نام پژوهشگر: هدی اسماعیلی

بررسی شکل های روایی در نثر فارسی قرن چهارم تا ششم هجری قمری
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  هدی اسماعیلی   سوسن جبری

چکیده روایت در ساده ترین تعریف، بیان متنی است که معمولاً بر دو عنصر اساسی، شخصیت و حادثه استوار است. در نثر فارسی قرن چهارم تا ششم هجری قمری، اشکال روایی مختلفی چون: حکایت، قصه، داستان، گزارش، سفرنامه، رمانس و مقامه دیده می شود. در این پایان نامه این اشکال بر مبنای محتوا، موضوع و همچنین ساختار روایی در این پژوهش طبقه بندی می شوند. همچنین سیر تحول این اشکال نیز براساس مقایس? کتب دنبال می شود. با استفاده از روش تحلیل محتوا، کتب این قرون از نظر ساختار داستانی و پرداخت عناصر داستانی بررسی شده اند. بررسی ها نشان می دهد که اشکال روایی در این کتب خود دارای انواعی هستند از جمله: حکایت شامل: حکایت صوفیانه، حکایت اخلاقی، حکایت حیوانات، حکایت تاریخی، خبر حکایت، حکایت توصیفی، حکایت علمی، حکایت لطیفه وار و حکایت اپیزود یا فرعی، گزارش شامل: گزارش خبری، تاریخی و اسطوره ای، قصه شامل: قصه های فابل و قصه های کرامات، و داستان شامل: داستان تاریخی، داستان رمزی، داستان تمثیلی، داستان اخلاقی و داستان پهلوانی. پربسامدترین نوع روایی در این قرون حکایت است و کامل ترین نوع حکایت از نظر ساختار، حکایات اخلاقی هستند که با گسترش حجم و تعدد حوادث و شخصیت ها به داستان های کوتاه امروزی نزدیک می شوند. در انواع روایی مشخص شده در این پژوهش، زبان از صورت ساده به پیچیده و بیان از صورت ساده، غیرادبی و گزارشی به صورت تصویری، ادبی و پیچیده حرکت می کند. نویسندگان هرگاه روایت را به قصد تعلیم و یا اطلاع دادن به کار می برند، از ساختار قوی داستانی دور می شوند؛ اما هرگاه روایت به قصد معرفی یک شخصیت و نیز نشان دادن حادثه ای مهم به کار می رود، ساختار روایی قوی تر می شود. در داستان های تاریخی و اخلاقی با به کارگیری گره افکنی، گره گشایی، نقط? بحران و نقط? پایان، ساختار داستانی منسجمی دیده می شود. درونمایه در آخرین حکایات این قرون نیز به صورت روشن، گاه به صورت نتیجه گیری در پایان حکایت و گاه به صورت غیرمستقیم از گفتار و اعمال شخصیت ها بیان می شود؛ زیرا هدف اصلی نویسندگان از بیان درونمایه طرح اصول اخلاقی است. آنچه امروزه تحت عنوان عناصر داستانی می شناسیم در انواع روایی از نثر فارسی در قرون چهارم تا ششم هجری قمری در زبان فارسی حضوری قابل تأمل دارد. واژگان کلیدی: روایت، حکایت، داستان، قصه، گزارش.