نام پژوهشگر: نادر مصطفایی
نادر مصطفایی علیرضا لطفی
قانون مدنی در ماده 338 بیع را بدین نحو تعریف مینماید: «بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم» عقد بیع، ایجاب و قبولی است که بر انتقال ملکیت در مقابل عوض معلومی دلالت میکند لذا معاطات «دادن و گرفتن مبیع و ثمن» کفایت نمیکند، البته تصرف در عوضین مباح و در صورت بقا عین مال هر یک از طرفین میتوانند در آن رجوع کنند. این تحقیق درصدد آن است که نکاتی که به طور کلی در فقه امامیه به آن پرداخته شده است، و در قوانین موضوعه ایران به صورت خیلی مختصر بحث گردیده است و حقوقدانان و فقیهان به طور کلی یک جا به مسئله پاسخ ندادهاند به طور دقیق و جزئی و مدون بررسی کرده و موضوعات را با هم تطبیق داده تا در جهت بهبود کیفیت مطالب موجود در متن قوانین موضوعه ایران که به طور مبهم و مسکوت ماندهاند کمک کرده و راهکارهای لازم را ارائه گردد. با توجه به تحقیق انجام شده میتوان دریافت که انواع بسیار مختلفی از بیع وجود دارد که در قانون مدنی ایران تعدادی از آنها ذکر شده است. بعضی از انواع بیع در گذشته و در دوران جاهلیت مرسوم بوده که با ورود اسلام و بنا به فرمان نبی اکرم (ص) منسوخ و فاقد اعتبار شده است و انواع دیگری که در کتابهای مختلف فقهی ذکر شده که به طور خلاصه در این تحقیق گنجانده شده است.
نادر مصطفایی علیرضا لطفی
قانون مدنی در ماده 338 بیع را بدین نحو تعریف مینماید: «بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم» عقد بیع، ایجاب و قبولی است که بر انتقال ملکیت در مقابل عوض معلومی دلالت میکند لذا معاطات «دادن و گرفتن مبیع و ثمن» کفایت نمیکند، البته تصرف در عوضین مباح و در صورت بقا عین مال هر یک از طرفین میتوانند در آن رجوع کنند. این تحقیق درصدد آن است که نکاتی که به طور کلی در فقه امامیه به آن پرداخته شده است، و در قوانین موضوعه ایران به صورت خیلی مختصر بحث گردیده است و حقوقدانان و فقیهان به طور کلی یک جا به مسئله پاسخ ندادهاند به طور دقیق و جزئی و مدون بررسی کرده و موضوعات را با هم تطبیق داده تا در جهت بهبود کیفیت مطالب موجود در متن قوانین موضوعه ایران که به طور مبهم و مسکوت ماندهاند کمک کرده و راهکارهای لازم را ارائه گردد. با توجه به تحقیق انجام شده میتوان دریافت که انواع بسیار مختلفی از بیع وجود دارد که در قانون مدنی ایران تعدادی از آنها ذکر شده است. بعضی از انواع بیع در گذشته و در دوران جاهلیت مرسوم بوده که با ورود اسلام و بنا به فرمان نبی اکرم (ص) منسوخ و فاقد اعتبار شده است و انواع دیگری که در کتابهای مختلف فقهی ذکر شده که به طور خلاصه در این تحقیق گنجانده شده است.