نام پژوهشگر: اکبر ولائی گرگری
اکبر ولائی گرگری حسن احمدی
یکی ازویژگیهای کشورهای جهان سوم،تمرکزشدیدامکانات وعدم تعادلهای منطقه ای در سطح برخورداری است،این ویژگی معلول نتایج سیاستهای رشدقطبی به شمار می آید که در نتیجه این سیاستها،تمامی امکانات و قدرت در یک یا چند منطقه تمرکز مییابد و سایر مناطق به صورت حاشیهای عمل می نمایند. برنامه ریزی برای ایجاد ساختار فضایی مناسب با موقعیت هر منطقه، مدت ها است که بخش عمده ای از محتوای نظریه های برنامه ریزی و توسعه منطقه ای را به خود اختصاص داده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها اسنادی و پرسشنامه ای، و از تکنیک های تاکسونومی عددی وزن دار، تحلیل خوشه ای و تجزیه و تحلیل عوامل استراتژیک استفاده شده است. با توجه به موقعیت جغرافیایی، مأموریت و نقشی که در اسناد فرادست برای استان آذربایجان شرقی منظور شده است، هدف این پژوهش دستیابی به سازمان فضایی متعادل با نگرشی ملی و منطقه ای برای کاهش عدم تعادل های بین منطقه ای در استان با کمک برنامه ریزی استراتژیک است. و به دنبال ارائه الگویی برای ساختار فضایی در جهت مستحکم تر کردن ساختار درونی استان، توسعه و بکارگیری قابلیت های استان برای هم افزایی در جهت دستیابی به توسعه متوازن تمام مناطق و رسیدن به جایگاه برتر در کشور و منطقه است. در این پژوهش با بررسی اسناد فرادست، عوامل محیطی، و سطح توسعه یافتگی هر یک از مناطق استان الگوی کلان فضایی استان طراحی شده و محورها و کانون ها و نقاط رشد جدید برای رسیدن به هدف پژوهش پیشنهاد گردیده است. محور¬های زنجان- میانه- تبریز- مرند- جلفا و بازرگان و تبریز- میاندوآب به عنوان محورهای فراملی و ملی، محورهای بستان¬آباد- سراب- اردبیل، محور صوفیان- شبستر- تسوج- سلماس، تبریز- اهر- کلیبر- خداآفرین، بناب- مراغه- هشترود- میانه- خلخال به عنوان محورهای منطقه¬ای و استانی پیشنهاد شده¬اند. همچنین شهرهای مراغه و بناب، مرند، میانه و اهر در جهت تمرکززدایی از شهر تبریز و توسعه متعادل استان به عنوان کانون¬های رشد، و شهرهای جلفا، شبستر، کلیبر، سراب، هشترود، آذرشهر نقاط رشد برای ارتقاء همبستگی درونی پیشنهاد شده¬اند.