نام پژوهشگر: الهه سامقانی
الهه سامقانی حسینعلی قبادی
حافظ افزون بر تأثّر مستقیم و الهام مستمر از آیات قرآن کریم در الفاظ ، گزاره ها ، تعبیرات ، اسلوب ها و شگردهای تصویرسازی خود نیز تحت تأثیر قرآن کریم و آثار تفسیری و دیدگاههای بلاغی ِبرخی قرآن پژوهان متقدم قرار داشته است . او با مطالعه بعضی تفسیرهای قرآن کریم – که به جنبه های ادبی قرآن نیز پرداخته اند - بویژه تفسیر کشّاف زمخشری ، به طور غیر مستقیم با دیدگاههای معطوف به اعجاز بیانی قرآنِ عبدالقاهرجرجانی نیز آشنا شده و براین مبنا به ساختار غزلیاتِ خود هویتی ممتاز بخشیده است . در دیدگاه جرجانی رابطه لفظ و معنی از سطح رابطه دال و مدلول فراتر می¬رود و بعد سومی می یابد که وی آن را با عنوان "نظم " یا "نظام " بیان می کند . در حقیقت ، نظم در متن ادبی ، حاصلِ ترتیب و چیدمان خاص الفاظ و کلمات در یک ساخت مشخص است . تعمّق حافظ در "ساختار قرآن کریم" و آگاهی و بهره گیری وی از عنصر " نظم" ، ساختاری ویژه را در غزلیاتش رقم زده است ؛ و روساختی به ظاهر گسسته با ژرف ساختی پیوسته و "دوری" را به بار آورده است . این تحقیق ، درصدد بازکاوی تأثُر حافظ از " نظریه نظم " در شکل دهی به ساختارِ غزلیات است . این جستار مدعی است "نظریه نظم " جرجانی موجب "دوری" شدن برخی غزلیات حافظ گردیده است . نتیجه تحقیق نشان می¬دهد ، با بهره گیری از نظریه انسجام هالیدی ، بهتر می توان به چگونگی تأثر حافظ از "نظریه نظم" جرجانی پی برد .