نام پژوهشگر: احمد حسینی
زینب نصیری ماهینی اکبر شریفیان
رساله حاضر، پژوهشی است در زمینه بررسی تاثیر میزان سرمایه اجتماعی بر میزان رضایت از زندگی زنان سرپرست خانوار که به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان سرپرست خانوار دارای پرونده اجتماعی دراداره کل امور بانوان شهرداری تهران در زمان پژوهش است. هدف اصلی پژوهش شناخت رابطه بین میزان برخورداری از سرمایه اجتماعی و رضایت از زندگی و سنجش آن در جامعه مورد مطالعه بوده است. جهت رسیدن به هدف پژوهش با توجه به تاریخچه رضایت از زندگی و بررسی مطالعات، تحقیقات و تئوری های مناسب جهت تبیین رضایت از زندگی در ابتدا و تبیین موضوع اصلی مورد بررسی در ادامه و نهایتا نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات مورد توجه واقع شده است. با توجه به مبانی نظری پژوهش مدل نظری ارائه گردید که در آن رابطه متغیرهای مستقل یعنی شبکه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و پایگاه اجتماعی با متغیر وابسته یعنی رضایت از زندگی و همچنین روابط این متغیرها با هم مشخص شده است. درهشت فرضیه این پژوهش احتمال رابطه مستقیم میان سرمایه اجتماعی و رضایت از زندگی، رابطه مستقیم میان مشارکت اجتماعی و رضایت از زندگی، رابطه مستقیم میان اعتماد اجتماعی و رضایت از زندگی ، رابطه مستقیم میان عضویت افراد در شبکه های ارتباطی و رضایت از زندگی ، رابطه مستقیم میان اعتماد اجتماعی و عضویت افراد در شبکه های ارتباطی، رابطه مستقیم میان اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی ، رابطه مستقیم میان پایگاه اجتماعی و سرمایه اجتماعی ، رابطه مستقیم میان پایگاه اجتماعی و رضایت از زندگی عنوان شده است و در ادامه با جمع آوری اطلاعات در قالب فرم مصاحبه ساختمند که اعتبار آن پیش از آن مورد سنجش قرار گرفته است، از طریق مصاحبه رودر روی پرسشگران با 370 نفر پاسخگویی که به شیوه نمونه گیری احتمالی چند مرحله ای ( تلفیقی ) از مناطق 22 گانه شهرداری تهران برای رسیدن به فرد نمونه انتخاب شده بود، و استفاده از آزمون های آماری مناسب به آزمون فرضیات پرداخته شده است و همچنین شناختی از جامعه مورد مطالعه در ابعاد جمعیت شناختی پیدا کردیم. پس از انجام آزمونهای مناسب تمامی فرضیات پژوهش، تایید شدند.همچنین معادله رگرسیون بر مبنای روابط متغیرهای مستقل با متغیر وابسته بدست آمد و از تکنیک تحلیل مسیر نیز برای تبیین هرچه بهتر روابط استفاده گردید. در پایان نیز بر پایه نتایج بدست آمده، پیشنهادات پژوهشگر برای افزایش رضایت از زندگی و نیز پژوهش های آتی مطرح گردید.
نیر فیضی غلامحسین احمدی اهنگر
چکیده افلاک و ستاره شناسی از دیر باز مورد توجه دانشمندان و ریاضی دانان مختلف بوده ، به گونه ای که فیثاغوریان در جهت تطبیق تعداد افلاک با عدد خاص مورد توجه آن ها بوده و از قداست خاص برخوردار بوده برآمدند.تا آنجا که حتی فیلسوفان هم در جریان پژوهشهای خود از آن ها بهره گرفته و مطالب در خور توجهی هم ارائه دادند فیلسوفانی نظیر ارسطو ، افلاطون ، افلوطین و غیره در این جریان صاحب نظر بودند تا اینکه سرانجام وقتی در تبیین امور بر اساس مبادی و اصول طبیعی در ماندند، پا به عرص? مابعدالطبیعه گذاشتند و از عقول و مبدأ نخستین صحبت کردند. هدف اصلی ما در جریان این پژوهش پاسخ به این سوال است که فارابی در تبیین مبادی طبیعی و مابعدالطبیعی از نظریات فیلسوفان پیشین تا چه اندازه بهره گرفته و در مورد تعداد افلاک و عقول و تأثیر و تأثر و ارتباط افلاک نسبتشان به هم و ارتباطشان با عقول و مبدأ نخستین چه ابتکارات و خلاقیت هایی داشته اند.