانس ساده (در هر دو شرایط بدون تنش و تنش) و مرکب صفات نشان داد که ژنوتیپ ها از نظر اغلب صفات مورد مطالعه اختلاف بسیار معنی داری با یکدیگر دارند. محیط (خشکی) باعث کاهش مقدار در اغلب صفات مورد مطالعه شد به طوری که بیشترین اثر را بر محتوای نسبی آب برگ و عملکرد دانه گذاشت و به ترتیب موجب کاهش 06/40 و 16/31 درصدی آنها شد. برای کلیه صفات مورد بررسی بجز محتوای کلروفیل a، روز تا رسیدن فیزیولوژیک، وزن هزار دانه و شاخص برداشت، اثر متقابل ژنوتیپ × محیط در تجزیه مرکب معنی دار نشد. با توجه به نتایج مقایسه میانگین متوسط دو محیط، بیشترین و کمترین عملکرد دانه به ترتیب متعلق به رقم های سیروان با 5/9169 و نورستار با 2458 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. بر اساس نتایج تجزیه همبستگی در شرایط بدون تنش، طول ریشک، شاخص برداشت، وزن هکتولیتر، تعداد سنبله در متر مربع، شاخص عملکرد سنبله، تراکم سنبله، وزن هزاردانه و عملکرد بیولوژیک همبستگی معنی دار با عملکرد دانه داشتند. نتایج تجزیه همبستگی بین شاخص ها و عملکرد دانه نشان داد که شاخص های mp، gmp، sti، yi، ham، k1sti و k2sti به دلیل همبستگی بالا با عملکرد دانه می توانند در گزینش ژنوتیپ ها استفاده شوند. نتایج تجزیه مسیر بین شاخص ها و عملکرد دانه نشان داد که شاخص های نتایج حاصل از تجزیه مسیر، انتخاب صفت تعداد سنبله در متر مربع را به دلیل داشتن اثر مستقیم بالا و مثبت بر عملکرد دانه، به عنوان یکی از راه های افزایش عملکرد معرفی نمود. بر اساس نتایج تجزیه به عامل ها، در شرایط بدون تنش نه عامل اول و در شرایط تنش خشکی شش عامل اول که مقادیر ویژه ی بیشتر از یک داشتند، به ترتیب 06/87 و 07/78 درصد تنوع بین داده ها را توجیه نمودند. تجزیه خوشه ای با استفاده از روش وارد، ژنوتیپ ها را براساس صفاتی که در تجزیه واریانس معنی دار شده بودند در شرایط بدون تنش در شش و در شرایط تنش خشکی در هفت گروه جداگانه قرار داد. براساس نتایج حاصل از محاسبه ی شاخص های مقاومت به خشکی، همبستگی های آن ها، مؤلفه های اصلی و بای پلات، رقم های 48 (5-85-n)، 12 (بهار)، 55 (اترک)، 76 (هامون)، 8 (مرودشت)، 44 (شیرودی)، 75 (کویر)، 56 (چمران) به عنوان ارقام پایدار و رقم های 27 (سایسون)،63 (شاه پسند)، 80 (نورستار) به عنوان ارقام حساس به خشکی شناسایی شدند.
سودابه محمدی صحبت بهرامی نژاد
مطالعه¬ی حاضر با هدف بررسی اثر ضد قارچی 18 عصاره¬ی گیاهی در مهار بیماری زنگ سفید شاهی به اجرا درآمد. به این منظور آزمایشی در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی در سال¬های 1392 و 1393 در سه تکرار اجرا شد. در هر دو سال اثر مهارکنندگی عصاره¬های متانولی گیاهی در میکروپلات¬های مزرعه پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاه مورد ارزیابی قرار گرفت. با ظهور اولین برگ¬های حقیقی اولین عصاره¬پاشی با محلول 5000 پی. پی. ام. عصاره صورت گرفت و دو مرحله¬ی دیگر عصاره¬پاشی با فاصله¬ی زمانی 7 الی 10 روز با همان غلظت اولیه تکرار گردید. ارزیابی اثر عصاره¬ها بر اساس درصد وقوع بیماری صورت گرفت. در آزمایش سال اول گونه¬های آناگالیس، سماق، شیرین بیان، گل راعی و میخک هندی به¬طور کامل از آلودگی کرت¬ها به بیماری زنگ سفید جلوگیری نمودند. در آزمایش سال دوم فقط دو گونه¬ی سماق و شیرین بیان به¬طور صد در صد از آلودگی گیاه جلوگیری نمودند. از بین گیاهان مورد آزمایش، شش گیاه انتخاب شده و در آزمایش سوم مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این آزمایش دو گونه¬ی سماق (rhus coriaria) و شیرین بیان (glycyrrhiza glabra) بدون تفاوت معنی دار با مانکوزب بیشترین تأثیر را در کنترل بیماری نشان دادند. بررسی تأثیر اجزای عصاره¬های سماق (rhus coriaria) و شیرین بیان (glycyrrhiza glabra) در کنترل این بیماری و شناسایی جزء یا اجزای موثر در مطالعات بعدی ضروری به نظر می¬رسد.
زهرا طهماسبی بیستونی صحبت بهرامی نژاد
ژنوتیپ ها تحت دو شرایط تنش و بدون تنش خشکی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در منطقه بیستون در سال زراعی 91-1390 ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین ژنوتیپ ها در شرایط بدون تنش برای همه صفات به جزء برای تعداد پنجه، وزن کل بوته ها و عملکرد کاه معنی دار بودند، و در شرایط تنش نیز برای همه صفات به جزء برای نسبت طول پدانکل به ارتفاع و تعداد پنجه بارور معنی دار بودند. درصد کاهش صفات در اثر تنش رطوبتی نشان داد که بیشترین و کمترین کاهش به ترتیب به عملکرد دانه و روز تا خوشه دهی مربوط بود. هم چنین اثر متقابل ژنوتیپ و محیط، برای ارتفاع بوته، طول خوشه، طول پدانکل، تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی و شاخص برداشت دارای اختلاف معنی دار بودند. برای ارزیابی مقاومت به خشکی از شاخص های mp، gmp، sti، yi، ham، tol و ysi استفاده شد. که براساس این شاخص ها ژنوتیپ های euro، mortlock، 42 zop 95 و quall به عنوان ژنوتیپ های متحمل به خشکی و ژنوتیپ های potoroo، brusher، gamitchell به عنوان ژنوتیپ های با عملکرد بالا در شرایط تنش شناخته شدند. در این تحقیق نیز شاخص های sti، gmp، mp و ham که قادر به تشخیص ژنوتیپ هایی با عملکرد بالا در هر دو شرایط آبی و دیم بودند به عنوان بهترین شاخص ها معرفی می شوند.
الهه درویشی دانیال کهریزی
گیاهان دارویی به عنوان یکی از منابع عمده تولید متابولیت های ثانویه شناخته شده اند. با توجه به اهمیت اقتصادی و کاربردهای فراوان گیاه دارویی پونه در صنایع ، تکثیر و گسترش آن به صورت آزمایشگاهی و گلخانه ای اهمیت ویژه ای دارد. با استفاده از کشت گیاه در شرایط درون شیشه ای، علاوه بر دسترسی به منبع اولیه دارو در شرایط کنترل شده و مستقل از محیط، افزایش تولید ترکیبات نسبت به گیاه رشد یافته در شرایط طبیعی و تولید ترکیبات جدید نیز امکانپذیر می گردد.هدف اصلی از انجام این تحقیق بهینه سازی القا کالوس در پونه (mentha pulegium) و همچنین انجام کشت سلول برای بررسی متابولیت های ثانویه در کشت سلولی این گیاه و مقایسه آن با گیاه طبیعی است. به منظور القای کالوس و یافتن بهترین ریزنمونه و ترکیب هورمونی محیط کشت، از محیط کشت ms و ترکیبات مختلف تنظیم کننده های رشد گیاه bap در سطوح 0 و 5/0 میلی گرم بر لیتر به همراه 2,4-d در سطوح 0 ، 1 ، 2 و 4 میلی گرم در لیتر و سه ریز نمونه ساقه، برگ و ریشه در 3 تکرار استفاده شد. ریزنمونه ساقه و ترکیب هورمونی2,4-d با غلظت mg/l 1 به عنوان بهترین ها انتخاب شدند. برایتهیهمحیطکشتپایهسوسپانسیونسلولی، بهترین محیط کشت کالوس زایی بدونافزودنآگارمورد استفاده قرار گرفت. از الیسیتور های مخمر در چهار سطح (20، 40، 60 و 80 میلی گرم در لیتر) و سالسیلیک اسید در چهار سطح (2، 4، 6 و 8 میلی گرم در لیتر) به منظور بررسی تغییرات کمی مواد موثره استفاده شد.
فاطمه امین جورآبادی صحبت بهرامی نژاد
در سالهای اخیر استفاده از داروهای با منشاء گیاهی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. ماریتیغال نیز از گیاهان دارویی، مرتعی و خودرو دارای پتانسیل لازم جهت بهره برداری در مصارف گوناگون است که جایگاه مهمی در زراعت متابولیتی و صنایع دارویی پیدا کرده است. جمعآوری، حفظ، نگهداری و ارزیابی منابع غنی ژنتیکی در برنامههای اصلاحی از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. در بررسی تنوعژنتیکی استفاده از صفات مورفولوژیکی و نشانگرهای مولکولی از روشهای متداول است، تعیین ارتباط بین نشانگرهای مولکولی و صفات ظاهری میتواند گامی موثر در گزینش باشد. مطالعات ژنتیکی و اصلاحی در ماریتیغال بسیار محدود است و تنها در برخی از کشورهای اروپایی مانند لهستان با استفاده از روش های کلاسیک اقدام به اصلاح ماریتیغال گردیده است. در این آزمایش به منظور بررسی تنوعژنتیکی 61 نمونه تکبوته و 17 جمعیت ماریتیغال (مخلوط تک بوته ها) از خصوصیات مورفولوژیک و نشانگرهای مولکولی استفاده گردید. مواد گیاهی مورد مطالعه شامل نمونههای جمع آوری شده از مناطق مختلف استان کرمانشاه، به همراه یک نمونه زراعی از اصفهان و یک نمونه زراعی از کشور مجارستان بودند. در آزمایش زراعی 17 جمعیت ماریتیغال در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند.
طاهره حجازی سعید عباسی
افزایش روز افزون جمعیت در برخی از کشورها بخصوص جنوب شرق آسیا، مشکل کمبود غذا را روز به روز حیاتی تر و مهم تر جلوه می دهد. رژیم غذایی عمده مردم در اکثر کشورهای جهان را غلات و حبوبات تشکیل می دهد.طبق گزارش سازمان خواروبار جهانی در سال 2013 متوسط عملکرد نخود در جهان 967 و در ایران 536 کیلوگرم در هکتار است. پایین بودنو بی ثباتیعملکردو تولید،یکی ازمهم ترین مسائل موجود در رابطهبا کشتنخود می-باشد. جدا از تنش های محیطی، بیماری های نخود یکی از مهم ترین و اصلی ترین عوامل کاهش عملکرد وکیفیت اینمحصولدر سراسردنیامحسوبمی شوند. بیماری هایفوزاریومینخود،شایع ترین بیماریاینگیاهد ر ایرانوجهاناست. دو قارچ مهم fusarium solani به عنوان عامل بیماری پوسیدگی ریشه در نخود وfusarium oxysporum به عنوان عامل پژمردگی فوزاریومی نخود از سرتاسر جهان گزارش شده است. امروزه عملی ترین و مقرون به صرفه ترین روش جهت مدیریت پژمردگی فوزاریومی نخود، استفاده از ارقام مقاوم به پاتوژن این بیماری است. برای این منظور، آزمایشی در دو بخش مزرعه و گلخانه انجام شد. در بخش مزرعه تعداد 77 ژنوتیپ بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار کشت گردید و در بخش گلخانه ای نیز تعداد 75 ژنوتیپ در چهار تکرار همراه با شاهد بدون عامل بیماریزا در گلدان کشت شد. براساس مقدار درصد آلودگی، ژنوتیپ ها در بخش مزرعه و گلخانه به صورت مجزا به پنج گروه بسیار مقاوم، مقاوم، نیمه مقاوم، حساس و بسیار حساس طبقه بندی شدند. بر این اساس در بخش مزرعه ای، رقم کاکا و فلیپ9393 جز گروه نیمه مقاوم، رقم آرمان در گروه حساس و ارقام هاشم، بیونیج و جم در گروه بسیار حساس قرار گرفتند. همچنین در آزمایش گلخانه، نتایج حاصله نشان دادند که ارقام کاکا، آی ال سی482 و فیلیپ9393 در گروه مقاوم و ارقام هاشم و جم در گروه بسیار حساس قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس تنوع معنی داری را برای تمامی صفات مورد آزمون نشان داد. عملکرد دانه دو رقم آرمان و بیونیج که از ارقام متعارف منطقه هستند، دارای کمترین مقدار بودند. تجزیه کلاستر به روش وارد، ژنوتیپ ها را بر اساس صفات مورفولوژیک در مزرعه به چهارگروه و براساس پارامترهای گلخانه ای به سه گروه طبقه بندی کرد.تجزیه همبستگی برای تمامی صفات و پارامتر های اندازه گیری شده در مزرعه و گلخانه انجام شد. بر این اساس درصد آلودگی در مزرعه با صفات عملکرد زیست توده، عملکرد دانه، شاخص برداشت و تعداد بوته در متر مربع همبستگی منفی و معنی دار نشان داد، در صورتی که درصد آلودگی در گلخانه با هیچ یک از صفات مورفولوژیک همبستگی نشان نداد. همچنین بین درصد آلودگی در هر دو آزمایش همبستگی معنی داری نشان داده نشد. این درحالی بود که بر اساس نتایج نمودار پراکنش ژنوتیپ ها با دو مولفه درصد آلودگی در مزرعه و گلخانه به روش بای پلات، 57 درصد از ژنوتیپ هااز نظر درصد آلودگی در هر دو بخش رفتاری نزدیک به هم داشتند.این تفاوت می تواند ناشی از بافت خاک، اسیدیته خاک، جمعیت میکروبی خاک مزرعه، دمای خاک، تنوع در پراکنش و تراکم عامل بیماری زا در مزرعه باشد.
حدیث خسروی هوشنگ قمرنیا
چکیده ندارد.
صحبت بهرامی نژاد گاگیک انتونیان
چکیده ندارد.