نام پژوهشگر: محمد فاضلی منش
محمد فاضلی منش مرتضی محسنی
تصویرشناسی یکی از رشته های فرعی ادبیات تطبیقی است که در قرن نوزدهم در فرانسه تحت تأثیر آرای متفکرانی چون مادام دوستال و هیپولیت تن شکل گرفت در این دانش، تصویر بیگانه در آثار ادبی مورد مطالعه قرار می گیرد. تصاویر از بیگانه در دسته بندی کلی آن به تصاویر باز و بسته بخش می شود. آن چه در تصویرشناسی مورد اهتمام است تصاویر بسته است، چه تصاویر بسته تصاویر عمومیت یافته اند. در تصویرشناسی برخی واژه ها کلیدی هستند، واژه هایی چون: این جا، آن جا ، دیگری و ... . در این دانش مفاهیم اساسی وجود داردکه مهم ترین آنها عبارتند از: کلیشه، الگوی قالبی، پیش داوری، تصویر، بازنمایی، سمبل و افسانه. آثار ادبی بر اساس این مولفه ها بررسی می شوند. در این پایان نامه اشعار سید اشرف الدین گیلانی، ملک الشعرای بهار و میرزاده عشقی به عنوان شاعرانی که در عصر مشروطه و پس از آن حضور داشتند بر اساس مفاهیم تصویرشناسی مورد بررسی قرارگرفته است. دستاورد پژوهش ناظر بر این است که در اشعار این سه شاعر، بیگانگان به دو دسته ی نیک و بد تقسیم شده اند، عموماً کشورهای غربی یا اروپایی ( انگلیس و روسیه)، کشورهایی استعمارگر، خون ریز و غاصب تلقّی شده اند، درحالی که کشورهایی چون ترکیه یا عثمانی، پاکستان، هندوستان، آذربایجان و حتی ژاپن کشورهایی مثبت قلمداد شده اند. با این که مباحث مهم سیاسی و اجتماعی، اندیشه هایی وارداتی از غرب به ایران هستند، شاعران فوق از غربیان به نیکی یاد نکرده اند، با این وجود از شخصیت های علمی و فرهنگی بیگانه چون: ادوارد براون، تاگور و کنفوسیوس به نیکی یاد شده است. بیش ترین تصویر منفی از کشورهای بیگانه در شعرهای بهار، عشقی و نسیم شمال به انگلیس و روسیه و مثبت ترین تصویر به کشورهای شرقی و اسلامی اختصاص دارد. هرچند اختلافی از نظر نوع نگاه به دیگری در بین این شاعران دیده می شود. درحالی که سیداشرف الدین بهترین تعابیر را به عنوان مثال، برای اعراب به-کار می برد، عشقی در مقابل دیدگاهی عرب ستیز دارد و همواره از گذشته تاریخی ایران پیش از اسلام و حمله ی اعراب به ایران را یاد می کند. ملک الشعرا اما شاعری ملی - مذهبی است و جامع ترین تصویر ها از بیگانگان، در شعر بهار بازتاب یافته است. واژهای کلیدی: تصویرشناسی، ادبیات مشروطه، سیداشرف الدین گیلانی، ملک الشعرای بهار و میرزاده عشقی.