نام پژوهشگر: الهه شاکری داریانی
الهه شاکری داریانی مهدی رحیمیان
فیلم های متعارف مخاطب را پذیرنده ی منفعل جریان ثابت تصاویر تلقی می کنند و تماشای دوباره ی آن ها به معنای تا آخر نشستن و دیدن مجدد همان جریان رویداد است. اما چه می شد اگر فیلم ها – به جای این که نمایش رویداد ثابتی باشند – متوجه مخاطب می شدند و او را در گشایش پیرنگ دخالت می دادند؟ چرا نمی شود داستان های روایت نشده را کشف کرد و چرا اجازه نمی دهیم مخاطب در روند شکل گیری رویداد مشارکت کند؟ بررسی روایت پنهان شده در لوای «چه می شد اگر...» و پیرنگ های قابل هدایت که مخاطبان در آن ها نه تماشاگر منفعل، بلکه مشارکت کننده ای فعال باشند، هم چالشی زیبایی شناسانه و هم فناورانه است. فیلم تعاملی علاوه بر نیاز به یک مدل روایت مشارکت دهنده (روایت تعاملی) ، مستلزم فناوری لازم برای ارائه نیز هست. ﻫﺪف از ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، بررسی و ارائه ساختار روایتی است که بتواند به عنوان ساختار روایت تعاملی در برنامه های نمایشی به کار رود. در این مسیر ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻫﺎی ﻣﺮﺑﻮط به ساختار روایت و روایت تعاملی ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و با تحلیل ارتباط بین زیبایی شناسی، روایت و تعامل و با ارائه آثار مرتبط به این زمینه ها به بحث پیرامون مدلی از روایت پرداخته ایم که درعین خلق روایت، امکان کنترل آن توسط بیننده و همچنین دخالت مخاطب در تغییر پیرنگ را نیز فراهم می آورد. توضیح می دهیم که چطور ساختار این مدل روایتی امکان ساخت داستان های متفاوت از سوی بیننده را فراهم می کند و چرا این مسئله نه فقط نیازی زیبایی شناسانه بلکه مسئله ای فناورانه و اقتصادی نیز هست. در نتیجه پس از بررسی ساختار روایت از دیدگاه های مختلف، کلاسیک و مدرن و پست مدرن و همچنین در بازی های رایانه ای، مدل های تعاملی، ویژگی های این مدل ها و نقاط قوت و ضعف آن ها بررسی شده تا مدلی برای روایت تعاملی فراهم شود که درگیری و تعامل عمیق مخاطب با روایت (تعامل ذاتی) را میسر سازد و ضمناً تولید یک فیلم تعاملی با این مدل به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه باشد. در ساختار فیلم تعاملی تولید شده، مخاطب می تواند در 7 نقطه (نقاط تعامل) در روند داستان دخالت کند و درنهایت 57 نوع روایت مختلف در این ساختار(در مسیرهای مختلف) قابل مشاهده است. از طریق این مدلِ روایت تعاملی می توان علاوه بر سرگرم ساختن مخاطب و اثرگذاری های فراساختاری، او را با تجربه ی فیلم تعاملی با تولید مشترک خودش درگیر کرد. فیلم کوتاه تعاملی «صبح روزی که می تونیم شبش نمیریم» نتیجه مطالعات و پژوهش حاصل است که ساختار روایت آن با نتیجه این مباحث منطبق بوده و کارکرد ساختار پیشنهادی را به اثبات می رساند.