نام پژوهشگر: ناصح مبارکی
ناصح مبارکی بختیار سجادی
در رمان های قطار شب و کشتزارهای لندن، دو اثر از مارتین امس، را می توان بر اساس مفاهیم دریدایی دیفرانس، ضمیمه، و تصمیم ناپذیری نقد و واسازی نمود. با در نظر گرفتن این مفاهیم، خواننده ی این دو رمان پی می برد که خوانشی واحد از رمان ها ادعایی سطحی و نادرست است. قطار شب و کشتزارهای لندن خود را شالوده شکنی می کنند؛ در واقع، خود-واسازی (خود-شالوده شکنی) یکی از ویژگی های بارز این رمان هاست. زنانگی و مردانگی دو مفهوم از مفاهیم تصمیم ناپذیر است؛ هر کدام ضمیمه ی دیگری می شود و این زنجیر ضمیمگی نشان می دهد هیچ یک از این مفاهیم مطلق نیستند. این حرکت و تغییر در دلالت بوسیله ی تفاوت (دیفرانس) ممکن می شود. خودکشی و قتل و همچنین سایر موارد کلیدی در این دو رمان را می توان بر اساس این سه مفهوم و سایر مفاهیم دریدایی از قبیل هستی-شبح شناسی، قضیب-آوامحوری، فراترازندگی، مدلول متعالی، و متافیزیک حضور به بوته ی نقد گذاشت. در سال ???? کشتزارهای لندن از فهرست نهایی جایزه ی بوکر حذف شد. دو عضو از هیئت داوران جایزه ی بوکر مدعی شدند که در این رمان، امس برخوردی نفرت انگیز با زنان داشته و از این نوع برخورد جانبداری کرده است. اما امس در دو رمان مذکور سعی بر نشان دادن وضعیت کنونی جهان دارد، جهانی که با بحران های گوناگون دست و پنجه نرم می کند. این تحقیق نتیجه خواهد گرفت که خوانشی اینچنین اشتباه و سطحی است و مردان و زنان این دو رمان نقش و حضوری برابر دارند.