نام پژوهشگر: فریما عنبری
فریما عنبری ابراهیم رضایی دوگاهه
هدف: در مطالعه ی حاضر هدف بررسی روش های کنترل فکر در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و ارتباط این روش های فراشناختی با اضطراب صفت به عنوان عامل آسیب پذیری کلی هیجانی بود. روش: 60 بیمار با تشخیص افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر از کلینیک های دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و سایر مراکز درمانی و 30 فرد غیربیمار از دانشجویان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های اضطراب بک (bai)، پرسشنامه افسردگی بک -2 (bdi-ii)، پرسشنامه ی روش های کنترل فکر (tcq)، مقیاس اضطراب حالت- صفت اسپیلبرگر (stai) و پرسشنامه ی سلامت عمومی – 28 (ghq-28) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره و رگرسیون ساده همزمان استفاده شد. نتایج: نتایج حاکی از آن بود که گروه اضطراب فراگیر با استفاده ی بیش تر از روش های کنترل فکر نگرانی و تنبیه خود از گروه کنترل متمایز می شود. گروه افسرده اساسی نیز با استفاده ی بیش تر از نگرانی و استفاده کم تر از پرت کردن حواس و ارزیابی مجدد از گروه کنترل جدا می شود و این در حالیست که استفاده بیش تر از ارزیابی مجدد فکر و استفاده کم تر از نگرانی نیز گروه اضطراب فراگیر را از گروه افسرده اساسی متمایز می سازد. روش های نگرانی وتنبیه خود (p<0.001 و p=0.001) پیش بینی کننده ی مثبت اضطراب صفت هستند در حالیکه پرت کردن حواس و ارزیابی مجدد (p<0.001و p=0.047) پیش بینی کننده منفی اضطراب صفت هستند. نتیجه گیری : بیماران مبتلا به اضطراب فراگیر و افسردگی اساسی بیش تر از افراد غیر مبتلا از روش های ناسازگارنه برای کنترل افکار مخل خود استفاده می کنند و این روش های ناسازگارانه می توانند پیش بینی کننده های اضطراب صفت به عنوان عامل آسیب پذیری زیربنایی باشند.