نام پژوهشگر: امیرحسین دهقانی تفتی

نگرش ساکنان شهر تهران نسبت نقاشی های دیواری سطح شهر
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر و معماری 1393
  امیرحسین دهقانی تفتی   رضا فاضل

پرداختن به هنر نقاشی دیواری به عنوان معقوله ای از هنر که به نظر در تماس مستقیم با جامعه است و می تواند نقش زیادی در روند زندگی شهری و تاثیرگذاری بر فرهنگ داشته باشد امری ضروری می نماید. این امر منجر به شکل گیری این پژوهش در بدست دادن نگرش ساکنان شهر تهران نسبت به نقاشی های دیواری سطح شهر شد. از طریق بررسی پیشینه ی پژوهش با تکیه بر نظریه ی پیربوردیو که سرمایه فردی عامل اصلی می باشد. فرد بر حسب پایگاه اجتماعی اقصادی خود سرمایه ی اجتماعی کسب می کند از این روی دارای عادت واره های هنری خاص طبقه ی خود خواهد بود و همچنین در نتیجه فرایند تقسیم کار و تفکیک گذاری امور، جهان باز و کلان اجتماعی به میدان‏های کوچک و بسته بسیاری تقسیم شده اند که در نگرش آنان نسبت به هنر تاثیر گزار است. و نظریه ی فوکو که (تبارشناسی دانش و قدرت) و تأثیر آنها در تولید حقیقت است که نسخه هایی از فرهنگ را خلق می کند و آنها را به درجه حقیقت ارتقا می دهد. و نظریه ی روژه باستید که گروه های جنسی عاملان تغییر فرم های هنری اند، بدین معنی که هر هنری با انتقال از یکی از این گروه ها به گروه دیگر کم و بیش عمیقا دگرگون می شود.با توجه به این نظریه ها این فرضیه ها که بین پایگاه اجتماعی اقتصادی هر فرد و نگرش او نسبت به آثار هنری و نقاشی های دیواری ارتباط وجود دارد؛ بین سطح تحصیلات هر فرد و نگرش او نسبت به آثار هنری و نقاشی های دیواری ارتباط وجود دارد؛ بین شغل هر فرد و نگرش او نسبت به آثار هنری و نقاشی های دیواری ارتباط وجود دارد؛ بین رویکرد سیاسی اجتماعی هر فرد و نگرش او نسبت به آثار هنری و نقاشی های دیواری ارتباط وجود دارد و نظریه روژباستید که بین جنسیت افراد و نگرش آنان نسبت به آثار هنری و نقاشی دیواری ارتباط وجود دارد؛ طرح ریزی شد. گردآوری داده ها از طریق توزیع داده ها به وسیله ی توزیع و تکمیل پرسشنامه انجام گرفت؛ جمعیت آماری ساکنین پنج منطقه از شهر تهران شامل شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکزمی باشد. با توجه به اینکه جمعیت آماری به طور کامل در دسترس نبود و عمدتا از طریق رهگذرانی که نقاشی های دیواری را مشاهده می کردند پرسشنامه تهیه شد از این روی جمعیت آماری به صورت سهمیه ای مورد بررسی قرار گرفت. نگرش ساکنین شهر تهران از طریق پرسشنامه جمع آوری و فرضیه ها رد شدند. در نتیجه اینگونه به نظر می رسد که خستگی مردم از فضای زمخت شهر تهران با انواع آلاینده های صوتی، تصویری، هوا و غیره گرایش آنها به طبیعت و تصاویری که این فضای زمخت را اندکی تلطیف کند بسیار بالا برده است و تمایل زیادی به منظره های طبیعی دارند که می توان اینگونه برداشت نمود که وجود یک درد مشترک بین اکثریت مردم اعم از مرد و زن و طبقات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باعث شده رویکرد مشترکی بین اکثریت آنها در گرایش به نقاشی ها با رویکرد فرهنگی و نقاشی هایی از طبیعت وجود داشته باشد.