نام پژوهشگر: حسن مدرس
حسن مدرس احسان لشگری
چکیده: همه ساله، رخداد انواع مخاطرات ناشی از عوامل زمین ساختی، اقلیمی و هیدرولوژیکی در کشورهای جهان خسارتهای گستردهای را به بار می آورد. کشور ایران نیز با توجه برخورداری از اقلیم متغیر و نا پایداری های موقت و موسمی در طول تاریخ، بلایای طبیعی متعددی را در اغلب نقاط خود تجربه کرده است. به گونه ای که یکی از ده نقطه بلاخیز دنیا محسوب می شود. امروزه با پیشرفت دانش برنامه ریزی یکی از مهمترین عوامل در کاهش زیانهای انواع مخاطرات، آمادگی قبلی جامعه دربرابر این رخدادها است که به اصطلاح مدیریت بحران نامیده می شود شهر نورآباد که در راستای گسل بزرگ زاگرس قرار دارد احتمال وقوع زلزله هایی با شدت تخریب بسیار بالا در آن محتمل می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده است که نحوه استقرار و جانمایی مراکز مهم و حیاتی در شهر نورآباد براساس نظری? واردن بررسی گردد. فرضیه اصلی پایان نامه بر این مبنا استوار است که استقرار و مکانیابی عناصر حیاتی شهر نورآباد در مواقع بروز سوانح طبیعی بویژه زلزله با الگوهای استقرار بهینه این عناصر در نظریه واردن تطبیق ندارد و براساس نظریه واردن میتوان الگوی استقرار بهینه مراکز امدادونجات شهر نورآباد را ارائه نمود. برای انجام این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته و نسبت به تبیین وضع موجود عناصرحیاتی در شهر نورآباد با استفاده از نقشه ها و نمودارها اقدام شده است و سپس با استفاده از مدل ahp و topsis مکانیابی مراکز اسکان موقت و امداد و نجات انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که در شهر نورآباد عدم دسترسی مناسب مراکز حیاتی به شریانهای مهم، عدم سیستم ارتباطی مناسب، عدم توزیع عادلان? محصولات و خدمات کلیدی، عدم وجود استانداردهای لازم ساختمانی در مراکز حیاتی، عدم مکانیابی مناسب برخی از مراکز مهم شهری و عدم وجود شبک? ارتباطی کارآمد که بتوان در مواقع بروز بحران از طریق آنها خدمات لازم را به جمعیت آسیب دیده ارائه نمود مشاهده می گردد.