نام پژوهشگر: لیلا لطیفی
لیلا لطیفی امیرعباس رصافی
مدلسازی پیش بینی تقاضای سفر از دهه 1950 میلادی آغاز شد. اولین مدل های ساخته شده به صورت همفزون دارای چهار مرحله مدلسازی مستقل ایجاد سفر، توزیع سفر، تفکیک وسیله و تخصیص مسیر می باشد. اما پس از مشاهده کاستی های این فرایند در تحلیل استراتژی ها و نتایج نادرست پیش بینی تقاضا از دهه 1970 میلادی توسعه روش های ناهمفزون که پایه رفتاری دارند مورد استقبال برنامه ریزان و تصمیم گیران صنعت حمل و نقل قرار گرفت. امروزه در بسیاری از شهرهای بزرگ کشور با مشکلاتی در زمینه مدیریت تقاضای ترافیک مواجه هستیم، استفاده از سیاست های مختلفی مانند طرح ترافیک، طرح زوج فرد نمودن تردد خودروها، اعمال هزینه پارکینگ، ساعات کاری متغیر و مانند این بدون وجود مطالعه و به صورت آزمون و خطا به اجرا گذاشته می شود. در این پژوهش به عنوان گام آغازین در این مسیر ابتدا تئوری فعالیت-مبنا و کاربردهای آن در نقاط مختلف دنیا مرور می گردد. سپس برنامه فعالیت روزانه فرد به صورت پنج مرحله تصمیم گیری برای منطقه 3 شهر تهران ساخته می شود. در مرحله اول مدل های الگوی فعالیت روزانه براساس هدف فعالیت اولیه، وجود توقف در زنجیره سفر و نیز تعداد زنجیره های سفر ثانویه ساخته شد. مراحل دوم و سوم به انتخاب مدل های زمان سفر و طریقه زنجیره سفر اولیه و مراحل چهارم و پنجم به انتخاب مدل های زمان سفر و طریقه زنجیره سفر ثانویه می پردازد. اطلاعات موردنیاز از پرسشگری ساکنین شهر تهران که توسط شرکت مطالعات جامع حمل و نقل و ترافیک شهر تهران صورت گرفته، برداشت شده است. با اعمال ساختار فعالیت-مبنا به بانک اطلاعاتی موجود، پایگاه داده های فعالیت-مبنا تهیه شده است. سه ساختار تصمیم گیری مستقل، آشیانه ای و هم زمان با مدل های لوجیت ایجاد شده و تحلیل شد. با توجه به تحلیل های صورت گرفته ساختار هم زمان برای نمونه مورد بررسی مناسب تر ارزیابی شده و به کمک آن شناخت کلی از برنامه ریزی فعالیت روزانه افراد فراهم شده است.