نام پژوهشگر: حسن ناصری خله کاهوشی
حسن ناصری خله کاهوشی اکبر اصغری زمانی
شهرها به دلایل متعددی چون مهاجرت¬پذیری فزاینده، عدم تناسب امکانات و تسهیلات عمومی، اقتصادی و اجتماعی، رشد فزاینده جمعیتی، فقدان سیاست¬های کارآمد حمایتی، نبود یا ناکارآمدی نهادهای حمایتی، نابرابری فزاینده و محدود بودن فرصت¬های شغلی با مظاهر عریان نابرابری و فقر جنسیتی آشکار مواجه¬اند. دلایلی چون تاثیرپذیری ¬کیفیت زندگی مردان و زنان به¬صورت متفاوت از تصمیمات و اولویت های توسعه¬ای در برنامه¬ریزی¬ها، تاثیرپذیری و تاثیرگذاری تمایزات جنسیتی از برنامه¬ها و سیاست¬های شهری موجب می-گردد که زنان نسبت به مردان در پایگاه¬های اجتماعی-اقتصادی پایین¬تری قرار گیرند. زنان از جمله گروه¬های بسیار آسیب¬پذیر جامعه در مقابل فقر هستند که با مشکلات، موانع و مسائل زیادی در زندگی روزمره خود مواجه¬اند و عواملی چون طلاق، فوت همسر، اعتیاد همسر و.... تشدید کننده میزان فقر این قشر در جامعه زنان می¬باشد. با وجود برخی تلاش¬های صورت گرفته در قالب طرح¬های حمایتی، هنوز زنان در سطح اقتصادی-اجتماعی پایینی قرار دارند که دلیل آن فقر قابلیتی زنان است که این مورد نیز ناشی از دسترسی اندک به آموزش، اشتغال و مهارت¬های حرفه¬ای است. در جوامع جهان سوم در مورد زنان به غیر از تبعیض، نابرابری، ستم و استثمار فاکتورهای دیگری می تواند در وضعیت اقتصادی زنان دخالت داشته باشد. از جمله سیاست دولت¬ها، مسائل فرهنگی، اجتماعی باورها، سنت¬ها، جنسیت¬باوری(مجموعه¬ای از باورها و نگرش-هایی درباره حقارت فطری و نقص¬های گوناگون فرضی- عقلی، جسمی، عاطفی، روحی و... در زنان است که مانع از برابری زنان با مردان می¬شود) و مذهبی هم در تشدید فشارهای اقتصادی و در نتیجه فقر و نداری زنان نقش موثری دارند. یافته¬های این پژوهش نشان می¬دهد که جنسیت یکی از موثرترین عوامل تاثیرگذار در میزان فقر در جامعه می¬باشد. زنان همواره در جامعه ما از مردان فقیرتر می¬باشند ولی از لحاظ توزیع فضایی بین شاخص¬های کالبدی-اجتماعی فقر شهری بین مردان و زنان تفاوت معناداری دیده نمی¬شود و هر دو جنس تقریبا به یک میزان از توزیع فضایی شاخص¬های کالبدی اجتماعی فقر شهری رنج می¬برند؛ اما ویژگی¬ها و خصوصیات فردی تاثیرگذار در فقر بین این دو گروه متفاوت می¬باشد. نتایج نشان می¬دهد که بین برخورداری از وضعیت مالکیت مسکونی، تاهل و سن با فقر مردان ارتباط معناداری وجود دارد، اما عواملی که با فقر زنان ارتباط و همبستگی بیشتری دارند عبارت اند از شغل، تحصیلات و مالکیت واحد مسکونی. همچنین با بررسی ارتباط شاخص¬های کالبدی-اجتماعی فقر شهری در میان زنان و مردان جامعه آماری مشخص گردید که اندازه واحد مسکونی و تعداد اتاق¬ها در واحد مسکونی بیشترین رابطه معنی¬دار را با فقر زنان دارد، اما در میان مردان امکانات و تسهیلات واحد مسکونی بیشترین رابطه معنی¬دار را با فقر مردان دارد. همچنین آشکار گردید که محدود نمودن زنان از روابط اجتماعی اقتصادی در میزان فقر آنان تاثیر بسزایی دارد.