نام پژوهشگر: پرژک ذوفن
معصومه رستم پور نوراله معلمی
درخت زیتون (olea europaea l.) متعلق به تیره ی زیتون، ارزش اقتصادی بالایی داشته و بسیاری از کشورها از روغن و کنسرو میوه ی آن استفاده می کنند. هدف از این تحقیق بررسی محتوای روغن و ترکیب اسید چرب آن، طی رسیدگی میوه، در ارقام کرونیکی، t2 و t7 در اهواز می باشد. بدین منظور، مقادیر کافی از نمونه های میوه زیتون به فاصله زمانی دو هفته یکبار در طی دوره ی رسیدگی میوه، در سال 1388 از تمام قسمت های درختان دست چین شدند. نمونه ها در آون c?80 خشک شده و با آسیاب پودر شدند و روغن آنها با استفاده از مخلوط کلروفرم-متانول (2:1) استخراج گردید. ترکیب اسید چرب نیز به وسیله کروماتوگرافی گازی تعیین شد. بر اساس آزمایشات انجام شده، محتوای روغن میوه های زیتون، طی دوره ی رسیدگی افزایش یافت. بالاترین محتوای روغن (52/8%) در t7 مشاهده شد، در حالی که پایین ترین مقدار روغن (93/2%) در کرونیکی وجود داشت. محتوای روغن t2 نیز 46/5% بود. نتایج کروماتوگرافی گازی نشان داد که اسیدهای چرب عمده، در میوه ها اسیدهای اولئیک، پالمیتیک و لینولئیک می باشند. محتوای اسید لینولئیک طی رسیدگی میوه افزایش یافت، در حالی که اسید پالمیتیک کاهش پیدا کرد. مقدار اسید اولئیک نیز در ارقام کرونیکی و t2 زیاد شد، در صورتی که مقدار آن در t7 کاهش پیدا کرد.
عاطفه سعادت خواه پرژک ذوفن
فعالیت صنایع ذوب فلز موجب آزادسازی غبار فلزی در محیط و رسوب آن بر روی لایه بالایی خاک می گردد. تراکم بالای فلزات سنگین در خاک به علت تجمع در سلول های زنده از طریق زنجیره های غذایی، خطرات زیادی را برای اکوسیستم ها ایجاد می کند. در سال های اخیر گزارشات زیادی مبنی بر توانایی بعضی از گیاهان برای پالایش خاک های آلوده به فلزات سنگین ارائه شده است. در این تحقیق، مطالعه ای میدانی بر روی گیاهان غالب در منطقه جنوب شرق شهر اهواز که محل فعالیت چندین کارخانه تولید فلزات است، انجام گرفت. هدف از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه توانایی تجمع فلزات سنگینی همچون نیکل، منگنز، روی، آهن و سرب در پوشش گیاهی منطقه و تاثیر این تجمع بر روی برخی از شاخص های بیوشیمیایی نظیر مقادیر رنگدانه ها، مالون دی آلدهید، پروتئین کل، آسکوربات و دهیدروآسکوربات در طی دو فصل و در دو منطقه در اطراف صنایع تولید فولاد در جنوب شرق شهر اهواز بوده است. نمونه های گیاهی به طور تصادفی از منطقه مورد مطالعه به همراه خاک اطراف ریشه های آنها جمع آوری گردید. بر اساس نتایج به دست آمده و مقایسه میانگین ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون چند دامنه ای دانکن، میانگین غلظت قابل دسترس فلزات درخاک و پوشش گیاهی به صورت fe>zn?mn>ni>pb ارزیابی شد. باتوجه به فاکتورهای تغلیظ زیستی و انتقال به نظر می رسد که اغلب گونه های مورد مطالعه توانایی تجمع فلز را در بخش هوایی خود دارا باشند. در بین گونه های علفی، گونه t. kotschkyi برای فلزات نیکل، منگنز، روی و آهن، گونه c. album برای منگنز و روی، گونه s. nigrum برای فلزات روی و نیکل و گونه علفی m. parviflora برای فلز منگنز، توانایی نسبتا بالایی را در تجمع فلزات در بخش هوایی خود را نشان دادند. علاوه بر این گونه علفی l. temulentum مقادیر بیشتری از فلزات نیکل، منگنز و روی را در بخش ریشه ای خود نسبت به بخش هوایی داشت. همچنین گونه علفی s. nigrum تجمع بیشتر فلزات منگنز و آهن را در بخش ریشه ای نسبت به بخش هوایی نشان داد که تصور می شود این گونه ها از انتقال فلزات مذکور از بخش ریشه ای به بخش هوایی اجتناب نموده اند. بیشترین و کمترین مقادیر کلروفیل کل در گونه درختی e. camaldulensis و گونه های علفی salsola soda، t. kotschyi تعیین شد. به نظر می رسد که تنش حاصل از تجمع آهن در بخش هوایی گیاهان علفی موجب کاهش مقادیر کلروفیل کل شده باشد. با وجود تجمع بالای فلز در بخش هوایی گونه های علفی، میزان کاروتنوئید ها در این گونه ها افزایش مشخصی نسبت به گونه های درختی نداشت. تصور می شود که این گیاهان از مکانیسم های دیگری به جز سنتز کاروتنوئید ها برای کاهش تنش اکسیداتیو حاصل از فلزات سنگین استفاده نموده اند. بر اساس نتایج به دست آمده برای سنجش مقادیر مالون دی آلدهید بیشترین مقدار این شاخص در گونه درختی prosopis spicigera، درختچه nerium oleander و گونه علفی convolvolus arvensis اندازه گیری شد. کمترین مقادیر مالون دی آلدهید در اغلب گونه های علفی بررسی گردید. نتایج حاصل از بررسی مقدار پروتئین کل بیشترین میزان این شاخص را در گونه های درختی c. erectus و prosopis stephaniana و کمترین آن را در ریشه گونه های علفی s. soda ، t. kotschyi و c. album نشان داد. مقادیر بالایی از آسکوربات و دهیدروآسکوربات در بخش هوایی گیاهان علفی در مقایسه با بخش ریشه ای آنها تعیین گردید. با این وجود، اکثر گیاهان علفی کاهش در مقادیر این شاخص را در مقایسه با گونه های درختی c. erectus و e. camaldulensis نشان دادند. به نظر می رسد که گونه های درختی از آسکوربات و دهیدرو آسکوربات به عنوان یک مکانیسم آنتی اکسیدانتی برای کاهش اثرات تجمع فلزات سنگینی همچون آهن و نیکل استفاده نموده اند. در یک جمع بندی کلی به علت وجود شرایط کنترل نشده و وجود تنش های زیستی و غیر زیستی مختلف در یک مطالعه میدانی، انجام مطالعات تکمیلی تحت شرایط کنترل شده برای ارزیابی دقیق این شاخص های بیو شیمیایی ضروری می باشد. آنالیز کمی فلزات سنگین دراین مطالعه نشان داد که علی رغم اینکه اغلب گونه های گیاهی مورد بررسی و به طور ویژه گونه های علفی توانایی انتقال و تجمع فلزات سنگین در بخش هوایی خود را دارند، اما با توجه به ویژگی های تعریف شده برای گیاهان بیش تجمع دهنده، در این گروه طبقه بندی نمی شوند.
نسرین شیرالی پور پرژک ذوفن
صنایع ذوب فلزی با آزاد سازی غبار فلزات در محیط و رسوب آنها بر لایه سطحی خاک، باعث ایجاد تراکم بالای فلزات سنگین در خاک شده، که به علت تجمع این فلزات در سلول های گیاهان و در پی آن دیگر موجودات زنده از طریق زنجیره های غذایی، خطرات زیادی را برای جانداران ایجاد می کنند. در سال های اخیر گزارشات زیادی مبنی بر توانایی بعضی از گیاهان برای کاهش میزان فلزات سنگین در خاک های آلوده ارائه شده است. در این تحقیق، مطالعه ای آزمایشگاهی بر روی گیاه پنیرک، گونه l. malva parviflora (رویش یافته در منطقه جنوب شرقی شهرستان اهواز در استان خوزستان، که محل فعالیت چندین کارخانه تولید فولاد است) در سه تکرار انجام گرفت. نمونه های بذرهای بالغ به طور تصادفی از منطقه مورد مطالعه آنها در فروردین ماه 1392 جمع آوری و برای سه هدف عمده در انجام این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. در گام نخست این تحقیق به علت خواب بذرهای جمع آوری شده، عوامل موثر بر جوانه زنی و شکستن خواب بذر پنیرک مورد مطالعه قرار گرفت. در مرحله دوم تحقیق تاثیر غلظت های مختلف روی، بر روی برخی شاخص های جوانه زنی بذر نظیر طول ساقه چه، طول ریشه چه و طول کل گیاهچه، درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی و بنیه بذر بررسی گردید. در مرحله آخر این پژوهش توانایی تجمع روی در غلظت های مختلف روی شامل 0، 250، 500، 1000، 1500 و 2000 میکرومولار در گیاه پنیرک در شرایط کشت هیدروپونیک و تاثیر این تجمع بر روی برخی از شاخص های فیزیولوژیکی نظیر طول اندام هوایی و ریشه، وزن تر و خشک گیاه و همچنین شاخص های نشان دهنده تجمع دهندگی فلز مانند میزان تجمع روی در اندام هوایی و ریشه، فاکتور تغلیظ زیستی(bf)، فاکتور انتقال (tf)، نرخ رشد، شاخص جذب و شاخص تحمل فلز در زمان های 0، 3، 6 و 9 روز بعد از انتقال به محیط کشت مایع مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تحقیق با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن و نرم افزار spss در سطح05/0p< مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. بر اساس این نتایج و با توجه به کاهش شاخص های فاکتور انتقال، فاکتور تغلیظ زیستی بخش هوایی، شاخص تحمل، نرخ رشد و بیوماس با افزایش غلظت روی در محیط تصور می شود که گیاه پنیرک (malva parviflora l.)، به عنوان یک جمعیت رویش یافته در مناطق اطراف صنایع فولاد سازی شهر اهواز، از توانایی بالایی در تغلیظ روی در بخش هوایی، حداقل در این شرایط آزمایشی برخوردار نمی باشد، اما با در نظر گرفتن افزایش معنی دار فاکتور تغلیظ زیستی بخش ریشه ای و تجمع بالای روی در ریشه ها، تصور می گردد که گیاه فوق با ممانعت از انتقال روی به بخش های هوایی از مکانیسم اجتناب برای تحمل غلظت های بالای روی استفاده نموده است.
پرژک ذوفن منصور شریعتی
چکیده ندارد.