نام پژوهشگر: نجمه حمید
مهدی ولی زاده نجمه حمید
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درما ن فراشناختی گروهی بر باورهای فراشناختی، اضطراب و هراس اجتماعی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه ی مضطرب شهر درگز بود. نمونه شامل 30 دانش آموز بود که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. دانش آموزان به دو گروه تقسیم شدند (آزمایش و کنترل). آزمودنی ها پرسشنامه های باورهای فراشناختی، اضطراب و هراس اجتماعی را تکمیل کردند. 10 جلسه ی روان درمانی اجرا شد. نتایج مانکوا از نظر آماری معنی دار بود. درمان گروهی فراشناختی باورهای فراشناختی (007/. > ,p775/8f= )، اضطراب (001/. > ,p754/28 f=) و هراس اجتماعی (017/. > ,p732/6 f=) را در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش داد. به علاوه، تاثیر درمان گروهی فراشناختی بر باورهای فراشناختی (032/. > ,p11/5f= )، اضطراب (006/. > ,p28/9f= ) و هراس اجتماعی (020/. > ,p30/6f= ) طی مدت 1 ماه تداوم یافت
لیدا طالبیان نجمه حمید
چکیده: این پژوهش با هدف ارزیابی اضطراب، افسردگی و کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به سرطان در بیمارستان بزرگ نفت اهواز انجام شده است. نمونه اولیه شامل 60 بیمار بود که به روش نمونه گیری در دسترس با استفاده از همتاسازی و در نظر گرفتن کلیه متغیرهای مورد نظر در پژوهش انتخاب شدند. از آن تعداد 30 بیماری که بر اساس پرسشنامه های اضطراب عمومی (anq)، افسردگی بک (bdi)و کیفیت زندگی بیماران سرطانی (qlq – c30)، یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بودند به روش تصادفی برگزیده شده و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه پرسشنامه های پژوهش را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. آنگاه 10 جلسه معنادرمانی روی گروه آزمایش اجرا شد در حالی که گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از پایان جلسات درمانی، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (mancova) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر آن بود که معنا درمانی گروهی در کاهش علائم اضطراب و افسردگی (001/0 > (pو بهبود کیفیت زندگی (001/0 > p) گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل موثر واقع شده است.
طاهره نظمی نجمه حمید
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر گروه درمانی تفکیکی بر هم وابستگی و تمایزیافتگی خود زنان دارای همسر معتاد شهرستان اندیمشک بود. طرح این پژوهش از نوع آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون، با گروه گواه و پیگیری است. نمونه اولیه، شامل 56 نفر زن دارای همسر معتاد بودند که از بین مراجعین مراکز ترک اعتیاد شهرستان اندیمشک به روش نمونه گیری داوطلبانه در دسترس انتخاب شدند. تعداد 30 نفر آزمودنی به شیوه تصادفی از بین افرادی که نمره 40 و بالاتر در شاخص هم وابستگی هالیوک (hci) کسب کرده بودند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت گروه درمانی تفکیکی قرار گرفتند اما در این مدت گروه گواه مداخله ای دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در پژوهش شامل شاخص هم وابستگی هالیوک (hci) و پرسش نامه ی تمایزیافتگی خود (dsi) بوده است، داده های حاصل با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری با کنترل پیش آزمون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل آشکار ساخت که میان دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ تمایزیافتگی و هم وابستگی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>p). همچنین در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه گواه میانگین هم وابستگی کاهش اما میانگین تمایزیافتگی افزایش یافته بود. نتایج حاصل در دوره پیگیری دوماهه کماکان تداوم داشت.
مریم قضایی نجمه حمید
چکیده: در پژوهش حاضر تاثیر درمان شناختی- رفتاری بر اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه و سازگاری فردی – اجتماعی دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نوع آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری در پژوهش حاضر عبارت است از تمامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز که در سال تحصیلی 91- 90، به تحصیل اشتغال داشتند. نمونه ی اولیه شامل 800 نفر دانشجو بودند که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ی اختلال بیش فعالی و کاستی توجه بزرگسالان بارکلی پاسخ دادند. از بین آن ها، کسانی که نمره ی بالاتر از نقطه ی برش در پرسشنامه ی اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه و سن آغاز علائم کمتر از 16 سال داشتند، انتخاب و مورد مصاحبه ی تشخیصی برای اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه قرار گرفتند. سپس 30 نفر از کسانی که تشخیص اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه گرفتند به طور تصادفی انتخاب شده و به دو، گروه آزمایش و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش و گروه کنترل به پرسشنامه ی شخصیتی کالیفرنیا پاسخ دادند. سپس 13 جلسه ی 90 دقیقه ای درمان شناختی- رفتاری بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پس از پایان مداخله از هردو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (mancova) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری باعث کاهش علائم اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه و افزایش سازگاری فردی- اجتماعی، سازگاری فردی و سازگاری اجتماعی در دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. این نتایج در دروه ی پیگیری کماکان ادامه داشت.
لیلی رمضان ساعتچی نجمه حمید
چکیده: در پژوهش حاضر تاثیر درمان شناختی- رفتاری بر شدت درد و سلامت روان بیماران زن مبتلا به کمر درد مزمن مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نوع آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری در پژوهش حاضر عبارت بود از کلیه بیماران سرپایی زن مبتلا به کمر درد مزمن، که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند و در زمستان 1390 به مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کردند. نمونه پژوهش30 زن مبتلا به کمر درد مزمن بود که از میان 88 نفر مراجعه کننده به 4 کلینیک تخصصی درد مزمن و مرکز فیزیوتراپی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند و کمر درد مزمن در آنها توسط پرسشنامه درد مزمن تایید شد، به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس این 30 نفر به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در پیش آزمون گروه آزمایش و گروه کنترل به پرسشنامه ی سلامت روانی و مقیاس شدت درد پرسشنامه چند وجهی درد پاسخ دادند. سپس 11 جلسه ی70 دقیقه ای درمان شناختی- رفتاری بر روی گروه آزمایش اجرا شد. اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از پایان مداخله از هردو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (mancova) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد گروه درمانی شناختی- رفتاری بر کاهش درد و افزایش سلامت روانی بیماران مبتلا به کمر درد مزمن در مقایسه با کنترل در سطح 001/0> p تاثیر معنی داری داشته است. این نتایج در دوره ی پیگیری تداوم داشت.
محمد الماسی نجمه حمید
در این پژوهش اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر خودپنداره و خطرجویی دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه منطقه جی اصفهان مورد بررسی قرار گرفت. طرح پژوهش حاضر از نوع پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری و گروه کنترل بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه اول دوره متوسطه منطقه جی اصفهان می باشند. نمونه پژوهش متشکل از 60 دانش آموز است که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، شامل آزمون خودپنداره پیرز- هاریس و مقیاس خطرجویی نوجوانان ایرانی بوده است. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایشی و گواه، مداخله آزمایشی (آموزش مهارت های زندگی) بر روی گروه آزمایشی طی 9 جلسه ی 90 دقیقه ای، بصورت هفتگی اجرا گردید. بعد از خاتمه جلسات درمانی و پس از دوره پیگیری 2 ماهه، مجدداً هر دو گروه ارزیابی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آمار استنباطی نظیر تحلیل واریانس چندمتغیری (mancova) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ خود پنداره و خطر جویی تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0>p ). در گروه آزمایش، میزان خودپنداره در مقایسه با پیش آزمون و گروه کنترل افزایش، اما میزان خطرجویی کاهش یافته بود. این نتایج بطور معنی داری در دوره پیگیری تداوم داشت.
محمد وطن خواه نجمه حمید
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش مهارتهای کیفیت زندگی بر، شادکامی و سرزندگی سالمندان شهر اهواز بوده است. طرح پژوهش نیز از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه بازنشستگان شهر اهواز بوده که از میان آنها 30 نفر انتخاب شدند. این افراد از لحاظ سن، جنسیت، سطح تحصیلات، وضعیت اجتماعی-اقتصادی و دارا بودن یک انحراف معیار پایین تر از میانگین در پرسشنامه شادکامی و سرزندگی و سایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش همگن شده بودند. ابزار مورد استفاده در پژهش شامل پرسش نامه های شادکامی آکسفورد و سرزندگی بوده است. جهت تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شده است. نتایج تحلیل تحلیل مانکوا نشان داد که آموزش مهارتهای کیفیت زندگی باعث افزایش شادکامی و سرزندگی در سالمندان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. همچنین آموزش مهارتهای کیفیت زندگی باعث افزایش زیر مقیاس های شادکامی سالمندان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است. بر اساس یافته های پژوهش حاضر آموزش گروهی مهارت های کیفیت زندگی که از ترکیب روان شناسی مثبت نگر با رویکرد شناختی- رفتاری شکل گرفته، می تواند شادکامی و سرزندگی افراد سالمند را افزایش دهد.
رسول رضایی ملاجق کیومرث بشلیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه و تاثیر طرحواره درمانی و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر کاهش علایم مرضی مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در شهر تبریز بود. در این مطالعه تجربی، جامعه آماری این پژوهش، شامل بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی در شهر تبریز بین سنین 17 تا 45 سال بود از این تعداد 30 نفر بیمار ازطریق روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده بودند و ابزارهای استفاده شده برای تشخیص مصاحبه بالینی ساختاریافته چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی برای محور دو ( (scid-iiبود و از شاخص شدت اختلال شخصیت مرزی (bpdsi)هم برای تشخیص و هم برای ارزیابی مراحل درمان مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل نتایج با استفاده از روش تحلیل واریانس از طریق نمرات تفاضل انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی و رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش علایم مرضی اختلال شخصیت مرزی تاثیر دارد. و این پژوهش در دو مرحله مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که طرحواره درمانی و رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش علایم مرضی بیماران مرزی تاثیر دارد و بین طرحواره درمانی و رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش علایم مرضی تفاوت وجود دارد و اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در عامل ارتباط مختل بهتر از طرحواره درمانی در دو مرحله پس آزمون و پیگیری می باشد ولی هر دو روش درمانی در بدتنظیمی هیجانی و بدتنظیمی رفتاری در هر دو مرحله درمان تفاوتی با همدیگر نداشتند. بررسی های بیشتر نشان داد که در نشانه رفتارهای بی ثبات هیجانی طرحواره درمانی اثربخشی بیشتری دارد. در سایر نشانه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در پیگیری نتایج روابط بین فردی بی ثبات رفتاردرمانی دیالکتیکی اثربخشی بیشتری را نشان داد. در نشانه خودکشی و رفتارهای تخریبی و رفتارهای بی ثبات هیجانی طرحواره درمانی اثر بخشی بیشتری را نشان داد.
سپیده عبدلی کوتیانی نجمه حمید
چکیده در پژوهش حاضر، سلامت روان، شادکامی و رضایت از زندگی زنان یائسه ورزشکار و غیر ورزشکار شهر دزفول. مورد بررسی قرار گرفت. طرح پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه ی زنان یائسه ورزشکار و غیر ورزشکار شهر دزفول بودند. که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای 50 نفر از زنان یائسه ورزشکار انتخاب شدند و با استفاده از همتاسازی 50 نفر از زنان یائسه غیرورزشکار به پرسشنامه های سلامت روان، شادکامی و رضایت از زندگی پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد بین افراد ورزشکار و غیرورزشکار در متغیر سلامت روان و خرده مقیاس-های آن، شامل نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی، شادکامی و خرده مقیاس های آن، شامل رضایت از زندگی، حرمت نفس، بهزیستی فاعلی، رضایت خاطر، خلق مثبت، و متغیر رضایت از زندگی تفاوت معنی داری وجود داشت اما در خرده مقیاس افسردگی تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد.
شوبو ویسی نجمه حمید
چکیده در پژوهش حاضر اثربخشی درمان رویکرد چند وجهی اسلامی بر سلامت معنوی و رضایت از زندگی دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز مورد بررسی قرار گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دختر کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بودند. نمونه اولیه 392 نفر بودند که از این میان، 154 نفر که در پرسشنامه سلامت معنوی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بودند انتخاب و به صورت تصادفی ساده 30 نفر را به دو گروه آزمایش (15نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. هر دو گروه به پرسشنامه های سلامت معنوی و رضایت از زندگی پاسخ دادند. سپس 10 جلسه ی 90 دقیقه ای درمان چند وجهی اسلامی اجرا شد. پس از پایان مداخله از هر دو گروه پس ازمون به عمل آمد. داده های حاصل نشان داد که رویکرد چند وجهی منجر به افزایش سلامت معنوی و رضایت از زندگی در مقایسه با گروه گواه شده است.
رضا جوهری فرد نجمه حمید
پژوهش حاضر عوامل شناختی، شخصیتی و خانوادگی را به عنوان پیش بین ابتلا به سردرد میگرن در بین بیماران زن مراجعه کننده به مراکز مغز و اعصاب اهواز بررسی کرده است. براساس تشخیص متخصص مغز و اعصاب، 220 نفر به عنوان نمونه بیمار مشخص شدند و جهت انتخاب گروه سالم، از یک جامعه متشکل از زنانی با شرایط سنی، تحصیلی و شغلی تقریبا همتا با بیمار، 220 همراه زن بیماران مبتلا به میگرن، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و در مجموع 373 نفر به پنج پرسشنامه فاجعه سازی درد، پرسشنامه راهبردهای مقابله، پرسشنامه کمال گرایی، پرسشنامه ی شخصیتی نئو و مقیاس خانواده اصلی پاسخ دادند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تمایز به روش همزمان و گام به گام و در بخش اعتباریابی نیز از همبستگی پیرسون و تحلیل عوامل تأییدی استفاده شد. نتایج بهدست آمده نشان دادند که ترکیب خطی متغیرهای پژوهش قادر به پیشبینی سردرد میگرن در بیماران هستند. همچنین در تحلیل تمایز به روش گام به گام کارآمدترین متغیرها در این خصوص به ترتیب عبارت بودند از: فاجعه سازی، برون گرایی، توافق جویی، نادیده انگاشتن درد، وجدانی بودن، فاجعه سازی و گشودگی. در بررسی متغیرها به صورت جداگانه نیز مشخص گردید که از مجموع 17 متغیر پژوهش، 13 متغیر شامل: فاجعه سازی درد، توجه برگردانی، تفسیر مجدد درد، نادیده گرفتن درد، امیدواری و دعا، گفتگو باخود، افزایش فعالیت رفتاری، فاجعه سازی، کمال گرایی جامعه مدار، برونگرایی، توافق، وجدانی بودن و استقلال، پیشبینهای ابتلا به سردرد میگرن در بیماران زن هستند.
سیده فضیله البوشکه نجمه حمید
در پژوهش حاضر، اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مذهب محور، براهمال کاری و کمال گرایی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شهر رامشیرمورد بررسی قرار گرفت. طرح پژوهش از نوع آزمایشی، با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه پیام نور شهر رامشیر درسال تحصیلی 1393-1392 بود. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. نمونه اولیه 300 نفر بودند. که از این میان تعداد 20 نفر که در آزمون اهمال کاری یک انحراف معیار پایین تر از میانگین و در آزمون کمال گرایی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بودند انتخاب شدند. این افراد از لحاظ سن، تحصیلات، وضعیت اجتماعی و اقتصادی و سایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش کاملاً همتاسازی شده بودند سپس آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اهمال کاری و مقیاس کمال گرایی بود. گروه آزمایش 10جلسه 90 دقیقه ای درمان شناختی- رفتاری مذهب محور دریافت کردند، درحالیکه گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ متغیر اهمال-کاری و کمال گرایی تفاوت معنی دار وجود دارد (001/0>p). یعنی میزان اهمال کاری و کمال گرایی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل و پیش آزمون به طور معنی داری کاهش یافت و نتیجه گیری شد که درمان شناختی-رفتاری مذهب محور بر کاهش اهمال کاری وکمال گرایی دانشجویان دختر موثر بوده است.
محمدرضا برنا مهناز مهرابی ذاده هنرمند
هدف پژوهش حاضر تعیین تعیین توان پیش بین کنندگی ویژگی های شخصیتی روان نژندی، برون گرایی، بازبودن نسبت به تجربه، توافق پذیری و وجدانی بودن، راهبردهای شناختی مثبت و منفی تنظیم هیجان، سبک های دلبستگی و سیستم های مغزی-رفتاری به عنوان پیش بین های آمادگی فعال و غیر فعال به اعتیاد و تکانشگری در دانشجویان بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مرد دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، که در سال تحصیلی 93-92 در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. نمونه این پژوهش را تعداد 360 دانشجو که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای و از میان دانشکده های مختلف انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس آمادگی به اعتیاد، مقیاس تکانشگری بارت، پرسشنامه پنج عاملی شخصیت، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور، پرسشنامه سیستم های مغزی/رفتاری و پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجان بود. طرح پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. برای تحلیل فرضیه های آماری از روش های همبستگی خطی پیرسون، همبستگی کاننی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه نشان داد که قوی ترین رابطه را در بعد اول کاننی، می توان بین متغیر تکانش گری از متغیرهای مجموعه اول (وابسته) و سیستم فعال ساز رفتاری از متغیرهای مجموعه دوم (مستقل) در نظر گرفت. یعنی، فردی که سیستم فعال ساز رفتاری بالاتری دارد، تکانش گری بیشتری نیز خواهد داشت. سطح معنی داری قابل قبول نیز برابر 05/0 در نظر گرفته شد
عبدالکریم ملاین نجمه حمید
در پژوهش حاضر اثر بخشی درمان شناختی ـ رفتاری مذهب محور بر پرخاشگری و تاب آوری دانش آموزان پایه ی اول متوسطه شهرستان شوش مورد بررسی قرار گرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه تجربی به صورت پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه دوم مدارس شهرستان شوش بودند. نمونه اولیه 320 نفر بودند که از میان آنها، 150 نفر در پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ و گلین ویلسون بالاتر از یک انحراف معیار و در مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون پایین تر از یک انحراف معیار بودند انتخاب سپس به صورت تصادفی ساده تعداد 30 نفر انتخاب و به طور تصاوفی به دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) تقسیم شدند. هر دو گروه به پرسشنامه پرخاشگری آیزنگ و گلین ویلسون و مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون پاسخ دادند. سپس 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان مذهب محور در مورد گروه آزمایش اجرا شد. اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از پایان مداخله از هر دو گروه پس از آزمون به عمل آمد. یافته ها نشان داد که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ پرخاشگری و تاب آوری تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0p<). میزان پرخاشگری به طور معنی داری در گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل کاهش، اما میزان تاب آوری به طور معنی داری افزایش یافت تلقی محقق آن است که درمان مذهب محور منجر به کاهش پرخاشگری و افزایش میزان تاب آوری در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است
فرزانه خدادوست نجمه حمید
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی کیفیت زندگی و میزان فعالیت روزمره بیماران پیوند کلیه شهر اهواز بر اساس هوش معنوی، منبع کنترل سلامت و شیوههای مقابله با استرس است. روش تحقیق در این پژوهش همبستگی و از نوع همبستگی متعارف (کانونی) است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران پیوند کلیه شهر اهواز است که در بیمارستان ها و مطب های شهر اهواز تحت درمان بوده اند. نمونه پژوهش حاضر شامل 200 بیمار پیوند کلیه مراجعه کننده به بیمارستان ها و مطب های موجود در شهر اهواز بود. افرادی می توانستند مشمول نمونه تحقیق باشند که بیش از 3 ماه از عمل پیوندشان که دوره حاد پس از پیوند نامیده می شود، گذشته باشد. نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای مقیاس هوش معنوی (sisri)، مقیاس منبع کنترل سلامت (mhlc)، پرسش نامه شیوه های مقابله با استرس در موقعیت ویژه (ciss)، پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران پیوند کلیه (ktq-25) و پرسش نامه فعالیت های ابزاری روزمره زندگی (iadl)استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی ساده، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل همبستگی متعارف (کانونی) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو دسته متغیر (کیفیت زندگی و فعالیت روزمره با هوش معنوی، منبع کنترل سلامت و شیوه های مقابله با استرس) رابطه معنی داری وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندگانه هوش معنوی، منبع کنترل سلامت و شیوه مقابله با استرس به صورت ترکیب خطی از متغیر¬های پیش¬بین با کیفیت زندگی همبستگی چند¬گانه معنی¬داری دارد؛ این ترکیب خطی 84 درصد واریانس کیفیت زندگی را تبیین می¬کند. همچنین تحلیل رگرسیون چندگانه هوش معنوی، منبع کنترل سلامت و شیوه مقابله با استرس به صورت ترکیب خطی از متغیر¬های پیش¬بین با فعالیت روزمره همبستگی چند¬گانه معنی¬داری دارد؛ این ترکیب خطی 52 درصد واریانس میزان فعالیت روزمره را تبیین می¬کند.
ژیلا بهجت نجمه حمید
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش گروهی مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل بر پرخاشگری و عزت نفس دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر اهواز بود. طرح پژوهش نیز از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این مطالعه، تمام دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شهر اهواز در سال تحصیلی 93-1392 بود. برای انتخاب نمونه، ابتدا 300 نفر از دانش آموزان به طورتصادفی انتخاب و به پرسشنامه پرخاشگری و عزت نفس پاسخ دادند و از بین آنها 30 نفر که نمره پرخاشگری انهابالاترازیک انحراف معیارازمیانگین و نمره عزت نفسشان پایین ترازیک انحراف معیارازمیانگین بودند در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسش نامه های پرخاشگری باس و پری و عزت نفس روزنبرگ و برای تحلیل داده ها از نرم افزار spss و روش تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج تحلیل مانکوا نشان داد که: آموزش تحلیل رفتار متقابل باعث کاهش پرخاشگری در دانش آموزان دختر پایه ی اول متوسطه شد، آموزش تحلیل رفتار متقابل باعث کاهش خرده مقیاس های پرخاشگری شامل پرخاشگری فیزیکی، کلامی و خشم در دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شد ولی بر خرده مقیاس خصومت چون در مرحله پس آزمون تفاوت معنی دار نبود پس اثری نداشت و فرضیه در مورد این متغیر وابسته مورد تایید قرار نگرفت و آموزش تحلیل رفتار متقابل، باعث افزایش عزّت نفس در دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه شد.
سلمان حاجی آبادیان نجمه حمید
هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علّی هویت سردرگم، خودکارآمدی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجیگری هیجان خواهی در دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که از بین آن ها، با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، نمونه ای 300 نفری انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه سبک های هویت بروزنسکی، مقیاس خودکارآمدی عمومی شوارتز و جروسلم، پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل، پرسشنامه هیجان خواهی آرنت و مقیاس آمادگی به اعتیاد زرگر استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد که در کل نمونه، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها، از لحاظ آماری معنی دار بودند. به علاوه مسیرهای مستقیم هویت سردرگم، خودکارآمدی، هوش اخلاقی و هیجان خواهی به آمادگی به اعتیاد به لحاظ آماری معنی دار بودند. هم چنین مسیرهای مستقیم هویت سردرگم، خودکارآمدی و هوش اخلاقی به هیجان خواهی نیز معنی دار بودند. از سوی دیگر، نتایج نشان داد رابطه غیرمستقیم هویت سردرگم، خودکارآمدی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق هیجانخواهی معنی دار بودند.
فاطمه ایرانی اوچبلاغ نجمه حمید
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی درمان مبتنی بر نوروفیدبک در کاهش نشانه های اختلال بیش فعالی/ کاستی توجه بزرگسالان و گرایش به سوء مصرف مواد مخدر در مراجعه کنندگان به کلینیک روانشناسی شهر تهران بود. طرح پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل بوده است. نمونه پژوهشی شامل 12 مرد مبتلا به بیش فعالی بزرگسالی 18 تا 40 ساله مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی شهر تهران بوده است که پس از مصاحبه بالینی و در نظر گرفتن ملاک های ورود و خروج، با در نظر گرفتن سن، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، عدم ابتلا به بیماری جسمانی و روانی دیگر و سایر متغیرهای مورد نظر در پژوهش کاملا همتا شده و به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. هر دوگروه پرسشنامه های بیش فعالی/ کاستی توجه بارکلی و گرایش به اعتیاد زرگر را تکمیل نمودند. سپس اعضای گروه آزمایش 40 جلسه آموزش نوروفیدبک دریافت کردند، در حالیکه گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. هر دو گروه بعد از خاتمه درمان گروه آزمایشی، با استفاده از پرسش نامه های پژوهش ارزیابی شده و بعد از یک ماه پیگیری انجام شد. داده های حاصل با آزمون ناپارامتریک یومان-ویتنی تحلیل شدند. نتایج حاصل آشکار ساخت که میان دو گروه آزمایش و کنترل از لحاظ بیش فعالی/ کاستی توجه تفاوت معناداری وجود داشت (p< 0/004) یعنی علائم بیش فعالی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنا داری کاهش یافت. در حالی که در مورد گرایش به مصرف مواد مخدر تفاوتی بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری مشاهده نشد.
مریم آذردست عبدالکاظم نیسی
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر درمان نوروفیدبک بر اضطراب کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون بوده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارمندان مرد مضطرب شرکت نفت و گاز کارون بودند.تعداد نمونه مورد نظر طبق طرح تحقیق و نوع پژوهش 40 نفر در نظر گرفته شد که به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند.اعضای نمونه به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری قرار گرفتند.20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه گواه. گروه آزمایش یک دوره درمان نوروفیدبک را در طول 2 ماه و به صورت 3 جلسه ی 45 دقیقه ای در هر هفته و در مجموع 20 جلسه درمان نوروفیدبک را دریافت نمودند. مداخله نوروفیدبک، با استفاده از ابزار نکسوز4 و نرم افزار بیوتریس صورت گرفت و برای سنجش اضطراب نیز مقیاس خود سنجی اضطراب زانک (s. a. s) مورد استفاده قرار گرفت. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های شبه آزمایشی و با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 18و روش آماری تحلیل کوواریانس یکراهه انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که که درمان نوروفیدبک باعث کاهش اضطراب آزمودنی ها در مرحله پس آزمون گردیده و این اثر در مرحله پیگیری نیز تداوم داشته است.
صالح مطهری راد نجمه حمید
این پژوهش با هدف مقایسه بهزیستی روانشناختی، شادکامی و فرسودگی شغلی در کارکنان نوبت کاری و ادرای یک سازمان دولتی انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلی? کارکنان نوبت کاری و اداری یک سازمان دولتی شهر اهواز بوده است. به منظور انجام پژوهش حاضر50 نفر کارکنان نوبت کاری و50 نفرکارکنان اداری یک سازمان دولتی که از نظر وضعیت اجتماعی، اقتصادی، جنسیت و دیگر عوامل تأثیرگذار کاملا همگون بودند به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، ازپرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (rspw)، پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (mbi)، مقیاس شادکامی آکسفورد (ohi) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین کارکنان نوبتکار و کارکنان اداری از لحاظ بهزیستی روانشناختی تفاوت معنی داری وجود نداشت، همچنین بین کارکنان نوبتکار و کارکنان اداری از لحاظ بهزیستی روانشناختی در زمینه پذیرش خود ، خودمختاری ، تسلط بر محیط زندگی هدفمند و رشد فردی تفاوت معنی داری وجود نداشت،اما بین کارکنان نوبتکار و کارکنان اداری از لحاظ بهزیستی روانشناختی در زمینه روابط مثبت با دیگران و شادکامی تفاوت معنی داری مشاهده شد، از سوی دیگر بین کارکنان نوبتکار و کارکنان اداری از لحاظ تمامی مولفه های شادکامی به جز عزت نفس، تفاوت معنی داری مشاهده شد.بین کارکنان نوبتکار و اداری از از لحاظ فرسودگی شغلی در مولفه خستگی عاطفی و از خود بیگانگی تفاوت معنی داری وجود داشت یعنی پرسنل نوبتکار و پرسنل اداری ار فرسودگی شغلی بالاتری در زمینه خستگی عاطفی و از خود بیگانگی وجود داشت.
یاسر بولاغی نجمه حمید
پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر درمان شناختی- رفتاری مذهب محور بر افزایش بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز طراحی شده است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 94-93 بود. از این جامعه 28 دانشجو که در پرسشنامه بهزیستی روان شناختی نمره ای پایین تر از یک انحراف معیار از میانگین کسب کرده بودند انتخاب شدند و با استفاده از روش تصادفی ساده در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی ریف، تاب آوری کانر و دیویدسون و شادکامی آکسفورد بود. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای، درمان شناختی- رفتاری مذهب محور دریافت کردند. در پایان جلسه های درمانی، هر دو گروه پرسشنامه ها را تکمیل کردند. نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری مذهب محور باعث افزایش بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و شادکامی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد.
سمیه کریمی نجمه حمید
در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر فرسودگی شغلی در سه بعد خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کفایت شخصی پرستاران مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پرسنل کارشناس زن پرستار در بیمارستان های گلستان، رازی و ابوذر بوده است. تعداد 233 نفر از آن ها بر اساس پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش مورد ارزیابی قرار گرفتند و از بین افرادی که بر اساس پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش، نمره فرسودگی شغلی آنان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، به طور تصادفی، تعداد 30 نفر برگزیده شدند. سپس با همتا کردن وضعیت تجرد و تاهل به شیوه تصادفی به 2 گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. همچنین نوبت کاری نیز در نمونه گیری کنترل شده است. گروه آزمایش، 9 جلسه آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری دریافت کردند. نتایج حاصل از جلسات مداخله نشان داد که روش آموزشی در بهبود علایم فرسودگی شغلی موثر بوده است. تحلیل کوواریانس چند متغیری (mancova) تفاوت های معنی داری را بین دو گروه نشان داد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس در متن مانکوا بر روی میانگین نمره های خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کفایت شخصی نشان داد که آموزش مدیریت استرس باعث کاهش مسخ شخصیت و افزایش کفایت شخصی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است، اما این روش درکاهش خستگی هیجانی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه موثر نبوده است. همچنین نتایج دوره پیگیری نشان داد که جلسات آموزشی مدیریت استرس باعث تداوم کاهش مسخ شخصیت و افزایش کفایت شخصی بوده است اما باعث کاهش خستگی هیجانی نبوده است.