نام پژوهشگر: محمدحسن جمالی

بررسی نقش مسیحیت در روابط ایران و روم در زمان شاپور دوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  محمدحسن جمالی   مهرداد قدرت دیزجی

سیاست مذهبی اشکانیان همانند هخامنشیان همراه با تسامح و تساهل بود و از جمله به این سبب در ایران اشکانی از سده دوم میلادی مسیحیت به آسانی نفوذ پیدا کرد. این سیاست مدارا با اقلیت ها در اوایل دوران ساسانی نیز به صورت گسسته ادامه یافت. شاپور اول بعد از پیروزی هایش در نبرد با رومیان، با اسکان اسیران جنگی در شهرهای تازه تاسیس خود موجب گسترش مسیحیت در ایران شد. با نیرو گرفتن روحانیان زرتشتی، سیاست های سخت گیرانه ای نسبت به اقلیت های مذهبی از سوی دولت ساسانی اتخاذ شد. با این حال تا روزگار هرمزد اول روحانیان نفوذ چندانی نداشتند و از این جاست که می بینیم شاپور اول به حمایت از مانی پرداخت. در دوران بهرام دوم روحانیان زرتشتی به اوج قدرت خود رسیدند. آنچه که مانع به تخت نشستن نرسه در سال 293م شد دخالت روحانیان در امر جانشینی بود که نمودی از قدرت یابی دستگاه روحانیت در این دوران شمرده می شود. هر چند درگیری های ایران و روم پیش از شاپور دوم نیز وجود داشت ولی مسیحی شدن ارمنستان و سپس روم بهانه ای شد تا شاپور دوم شکست نرسه از گردیانوس در 298م را جبران کند و ایالاتی را که در قرارداد نصیبین از ایران جدا شده بود به ایران باز گرداند. تا دوران شاپور دوم آنچه موجب تعقیب و آزار اقلیت های مذهبی می شد، تعصب روحانیان زرتشتی بود، اما بعد از رسمی شدن مسیحیت در روم، شاپور دوم مسیحیان ایران را ستون پنجم دشمن پنداشت و سخت گیری دولت نسبت به این اقلیت مذهبی رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت. در زمان جانشینان شاپور دوم به ویژه در دوران حکومت یزدگرد اول، از میزان سخت گیری ها کاسته شد. این روند تا زمان نسطوری شدن کلیساهای ایران ادامه داشت. در این تحقیق، علاوه بر توجه به نکات ذکر شده، به ویژه به نقش مسیحیت در روابط ایران و روم دوران شاپور دوم و علل و نتایج آن پرداخته خواهد گرفت.