نام پژوهشگر: علیاکبر ملکیزاده
علی اکبر ملکی زاده حسین مرادی
منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس چنوبی(pseez) در سال 1377 جهت بهره برداری از منابع نفت و گاز منطقه پارس جنوبی تاسیس شد. تخمین زده می شود که حجم ذخیره گاز این منطفه حدود 9 درصد کل ذخایر جهان باشد. از سال 1381 فعالیتهای نفت، گاز و پتروشیمی در این منطقه عملا شروع شد. بطورکلی، توسعه کامل منطقه برای حدود 28 فاز پالایشگاه های گاز و کارخانجات پتروشیمی برنامه ریزی شده است. قبل از ورود این گونه فعالیت ها، این منطقه دارای اکوسیستم های طبیعی تخریب نیافته شامل جنگل های مانگرو، سواحل گلی، تالابها، مراتع، زمینهای کشاورزی و غیره بود. اگرچه در حال حاضر تمامی فازهای پیش بینی شده فعال نیستند، با این حال تغییرات بنیادینی به سیمای سرزمین منطقه وارد شده است، بعنوان نمونه پهنه های وسیعی از تالاب ها، رودخانه ها و سواحل تخریب یافته اند. بطورکلی، فعالیت های صنعتی گسترده چه به طور مستقیم (مانند فلرها)، یا بطور غیرمستقیم (تغییر کاربری و پوشش زمین) موجب افزایش دمای محیط می شوند. بنابراین، در این تحقیق تغییرات کاربری و پوشش زمین، و همچنین تغییرات دمایی منطقه ویژه پارس جنوبی (عسلویه) را در بازه زمانی بین سال های 1377 تا 1392 بررسی شده است. بدین منظور، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصاویرمربوط به 30/02/1377 سنجنده ی tm و 08/03/1392سنجنده ی oli در 13 طبقه تهیه گردید. برای محاسبه ی نقشه دمای سطح زمین از داده های مادون قرمز حرارتی (باند 6 tm و باند 10 oli)و روش آرتیس استفاده شد. نتایج حاصل از آشکارسازی، افزایش 100% مناطق صنعتی و فلر ها در بازه ی زمانی مورد مطالعه نشان می دهد. کاهش 11/34 هکتاری جنگل های مانگرو و 12864 هکتاری مراتع از دیگر تغییرات مهم می باشند. بررسی ها نشان داد که بیشترین کاهش جنگل های مانگرو در خور بساتین و بیشترین کاهش مراتع در شیب های منتهی به مناطق صنعتی اتفاق افتاده است. از دلایل اصلی تخریب مانگروها می توان به ورود پساب پالایشگاه گاز فاز 9 و10 پارس جنوبی اشاره کرد. پهنه های آبی بخش وسیعی(حدود 30%) از محدوده ی مورد مطالعه را در بر می گیرد. این طبقه در طول دوره ی مطالعه کاهش 7/1761 هکتاری داشته است. تبدیل 1509هکتار به اراضی بایر و119 هکتارآن به مناطق صنعتی از دلایل عمده این کاهش می باشد. بخش وسیعی از تبدیل آن به اراضی بایر مربوط به پر کردن سواحل خلیج فارس و خشک شدن رودخانه مهر می باشد. همچنین، مساحت اراضی مرطوب در سال1377، 6683 هکتار بوده که در سال 1392 کاهش چشمگیری داشته و مساحت آن به 418 هکتار رسیده است .تلفیق نقشه ی کاربری اراضی و نقشه ی دمایی بیانگر رابطه ی مستقیم بین نوع کاربری ها و دمای سطح زمین می باشد. نتایج نشان دهنده ی افزایش متوسط دمای سطح زمین از سال1377 تا 1392به میزان 86/2 درجه سانتی گراد می باشد. با توجه به تغییرات حرارتی حاصله در نتیجه فالیتهای صنعتی، نتایج این تحقیق نشان داد طبقات دمایی در سال 1377 بین 24تا 55 و در سال 1392 بین 25 تا 61 درجه سانتی گراد می باشد. بنابراین، برای سال 1377 بیش ترین مساحت مربوط به طبقه دمایی 26 درجه سانتی گراد، با 34224 هکتار می باشد و این در حالی است که در سال 1392 مساحت این طبقه دمایی به 24416 هکتار کاهش یافته است. در سال 1377 در مجموع7400 هکتار، دمای پایین تر از 26 درجه سانتی گراد داشته اند که در سال 1392 فقط 5 هکتار از منطقه، دارای دمای کمتر از 26 درجه سانتی گراد بودند. مساحت طبقات دمایی 37 تا 44 درجه سانتی گراد از 58366 هکتار به 18852 هکتار در بازه زمانی 1377 تا 1392 کاهش داشته است. مجموع مساحت طبقات دمایی 45 تا 49 در جه سانتی گراد در سال 1377 و 1392 تقریباً یکسان و برابر با 60000 هکتار می باشد. بیش ترین تغییرات مساحتی در طبقات دمایی 50 تا 55 درجه سانتی گراد اتفاق افتاده است که در سال 1377 تا 1392 از 10569 به 56760 هکتار رسیده است. در سال 1377 آخرین طبقه دمایی، 55 درجه سانتی گراد با 25 هکتار می باشد. این در حالی است که در سال 1392، دمای 3824 هکتار از مساحت منطقه، 55 تا 61 درجه سانتی گراد می باشد. با نگاهی نزدیک تر به تغییرات موجوددر نقشه ها می توان دریافت که استحصال زمین از آب های خلیج فارس به دلیل کمبود زمین برای احداث صنایع موجب افزایش 17درجه سانتی گراد، آماده-سازی اراضی مرطوب خلیج نایبند برای احداث صنایع وخشک شدن آن ها موجب افزایش 5 الی 6 درجه سانتی گراد، و خشک شدن بستر رودخانه مهر موجب افزایش 14 درجه سانتی گراد در متوسط دمای سطح این محدوده ها شده است. بنابراین، می توان نتیجه گیری کرد اگرچه توسعه و فعالیتهای صنعتی بطور مستقیم اثر عمده ای بر گرمایش محلی دارند با اینحال بطور غیر مستقیم و از طریق تغییرات کاربری و پوشش زمین نیز باعث افزایش دمای محیط می شوند.