نام پژوهشگر: فرشته کاوسی
فرشته کاوسی کتایون فییض مرندی
پژوهش حاضر به منظور بررسی ریتم و کمپوزسیون در سبکهای مختلف در هنرهای تجسمی به خصوص نقاشی ،مجسمه سازی ،معماری،.....که هر کدام بیان گر نگاه خاصی به نظام هستی است و استفاده از این هنرهای تجسمی در تصویر سازیهای نمایشهایی که مفاهیم نزدیکی به این سبکهای هنری دارد تا به یک زبان جهانی دست یابیم زیرا که این زبان جهانی نیاز به تصویر دارد انجام گردیده.هدف از این تحقیق رسیدن به ویژه گیهای جدید ،رسیدن به نگاههای متفاوت ،پیوند زدن بین هنرهای تجسمی و نمایشی ،مدل سازی کردن و همچنین روش مند کردن اینکه اساسا ما چگونه باید با هنرهای تجسمی به عنوان یک کارگردان تئاتر برخورد باشیم و چگونه آن را کشف کنیم وچگونه باید از آن استفاده کنیم میباشد.و بدین منظوراز روش تطبیقی-تحلیلی استفاده شد و اطلاعات ضروری تحقیق با استفاده از روشهای کتابخانه ای جمع آوری شد.مهترین یافته ها ونتایجی که به دست آمده است عبارتند از اینکه می توان از جنبشهای هنری به منظور بیان حرفی نو مطابق با روند جامعه به صورت مستقیم درکارهای نمایشی استفاده کرد،و یا اینکه با ایجاد تغییرات درستی که در آن داده می شود از آن استفاده کرد.میتوان با در هم شکستن وتغییر ساختار متن از پرگویی و اشعارزده گی پرهیز کرده و آنچه را گوشمان می شنود تبدیل کنیم به آنچه چشممان نیز می بیند. ما می توانیم از هنرهای تجسمی به عنوان ابزاردربخش تجسمی تئاتر استفاده کنیم و از حالت تزئینی آن کم کرده وبه آن شکل معنایی ببخشیم.از قرن بیستم به بعد تقریبا هر جا اجرای نمایشی در دنیا وجود داشته رده پای هنرهای تجسمی دیده میشود.